«عاشقانه مرده»

متن سخنرانی :
(بانجو نواخته می‌شود)
(بانجو و گیتار نواخته می‌شوند)
(آواز) زنده بودن این شکلی است؟
به نقطه بی‌بازگشت رسیدم
و نمی‌دانم اگر سوخته‌ام
از پل‌های سوخته زندگی‌ام، فکر می‌کنم اشتباه می‌کردی و حق با من بود.
شاید گند زده باشم،
به هر حال برای ما دیر شده.
چون عزیزم من پیرم و پر از پشیمانی،
کاش می‌توانستم نگهت دارمو فقط از یاد ببرم.
چون نمی‌توانم خانه خواهم بود اما دلتنگ،
کاشکی مال من بودی و آن طور آزارت نمی‌دادم.
نمی‌توانیم به وقتیکه هنوز فرصت بود برگردیم،
کاشکی در عشقی واقعی اقبالی داشتم.
حالا می‌فهمم همه چیزهایی که می‌توانستمداشته باشم در دستان سرد تو بود.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
رفته، رفته، رفته.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
رفته، رفته، رفته.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
این است خیالبافی
درباره عشقی که هرگز بیرون از ذهن منیا دوردست زنده نبود؟
با زمانی که کاملا دیدم را از دست دادم،
با این فکر که اشتباه کردمطرف تو را ترک کردم.
اما زمان سخت‌ترین قاضی است،
و کاری می‌کند فکر کنیم عاشق بودبم.
و حالا من پیرم و پر از پشیمانی
کاش می‌توانستم نگهت دارمو فقط از یاد ببرم.
چون نمی‌توانم خانه خواهم بود اما دلتنگ،
کاشکی مال من بودی و آن طور آزارت نمی‌دادم.
نمی‌توانیم به وقتیکه هنوز فرصت بود برگردیم،
کاشکی در عشقی واقعی اقبالی داشتم.
حالا می‌فهمم همه چیزهایی که می‌توانستمداشته باشم در دستان سرد تو بود.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
رفته، رفته، رفته.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
(بانجو و گیتار نواخته می‌شود)
من پیرم و پر از پشیمانی،
کاش می‌توانستم نگهت دارمو فقط از یاد ببرم.
چون نمی‌توانم خانه خواهم بود اما دلتنگ،
کاشکی مال من بودی و آن طور آزارت نمی‌دادم.
نمی‌توانیم به وقتیکه هنوز فرصت بود برگردیم،
کاشکی در عشقی واقعی اقبالی داشتم.
حالا می‌فهمم همه چیزهایی که می‌توانستمداشته باشم در دستان سرد تو بود.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
رفته، رفته، رفته.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
رفته، رفته، رفته.
من دیوانه عاشقانه‌ای مرده هستم.
آیا این شکلی است؟

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *