مهم‌ترین مشکلات اخلاقی زمان ما چه هستند؟

متن سخنرانی :
این یک گراف است، که تاریخچه‌ی اقتصادی تمدن بشر رانمایش می‌دهد.
[سرانه ی جهانی تولید ناخالص ملی دربیش از ۲۰۰هزار سال گذشته]
چیز زیادی درجریان نیست، هست؟ برای بخش اعظم تاریخ بشر، تقریبا همه‌ی افراد با معادلیک دلار در روز زندگی می‌کردند. و مقدار زیادی تغییر نکرد. اما بعد، اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ داد. انقلاب‌های علمی و صنعتی. و گرافِ اساسا مسطحی که مشاهده کردید، به این مبدل می‌شود. مفهوم این گراف این است کهاز لحاظ قدرت برای تغییر جهان، ما در عصر بی‌سابقه‌ای در تاریخ بشر زندگی می‌کنیم. و من معتفدم که درک اخلاقی ما،هنوز به این حقیقت دست نیافته است. انقلاب‌های علمی و صنعتی، هم ادراک ما از جهان، و نیز توانایی تغییر آن را دگرگون کرد. آنچه ما به آن احتیاج داریم، یک انقلاب اخلاقی است، درنتیجه می‌توانیم تدبیر کنیم که چگونه از این مقدار عظیم منابع استفاده کنیم تا جهان را ارتقا دهیم.
در طول ۱۰ سال گذشته، همکارانم و من یک فلسفه و برنامه‌ی تحقیقاتی را ایجاد کرده‌ایم که که آن را نوع‌دوستی موثر می‌نامیم. که تلاش می‌کند به این تغییرات بنیادی درجهان ما پاسخ دهد، و از شواهد و استدلال دقیق استفاده می‌کندتا تلاش کند به این سوال پاسخ دهد: چگونه می‌توانیم بهترین کار را انجام دهیم؟ اکنون، مسائل بسیاری وجود داردکه شما باید نام ببرید اگر می‌خواهید با این مشکل کنار بیایید: چه از طریق نیکوکاری خود، یا شغل‌تان، یا مشارکت سیاسی‌تان، روی چه برنامه‌هایی متمرکز شوید،با چه کسی کارکنید. اما آنچه می‌خواهم راجع به آن صحبت کنم، چیزی است که فکر می‌کنماساسی‌ترین مساله است. از بین تمامی مسا‌ئلی که دنیا با آنها مواجه می‌شود. اول باید روی حل کردن کدام یک متمرکز شویم؟ اکنون، من قصد دارم به شما یک چارچوب برای فکر کردن به این موضوع ارائه کنم، و این چارچوب بسیار ساده است. مساله‌ای اولویت بیشتری دارد که، بزرگ‌تر است، راحت‌تر قابل حل باشدو بیشتر نادیده گرفته شده است. بزرگ‌تر بهتر است، چون ما در صورت حل آنبیشتر به دست می‌آوریم. هرچه راحت‌تر قابل‌حل باشد بهتر است زیرا من می‌توانم با زمانو هزینه‌ی کمتر مساله را حل کنم. و زیرکانه‌تر از همه، هر اندازه نادیده گرفته شده باشد بهتر استبه خاطر کاهش بازده. هرچه تاکنون برای حل یک مشکل مقادیر بیشتریمنابع تخصیص داده شده باشد، ایجاد پیشروی بیشتر، سخت‌تر خواهد بود. اکنون، مساله‌ی کلیدی که می‌خواهم شما را با آن تنها بگذارم، این چارچوب است، درنتیجه شما می‌توانید پیش خود فکر کنید بزرگ‌ترین اولویت‌های جهانی چه هستند. اما من و بقیه در انجمن نوع‌دوستی مؤثر روی سه موضوع اخلاقی به هم‌گرایی رسیده‌ایم،که معتقدیم به‌شکل ویژه‌ای اهمیت دارند در این چارچوب، به‌شکل فوق‌العاده‌ایخوب ارزیابی می‌شوند.
اول سلامت جهانی است. این مساله کاملا قابل حل است. ما رکورد حیرت‌آوری در سلامت جهانی داریم نرخ‌های مرگ و میر ناشی از سرخک،مالاریا و بیماری‌های عفونی بیش از ۷۰ درصد کاهش یافته‌اند. در سال ۱۹۸۰ میلادی،بیماری آبله را ریشه کن کردیم. تخمین می‌زنم که نتیجتاًبیش از ۶۰ میلیون زندگی را نجات داده‌ایم. این بیش از تعدادی است که در صورت صلح جهانی می‌توانستیم حفظ کنیم در همان دوره‌ی زمانی. بر اساس بهترین تخمین‌های کنونی ما، می‌توانیم یک زندگی را با توزیع بلندمدتشبکه‌های پایه‌ای درمان بر اساس حشرات، با فقط چند هزار دلار نجات دهیم. این یک فرصت شگفت‌انگیز است.
دومین اولویت بزرگ پرورش دامبه صورت کارخانه‌ای است. این کاملا نادیده گرفته شده است. ۵۰ میلیارد حیوان غیرآبزی وجود داردکه هرساله برای غذا استفاده می‌شوند و اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها در مزارع کارخانه‌ای و زندگی با شرایط بسیار عذاب‌آورپرورش یافته‌اند. آنها احتمالا جزو بد وضعیت‌ترینموجودات این سیاره هستند. و در بسیاری موارد می‌توانیم به‌طورقابل ملاحظه‌ای زندگی‌شان را بهتر کنیم فقط با چند پنی برای هر دام. این مساله هنوز به‌طورگسترده نادیده گرفته شده. تعداد دام‌های پرورش یافته در زمین‌های پرورش کارخانه‌ای ۳هزار برابر جانوران بدون صاحب است. پرورش دام به صورت کارخانه‌ای یک پانزدهم بودجه‌ی بشردوستی را دریافت می‌کند. این به این معناستکه منابع اضافی در این زمینه می‌توانند تاثیر بسیاردگرگون کننده داشته باشند.
اکنون سومین حوزه‌ای که می‌خواهمروی آن بیشتر از همه متمرکز شوم و آن مقوله‌ی مخاطرات موجود است: اتفاقاتی مانند جنگ هسته‌ای یا بیماری‌های همه گیر است. که می‌تواند دائما تمدن را از بین ببرد یا حتی منجر به انقراض نژاد بشر شود. اجازه دهید توضیح دهم چرا فکرفکر می‌کنم این چنین اولویت بزرگی است به لحاظ این چارچوب.
ابتدا، اندازه. چقدر می‌توانست بد باشد اگر یک فاجعه‌ی حقیقی وجود داشت؟ خب، این مرگ‌و‌میر همه‌ی ۷ میلیارد نفر در این سیاره را شامل می‌شود و این یعنی شما و هر کسی کهمی‌شناسید و دوست می‌دارید. این تنها یک فاجعه در اندازه‌ایغیرقابل تصور است. اما پس از آن، آنچه بیشتر است، هم‌چنین می‌تواند به معنای محدودیت برپتانسیل آینده‌ی بشریت باشد، و معتقدم که پتانسیل نوع بشر،بسیار گسترده است. نژاد بشر حدود ۲۰۰هزار سال وجود داشته است، و اگر او تا به حال به اندازه‌ییک گونه پستاندار معمولی زندگی می‌کرد حدود ۲ میلیون سال دوام می‌آورد. اگر نژاد بشر یک شخص واحد بود، امروز تنها ۱۰ سالش بود. و آنچه بیشتر است، نژاد بشر یک گونهپستاندار معمولی نیست. هیچ دلیلی وجود ندارد، اگر مواظب باشیم، ما تنها پس از ۲ میلیون سال می‌مردیم. زمین برای ۵۰۰ میلیون سال قابل سکونت باقی می‌ماند. و اگر روزی، به ستاره‌ها دست یابیم، تمدن می‌تواند میلیاردها سالبیشتر ادامه یابد.
در نتیجه فکر می‌کنم آیندهبسیار بزرگ خواهد بود. اما آیا خوب خواهد بود؟ آیا نژاد انسان واقعا حتی ارزشحفظ کردن دارد؟ خب، ما همواره درباره‌ی این‌که چطورهمه‌چیز بدتر شده است شنیده‌ایم، اما فکر می‌کنم زمانی که ما قدم بلندی برداشته‌ایم، همه‌چیز به صورت اساسی بهتر شده است. این، به‌طور مثال،امید به زندگی در طول زمان است این نسبت مردمی است که در فقر مطلق زندگی نمی‌کنند. اینجا تعداد کشورهایی است که در طول زمان،همجنس‌گرایی را غیرمجرمانه شمرده‌اند. اینجا تعداد کشورهایی است که در طول زمان دموکراتیک شده‌اند. سپس، وقتی به آینده می‌نگریم، دوباره چیزهایخیلی بیشتری برای به‌دست‌آوردن وجود دارد. ما خیلی بیشتر غنی می‌شویم ما خواهیم توانست بسیاری از مشکلاتی که امروز تسخیرناپذیر هستند را حل نماییم.
در نتیجه اگر این نوعی گراف است که نشانمی‌دهد چطور بشریت پیشرفت کرده، برمبنای تمامی انسان‌هایی که درطول زمان پدیدار می‌شوند، خب،این چیزی است که باید انتظار داشته باشیمپیشرفت آینده به نظر برسد. این گسترده است.
اینجا، به‌طور مثال، جایی است که انتظار داریم کسی در فقر مطلقزندگی نکند. اینجا جایی است که انتظار داریم همه بهتر باشند از متمول‌ترین انسان زنده‌ی امروز. اینجا شاید جایی است که می‌توانیمقوانین اساسی طبیعی را کشف کنیم که بر جهان ما حکومت می‌کنند. شاید اینجا جایی است که ما بایدیک نوع کاملا جدیدی از هنر را کشف کنیم، یک فرمی از موسیقی که هم اکنون گوش‌های‌مانکمبود شنیدنش را دارند. و این فقط چندهزارسال بعد است. هنگامی که ما به آن چه گذشته می‌نگریم، خب، نمی‌توانیم قله‌هایی که دستاورد انسانمی‌توانست فتح کند را تصور کنیم،
در نتیجه آینده می‌توانست خیلی بزرگ و خیلی خوب باشد، اما آیا راه‌هایی وجود دارد که می‌توانستیماین ارزش را از دست بدهیم؟ و غمگینانه، من فکر می‌کنم وجود دارد. دو قرن گذشته پیشرفت تکنولوژی شگرفی به همراه داشته است، اما آنها خطرات جهانیجنگ هسته‌ای را نیز آوردند و احتمال تغییرات شدید آب و هوا را. هنگامی که ما به قرن‌های آینده می‌نگریم باید انتظار داشته باشیمکه الگوی مشابه را دوباره ببینیم. و می‌توانیم در افق، برخی تکنولوژی‌هایبسیار قدرتمند را مشاهده کنیم. زیست‌شناسی مصنوعی ممکن استبه ما قدرت ایجاد ویروس‌های مسبب مسمومیت و مرگ‌ومیر بی‌سابقه را بدهد. مهندسی اقلیم ممکن است این قدرت ما را به ما بدهدکه به‌طور چشمگیری آب و هوای زمین را تغییر دهیم. هوش مصنوعی ممکن است این قدرت رابه ما بدهد که عوامل هوشمند بسازیم. با توانمندی‌هایی بیشتر از توانایی‌های ما. اکنون نمی‌خواهم بگویم که هیچ‌یک از اینخطرات به‌طور ویژه محتمل هستند. اما وقتی چیزهای زیادی درمعرض خطر هستند، حتی احتمالات کوچک در یک مساله‌ی بزرگدارای اهمیت می‌شوند. تصور کنید سوار هواپیما می‌شوید وبه‌نوعی مضطرب هستید. و خلبان با گفتن این که «احتمال سقوط یک‌درهزار است. نگران نباشید.»به شما قوت قلب می‌دهد. آیا احساس آرامش می‌کنید؟ به همین دلایل، فکر می کنمحفظ آینده‌ی بشریت جزء مهم‌ترین مسائلی استکه اکنون با آن مواجه هستیم.
اما بیایید همچناناز این چارچوب استفاده کنیم. آیا این مساله نادیده گرفته شده است؟ و من فکر می‌کنم پاسخ "بله" است، و علتش است که مسائلی که نسل‌هایآینده را تحت تآثیر قرار می‌دهند غالبا به‌صورت گسترده نادیده گرفته شده‌اند. چرا؟ زیرا انسان‌های آینده در بازارهای امروز شرکت نمی‌کنند. آن‌ها حق رای ندارند. این مثل این نیست که یک لابی باشدکه علایق آن‌هایی را که در سال ۲۳۰۰ متولد می‌شوند نمایش دهد. آن‌ها نمی‌توانند روی تصمیماتیکه ما می‌گیریم تاثیرگذار باشند آن‌ها بدون رای و عقیده هستند. و این به معنی این است که ما هنوزمقدار کمی در این مسائل هزینه می‌کنیم: منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، مهندسی اقلیم، ریسک مربوط به مواد بیولوژیکی ایمنی هوش مصنوعی. تمامی این‌ها فقطچند ده میلیون دلار در سال از کمک‌های بشردوستانه دریافت می‌کنند. این در مقایسه با ۳۹۰ میلیارد دلاری که جمعاً در زمینه بشردوستیدر ایالت متحده هزینه شده است، ناچیز است.
سپس آخرین بُعد چارچوب ما: آیا این قابل حل است؟ من معتقدم هست. شما می‌توانید با پول‌تان مشارکت کنید، با شغل‌تان یا با مشارکت سیاسی‌تان. با پول‌تان، می‌توانیداز سازمان‌هایی حمایت کنید که روی این خطرات تمرکزمی‌کنند مانند ابتکار تهدید هسته‌ای، که برای گرفتن سلاح‌های هسته‌ای ازهشدار کشیدن ماشه مبارزه می‌کند، یا هیئت روبان آبی، که سیاست کاهش آسیب را ارتقا می‌دهد. از بیماری‌های همه‌گیر طبیعیو ساخته شده توسط انسان، یا مرکز هوش مصنوعی سازگار با انسانکه تحقیقات تخصصی انجام می‌دهند تا مطمئن شوند همه ی سیستمهای هوشمصنوعی امن و قابل اطمینان هستند. با مشارکت سیاسی‌تان می‌توانید به کاندیداهایی که به این خطرات توجه می‌کنند، رای دهید و می‌توانید مشارکت بین‌المللیبزرگ‌تری را پشتیبانی کنید. با استفاده از حرفه‌تان، چیزهای زیادیوجود دارد که می‌توانید انجام دهید البته، ما به دانشمندان، سیاست‌گذاران و رهبران سازمان‌ها نیاز داریم. و به همان میزان اهمیت همچنین به حسابدارها، مدیرانو دستیاران نیاز داریم. تا دراین سازمان‌هایی که با این مشکلاتمقابله می‌کنند، کار کنند.
اکنون، برنامه‌ی تحقیقاتیِ بشریت موثر هنوز در ابتدای راهش است، و هنوز چیزهای بسیاریوجود دارند که نمی‌دانیم، اما حتی با آنچه تاکنون آموخته‌ایم، می‌توانیم با تفکر دقیق متوجه آن‌ها شویم و با تمرکز به مشکلاتی که بزرگ، قابل حل و نادیده گرفته شده‌اند، می‌توانیم تفاوت واقعا فوق‌العاده‌ایدر جهان ایجاد کنیم برای هزاران سال آینده.
متشکرم.
(تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *