نمایش جیل و جولیا

متن سخنرانی :
‏"جیل سوبل" : ‏♫ در یک کنفرانس در مونتری در کنار یک مخزن خیلی خیلی بزرگ پر از عروس دریایی، ♫
♫ اولین بار تو را دیدم و خیلی خجالت زده شدم. ♫
♫ خب، من کمی عصبی بودم چون کمی حالت طبیعی نداشتم. ♫
♫ و من سال هاست که این کار را نکرده ام و دیگر هم این کار را نخواهم کرد. ♫
♫ اما آن قضیه ی دیگری دارد. ♫
♫ همیشه تو را دوست داشتم و طرفدار واقعی تو بودم ، ♫
♫ نمایش های تک نوازی زن ها، من حتی "Pat" رو اجاره کردم. ♫
♫ من به اندازه ی کافی برای با تو بودن حوصله دارم ، ♫
♫ اما حتی فکرش را هم نمی کردم که یک سال بعد ما این نمایش را اجرا کنیم. ♫
♫ من آهنگ می خوانم. جولیا: من سخنرانی می کنم. با هم: نمایش جیل و جولیا. ♫
♫ جیل: بعضی وقت ها نتیجه می دهد. جولیا: بعضی وقت ها نمی دهد. ♫
♫ با هم: نمایش جیل و جولیا. ♫
♫ ‏جولیا: در یک کنفرانس در مونتری در کنار یک مخزن خیلی خیلی بزرگ پر از عروس دریایی، ♫
♫ من برای اولین بار تو را دیدم و اصلا خجالت زده نشدم. ♫
من مستقیم به طرف تو آمدم و به تو گفتم چه طرفدار پر و پا قرصی هستم ، از زمانی که من فیلم نامه ی برنامه ی معرفی را برای فاکس Fox، و برای ویندی Wendy نوشتم ، و از تو خواستم تا موسیقی مقدمه ی آن را بسازی. اما بعد آن برنامه ی معرفی اجرا نشد و من خیلی عصبانی شد ، اما من طرفدار تو ماندم. و سپس بعد از این که من اون جدایی وحشتناک رو از کارل (دوست سابقش) داشتم ، و حتی حوصله نداشتم از روی کاناپه بلند بشم، به آهنگ تو گوش دادم ، "حالا دیگه تو رو ندارم" ، چندین و چند بار گوشش دادم. و من نمی تونم باور کنم تو این جایی و من تو رو در TED ملاقات می کنم. و همین طور، نمی تونم باور کنم که ما مقابل آکواریوم ماهی ها، سوشی (غذای درست شده از ماهی خام) می خوریم ، و همین طور، نمی تونم باور کنم که ما مقابل آکواریوم ماهی ها، سوشی (غذای درست شده از ماهی خام) می خوریم ، که، البته به نظر من، اصلا کار درستی نیست. (خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
و اصلا فکرش رو هم نمی کردم که یک سال بعد ... ♫ ما این نمایش رو اجرا کنیم. ♫
جیل: ♫ من آهنگ می خوانم. جولیا: من سخنرانی می کنم. با هم: نمایش جیل و جولیا. ♫
جیل: هی، اونا از ما می خوان که برگردیم! جولیا: چه جوری می تونی این وضعیت رو تحمل کنی ؟!
با هم: ♫ جیل و جولیا، جیل و جولیا، نمایش جیل و جولیا. ♫
♫ جیل: چرا همه ی قهرمانان ما این قدر ناقصند ؟ ♫
♫ چرا آن ها همیشه من را ناامید می کنند ؟ ♫
♫ چرا همه ی قهرمانان ما این قدر ناقصند ؟ ♫
♫ مجسمه ی داخل پارک تاج خود را از دست داده است. ♫
♫ ویلیام فالکنر(نویسنده ی معروف آمریکای جنوبی)، مست و افسرده. ♫ جولیا: مممممم.
♫ دوروتی پارکر(شاعر معروف آمریکایی)، مست و افسرده. ♫ جولیا: می دانم.
♫ و اون مرد، "7 سال در تبت" (هاینریش هارر) یک نازی شده است. ♫ جولیا: آره.
♫ همه ی پدران ما برده داشته اند. ♫ جولیا: می دانم.
♫ جهان گردان مردان شجاع را سلاخی کردند (داستان کشف آمریکا). ♫ جولیا: وحشتناک است.
♫ جیل: خداوند کتاب عهد عتیق (تورات) چقدر نادیده گرفته می شود. ♫
جولیا: دوباره اون قضیه رو شروع نکن. (خنده ی حاضرین)
♫ جولیا: "پاول مک کارتی" (خواننده ی معروف گروه بیتلز)، حسود نسبت به جان (جان لنون، در همان گروه)، حتی حالا که مرده است بیشتر حسادت می کند. ♫
♫ دایلان (باب دایلان-خواننده) در آن فیلم به دونووان اشاره کرد. (اشاره به داستان طولانی آهنگ Talking World War Three Blues)
♫ پابلو پیکاسو (نقاش)، همسر هایش را آزار می داد. ♫ جولیا: وحشتناکه.
♫ جیل: شاعران محبوبم خودکشی کردند. ♫
♫ اورسون ولس (نویسنده ی آمریکایی) در 25 ساگی به اوج رسید، جلوی چشمان ما. ♫
♫ و او مشروب بدی فروخت. ♫
♫ با هم: چرا همه ی قهرمانان ما این قدر ناقصند؟ آره ... ♫
♫ چرا آن ها همیشه من را ناامید می کنند ؟ ♫
♫ جیل: شنیدم وجود باب روت (بیسبالیست بسیار محبوب آمریکا) پر از نفرت بود . ♫ جولیا: اوه.
♫ مطمئنم لوییس کارول(نویسنده ی آلیس در سرزمین عجایب) با آلیس رابطه داشته. ♫ جولیا: چی ؟
♫ افلاطون در غار با آن پسر های جوان.(اشاره به نظریه ی غار افلاطون) ♫ جولیا: اووووووه ...
♫ هیلاری (هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ی آمریکا) از جنگ حمایت کرد. ♫
♫ جولیا: حتی توماس فریدمن (ژورنالیست جنگی معروف آمریکا) از جنگ حمایت کرد. ♫ (خنده ی حاضرین)
♫ جیل: کالین پاول (وزیر امور خارجه ی اسبق آمریکا) ... با هم : ... عجب ملوسکی شد. ♫ (خنده ی حاضرین)(تشویق حاضرین)
♫ جیل: ویلیام فالکنر(نویسنده ی معروف آمریکای جنوبی)، مست و افسرده. ♫
♫ تنسی ویلیامز (نویسنده ی معروف آمریکا)، مست و افسرده. ♫ جولیا: آره .
♫ جیل: نوبت توئه، جولیا. ♫
جولیا: خب. اپرا (برنامه ساز میلیونر آمریکایی) هیچ وقت قهرمان بزرگ من نبوده است. منظور من این است که، من بیشتر وقت ها در خانه ام در اسپوکان (منطقه ای در آمریکا) وقتی که برای سر زدن به مادرم می روم برنامه ی اپرا را می بینم. منظور من این است که، من بیشتر وقت ها در خانه ام در اسپوکان (منطقه ای در آمریکا) وقتی که برای سر زدن به مادرم می روم برنامه ی اپرا را می بینم. اما به نظر مادرم، اپرا اسطوره ی اخلاقی بزرگ تری نسبت به پاپ است ، به خاطر حرف هایی که از روی اعتقادش به کاتولیک می زند است. به هر حال، من اپرا را دوست دارم -- من ظاهر ملوسش را دوست دارم ، برنامه های کاهش وزنش را دوست دارم ، من انقلاب او را در برنامه های تلویزیونی دوست دارم ، من این که او مطالعه را به آمریکا برگرداند دوست دارم -- اما اتفاقاتی که در دو هفته ی اخیر افتاد ... من به آن می گویم لحظه ی سون-یی (همسر خیانتکار وودی آلن-کارگردان معروف) : این لحظه ای است که من دیگر نمی توانم از یک فرد به خصوص حمایت کنم. و در این مورد او دو برنامه ی کامل خود را به تبلیغ فیلم "راز" اختصاص داد. و در این مورد او دو برنامه ی کامل خود را به تبلغ فیلم "راز" اختصاص داد. شما درباره ی فیلم "راز" می دانید ؟ این یک چیز "هپل هپو" را شبیه تز دکترای هاروارد درباره ی مکانیک کوانتوم می کند -- خیلی مزخرف است. این یک چیز "هپل هپو" را شبیه تز دکترای هاروارد درباره ی مکانیک کوانتوم می کند -- خیلی مزخرف است. این "رمز داوینچی"(کتاب) را شبیه "جنگ و صلح"(کتاب) می کند. آن فیلم وحشتناک است. آن فیلم چنین شبه علم هایی را ترویج می کند. و پایه ی این فکر این است که ، این قانون جذب وجود دارد ، و افکار شما این انرژی ارتعاشی را ایجاد می کنند ، که در سراسر هستی پخش می شود ، و بنابراین شما اتفاقات خوب را به سمت خود جذب می کنید. بر اساس یک سری نظریات علمی، این بیشتر از "قدرت تفکر مثبت" است -- این یک وجهه ی ترسناک و تاریک هم دارد. مثلا اگر شما بیمار شوید ، به خاطر این است که شما افکار منفی داشته اید. بله، چیز هایی مثل این در آن فیلم بود و او آن را تبلیغ می کرد. و چیزی که می خواهم بگویم این است که واقعا آرزو می کنم ماری جلمن (فیزیکدان برجسته و سخنران در TED) پیش اپرا برود ، و فقط برای او توضیح بدهد که قانون جذب، در واقع، یک قانون نیست. این بود چیزی که باید می گفتم. (خنده ی حاضرین)
(تشویق حاضرین)
♫ من آهنگ می خوانم. جولیا: من سخنرانی می کنم. با هم: نمایش جیل و جولیا. ♫
♫ جیل: بعضی وقت ها نتیجه می دهد. جولیا: بعضی وقت ها نمی دهد. ♫
♫ با هم: جیل و جولیا، جیل و جولیا، نمایش جیل و جولیا. ♫
(تشویق حاضرین)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *