«ویرجینیای شرقی» / «رؤیای جان براون»
متن سخنرانی :
(موسیقی: «ویرجینیای شرقی»)(بانجو)
(آواز) من اهل ویرجینیای شرقی قدیمی هستم.
وقتی به کارولینای شمالی
رفتم.
دیدم دوشیزهای جوان و زیبا را.
اسمش را نمیدانستم.
(بانجو)
آن جاده سخت و صخرهای به نظر نمیرسد؟
آن دریا وسیع و عمیق به نظر نمیرسد؟
عزیز من نگاه نکن شیرینترین ...
کی در دستان من به خواب خواهد رفت؟
(بانجو)
موهایش قهوهای تیره و فرفری بود.
گونههایش چون چوب شاهبلوط سرخ بود.
روی پستانش سوسن سفیدی گذاشته بود.
تمام شب، او اشک میریخت.
(بانجو)
کاپیتان، کاپیتان، دارم میمیرم.
این کلمات را برای من نمیبری؟
آنها را ببر به ویرجینیای شرقی قدیمی.
به عزیزم بگو که آزاد شد.
(بانجو)
(پایان موسیقی)
(تشویق و هلهله)
این ترانهای بود به نام «ویرجینیای شرقی» که از مردی به نام کلیفتون هیکس یاد گرفتم که در جورجیا زندگی میکند. آهنگ بعدی ... که برای شما دارم نامش هست «رؤیای جان براون.» یک ترانه رقصی قدیمی است. و ممکن است متوجه شده باشید که بانجوییکه در دست دارم کمی متفاوت به نظر میرسد از بانجوهایی که قبلاً دیدهاید یا مثلاً آنکه همین الان داشتم میزدم. و این بانجو به نوعی یک مدل قدیمی است. بانجو هم مانند انسان تکامل پیدا کرده. و میخواهم بگویم که صداییکه از این بانجو بیرون میآید صدایی است که کمی به منبع نزدیکتر بوده، که همان آفریقا است، و بعضی این را فراموش میکنند، پس، آره ...
(کوک کردن بانجو)
(موسیقی: «رؤیای جان براون»)
(بانجو)
(بانجو ادامه مییابد)
(آواز) رؤیای جان براون،
رؤیای جان براون شیطان مرده است.
میگیریم، میگیریم، میگیریم،
میگیرم آن دختر کوچولوی خوشکل را.
(بانجو)
رؤیای جان براون،
رؤیای جان براون شیطان مرده است.
(بانجو)
بیا، لایزا، لایزا، لایزا.
بیا، لایزا، دوباره داریم بهش میرسیم.
میگیریم، میگیریم، میگیریم،
میگیرم آن دختر کوچولوی خوشکل را.
(بانجو)
(پایان موسیقی)
(تشویق و هلهله)
خیلی متشکرم.