سیاست دوحزبی آمریکا از این طریق قابل حل است

متن سخنرانی :
تصور کنید که عضو کنگره هستید. سخت تلاش کرده‌اید. به هزار در زده‌اید، بسته به این که چه فصلی باشد،عرق ریخته و لرزیده‌اید. صدها و شاید هزاران بار  به آدم‌هایی که حتی نمی‌شناسیدتلفن زده‌اید تا حمایتشان را مطالبه کنید، یا از آنها تمنای پول کنید. و حالا صاحب یکی از این‌هاشده‌اید. که روی دری در واشگتن دی‌سی آویزان است. این تابلو می‌گوید که شما عضو کنگره‌اید. که نماینده مردم ایالتتان هستید.
حال، تصور کنید که شما یک عضو محافظه‌کار کنگره‌اید. برای برخی از شما،اینجا در بوستونِ ماساچوست، این نیاز به تخیلی قوی دارد، قبول است؟
(خنده حضار)
اما همراه من تصور کنید که شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. با خواندن آثار میلتون فریدمن بزرگ شده‌اید. شیفته سیستم بازار آزاد، سازمان‌های آزاد و تجارت آزاد او هستم. نطق وداع رونالد ریگان را بارها و بارها تماشا کرده‌اید. و هر بار اشک ریخته‌اید.
(خنده حضار)
به قسمت شهری درخشان بر روی تپه می‌رسد، و این که چه می‌شد اگر شهر دیوار داشت، و دیوار در داشت-- درهایی برای عبور آنانی که حسرت‌‌ آزادانه نفس کشیدن دارند. مو به تنتان سیخ شود از تصور این که او به آقای گرباچف بگوید دیوارش را فروریزد.(اشاره به دیوار برلین)
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید، و با پرزیدنت جان اف.کندی موافقید در این که آمریکا جایی استثنائی است. برای الهام گرفتن، سراغ یوتوب رفته و نطق او را در دانشگاه رایس تماشا می‌کنید، سپتامبر ۱۹۶۲، نطق موسوم به «مون شات».(درباره تلاش آمریکا برای سفر به ماه) و شگفت‌زده می‌شوید از این که در آن نطق -- نطقی ۱۷ دقیقه‌ای و خالصدرباره استثنا بودن آمریکایی -- اذعان می‌کند که برخی از مواد لازمبرای سفینه فضایی هنوز اختراع نشده است. مسئله‌ای نیست. ما قبل از پایان دهه، به ماه سفر می‌کنیم. با او موافقید که پیمان‌های این ملتمی‌تواند محقق شود تنها اگر ما در این کشور اول باشیم و بنابراین بخواهیم که اول باشیم. شما تاثیر خودتان را از آنچه که او تجمسش بود گرفته‌اید. این که وقتی رهبران خوشبین‌اند، می‌گویند به مردمی که نماینده‌شان هستند، ایمان دارند.
شما یک نماینده محافظه‌کار کنگره هستید، و به اصول احتیاطی ایمان دارید. به تحلیل‌های مبتنی بر داده معتقدید. می‌دانید که تغییرات جوی واقعی و ساخته دست انسان است، و در تغییرات جوی حرکت آرام و آهسته لحظه اسپاتنیک را می‌بینید لحظه‌ای که عظمت ملت شما رامطالبه می‌کند عظمتی به همان میزان لحظه اسپاتنیک اولیه.(ماهواره اسپتانیک شوروی)
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. یاد و خاطره جک کمپ را گرامی می‌دارید. و مثل او معتقدید که آزمایش محافظه‌کاری این است کهبرای همه خوب باشد، فارغ از رنگ پوست. از راست افراطی منزجرید. می‌خواهید که آنها با اسم، حزب و میراثتان کاری نداشته باشند. حقیقتا ردشان می‌کنید. شما --
(تشویق حضار)
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. مشتاقانه برای مخالفت با سقط جنین برمی‌خیزید، و در عین حال فکر می‌کنید که اتاق خواب بزرگسالان عاقل و بالغ جایی نیست که دولت در آن دخالت کند.
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. در کنار جان آدامز، از توده مردم بیم دارید. چرا که می‌دانید، همانطور که او می‌دانست، که توده خلق قادر به حفاظت از آزادی نیست، حتی از آزادی خود. و شگفت‌زده می‌شوید از خرد او و دیگر بنیانگذاران کشور در برقراری روند آرام و چاره‌جویانه حاکمیت -- یک روند حاکمیت با ذات محافظه‌کار. این می‌تواند در خدمت کشور باشد. می‌تواند بسیار فراتر از حدی برود که آنها تصور می‌کردند.
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. نگران آتش ناسیونالیسم پوپولیستی هستید، چرا که می‌دانید آنهایی کهبا این آتش بازی می‌کنند قادر به مهارش نیستند. چنگک‌ها و مشعل‌هایشان را می‌بینید، و می‌دانید که اینها ابزار خوبی برای سازندگی نیستند. چنگک و مشعل می‌تواند فروبریزد و بسوزانداما قادر به ساختن نیست. آنها نمی‌توانند موسسات و جوامعی را بسازند که لازمه یک کشور باثبات و ثروتمند است.
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. و نگران مجمع آینده حزب کانتی خود هستید. آرزو می‌کنید که حزبتان حزب موقعیت‌هایبزرگ باشد، (GOP به معنای حزب جمهوریخواه) و نه حزب عبوس متحجر.(منتقدان به حزب جمهوریخواه می‌گویند)
(خنده حاضران)
می‌دانید که می‌خواهند از شما این داستان تکراری را بشنوند که چطور یک سوسیالیستِ غیرآمریکاییِ مسلمان‌مخفی کاخ سفید را تصرف کرده و کشور را به نابودی کشانده،
و شما می‌دانید که هیچ‌یک از اینها حقیقت ندارد.
می‌دانید که آنها دوست دارند بشنوند شما با توهین مشکلی ندارید، با شعارهای «بندازش زندان» مشکلی ندارید(شعار انتخاباتی علیه هیلاری کلینتون) و با ابرازنظر سیاسی مشکلی ندارید با تمام صداقت و تفکری که ۱۴۰ حرف (توییتر) قادر به بیانش است.
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. می‌دانید که بسیاری در حزب شما چشم به روزهای خوب قدیم دارند که می‌دانید هرگز وجود نداشته. مثلا چسبیده‌اند به فسیل‌هایی که پیشرفتقرن‌ گذشته را موجب شدند، اما شما می‌دانید که، سوخت‌ بهتر، پاک‌ترو فراوان‌تر در انتظار ماست، و می‌دانید که آن فراوانی می‌تواندجهان را رهنمون شود به سوی انرژی بیشتر، پویایی بیشتر،  و آزادی بیشتر.
شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید. متوجه شده‌اید که بسیاری در حزبتان در حسرت دهه ۵۰ و ۶۰ هستند چرا که آن سالها، سالهای خوب گذشته‌اند. اما شما می‌دانید که رود کایاهوگا آن زمان در میان شعله‌های آتش می‌سوخت. می‌دانید که در پیتزبورگ، به دلیل آلودگی هوا چراغ‌های خیابان‌ ظهر روشن می‌شد. مدارس جداسازی شده بودند، محله‌ها با چراغ قرمز مشخص شده بود، کمونیسم آزادی را تهدید می‌کرد،
و اگر سرطان می‌گرفتید،احتمالا وقت زیادی برای مبارزه نداشتید. شما یک عضو محافظه‌کار کنگره هستید، و می‌خواهید مثل کندی هنگامی کهدر دانشگاه رایس سخن میگفت باشید، جایی که جان اف کندی گفت:‌«قابل فهم است که چرا برخی می‌خواهند کمی بیشتر همینجایی که هستیم بایستیم، درنگ کنیم و استراحت کنیم.» اما هر ذره وجود شما همراه او می‌گوید، این شهر هوستون، ایالت تکزاس، و کشور ایالات متحده راآنهایی نساختند که درنگ کردند و صبر کردند و به پشت سرشان نگاه کردند. شما آماده رهبری هستید. آماده‌اید تا قدرت تجارت آزاد راثابت کنید. تا چالش‌هایی چون تغییرات جوی را حل کنید.
شما آماده رهبری هستید. بنابراین پیشنهادی برایتان دارم: رهبری کنید... همین حالا. بلند شوید. برخیزید. می‌دانید ما از بهترین‌های آمریکا می‌خواهیم تا جان بدهند در جاهایی چون تپه‌های عراق و افغانستان. خواسته زیادی است اگر از شما بخواهمتا به شکل مجازی روی تپه‌ای سیاسی در واشنگتن دی‌سی جان بدهید؟(اشاره به Capitol Hill محل کنگره آمریکا) می‌دانید، در آخر دوره کاری در واشنگتن، این پلاک را از در اتاقتان برمی‌دارند. و تحویلتان می‌دهند، با آن به خانه می‌روید. می‌توانید خلاء دانسته حمایت نکردن را تصور کنید، این که خطر نکردید، این که هر آنچه کردید دنباله‌روی از ترسوهابه مقصد آنان بود به جای آن که تلاش کنید تا آنان رابه جایی بهتر رهنمون شوید. اگر نمی‌خواهید کرسی‌تان در کنگره رااز دست بدهید، دلیل اندکی دارید تا خود را به آنجا برسانید.
(تشویق حضار)
پس نکته اینجاست: هیچوقت خیلی دیر نیست. هنوز فرصت برای رهبری کردن باقیست. حرف بزنید. اعتراض کنید. بگویید که جنون چیست: جنون. به مردم آمریکا بگویید که پرتاب سفینه به ماه هنوز باماست. به مردم در مجمع حزب کانتی بگویید، «مطمئن باشید که تجارت آزاد می‌تواندتغییرات اقلیمی را حل کند.» به آنان بگویید که میلتون فریدمنبر آلودگی مالیات می‌بست به جای آن که به آن نفع برساند. به آنان بگویید که اشکالی ندارد-- نه، خیلی هم خوب است که ترقی‌خواهان توافق کنند. به آنان بگویید خبر خوبیست اگر بتوانیم آمریکا را متحد کنیم تا این چالش‌ها را حل کنیمو جهان را رهبری کنیم. به آنان بگویید که تجارت آزاد قادر به انجام اینهاست. به آنان بگویید که آمریکا باید به جدا کردن پایان دهد، و متحد کردن را آغاز کند. به آنان بگویید، که نقش خود را ایفا کنند قبل از آن که کار از کار بگذرد.
(تشویق حضار)
متشکرم.
(تشویق حضار)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *