چرا ما می‌خندیم

متن سخنرانی :
سلام، من امروز میخواهم با شمادرباره ی خندیدن صحبت کنم. و میخواهم با فکر کردن در مورداولین خنده ام شروع کنم میتوانم همیشه آن خنده قابل توجه را بیاد می آورم. این زمانی است که یک دختر کوچک بودم.تقریبا شش ساله. و پیش پدر و مادرم آمدمکاری غیر معمولی انجام دادم  که باعث خنده آنها شد. آنها به شدت خندیدند. آنها روی کف اتاق افتاده بودند و میخندیدند. آنها با خنده فریاد هم میزدند. من نمی دانستم که آنها به چه چیزی میخندنداما می خواستم بدانم. من می خواستم بخشی از آن خنده باشم، و من به نوعی در روی لبه ای نشسته بودم" هوو هوو"(خنده حضار) حالا، اتفاقا،چیزی که آنها به آن می خندیدند آوازی بود که مردم آن را میخواندند، و در مورد علائم توالت در قطارها بود به شما می گفت که چه کاری را می توانید انجام دهید و چه کاری را نمی توانید انجام دهید. در توالت قطار و چیزی که شما باید به خاطر داشته باشیددر مورد زبان انگلیسی این است که، البته، ما حس شوخ طبعی فوق العاده پیچیده ای داریم (خنده حضار)
در آن زمان، هر چند، من چیزی از آن را درک نمی کردم. من فقط به آن خنده بلند توجه میکردم ، و در واقع، به عنوان یک متخصص علوم اعصاب،من آمده ام تا دوباره به آن توجه کنم. و خنده چیز واقعا عجیب و غریبی است که انجام می دهیم. قصد دارم تنها چند نمونه از خنده‌های واقعی انسان‌ها را در اینجا پخش کنم، و من از شما می خواهم که در مورد آن صدا فکر کنیدمردم آن را درست میکنند و چقدر عجیب است که چنین چیزی می تواند ایجاد شود، و در واقع چقدر خنده اولیهمانند یک صدا است. این بیشتر شبیه فریادهای حیوانات است تا مانند یک گفتار. بنابراین، در اینجا ما چند خنده بلند برای شما داریم.که خنده اول، بسیار شاد است.
(صدای خنده)
الان، خنده نفر بعدی، من برای نفس کشیدنم به او نیاز دارم. آنجا یک نکته وجود دارد که من فقط دوست دارم، شما دارید در آنجا هوا میگیرید، همسر، زیرا آن صداها مانند آن است که نفس خود را به بیرون می‌دهد .
(صدای خنده)
این صدا ویرایش نشده است. این خود او است.
(صدای خنده)(خنده حضار)
و در نهایت ما داریم --این صدای خنده یک زن است. و خنده می‌تواند ما را به برخی از مکان‌های بسیار عجیب و غریب از نظر ساخت صداها ببرد (صدای خنده) او در واقع به فرانسوی می گوید: "اوه خدای من،این چیست؟" ما همه به نوعی با او هستیم.من هم هیچ نظری ندارم.
حالا، برای درک خنده،شما باید به قسمتی از بدن نگاه کنید که روانشناسان و دانشمندان علوم اعصابمعمولا زمان زیادی را صرف نگاه کردن به آن نمی‌کنند، این قسمت، قفسه سینه و دنده‌ها است، و به هیچ وجه جالب به نظر نمی رسد، اما در حقیقت شما همگی از قفسه سینه و دنده همواره استفاده میکنید آنچه شما همه در حال حاضر با قفسه سینه خود انجام میدهید، و انجام این کار را متوقف نمیکنید، نفس کشیدن است. بنابراین شما از عضلات بین دنده‌ای خود استفاده میکنید،عضلات بین دنده‌ها، تا هوا را به داخل و خارج ریه‌های خود بیاورید فقط با انبساط و انقباض قفسه سینه خود، و اگر قرار بود تا من یک تسمهدور قفسه سینه شما قرار بدهم به نام کمربند تنفس، و فقط به حرکت آن نگاه کنم شما حرکتی سینوسی و نسبتا آرام را می‌ببینیدکه این همان تنفس است. شما همه، آن را انجام می‌دهید، آن را متوقف نکنید. به محض این که شما شروع به صحبت میکنید، به شیوه‌ای کاملا متفاوت شروع به استفاده از تنفس خود میکنید. پس چیزی که من اکنون انجام میدهم می‌ببینید که بسیار شبیه به این است. در هنگام صحبت کردن، شما ازحرکات بسیار ریز قفسه سینه استفاده میکنید تا هوا را به بیرون بدهید و در حقیقت، ما تنها حیوانی هستیم کهمی تواند این کار را انجام دهد. و این دلیل آن است که ما می توانیم صحبت کنیم.
اکنون، هر دو، صحبت کردن و نفس کشیدنیک دشمن مهلک دارند، و آن دشمن، همان خندیدن است، زیرا زمانی که شما بخندید آنچه که اتفاق می افتد این است که همان عضلات بسیار منظم منقبض می‌شوند، و شما این موضوع را به وضوح درک میکنید.تقریبا زیگ زاگی است، و فقط هوا را به بیرون شما فشار میدهد این در واقع راه اصلی برای ایجاد یک صدا است شما می توانید به کسی ضربه بزنید،این همان اثر را دارد. شما فقط هوا را به بیرون فشار میدهید، و هر یک از این انقباضات --هاها! -- به شما یک صدا می دهد. و زمانی که انقباضات با هم اجرا می‌شوند،شما دچار اسپاسم می‌شوید، و این زمانی است که شما شروع به این‌ها میکنید--(خس خس سینه) همه چیز اتفاق می‌افتد. من در این موضوع متخصص هستم. (خنده حضار)
در حال حاضر، از نظر علم خنده،که خیلی هم وجود ندارد، اما تقریبا روشن است که هر چیزی که ما فکر می کنیم درمورد خنده می‌دانیم اشتباه است. پس اصلا غیر معمول نیست، برای نمونه،می‌شنویم که مردم می گویند انسا‌‌ن‌ها تنها جانورانی هستند که می‌خندند. نیچه فکر میکرد که انسان‌ها تنها جانورانی هستند که می‌خندند. در واقع، شما خنده را در همه ی پستانداران می‌بینید. و این موضوع در پستانداران به خوبی توصیف و مشاهده شده است. بلکه آن را در موش‌ها هم می‌ببینید، و هر جا که شما این موضوع را بیابید - انسان‌ها، پستانداران، موش‌ها - شما آن را همراهبا چیزهایی مانند قلقلک می‌بینید. که برای انسان هم همینطور است. شما آن را می‌بینید که با بازی همراه است،و بازی در همه پستانداران. و هر جا که شما آن را پیدا کنید،با فعل و انفعالاتی در ارتباط است. رابرت پروینی، که کار زیادی در این زمینه انجام داده است، اشاره کرده است که شما ۳۰ مرتبه بیشتر احتمال دارد که بخندید اگر شما با فرد دیگری باشیدتا اینکه فقط خودتان تنها باشید، و جایی که شما بیشتر می‌خندید در تعاملات اجتماعی استمانند مکالمه. پس اگر شما از انسان‌ها بپرسید،"در چه زمانی می‌خندید؟" آنها در مورد کمدی و طنز و جوک صحبت میکنند. اگر در زمانی که می‌خندند به آنها نگاه کنید،آنها با دوستان خود می‌خندند. و هنگامی که ما با مردم می‌خندیم، ما به ندرت به آن جوک می‌خندیم. شما می‌خندید تا به مردم نشان دهیدکه آنها را درک می کنید، که شما با آنها موافقید، که شمابخشی از همان گروهی هستید که آنها هستند. شما می‌خندید تا نشان دهیدکه شما آنها را دوست دارید. شما حتی ممکن است عاشق آنها باشید. شما همه آن کارها را در همان زمان انجام می‌دهیدکه با آنها صحبت میکنید ، و خندیدن بسیاری از آن کارهای احساسی را برای شما انجام می‌دهد چیزی که رابرت پروینی به آن اشاره کردشما در اینجا می‌ببینید، و به همین دلیل است که ما میخندیم زمانی که ما در ابتداآن خنده بامزه را می‌شنویم ، و به همین دلیل بود که من هم می‌خندیدمزمانی که پدر و مادرم می‌خندیدند، و به این دلیل است که این رفتار، بسیار مسری است شما می توانید خنده خود را از فرد دیگری بگیرید، و شما بیشتر احتمال دارد خنده خود را فرد دیگری بگیرید که می شناسید بنابراین این موضوع توسط این زمینه اجتماعی متعادل شده است. شما باید شوخ طبعی را یک طرف قرار دهید و در مورد معنی اجتماعی خنده فکر کنید زیرا همین‌جا است که اساس و پایه خنده شکل میگیرد.
در حال حاضر، چیزی که بسیار به آن علاقه‌مند شده‌امانواع مختلف خنده است، و ما شواهدی از علوم اعصاب در مورد چگونگی تلفظ انسان‌ها داریم که پیشنهاد میدهد، احتمالا ما دو نوع خنده داریم. پس ممکن است که بتوان از علوم اعصاببرای خنده‌های ناگزیر و غیرارادی استفاده کرد مانند پدر و مادر من که روی زمین دراز کشیده بودندو در مورد آن آهنگ احمقانه فریاد می‌زدند، ممکن است اصول متفاوت تری نسبت به آنهایی که مودبانه تر هستند داشته باشند خنده‌های دوستانه ای که با آنها روبرو می‌شوید،از آن خنده‌های وحشتناک نیستند، اما این رفتار فردی است که به عنوان بخشی از عمل ارتباطینسبت به شما آن را انجام می‌دهد، بخشی از تعامل آنها با شما، آنها انتخاب میکنند که این کار را انجام دهند در سیر تکامل ، ما دو راه مختلف تولید آوا را توسعه داده ایم. تولید آواهای غیر ارادیبخشی از یک سیستم قدیمی‌تر می‌باشند نسبت به تولید آواهای ارادی مانند سخنرانیی که من در حال حاضر انجام می دهم. بنابراین ممکن است ما تصور کنیم که خندهدر واقع دو ریشه مختلف دارد.
پس من این موضوع را با جزئیات بیشتری دنبال کردم . برای انجام این کار، ما می‌بایست صدای خنده مردم را ضبط کنیم و ما مجبور بودیم تا هر کاری بکنیم تا مردم را به خنده وادار کنیم ، و ما از همان افراد خواستیم تا خنده‌هایی دوستانه و یا غیرواقعی بیشتری انجام دهند پس تصور کنید دوستتان یک لطیفه بیان کرده است، و شما چون دوستانتان را دوست دارید می خندید، اما واقعا نه به خاطر لطیفه ای که بیان کرده است. بنابراین می خواهم دسته ای از آن خنده‌ها را برای شما اجرا کنم . من از شما می خواهم به من بگویید آیا شما فکر می‌کنیداین خنده، خنده واقعی است، یا شما فکر می کنید که آن فقط یک ژست خنده است. پس آیا این خنده غیرارادی استیا بیشتر خنده ارادیی است؟
(صدای خنده)
به نظر شما، این صدا شبیه چیست؟ مخاطبان: ژست خنده هست.سوفی اسکات: ژست؟ درسته، ژست. این یکی چی؟
(صدای خنده)
(خنده حضار)
من بهترینم.
(خنده) (تشویق)
نه واقعا. نه، آن یک خنده ناگزیر بود، و در واقع، برای ضبط آن،تمام کاری که آنها باید می کردند این بود که من را ضبط کنند من در حال تماشای یکی از دوستانم بودم که به چیزی گوش می‌داد و من می‌دانستم او می‌خواهد به آن بخندد، و من فقط شروع به انجام این کار کردم.
آنچه شما فهمیدید این است که مردمدر بیان تفاوت‌ها خوب عمل میکنند بین خنده واقعی و ژست خنده. آنها برای ما چیزهای متفاوتی به نظر می رسند. جالب توجه است که شما چیزی را می ببینیدکاملا مشابه با شامپانزه. شامپانزه‌ها کاملا متفاوت می‌خندنداگر آنها قلقلک داده شوند نسبت به زمانی که آنها با یکدیگر بازی میکنند، و ما احتمالا چیزی شبیه به آن را در اینجا می‌بینیم، خنده بی‌اختیار ، خنده قلقلکی، متفاوت از خنده های دوستانه است. صدای آنها بسیار متفاوت است. خنده‌های واقعی طولانی‌ترو از نظر اوج بالاتر هستند. هنگامی که شما به شدت شروع به خندیدن می‌کنید ، شما شروع به فشردن هوااز ریه‌های خود به بیرون می‌کنید تحت فشارهای بسیار بالاتراز فشاری که شما اختیاری تولید می‌کنید به عنوان مثال، من هرگز نمی توانم گام صدایم را برای آواز خواندن بالا ببرم. همچنین، شما شروع به گرفتن این نوعانقباضات و صداهای سوت عجیب و غریب می‌کنید، همه‌ی اینها به این معنی اند که خنده‌های واقعی، واقعا ساده و آسان هستند و یا آنکه بسیار آسان بنظر میرسند.
در مقابل، ژست خنده،ما احتمالا فکر می کنیم که این خنده جعلی است. در واقع، جعلی نیست، بلکه از نشانه های دوستانه مهم است. ما خیلی زیاد از آن ستفاده میکنیم، ما در موقعیت های بسیاری شروع به خنده میکنیم. و به نظر می رسد چیزی مربوط به خود را دارد. بنابراین، برای مثال، شما تو دماغی بودن رادر خنده‌های مصنوعی می‌بینید، همان صدای "ها ها ها ها ها " که شما هرگز متوجه نمیشوید،و اگر به طور غیر ارادی بخندید، نمی توانید آن را انجام دهید. پس به نظر می رسد که آنها فقط همین دونوع متفاوت از چیزها میباشند.
ما آن را به اسکنر میدهیم تا ببینیم که مغز چگونه پاسخ میدهد. وقتی شما صدای خنده را می‌شنوید. و هنگامی که شما این کار، را انجام می‌دهیداین واقعا آزمایش خسته کننده‌ای است. ما فقط افرادی با خنده‌های واقعی و مصنوعی را پخش کردیم ما به آنها نگفته بودیم کهاین مطالعه ای درباره خنده بود. ما صداهای دیگری آنجا قرار دادیمکه ذهن آنها را منحرف کند و همه کاری که آنها انجام میدهنداین است که دراز بکشند و به آن صداها گوش دهند ما به آنها نمی‌گوییم که کاری انجام دهند. با این حال، وقتی شما صدای خنده واقعیومصنوعی را می‌شنوید، مغز کاملا متفاوت پاسخ میدهد بسیار متفاوت. موضوعی که شما در قسمت‌هایی به رنگ آبی مشاهده میکنید،که در قشر شنوایی نهفته است، قسمت‌هایی از مغز هستند کهبیشتر به خنده‌های واقعی پاسخ می‌دهند، و چیزی که مهم به نظر می رسد، وقتی شما می شنوید کسیغیر ارادی میخندد، شما صداهایی را می شنوید که هرگزدر هیچ جای دیگر را نشنیده اید. این بسیار واضح است و به نظر می رسد با پردازش شنیداری والاتری در ارتباط باشد از این صداهای جدید. در مقابل، وقتی شما می شنوید کسیبه صورت مصنوعی میخندد آنچه می‌بینید این قسمت‌های صورتی رنگ هستند، که قسمت‌هایی از مغز را مرتبط با روان و تفکر به کار میگیرد. فکر کردن در مورد آنچهکه دیگری در فکر آن است. و من فکر می‌کنم این بدان معناست که حتی اگر شما با داشتن اسکن مغز خود،که کاملا خسته کننده است و ابدا جالب نیست، وقتی شما می شنوید فردی،" آ ها ها ها ها " میکند شما تلاش میکنید تا بفهمید دلیل خنده او چیست. خنده همیشه معنی دار است. شما همواره تلاش میکنید تا مفهوم آن را درک کنید، حتی اگر، تا آنجا که شما نگران هستید،در آن لحظه، لازم نیست تا برای شما کاری انجام دهد شما هنوز هم می خواهید بدانید که چرا این مردم می خندند.
در حال حاضر، ما این فرصت را داریم تا نگاهی بیاندازیم به اینکهچگونه مردم خنده واقعی و مصنوعی را می‌شنود در تمام سنین. این یک آزمایش آنلاین استکه ما با انجمن سلطنتی اجرا کردیم، و در اینجا ما فقط از مردمدو پرسش کردیم اول از همه، آنها خنده‌هایی را شنیدند، و آنها باید می‌گفتند که، این صدای خنده‌ها تا چه میزان طبیعی و یا مصنوعی هستند؟ خنده واقعی به رنگ قرمزو خنده مصنوعی به رنگ آبی نشان داده شده است. چیزی که می بینید این است که شروع سریعی وجود دارد. همانطور که شما مسن‌تر می‌شوید، شما بهتر خنده‌های واقعی را تشخیص می‌دهید. بنابراین شش ساله‌ها خوش‌شانس هستند،آنها واقعا نمی توانند متوجه تفاوت‌ها بشوند. زمانی که شما مسن‌تر می‌شوید، شما بهتر هم می‌شوید، اما آنچه جالب توجه است، شما اوج عملکرد خود را در این مجموعه داده ها نخواهید داشت تا زمانی که شما در اواخر ۳۰ سالگی و اوایل ۴۰ سالگی هستید. زمانی که شما در حال بلوغ جنسی هستیدبه طور کامل خنده را درک نمیکنید. شما به طور کامل خنده را درک نمیکنیدزمانی که مغز شما در حال بالغ شدن است. در پایان دوره نوجوانانی شما. شما در حال یادگیری در مورد خنده هستیددر تمام اوایل زندگی بزرگسالی خود.
اگر سوال را تغییر دهیم و بگوییم نه، این که صدای خنده به چه چیزی شبیه است از نظر واقعیو یا مصنوعی بودن، اما ما می گوییم، چقدر این خندهمی‌تواند شما را به خنده وادارد، چقدر این خنده برای شما مسری است،ما پروفای‌های متفاوتی را می‌بینیم. و در اینجا، شما جوان‌تر هستید، شما بیشتر می خواهید به آن بپیوندید وقتی شما صدای خنده را می‌شنوید مرا به خاطر بیاورید که با پدر و مادرم می‌خندیدموقتی که من نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. شما واقعا می توانید این را ببینید. حالا همه، پیر و جوان، خنده واقعی را مسری تراز خنده مصنوعی میدانند، اما همانطور که پیر می شوید،کمتر به شما سرایت میکند. در حال حاضر، همانطور که ما پیرتر می‌شویمبدخلق‌تر هم می‌شویم و احتمالا به معنای آن است که که شما خنده را بهتر درک می‌کنید ، و شما در انجام این کار، بهتر می‌شوید شما به چیزی بیش از فقطشنیدن صدای خنده مردم برای خندیدن نیاز دارید. شما نیاز به چیزهای دوستانه دارید.
بنابراین ما یک رفتار بسیار جالب انجام دادیم در مورد اینکه بسیاری از فرضیات نادرست هستند، اما من آمدم تا ببینم که در واقعحتی چیزهای بیشتری برای خندیدن وجود دارند پس این یک احساس مهم اجتماعی استکه ما باید به نگاه کنیم، چون که معلوم می‌شودمردم بسیار دقیق هستند در رابطه با این موضوع که ما چگونه می‌خندیم. مجموعه‌ای از نتایج مطالعات واقعا دوست داشتنی از آزمایشگاه رابرت لونسون در کالیفرنیا منتشر شده است او در حال انجامیک مطالعه موازی با زوج‌ها است. او زوج‌های ازدواج کرده،مردان و زنان، را به آزمایشگاه فرا‌می‌خواند و به آنها مکالمات استرس زا می‌دهد در حالی که او آنها را با سیم به پلی گراف وصل کرده استاو می‌ببینید که آنها دچار استرس شده اند. بنابراین شما دو نفر از آنها را در اینجا دارید،و او به شوهر می‌گوید، " چیزی را به من بگویید که همسرتان با انجام آن شما را تحریک میکند. " و آنچه بلافاصله می‌بینید -- فقط انجام همان حرکت مختصر سر شما است،شما و شریک زندگی‌تان -- شما می توانید تصور کنید که همه کمی بیشترتحت فشار قرار میگیرند، به محض این که شروع می‌شود. شما می توانید به صورت فیزیکی ببینید،مردم بیشتر استرس میگیرند. آنچه که او یافته است این است که زوج‌هایی که آن احساس استرس را مدیریت میکنند با خنده،احساسات مثبت مانند خنده، نه تنها خیلی سریع کمتر استرس میگیرند، بلکه متوجه شدند که آنها از نظر فیزیکی هم احساس بهتری دارند، آنها برای مقابله با اینوضعیت ناخوشایند بهتر با هم برخورد می‌کردند، آنها همچنین زوج‌هایی هستند که بر اساس گزارش سطح بالایی از رضایت و خشنودیدر روابط خود دارند و آنها بیشتر با هم می‌مانند. پس در واقع، هنگامی که شما نگاه میکنیدبه روابط نزدیک، خنده شاخص پدیداری مفیدی است از اینکه مردم چگونه احساسات خود را با هم تنظیم میکنند ما فقط آن را از خودمان بروز نمیدهیمتا نشان دهیم یکدیگر را دوست داریم ما خودمان را مجبور میکنیم که احساس بهتری با هم داشته باشیم.
در حال حاضر، من فکر نمی‌کنم که این فقط به روابط عاشقانه محدود شود. من فکر می‌کنم که این احتمالابه یک مشخصه از روابط عاطفی نزدیک است مانند روابطی که ممکن است شما با دوستان‌ خود داشته باشید، که کلیپ بعدی من توضیح می‌دهد، که از یک ویدئو یوتیوب تعدادی ازمردان جوان در آلمان شرقی قدیم  در ساخت ویدیو برای ترویجگروه هوی متال خود، است و بسیار مردانه است،و خلق و خوی بسیار جدی است، و من از شما می خواهم تا به آن توجه کنیدآنچه از نظر خنده اتفاق می افتد وقتی همه چیز به اشتباه پیش میرود و چقدر سریع اتفاق می‌افتند،و چقدر خلق و خوی آنها را تغییر می‌دهد.
او سردش است. و قرار است تا خیس شود.او لباس شنا هم پوشیده است، یک حوله گرفته است یخ. ممکن است چه اتفاقی بیافتد؟ ویدئو شروع می شود. خلق و خوی جدی است. و دوستان او در حال حاضر می‌خندند.آنها در حال حاضر به شدت، میخندند. او هنوز نمیخندد. (خنده حضار) او اکنون شروع به رفتن میکند. و همه آنها ساکت هستند. (خنده حضار) آنها بر روی کف زمین هستند. (خنده حضار)
چیزی که من واقعا در مورد آن دوست دارم این است که همه بسیار جدی هستند تا زمانی که بر روی یخ می‌پرد، وبه محض اینکه او از یخ عبور نمی‌کند، اما همچنین خونو استخوانی در هیچ جایی وجود ندارد، دوستان او شروع به خنده میکنند. و تصور کنید اگر آن با نمایش او که آنجا ایستاده بود پخش میشد، "مهم نیست، هاینریش،من فکر می کنم شکسته است، " ما از تماشای آن لذت نمی‌بردیم.بسیار استرس زا هم میشود. و یا اگر او در اطراف در حال دویدن بودبا پای یک پای به وضوح شکسته و در حال خنده، و دوستان او می‌گفتند، "هاینریش، فکر می کنم ما باید همین الان به بیمارستان برویم، " که این هم خنده دار نخواهد بود. این واقعیت که خنده کار می کند، او را از یک وضعیت دردناک،شرم آور، دشوار، به وضعیت خنده دار، به آنچه که ما هستیمدر حقیقت از آن لذت میبریم، تبدیل می‌کند. و من فکر می کنم که ایناستفاده واقعا جالبی است، و این در واقع تمام وقت اتفاق می افتد
به عنوان مثال، من به یاد می‌آورمچیزی شبیه به این اتفاق افتاد در مراسم تشییع جنازه پدر من. ما با زیرشلواری هایمان در اطراف، بر روی یخ‌ها نمی‌پریدیم. ما کانادایی نیستیم. (خنده) (تشویق) این وقایع همیشه دشوار هستند، یکی از بستگان من کمی سختگیر است، مادر من در وضعیت خوبی نبود، و من به یاد میآورم خودم را درست قبل از آنکه همه چیز آغاز شده باشد پیدا کردم داستانی در مورد چیزی گفتمکه در طنزهای تلویزیونی دهه ۱۹۷۰ اتفاق افتاده است، و من فقط در آن لحظه فکر کردم،من نمی دانم که چرا من این کار را انجام دادم، و آنچه که من متوجه شدم در حال انجام آن بودم این بود که من باچیزی از جایی بالا آمدم. من توانستم مادرم را وادار کنم که با من بخندد این یک واکنش بسیار اولیه بودبرای پیدا کردن چند دلیل که ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم. ما می توانیم با هم بخندیم.ما قصد داریم تا این روش را ادامه بدهیم. ما می‌خواهیم خوب باشیم.
و در واقع، همه ما تمام وقتدر حال انجام این کار هستیم. شما این کار را اغلب انجام میدهید،شما حتی متوجه آن هم نمی‌شوید. همه دست کم میگیرندکه چقدر اغلب اوقات می خندند، و شما کاری را انجام میدهید،هنگامی که با مردم میخندید، که در واقع به شما اجازه دسترسی بهیک سیستم واقعا باستانی پویا را میدهد که پستانداران تکامل یافته اند تا از آن برای ایجاد و نگهداری روابط اجتماعی، و به طور واضح احساسات را تنظیم کند،تا احساس بهتری داشته باشیم  این چیزی مخصوص به انسان نمی‌باشداین یک رفتار واقعا باستانی است. که در واقع به ما کمک می‌کند تا احساس مان را تنظیم کنیم و باعث می شود ما احساس بهتری داشته باشیم.
به عبارت دیگر، هنگامی که آن به خنده در می‌آید، من و تو، عزیزم، هیچ چیزی جز یک پستاندار نیستیم(خنده حضار)
متشکرم.
متشکرم. (تشویق حضار)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *