اختراع بخش آسان است. بازاریابی کار می‌برد.

متن سخنرانی :
خب بدون نیاز به افراط کردن در مبالغه: تصور کنید که هر شب خانه خود را با نور شمع و پارافین روشن می‌کنید، و همه پخت و پز خود را با زغال سنگ انجام می‌دهید. از این روش جمعیت ۲میلیاردی از فقیرترین مردم برای روشنایی و آشپزی در زندگی روزمره استفاده می‌کنند. این روش نه فقط ناراحت، بلکه کم بازده و گران است، برای سلامت انسان ضرر دارد،به محیط زیست آسیب می‌رساند، و بی‌حاصل است. و فقر انرژی است.
بگذارید چند تا مثال بزنم. من در هاییتی کار می‌کنم، جایی که حدود ۸۰‎٪ جمعیتدر فقر انرژی زندگی می‌کند. یک خانوار متوسط حدود ۱۰‎٪ از درآمدش را خرج پارافین برای روشنایی می‌کند- مرتبهٔ بزرگی آن در مقایسه با هزینه الکتریسته توسط یک خانوار متوسط آمریکایی برای روشنایی خیلی بیشتر است. فصل گردبادها در ۲۰۰۸ باعث آورد آمدن حدود یک میلیارد خسارت شد. یک ششم تولید ناخالص داخلی آنها است. آسیب خیلی جدی بود چون سوخت انرژی اصلی در هاییتی زغال است، که از درختها بدست می‌آید، و تقریبا باعث جنگل‌زدایی کاملدر کشور شده است. در نتیجه آن، بدون درختها، کشور قادر به جذب بارانهای سنگین و سیلهای گسترده نیست. خب در جهان صنعتی، ما دیوارهایی می‌سازیم که ما را از تاثیرات خارجی مصرف انرژی‌مان محافظت کند. ما استطاعت پاکسازی فجایع حاد محیط زیستی را داریم؛ و نیز استطاعت وفق دادن خودبا شرایط مزمن مثل تغییرات آب و هوایی را داریم. اما برای هاییتی اینطور نیست.آنها استطاعتش را ندارند. تنها روشی که بتوانند خود رااز فقر انرژی بیرون بکشند با اتخاذ سوختهایی است که کارآمدتر و کمتر گران باشد، برای سلامت انسان و محیط زیستبهتر و پرثمرتر باشند.
خب معلوم می‌شود که چنینسوختها و فناوریهایی موجود است، و این یک مثال از آن است. این یک لامپ خورشیدی LED است که به قیمت تک فروشی حدود ۱۰ دلار در مناطق روستایی هایتی می‌فروشیم. تسویه پول آن برای برای یک خانوار متوسط هایتیایی حدود کمتر از سه ماه زمان می‌برد. راه‌حلهای مربوط به حل فقر انرژی تقریبا صریح به نظر می‌رسند: آن فناوریهایی را تکمیل می‌کنید که برگشت سرمایه بالایی دارند و مردم برای آنها سر و دست می‌شکنند. اما مساله این نیست.
بار اول که به هاییتی رفتم آگوست ۲۰۰۸ بود، یک‌جورهایی از سر هوس. و کارم انجام آمارگیری میدانی در مناطق روستایی جنوب کشور بود تا میزان فقر انرژی را ارزیابی کنم. و شبها گاهی اینطرف آنطرف می‌رفتم و با فروشندگان خیابانی حرف می‌زدم و می‌خواستم ببینم که به خرید لامپهای خورشیدی LED علاقه داشتند. یک زنی که با او برخورد داشتم پیشنهادم را رد کرد و گفت: “Mon chéri,c'est trop Cher,” که یعنی «عزیزم، خیلی گرونه.» اما سعی کردم توضیح دهم، «ببین، کلی در پولت صرفه جویی میشه. و حتی در مقایسه با نور پارافین  روشنایی بهتری هم دارد.» خب در فروش موفق نبودم، اما درس خیلی مهمی گرفتم، این که فناوری، محصولات قرار نیست پایانی برای فقر انرژی باشند. درعوض، دستیابی این کار را می‌کرد.
بخصوص که دو نوع دستیابی هست که پایان فقر انرژی را رقم می‌زند: دستیابی فیزیکی و دستیابی مالی. خب برای دستیابی فیزیکی-- اصلا به چه معنا است؟ برای اقشار کم درآمد درکشورهای در حال توسعه دسترسی به مراکز عمده تجاریخیلی گران است. و اساسا سفارش چیزی از آمازون غیرممکن است. عبارت « آخرین کیلومتر» معمولا دررابطه با صنعت ارتباطات دوربرد بکار برده می‌شود. این یعنی آخرین تکه از کابلیکه برای وصل کردن مشتری به تولید کننده لازم است. آنچه برای اتمام فقر انرژی لازم داریم خرده فروشهای کیلومتر آخر است تا این محصولات انرژی پاکرا به مردم برسانند. زنجیره‌های ارزش پارافین و زغال از این مزیت بهره مند هستند: این سوختها در سراسر کشور حضور دارند. می‌توانید به دورافتاده‌ترین روستا در هاییتی بروید و فردی را ببینید که در آنجا زغال و پارافینمی‌فروشد.
خب برویم سراغ نوع دیگری دستیابی: مالی. همه ما واقفیم که محصولاتو فناوریهای انرژی پاک عموما پیش هزینه‌های بالا اما هزینه عملیاتی خیلی پایین دارند. و بنابراین در جهان صنعتی شده ما یارانه‌های خیلی هنگفتی داریم که مختص پایین آوردن پیش هزینه‌ها هستند. اما این یارانه‌ها در هاییتی موجود نیست. آنچه آنها دارند سرمایه‌گذاری خرد است. اما گزاره ارزش از محصول انرژی پاک  را شدیدا نابود خواهید کرد اگر انتظار دارید فردی که در هاییتی وام خرد می‌گیرد نزد خرده‌فروش برود و یکی از محصولات انرژی پاک را بخرد.
بنابراین نسخه پایان نهادن به فقر انرژی خیلی پیچیده‌تر از محصولات صرف است. ما لازم است دستیابی مالی را مستقیماً با الگوهای خلاقانه و جدید توزیع پیوند بزنیم. و این یعنی چه؟ این یعنی یکی کردن اعتبار مشتریبا خرده فروش. این کار واقعا برای فروشگاهBloomingdale آسان است، اما برای یک عامل فروش روستایی در هاییتیانجامش چندان راحت نیست. ما نیاز به هدایت مجدد جریانات نقدی داریم که الان از اقصی نقاط ایالات متحده از طریق وسترن یونیون پول را مستقیماً برای محصولات انرژی پاک ارسال کنند تا به دوستان و خانواده آنها در هاییتی ارسال و تحویل داده شود.
پس دفعه بعد که درباره فناورییا محصولی می‌شنوید که قرار است دنیا را تغییر دهد، کمی بدبین باشید. دین کامن مخترع، کسی که مخترع سگ‌وی است، نابغه به تمام معنا، یکبار گفت که شغل راحتی دارد،اختراع کار آسانی است، بخش دشوار پخش فناوری است -- رساندن آن فناوریها و محصولات به مردمی که بیشترین نیاز را به آن دارند.
متشکرم.
(تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *