۹ نکته کلیدی برای زندگی بهتر ( داستان یک صخره نورد )

متن سخنرانی :

۹ درس زندگی

قضیه خیلی ساده است. ۹ قانون در زندگی وجود دارد که من در طی ۳۵ سال صخره نوردی کشف کرده ام. بیشتر قوانین خیلی مبنایی هستند.

ول نکن

قانون اول:‌ ول نکن. با این روش موفقیت حتمی است. معمولا شما خیلی زودتر از اینکه بدن تان تسلیم بشود به فکر ول کردن می افتید. مقاومت بکنید. مطمئن باشید راه حل های بسیار عجیب و غیر منتظره ای پیدا خواهید کرد.

 

این دست آن دست کردن بد است

قانون دوم: این دست آن دست کردن بد است. این یک صعود اصطکاکی است در ارتفاعات بالای مراتع تولومن، در یوسمیتی. صعود اصطکاکی، بدون استفاده از هیچ لبه و دستگیره مشخصی انجام می شود. در واقع شما با کمک چین و چروک های کوچک و گره هایی که در صخره وجود داره بالا می روید. بیشترین اصطکاکی که وجود دارد در همان لحظه اولی است که شما دست یا پایتان را روی صخره می گذارید. از آن لحظه به بعد در واقع شما در حال سقوط هستید. شتاب خوب است. توقف نکنید.

 

برنامه داشته باشید

قانون سوم: برنامه داشته باشید. اسم این بلندی «لبه برهنه» است. در دره الدورادی نزدیکی های بولدر. این صخره نورد در آخرین شیب این مسیر است. در واقع این عکس دقیقا قبل از اینکه من سقوط بکنم گرفته شده است. در واقع زیر پایش تا حدود ۳۰۰ متر خالی است. همه شیب های سخت را پشت سر گذاشته است. معمولا اتفاقی که رخ می دهد این است که شما آنقدر خودتان را درگیر برنامه ریزی برای قسمت های سخت کار کرده اید که مثلا چطور از آن سختی ها بگذرم؟ و می دانید چه اتفاقی می افتد؟ شما به آخرین شیب می رسید. شیب آسانی است. ولی شما اصلا به این قسمت فکر نکرده بوده اید و بریده اید. این کار را نکنید. باید از قبل برای رسیدن به قله برنامه داشته باشید.

 

باید تک تک مراحل را درست انجام بدهید

ولی نباید فراموش بکنید که شما باید تک تک مراحل را درست انجام بدهید. تا بتوانید به قله برسید. این یک بلندی است به اسم دایک روت. بالای قله پیرات در یوسمیتی. نکته جالب در مورد این صعود این است که صعود آنقدر ها سختی نیست. ولی اگر شما نفر جلو باشید، در سخت ترین قسمت مسیر، شما با یک سقوط ۳۰ متری روی یک تخته سنگ با زاویه کم مواجه هستید. بنابراین شما باید تمرکز داشته باشید. شما نمی توانید آنجا توقف کنید. مثل کوبلا خان در نوشته های کوله ریج! باید ادامه بدهید.

 

یاد بگیرید که چطور استراحت کنید

قانون پنجم: یاد بگیرید که چطور استراحت کنید. خیلی جالبه که بهترین صخره نورد ها آنهایی هستند که می دانند چطور در سخت ترین شرایط بدنشان را در وضعیتی قرار بدهند که بتوانند استراحت کنند. و خودشان را جمع و جور بکنند و آرام بشوند و تمرکز بکنند و دومرتبه کار را ادامه بدهند. این یکی یک صعود در نیدلز در کالیفرنیا است.

 

ترسیدن واقعا مزخرف است

ترسیدن واقعا مزخرف است چون که وقتی می ترسید معنی اش این است که شما روی کاری که می کنید تمرکز ندارید. بلکه دارید به عاقبت کار فکر می کنید. به اینکه، اگر موفق نشوید چه می شود، فکر می کنید. هر حرکتی باید با تمام تمرکز شما انجام بشود و تمام فرایند های فکری شما لازم است تا بتوانید یک حرکت را به درستی انجام بدهید.

 

سر راست ترین راه حل را انتخاب کنید

یکی از چیزهای مهم در صعود این است که بیشتر افراد همینطور به جلو می روند و سر راست ترین راه حل را انتخاب می کنند. این برجهای شیطان در وایومینگ است. اینها ستونهای بازالتی هستند. شما این ستونها را در فیلم مواجهه نزدیک احتمالا دیده اید. معمولا صخره نوردها انگشتهایشان را وارد شیار ها می کنند و شروع به بالارفتن می کنند. ولی اینجا شکافها کوچکتر از این هستند که انگشتهای شما واردشان بشوند و تنها راه بالا رفتن از اینها این است که نوک انگشتها لبه شکافها را بگیرند و با استفاده از فشار متقابل به دو طرف شیار وزن را تحمل کنید. و اینطوری خودتان را بالا بکشید.

 

قدرت همیشه مساوی موفقیت نیست

قانون هشتم: قدرت همیشه مساوی موفقیت نیست. در طی این ۳۵ سالی که من راهنمای صخره نوردی هستم و روی دیوارهای داخل سالن و این جور جاها کار کرده ام، چیزی که من فهمیده ام این است که مردها همیشه خیلی بارفیکس تمرین می کنند، مردهای تازه کار خیلی سعی می کنند خودشان را با دست بالا بکشند و بالا بکشند، و مثلا سه متر خودشون را بالا می کشند. مثلا می توانند ۱۵ تا بارفیکس انجام بدهند. و بعد از آن دیگه می برند. در عوض خانمها خیلی متعادل تر هستند. چرا که از اول اصلا چنین فکری نمی کنند که ممکن است بتوانند صد تا بارفیکس بروند. بنابراین دنبال این هستند که وزنشان را روی پاهایشان نگه دارند. چرا که این طبیعی تر است و همه روز وزن روی پاها هست. تعادل واقعا حیاتی است. و اینکه وزنتان را روی پاهایتان نگه دارید. که قوی ترین عضلاتتان هستند.

 

چطوری می خواهید ول بکنید

و در آخر قانون شماره نه است. من قانون شماره نه را وقتی فهمیدم که یک بار برنامه ای برای نحوه سقوط نداشتم و حدود ۱۵ متر پایین افتادم و یکی از دنده هایم شکست. وقتی به جایی می رسید که می دانید سقوط غیر قابل اجتناب است، شما باید به این قضیه فکر کنید که چطوری می خواهید ول بکنید. چون برای اینکه آسیب نبینید، این کار حیاتی است. چطور می خواهید خودتان را روی طناب بیاندازید. یا اگر بدون طناب بالا می روید، روی جایی بیافتید که بتوانید خودتان را کنترل بکنید. تا لحظه تلخ آخرصبر نکنید. خیلی ممنون (تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *