دانيل دو ني: آواز دلبري

متن سخنرانی :
(موسیقی)
من خودم نميفهمم،♫ چرا مردها دائم مي‌گن عاشقم هستن، وقتي پيش من ميان، و وقتي تو چشاي من خيره ميشن و دستم رو مي‌بوسن، من خودم نمي‌فهمم، چرا آنها از فريبندگي سحرآميز من حرف مي‌زنن، كه هيچ مردي نميتونه در مقابلش مقاومت ‌كنه، هر بار که منو مي‌بينن، من همچنان دلربا هستم. اما وقتي زير نور قرمز چراغ در نيمه‌هاي شب آنها به آواز من گوش ميدن و رقصم رو تماشا مي‌كنن، آنوقته كه مي‌فهمم چرا. لب‌هاي من بوسه‌هاي آتشين دارن، توي آغوش من عشق محشره. توي تقديرم توي ستاره‌ها نوشته، كه مردها بايد منو ببوسن، مردها بايد عاشقم باشن. پاهام، با ريتم موزون مي‌رقصن و شناورن، توي برق چشمهام شعله‌هاي اشتياقه. و من مي‌رقصم و از خود بيخود مي‌شم، چون مي‌دونم، لبهاي من بوسه‌هاي آتشين دارن. توي رگ‌هاي من، خون يك رقاص ماهره، چون مادر من ستاره رقص آلكزر طلايي(گروه رقص معروف سوئد) بوده. او خيلي فوق‌العاده بوده، خيلي وقتا توي روياهام می بینمش. رقص فريباي اون، مثل ضرب روي تمبك، قلب‌ها رو با خودش مي‌بره و چشم‌ها را مبهوت مي‌كنه. روح اون دوباره در من جون مي‌گيره خواست سرنوشتم هم همينه. من هم مثل او نيمه‌شب‌ها مي‌رقصم و عميقا حس مي‌كنم: لب‌هاي من بوسه‌هاي آتشين دارن. توي آغوش من عشق محشره. توي ستاره‌هاي سرنوشتم نوشته، مردها بايد منو ببوسن، مردها بايد عاشقم باشن. و من مي‌رقصم و از خود بيخود مي‌شم، چون مي‌دونم، لبهاي من بوسه‌هاي آتشين دارن.
(تشويق تماشاگران)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *