خب ما از حلقهی تکیه بر پیروی کردیم … حالا چه؟
متن سخنرانی :
پت میشل: این دفعه اولی هست که به TEDWomen برگشتى. شریل ساندبرگ: اولین باره. از دیدن همگی خیلی خوشحالم. این خوشحال کننده است که در اطرافت زنان زیادی را ببینی. و این تجربه روزمره من نیست، براى بقيه هم مىدانم كه همينطوره. پت میشل: بنابراين هنگامی که برای اولین بار گفتگو را شروع کردیم شاید نبايد رسانههای اجتماعی موضوع گفتگوی ما میشد، ولی ما گمان میکردیم که مناسب هست، چیز که خيلى ذهنت را مشغول كرده بود موقعیتهاى رهبری گمشده زنان به ویژه در بخش فنآوری و رسانه های اجتماعی بود. اما چگونه این در ذهن تو شکل گرفت، و تا اینکه در TED به سخنرانی دراین خصوص انجامید؟ شریل ساندبرگ: خُب من واقعا میترسیدم که بیایم روی صحنه و درباره زنان صحبت کنم، زیرا من در دنیای تجارت بزرگ شده بودم، و گمان میکنم خیلی از ما اینطور بزرگ شدیم. شما هرگز درباره زن بودن حرف نمی زنید، چون شاید کسی متوجه شود که شما زن هستید، درسته؟ شاید متوجه بشوند. یا بدتر، اگر شما بگوید"زن" افراد در ان سر دیگر میز فکر میکنند شما برای رفتارى خاصی یا شکایت كردن این را میگویید. و یا بدتر، میخواهید آنها را مورد تعقیب قضایی قرار بديد.خُب، من --( خنده تماشاگران) درسته؟ من در تمامی زندگی کاریم، هرگز در مورد زن بودنم علنا صحبت نکردم. اما از طرف دیگر متوجه شده بودم که این کار خوبی نیست. من پیش از بیست سال پیش از دانشگاه فارعالتحصیل شدم همه همکاران من زن و مرد بودند، اما همه بالادستیهای من مرد بودند، و این میبایست تغییر مىكرد، چون هم نسل های تو چنین مبارزه شگفت انگیزی را برای برابری زن و مرد کرده بودند، برابری برای اینکه ما دربارهاش صحبت کنیم نبود . زیرا سالهای سال، من یکی از زنان در بین تعداد اندک زنان بودم، و امروز اغلب من تنها زن حاضر در جلسات هستم. من درباره این موضوع با چند نفری صحبت کردم، ایا من باید یک سخنرانی در TEDWomen در این زمینه بکنم، و آنها گفتند، آه ، نه، نه. این پایان زندگی حرفهای تو خواهد بود. تو نمیتوانی یک مدیر اجرایی مهم باشی و درباره زن بودن هم صحبت کنی.هرگز دوباره روی تو حساب باز نخواهند کرد. اما خوشبختانه، افرادی کمی ولی موفق-- مثل تو-- هم بودند که به من گفتند تو باید این سخنرانی را بکنی. و من از خودم این را پرسیدم که مارک زاکربرگ -- شاید بنیانگذار فیسبوک و رئیس من باشه-- اما این سوال را از همه میپرسم، که اگر هراس نداشتم چکار میکردم؟ و پاسخ به اینکه من چکار میکردم اگر که هراسی نداشتم این بود که روی صحنه TED میرفتم، و درباره زنان صحبت میکردم، و رهبری.و این کار را کردم، و دوام آوردم.( تشویق تماشاگران) پت میشل: به نظرم این تنها دوام آوردن نبود.من به لحظهای فکر میکنم شریل، هنگامی من و تو پشت صحنه با هم ایستاده بودیم، تو روبه من کردی، و داستانى را برایم تعریف میکنى. و گفتم-- در آخرین لحظه-- میدونی.تو باید این داستان را تعریف کنی. شریل ساندبرگ:آه بله.پت میشل: داستان چی بود؟ شریل ساندبرگ: خُب،این قسمت مهم این سفر هست.من سخنرانی TEDWomen را داشتم-- و آن در واشینگتن دی سی بود-- من اینجا زندگی میکردم.پس، من باید یک روز قبل پرواز میکردم، و دخترم سه ساله بود،به پاهای من چسبید و گفت:"مامان، نرو اونجا." پت یک دوست هست، خُب جدا از این سخنرانیکه میخواستم بکنم که پر از حقايق و ارقام بودهیچ مورد شخصی در آن نبود، من این داستان را برای پت تعریف کردم. گفتم، خُب،من روز سختی دارم. دیروز دخترم به پایم چسبیده بود و میگفت "نرو." تو به من نگاه کردی و گفتی،باید این داستان را تعریف کنی. گفتم، در روی صحنه TED؟ آیا شوخی می کنی؟ بروم روی صحنه و اقرار کنم که دخترم به پایم چسبیده بود؟ و تو گفتی بله، زیرا اگر میخواهی سخنرانی درباره زنان بیشتری در نقش رهبری صحبت کنی، باید صادقانه بگویی که این چقدر سخت است. و من این کار را کردم. و فکر میکنم که این بخش مهم این مسیر بود. و چیز مشابهی زمانی که کتابم را مینوشتم اتفاق افتاد.من نوشتن کتاب را شروع کردم. اولین فصل آن را نوشتم، فکر کردم این عالیه. این پر از آمار و ارقام بود. من سه صفحه درباره مادران اقوام ماسایایی و الگوهای جامعهشناختی آنها داشتم. همسرم آن را خواند، مثل این بود كه ویتیز (نوعی حلیم آماده برای صبحانه)بخورد. ( خنده تماشاگران) هیچ کس-- عذرخواهی میکنم اگر کسی از شرکت ویتز انجاست عذر خواهی میکنم-او گفت هیچ کس این كتاب را نمیخواند. فهمیدم که در طی این فرآیند من میبایستی صادقتر و روبازتر باشم. و باید داستانم را تعریف کنم. داستان من هنوز احساس اعتماد به نفسی که می بایست داشته باشد را در خیلی از موقعیتها نداشت. ازدواج اول من که شکست خورد.در محل کار گریه کردن. احساس اینکه من متعلق به آنجا نیستم،احساس گناه کردن. و بخشی از سفرم ، شروع کردن بر روی این صحنه،برای " تکیه بر"( نام کتابی که او در سال ۲۰۱۳ نوشته)، رفتن به موسسه، همه اینها برای باز و صادق بودن برای این گونه چالشهاست پس زنان دیگر هم میتوانند بازتر و صادقتر باشند، و همه ما میتوانیم برای سيدن به برابری حقيقى با هم کار کنیم. پت میشل: گمان میکنم که این یکی از بخشهای جالب توجه کتاب است، و به نظر من، یکی از دلایل که تکان دهنده بودو در جهان طنین انداز شد. این بود که در این کتاب واقعاً خودت بودی،و کاری که تو کردی بسیار روشن بود در عين حال که شاهد چيزهايی بودى کهدانستنش برای سایر زنان بسیار مهم است، اين كه چالشهای مشابهی که خیلی از ما داریم را داشتهای، همانطور هم با موانع و سدهایی مواجه بودیو احتمالا افرادی که همان باورها را ندارند. پس در مورد آن روند صحبت کن: اين تصمیم كه بابخش خصوصی زندگیت وارد جامعه شوی، و سپس خودت را در موقعیت یک فرد حرفهای قرار دادی چگونه از این چالش ها عبور کردی. شریل ساندبرگ: پس از اینکه سخنرانی TED را انجام دادم، چیزی که اتفاق افتاد این بود که-- میدونی، من واقعا هرگز انتظار نداشتم که کتابی بنویسم،من یک نویسنده نیستم، سخنرانیم را آدمهاى زیادی دیدند وواقعا شروع کرد به تاثیر گذاشتن در زندگی آدمهاى زيادى. من این چیز عالی را گرفتم-- یکی از اولین نامه هایی که از یک زن دریافت کردم که گفت که او پیشنهاد ترفيع كارى خيلى بالاترى را دریافت کرده، و نپذیرفته بود، و به دوست صمیمیاش گفت که این را میخواهد رد کندو دوستش به او گفته بود تو واقعا نیاز داری که این سخنرانی را ببینی. و خُب او سخنرانی TED را تماشا کرد، و روز بعد برگشت و شغل را پذیرفت، به خانه رفت، و لیست خرید خواربار را به شوهرش داد.( خنده تماشاگران) و گفت، من میتوانم این کار را بکنم. وچیزی که واقعاً برای من اهمیت داشت-- تنها زن در جهان شركتها نبود، هر چند خیلی از این موارد را شنیدم، و این تاثیر زیادی روی افراد گذاشت، و اینها افرادی با شرایط کاملاً متفاوت بودند. دکتری را ملاقات کردم که در دانشکده پزشکی جانز هاپکینر کار میکرد او گفت که تا زمانی که سخنرانی TED مرا را ندیده بود هرگز به ذهنش خطور نکرده بودکه نیمی از دانشجویان او در دانشگاه زنان هستند، آنها به اندازهی مردان دوروبرشان حرف نمیزدند. خُب ، او شروع کرد به توجه کردن به این موضوع، و منتظر بلند شدن دستها( برای پرسش و پاسخ) بود، او متوجه شد دست مردان بالا میرود. بنابراین شروع کرد به تشویق کردن زنان تا بیشتر دستشان را بالا ببردند و باز هم این نتیجه نداد. سپس او به همه گفت، هیچکس از این پس دستش را بالا نمی برد، من صدا میزنم. او بطور مساوی زنان و مردان را صدا زد.چیزی که او متوجه شد این بود که زنان پاسخ سوالات را به همان اندازه و یا بهتر میدانستند، و او میتوانست برگرد و به زنان این را بگوید. مورد دیگر اینکه زن خانهداری بود که درمحله بسیار مشکل داری زندگی می کرد، كه مدرسه خوبی نداشت، او در آن سخنرانی TED گفت--او هرگز شغلى در شرکتهای بزرگ نداشت، اما این سخنرانی الهام بخش او شد تا به كالج رفته و براى آموزگارى بهتری شدن برای فرزندنش مبارزه كند. حدس میزنم که این بخشی بود که من صدای خودم را در آن شنیدم. فهمیدم که زنان و مردان دیگر میتوانندصدایشان را از طریق این بیابند، و این دلیلیست که من از سخنرانی به کتاب رفتم. پت میشل: و در این کتاب، تو نه تنها صدای خودت راکه صدایی واضح و قویست را پيدا كردى بلکه آنچه را که آموخته بودی با دیگران به اشتراک گذاشتی-- تجربیان دیگران را از این درسها گفتی. و این چیزیست که من درباره آن به عنوان اینکه خودت را در آن قرار دادی فکر میکنم- به اين مهارت خاص مىرسى كه چگونه تکیه بزنى. این چه احساسی داره، و چگونه تبدیل به جزئی از زندگى تو میشود؟ هدف برای حرکت نه اینکه فقط کتاب باشد، ویا بهترین فروش سال را داشته باشد، یا اینکه بهترین سخنرانی باشد، بلکه یک جنبش و حرکتی که مردم شروع کنند عملا اقداماتشان را در محیط کارى توصيف کنند، من دارم پيش قدم ميشم. شریل ساندبرگ:منظورم اینه که من خیلی سپاسگزارم و شاکرم، من بسیار مفتخرم،و بسیا خوشحالم، و این تازه ابتدای راه است. نمی دانم که آیا من یک فردی حرفهای و متخصصی هستم و یا فرد متخصصی را نمیشناسم.ولی این را دقیقا میدانم که من مطالعات زیادی انجام دادم. من كلى تحقيق انجام دادهام، به موضوع کاملا اشراف داردم، موضوعات بسیار روشن هستند.زیرا این چیزیست که ما میشناسیم: چیزی که ما میدانیم این است که در سراسر جهان کلیشههای از قبل تعریف شده زنان را ازداشتن نقش رهبری دور نگه میدارد. و این بسیار قابل توجه است. ". " بسیار جهانیست،من در سراسر جهان بودهام، و درباره آن در سراسر جهان صحبت کردم- فرهنگها بسیار متفاوت هستند. حتی در درون کشور خودمان، در ژاپن، در کره، در چین، در آسیا و اروپا، همه بسیار با هم متفاوت هستند. به جزء یک چیز : جنسیت. در سراسر جهان، مهم نیست که فرهنگ ما چیست، ما فکر میکنیم که مردان باید قویتر، جسورتر و سلطه گر باشند و حرف بزنند؛ ما فکر میکنیم که زنان زمانی باید حرف بزنندکه صحبت کردنشان به دیگران کمک کند. اکنون، در سراسر جهان، ما زنانی را داریم که به آنها "رئیس ماب"گفته میشوند.یک واژه برای "رئیس ماب" برای دختران کوچک داریم، در تمامی زبانها یکی هست. و این واژه ای است که برای پسرها استفاده نمیشود، زیرا اگر یک پسر بچه رهبری کند،هیچ بار منفی در این واژه نیست، این قابل قبول. اما اگر یک دختر کوچولو رهبری کند، او رئیس ماب هست. الان میدانم مردهاى زيادى اینجا نیستند كه من را تحمل کنند. اگر شما مرد هستيد، بايد معرف جنسیت شان باشيد. اگر هرگز به شما گفته شده که شما در محل کارتان بسیارسلطهگر هستید، لطفا دستهایتان را بالا ببرید. ( خنده تماشاگران)همیشه تعداد کمی هستند، معلوم شده پنج درصد، بسیار خوب، آماده شوید، آقایان. اگر خانم هستید و به شما گفته شده که در محل کارتانسلطهگرهستید لطفا دستتان را بالا ببرید. ( خنده تماشاگران)این چیزیست که همه حضار در تمامی کشورهای جهان گفته اند، و دادههای زیادی گواه بر این ادعاست. خُب ما فکر میکنیم زنان خیلی از مردان سلطهگراند؟ البته که نه. این چیزیست که ما آنها را از نگاه دیگری قضاوت می کنیم، و بسیار از وجوه شخصیتی که در محل کار باید ایفا شود تا منجر به نتیجه و رهبری شود را ما فکر می کنیم برای مردان هست، و برای مردان او رئیس هست، ولی برای زنان او رئیسماب است. خبر خوب در این باره اینکه ما میتوانیماین را با اذعان و اعتراف به این تغییر دهیم. یکی از شادترین لحظاتی که من در کل این مسیر داشتم این است که، بعد از اینکه کتاب منتشر شد، من بر روی صحنهبا جان چامبرز مدیر عامل سیسکو ایستاد بودم او کتاب را خونده بود. با من بر روی صحنه ایستاد، و مرا به جلو همه مدیرانش فرا خواند، مرد و زن، و گفت، فکر میکردم ما در این خصوص خوب هستیم. فکر میکردم من در خصوص خوبم. سپس من این کتاب را خوندم، و فهمیدم که ما-- شرکت ما-- ما تمامی زنان ارشدمان را بسیار سلطه گر مینامیم، و من روی این صحنه میایستم و میگویم بسیار متاسفم. و چیزی که میخواهم همه شما بدانید این است که ما هرگز این کار را تکرار نمی کنیم. پت میشل: آیا میتوانیم این را برای افراد دیگری که میشناسم بفرستیم؟ ( تشویق تماشاگران) شریل ساندبرگ: خُب جان برای اینکه باور دارد اینبرای شرکتش خوب است اینکار را میکند، و این نوع اذعان کردن برای اینگونه ها میتواند تغییر ایجاد کند. و بار دیگر که شما دیديد که یک نفر به دختر بچهای میگوید "رئیس ماب" به طرف او بروید، و با رویی گشاده به او بگوید، "این دختر کوچولو رئیس ماب نیست. او مهارت های رهبری هیئت رئیسه را داراست." پت میشل: و میدانم که این چیزیست که شما به دخترانتان خواهید گفت.شریل ساندبرگ: قطعا. پت میشل: همانطور که نوشته اید، شما بر روی کتابتان تمرکز بر این کردید- که عامل ایجاد یک گفتگو درباره این شد. منظورم اینه، اجازه دهید که این بحث را بیرون بکشیم،و با این حقیقت روبروشویم که هنگامی که برای زنان درها باز میشود، و فرصتهای بیشتری به آنها داده میشود-- هنوز هم آنها مشاغل رهبری را به عهده نمی گیرند. از چند ماهی که از انتشار کتاب گذشته ، کتاب "تکیه زدن بر" تمرکز بر این داشته که چالشهای زیادی باقی مانده و عامل خیلی از آنها خودمان است و باید به خودمان نگاه کنیم؟ چى تغيير كرده؟ آیا هیچ تغییری دیدهاید؟ شریل ساندبرگ: مطمئنناً گفتگوهای بيشترى در اين باره هست که عالیه. اما چيزى که واقعا برای من مهم هست،و فکر میکنم برای همه ما اینطور باشد، مسئله اقدام کردن است. خُب هر کجايى که من میروم،مديران ارشد اجرايى بیشتر مردها هستند، و به من میگویند، شما باعث وارد شدن هزینه های خيلى زیادی به من شديد چون همه زنان میخواهند که برابر مردان به آنها پرداخت شود. و من به آنها گفتم، من اصلا متاسف نیستم.( خنده تماشاگران) اصلاً. منظورم اینه که باید به زنان برابر مردان دستمزد داده شود. هر کجا که میروم، زنان به من میگویند که آنها تقاضای افزایش دستمزد کردند. هر کجا که میروم ، زنان میگویندرابطهشان با همسرانشان بهتر میشود. آنها کمک بیشتری در خانه از همسرانشان میخواهند، و تقاضای ترفیع در محل کارشان میکنند، و مهمتر اینکه، خودشان را باور میکنند. حتی چیزهای کمی. یکی از فرمانداران یکی از ایالتها به من گفتکه متوجه نشده بود که زنان بیشتری دقیقا در کنار اتاقی که آنها هستند مینشینند، و او قانونی گذاشت که همه کارمندان زن پرسنلش بايد دور میز بنشینند. بنیادی را که من همراه با کتاب " تکیه بر" بنا نهادم به زنان و یا مردان کمک میکند که گروهایی را تشکیل دهند- گروههای کوچک، میتواند ۱۰ نفر باشند و یا هر چند نفری که میخواهند، ماهی یکبار همدیگر را ملاقات کنند. خوشحالم که تاکنون حدود ۵۰۰ گروه داریم. و این بی نظیر بوده است. می دانید، ۵۰۰ تیم ، حدود ۱۰ نفره. اینها بیش از ۱۲٫۰۰۰ از ۵۰ کشور جهان هستند. پت میشل: وای، این شگفت آوره. شریل ساندبرگ: و اینها افرادی هستند که هر ماه همدیگر را ملاقات میکنند. من یکی از گروهها را دیدم ، من در پکن بودم. یک گروه از زنان، که همه حدود ۲۹ تا ۳۰ ساله بودند شروع به تكميل گروه تکیه بر حلقه در پکن کردند. چند نفر از آنها در خانوادههایى بسیار فقیر در روستاهای چین بزرگ شدهاند. زنان ۲۹ سالهای که به آنها در جوامعشان گفته شده بود شما " ترشیدهاید" زیرا هنوز ازدواج نکردید، هدف از ماهی یکبار در یک جلسه دور هم شدند این است که به آنها کمک کند تا خودشان را برای آنچه که واقعا هستند معنا کنند. چیزی را که در حرفهشان میخواهند. و نوع شریک زندگی که میخواهند را معین کنند. من به آنها نگاه کردم، ما خودمان را یکی یکی معرفی کردیم، و آنها همگی نامشان و اینکه اهل کجا هستند را گفتند، و من گفتم، من شریل ساندبرگ هستم، و این روياى من بود. واشکهایم سرازیر شد. درسته، که هر چه من اقرار میکنم، انجام میدهم؟قبلاً دربارهش صحبت كردم. اما اين حقیقت که یک زن در جایی خیلی دور در جهان، که در یک روستا بزرگ شده، و به او گفته شده تا با شخصی ازدواج کند که او نمیخواهد با او ازدواج کند، حالا میتوانی ماهی یکبار گروهی از زنان را ملاقات کندکه از ازدواج اجباری امتناع کردهاند، و زندگی با معیارهای خودشان پیدا کنند. این نوعی تغییر است که ما به آن امیدواریم. پت میشل: آيا با ماهیت جهانی این پیام شگفت زده شدهای؟ چونکه فکر میکنم وقتی که کتاب منتشر شد ، خیلی از مردم فکر کردند، خُب این کتاب خوبی برای زنان جوانبرای پیدا کردن راهشان است. آنها نیاز دارند که به این نگاه کرده، موانع را پیشبینی کنند، و آنها را تشخیص دهند، و مطرحشان کرده و دربارهشان گفتگو کنند، اما این واقعا" برای زنانى است كه اينطورى هستند. عمل كردن به اين. به دنبال شرکتهای بزرگ رفتن. و کتاب هنوز خوانده میشه، همانطور كه می گویى، در مناطق روستايی و کشورهای در حال توسعه. کدام بخش این تو را شگفت زده، وشاید تو را به دیدگاه جدیدی هدایت کرده است؟ شریل ساندبرگ: کتاب در مورد اعتماد بنفس و برابری زن و مرد هست. و معلوم شده که در همه جای دنیا، زنان به اعتماد بنفس بیشتری نیاز دارند، زیرا جهان به ما گفته که شما با مردان برابر نیستید. در هر کجای این جهان که ما زندگی میکنیم مردان" و" را میگیرند و زنان"یا " را دریافت میکنند. من هرگز مردی را ملاقات نکردم که از او پرسیده شده باشد که همه کارها را چگونه انجام میدهد.(خنده تماشاگران) دوباره میپرسم، رویم با مردهاى حاضر در اینجاست: اگر تا به حال از شما سوال شده که این همه کار ها را با هم چطور انجام میدهید، لطفا دست تان را بالا ببرید؟ ( خنده تماشاگران) فقط آقایان. خانم ها، خانم ها. اگر از شما تا به حال سوال شده که این کار را چطور انجام میدهید، لطفا دست تان را بالا ببرید؟ ما میپنداریم که مردان میتوانند همه کارها را انجام دهند-- هم شغل داشته باشند و هم بچه. ما گمان میکنیم که زنان نمیتوانند، و این مسخره است، زیرا اکثریت بزرگی از زنان در همه جای دنیا،از جمله ایالات متحده، هم تمام وقت کار میکنند و هم بچه دارند. و گمان میکنم مردم گستردگی این پیام را کاملا درک نمیکنند. گروهی برای نجات کارگران جنسی میامی هست. آنها طرح "تکیه بر" را برای کمک به کارگران سکس برای تحول و برگشت به زندگی مناسب، و نجات شان از دلالهای سکس استفاده میکنند. گروه "پوششی برای موفقیت" در تگزاس که از این کتاب برای زنانی که هرگز به کالج نرفتند استفاده میکنند. ما میدانیم که گروهایی در سراسر اتیوپی وجود دارد. پیامهای برابری - که به زنان گفته میشود که آنها نمیتوانند چیزی را داشته باشند که مردان دارند-- چگونه ما میپنداریم که رهبری برای مردان است،چگونه میپنداریم كه اين صداى برای مردان است، اینها بر روی همه ما تاثیر میگذارند، و فکر می کنم اینها بسیار فراگیر و جهانی هستند. و این بخشی از کاریست که تد زنان انجام میدهد. همه ما را برای باور اين آرمان که زنان بیشتر، صدای بیشتر، برابری بیشتر متحد میكند. پت میشل: اگر دعوت شوی که سخنرانی دیگری برای تد زنان داشته باشی، چه چیزی را به عنوان نتیجه این تجربهتانخواهید گفت، شخصاً برای خودت، و چه چیزی را درباره زنان و مردان در طی این مسیر یادگرفتی؟ شریل ساندبرگ: فکر میکنم خواهم گفت--سعی میکنم که این را قویاً بگویم، اما من فکر میکنم می توانم این را قویاً بگویم-- میخواهم بگویم که موقعیت موجود کافی نیست. این اصلاً کافی نیست، و به اندازه کافی هم تغییرات انجام نمیشود. از زمانی که من سخنرانی تد را انجام دادهام و کتابم منتشر شد،دادههای دیگری از اداره آمار ایالات متحده منتشر شد. میدانی ما چی پیدا کردیم؟ هیچ تغییری بین شکاف دستمزد زنان در ایلات متحده صورت نگرفته. ۷۷ سنت در مقابل یک دلار. ( زنان ۳۳ درصد کمتر از مران دستمزد میگیرند) اگر یک زن سیاهپوست باشی به تو ۶۴ سنت میدهند. و اگر لاتین باش ۵۴ سنت. میدانی آخرین باری که دستمزدها بالا رفته کی بوده؟ سال ۲۰۰۲. ما در حالت ایستا و رکود هستیم.ما در مسائل زیادی راکد و بی حرکت هستیم. و فکر میکنم که ما واقعاً در این مورد خیلی صادق نیستیم، به دلایل بسیار زیادی.در مورد جنسیت صحبت کردن بسیار مشکل است. ما از واژه "فیمنیست" خجالت میکشیم،واژه ای که من فکر میکنم باید آن را درآغوش بگیریم. ما باید از واژه رييس ماب خلاص شویم و برگردیم به--- ( تشویق تماشاگران) من فکر می کنم من با صدایی رساتر میگویم،ما نیاز داریم که از واژه زنماب خلاص شویم و واژه فیمنیست را دوباره بکار گیریمزیرا ما به آن نیاز داریم. ( تشویق تماشاگران) پت میشل: و همه ما نیاز داریم که بیشتر بر این تکیه کنیم. شریل ساندبرگ: خیلی زیاد باید تکیه بر این داشته باشیم. پت میشل:سپاسگزارم شریل. سپاسگزارم براى تکیه کردن بر و بلهاى كه گفتى. شریل ساندبرگ: سپاسگزارم. ( تشویق تماشاگران)