داستان اومواموا، اولین مسافر از ستارهای دیگر
خدای من. این وقتی بود که به من تلفن شد، تلفنی که تمام ستارهشناسانمنظومه شمسی منتظرش بودند. بگذارید بگویم که چقدر هیجانانگیز بود.
(خنده حضار)
ناسا از سالهای ۱۹۷۰، انتظار دیدنیک دنبالهدار بین ستارهای را داشت که از میان منظومه شمسی عبور میکند، اما تا حالا، هرگز چیزی ندیده بودیم. خود منظومه شمسی ما غولپیکر است، و دریافت بستهای از نزدیکترینمنظومه ستارهای که ۴/۴ سال نوری فاصله دارد بیش از ۵٫،۰۰۰ سال طول میکشد. پس موضوع واقعا مهمی است. ورود مسافر بین ستارهای به منظومه شمسی ما از بالای صفحه سیارات بود، که از سوی صورت فلکی لیرا میآمد، و نهم سپتامبر به نزدیکترین فاصله خودبا خورشید رسید، و از داخل مدار عطارد عبور کرد. این نزدیکی خیلی خاصیا فاصلهای غیر عادی نیست. فقط اینکه دیدن اشیاءاز نزدیک خیلی سادهتر است. ۱۴ اکتبر، قبل از اینکه کشفش کنیم،نزدیکترین فاصله را با زمین داشت، حدود ۲۴ میلیون کیلومتر. که از دید معیارهای نجومی واقعا نزدیک است.
بجای آنکه اسم سختش را در کاتالوگ بگوییم، خلاصه اسمش را «راما» گذاشتهایم، از روی سفینه فضایی استوانهای که از داخل منظومه شمسی عبور کرد در داستان علمی تخیلی آرتور سی کلارک در ۱۹۷۳. اما به نظر کاملا درست نمیرسید، پس به احترام کشف آن توسط تلسکوپی در هاوایی، ما با دو متخصص فرهنگی هاواییمشورت کردیم -- یک راهنما و یک زبانشناس اهل هاوایی -- تا اسمی پیشنهاد بدهند. و پیشنهاد آنها «اومواموا» بود، که معنی آن طلایهدار یا پیام رساناز گذشتهای دور است که به ما رسیده.
این اکتشاف به دلایل زیادی مهم بود، اما برای من مشخصترین آنچیزی است که اومواموا میتواند از گذشته منظومه شمسی به ما بگوید. فرایند تولد یک منظومه ستارهای و ایجاد سیارات خشن و کثیف است. پسماندههای سنگ و یخ از منظومهخورشیدی جدید به بیرون پرتاب میشوند هنگامی که سیارات بزرگ در درونصفحه عظیم غباری که آنها را شکل میدهد حرکت میکنند.
هیچوقت در جای خودتان یخ زدهاید، چیزی آنقدر هیجان انگیز که لرزشی ازستون فقراتتان به پایین میرود؟ یا چیزی که از لحاظ احساسی منقلبتان کرده باشد؟ خوب این برایم همینطور بود. لحظهای بود که دهانم باز مانده بود. ما واقعا تکهای از ماده را از یک منظومه شمسی دیگر داشتیم که اینقدر نزدیک شده بودتا آن را مشاهده کنیم.
دوست داری درباره اومواموا اولین مسافر از منظومهای دیگر چه بدانی؟ خوب، من میلیونها سوال به نظرم میرسد، اما خوب ممکن است خیلی چیزها بخواهیاما واقعا چه میشود داشت؟ و اومواموا داشتبه سرعت میرفت و ناپدید میشد. در محدوده حدود یک هفته، روشنایی آن با ضریب [۱۰] کاهش یافت. پس این تمام فرصتی است که برای بررسی سادهاش خواهیم داشت. پس باید شیره وقتی که از تلسکوپداریم را بکشیم -- که معمولا خیلی سخت است و بایدمورد تایید قرار بگیرد -- که شاید ماهها طول بکشد -- به چند روز کاهش داده شد. یک رقابت «مودبانه» برای منابع. خوب، بگذارید مخفی نکنم. یک مبارزه خشن بود. همه چیز را رها کردیم، و تمام وقت کار میکردیم، و سعی میکردیم تا کلماتدرستی را در پیشنهادهایمان برای ارسال به مدیریت رصدخانهانتخاب کنیم. خوب، خبر خوب اینکه وقت را گرفتیم.
حالا، با یک دیدگاه خودخواهانه، اولین چیزی که دوست داشتیم بدانیماندازه اومواموا بود. چون نهایتا،از نزدیکی زمین عبور کرده بود، و ما بعد از آن مطلع شده بودیم. چقدر بد می شد اگر از کنار زمین رد نمیشد؟ خوب، انرژی برخورد آن بستگی به مربع سرعت ضرب در جرم آن دارد، و جرمش بستگی به اندازهاش و چیزی که از آن ساخته شده دارد. پس اومواموا چه اندازهای استو چه شکلی دارد؟ خوب، این را از روشناییاش میفهمیم. اگر باور نمیکنید، روشنایی یک کرم شب تاب در حیات خانه را با نور چراغهای یک هواپیمادر دور دست مقایسه کنید. میدانی که هواپیما خیلی نورانیتر است -- اما چون فاصله دارد کم نور به نظر میرسد. ما همچنین باید بدانیم که سطح اومواموا چقدر نور را انعکاس میدهد، و هیچ سر نخی نداشتیم، اما به نظر معقول میرسید کهفرض کنیم شبیه به سیارکها و دنبالهدارهای منظومه شمسی خودمان باشد، یا به عبارت فنی، ضریب انعکاسی بین زغال و شن خیس.
این روزها، بیشتر تلسکوپها در حالتی که نامش خدماتی است استفاده میشوند، یعنی که ما باید با دقت تمامی اطلاعات را فراهم کنیم و برای بهرهبردار تلسکوپ بفرستیم، و بعد بیصبرانه منتظر برگشت اطلاعات باشیم، به درگاه خدایان آب و هوا دعا کنیم. مطمئنم که شغل بیشتر شما وابستگی زیادی به آب و هوا یا اینکهدیشب ابری نباشد ندارد. خوب، ما اینجا شانس دوباره نداشتیم. چون هوا خیلی عالی بود،اومواموا تصمیم گرفت که نباشد. روشنایی آن ثابت نبود. اینجا اومواموا رادر حال مسابقه بین ستارهها میبینیم. درست آن وسط است. ستارهها کشیده میشوند چون تلسکوپحرکت آن را دنبال میکند. شروع به کم نور شدن کرد بعد پر نورتر شد،کم نور، پر نور و دوباره کم نور، همانطوری که نور از روی یک شئچهار گوش کشیده منعکس میشود.
تغییرات زیاد روشنایی باعث شد تا ما به یک نتیجه باور نکردنیدر مورد شکلش برسیم. همانطور که در این اثر هنری دیده میشود، اومواموا خیلی دراز و باریک است، با محورهایی به نسبت ۱۰ به یک. اگر فرض کنیم که تاریک است،یعنی طولش حدود نیم مایل است. هیچ چیز دیگری در منظومه شمسی مابه این شکل نیست. تنها اشیاء کمی داریم که نسبت محوری بزرگتر از ۵ به یک دارند. پس نمیدانیم چطور تشکیل شده، اما ممکن است بخشی از فرایند تولدش در منظومه شمسی خودش باشد.
روشنایی اومواموا هر ۷/۳۴ ساعت تغییر میکرد یا ما این طور فکر میکردیم. تا اطلاعات بیشتری از گروههایدیگر شروع به آمدن کرد، آنها عددهای متفاوتی را گزارش میکردند. چرا هرچه چیزهای بیشتری میفهمیم، تفسیر کردن آن سخت تر میشود؟ خوب، مشخص شد که اومواموا چرخشی ساده ندارد. مثل فرفره تلوتلو میخورد. وقتی که بدور محور کوچکش میچرخد، دور محور بزرگش هم میچرخد، و سرش را بالا و پایین میبرد. این حرکت پرانرژی و پرهیجان تقریبا مسلم است که نتیجهیک پرتاب خشن بوده از منظومه شمسیاش به بیرون. اینکه چطور شکلش را از روی روشناییاش تفسیر کنیم بستگی زیادی به چگونگی چرخش آن دارد. پس حالا باید دوباره فکر کنیم کهممکن است چه شکلی باشد، و همانطور که در این نقاشی زیبا توسطهنرمند فضایی بیل هارتمن تصویر شده، فکر میکنیم که اومواموا بیشتر مثل یکبیضیگون صاف شده است.
بگذارید به انرژیاش برگردیم. از چه ساخته شده؟ معلوم است که دوست داریمتکهای از اومواموا را داشته باشیم و در آزمایشگاه جزئیاتش را بررسی کنیم. اما چون حتی بخش خصوصی هم هنوز نمیتواند سفینهای را ظرف یک هفته به چیزی مثل این پرتاب کند، ستارهشناس ها باید به مشاهده از دور تکیه کنند. پس ستارهشناسها به تعامل نوربا سطح توجه میکنند. بعضی از رنگها جذب می شوند،که شناسهای شیمیایی میسازد، و رنگهای دیگر جذب نمیشوند. از سوی دیگر، بعضی از مواد رنگ آبی یا قرمز را بهتر منعکس میکنند. در مورد اومواموا، رنگ قرمز رابیشتر منعکس میکند، که آن را خیلی شبیه به سطح دنبالهدارغنی از مواد آلی که اخیرا توسط سفینه رُزتا بازدید شد میکند. البته هر چیزی که رنگش به سمت قرمز استاز ترکیبات مشابه ساخته نشده. در واقع، مواد معدنی که مقدار خیلی کمی آهنروی سطحشان دارند میتوانند به نظر قرمز برسند، مثل سمت تاریک قمر زحل به نام یاپتوس، که در این تصاویر سفینه کاسینی دیده میشود. شهابهای نیکل-آهن،به عبارت دیگر، فلز، هم میتواند قرمز دیده شود. پس وقتی که نمیدانیم چه روی سطح است، از آنچه که داخلش است کمتر میدانیم. اگرچه، میدانیم باید آنقدر محکم باشد تا موقع چرخیدن خرد نشود، پس احتمالا چگالی آن شبیهسیارکهای سنگی است؛ شاید هم کمی بیشتر، مثل فلز.
خوب، حداقل، میخواهم یکی از زیباترینتصاویر رنگی را نشانتان دهم که از یکی از تلسکوپهای زمینی گرفتیم. خیلی خوب، قبوله،آنقدر هم تماشایی نیست.
( خنده حضار )
ما وضوح کافی نداریم. حتی تلسکوپ هابل هم تصویر خیلی بهتری را ارائه نمیدهد. اما اهمیت اطلاعات هابلبه خاطر تصاویرش نبود، بلکه مشاهده ما را برای دو ماه و نیم از کشف آن ادامه داد، که یعنی موقعیتهای بیشتری در طول مدار، که امیدواریم به ما کمک کندتا بفهمیم که اومواموا از کجا آمده.
پس اومواموا دقیقا چیست؟ ما اعتقاد راسخی داریم که احتمالاباقی ماندهای از اثری باستانی در فرآیند تولد یکمنظومه سیارهای دیگر است، یک تخته پاره آسمانی. بعضی از دانشمندان معتقدندکه شاید اومواموا در نزدیکی ستارهای خیلی سنگینتر ازخورشید ما شکل گرفته باشد، و نیرویهای کِشندی ستارهمواد سیارهای را در اوائل تاریخ منظومه ستارهایخرد کردهاند. هنوز مابقی پیشنهاد میدهندکه این چیزی است که در زمان انفجاریک ستاره در حال مرگ ایجاد شده، شاید در زمان انفجار یک ابَرنواَختر. چون مواد سیارهای خرد شدهاند.
هرآنچه هست، معتقدیم یک شئ طبیعی است، اما قطعا نمیتوانیم ثابت کنیم کهچیزی مصنوعی نیست. رنگ، شکل عجیب، حرکت تلوتلو خورانه همه میتوانند دلایل دیگری داشته باشند. حالا اگرچه معتقد نیستیم که فناوری فضاییهاست. چرا آزمایشی واضح انجام ندهیمو بدنبال سیگنال رادیویی نگردیم؟ این دقیقا همان کاری است که پروژه شنود عبور انجام داد، اما تا حالا، اوموامواکاملا ساکت مانده است.
آیا میتوانیم سفینهای به اومواموا بفرستیم؟ و برای همیشه به این سوال پاسخ دهیم؟ بله، ما فناوری این کار را داریم، اما سفری طولانی و پرهزینهخواهد بود، و آنقدر دور از خورشیدبه آن خواهیم رسید که مسیر بازگشت بسیار دشوار خواهد بود.
فکر میکنم که اومواموا چیزهای خیلی بیشتریبرای عرضه به ما داشت، و در حقیقت شاید شگفتیهای دیگریباقی مانده باشد چون همچنان دانشمندانی مثل منمشغول بررسی اطلاعات هستند. از آن مهمتر، فکر میکنمکه این مسافر دوردستها واقعا این نکته را با خود به همراه آوردکه منظومه شمسی ما مجزا نیست. ما بخشی از یک محیط خیلی بزرگتر هستیم، و در واقع، حتی ممکن است توسط مسافران بین ستارهای احاطه شده باشیم و حتی از آن بیخبر باشیم. این هدیه غیر منتظره سوالات بیشتری را در مقایسه باپاسخها پیش میآورد، اما ما اولین کسی بودیم که به مسافریاز یک منظومه دیگر سلام کردیم.
متشکرم.
(تشویق حضار)
جدیده ایسلر: متشکرم، کارن. مسلما از سخنرانی شما لذت بردم.خیلی متشکرم. اگر درست یادم مانده باشد، ما آن رادر راهش به سمتمان خیلی دیر پیدا کردیم. آیا فناوریهای آینده مثلتلسکوپ بزرگ جستجوی سینوپتیک در تشخیص سریعتر اینها کمکمان میکند؟
کارن میچ: بله. امیدواریم که تعداد زیادیاز اینها را ببینیم، و ترجیحا، دوست داری که یکی را پیدا کنیکه به سمت خورشید میرود، چون برای همه کارهای علمی زمان نیاز داری، یا حتی آرمانیتر، یک سفینه را آماده کنی، که قبلا در محل L4 یا L5 پارک شده، جایی نزدیک زمین، تا وقتی چیزی نزدیک ما شد،بتوانی دنبالش کنی.
ج ا: خیلی متشکرم.بیایید از کارن دوباره تشکر کنیم.
(تشویق حضار)