آموزش اصول بازاریابی محصول

با چند تا شرکت یا حتی چند تا بازاریاب مصاحبه کنین و ازشون در مورد معنای بازاریابی بپرسین٬ در نهایت میبینین که با کلی جواب متفاوت مواجه میشین. عملکردهای بازاریابی از یه شرکت به شرکت دیگه کاملا متفاوته و خیلی هاشون بستگی به اندازه و هدف تیم بازاریابی داره. مثلا گوگل رو تصور کنین٬ منابع مالی زیاد و هزاران هزار محصول داره و قادره افراد رو برای کارها و مسئولیت های خاص به کار بگیره. حالا یه شرکت تازه تاسیس رو تصور کنین که یکی دو نفر همه کاره شرکتن از مدیریت شبکه های اجتماعی گرفته تا طراحی وبسایت و تولید محصول رو. منظورم اینه که بعضی از بازایابا چند تا کار رو با هم انجام میدن و بعضی ها هم فقط یه کار خاص. بعضی از تیم ها٬ بازاریاباشون رو از طریق کانال هایی که قراره مدیریت کنن مثل ایمیل و شبکه های اجتماعی و بهینه سازی موتور جست و جو استخدام میکنن بعضی دیگه از تیم ها٬ بازاریابا رو با توجه به جایی که محصول رو میخوان بهشون بفروشن استخدام میکنن. پس چجوی میتونیم به یه معنای واحد از بازاریابی برسیم وقتی هیچ معنای جهانی و کلی براش در نظر گرفته نشده؟ خوب جوابتون اینجاست. فرض کنین که بازرایابی یه نمودار پایِ بزرگ هست. بعضی از شرکت ها یه بازایاب رو مسئول مدیریت کردن همه نمودار پای میکنن و بعضی دیگه از شرکتا یه بازاریاب رو فقط مسئول مدیریت یه بخش از نمودار پای میکنن. اینجوریه که تعریفا از بازاریابی قاطی پاتی میشه. اما در حقیقت٬ یه سری ویژگی های جهانی در مورد بازاریابی محصول وجود داره که لازمه با دقت بررسی بشه. حالا بیاین این نمودار پای رو با هم بررسی کنیم. بازایابی محصول در حقیقت مجموع تمام تلاش های لازم برای تحقیق٬ پیام رسانی٬ موقعیت٬ بهبود و حمایت از یه محصول جدیده تا در نهایت با نیازهای مخاطب مورد نظرمون تطابق پیدا کنه. بازاریابی محصول مستلزم مشارکت در کشف و تحویل دادن و در نهایت استراتژی های رسوندن محصول به بازار هست. حالا قضیه کاملا روشن شد. حالا برای هر کدوم از این کارا یه مثال روشن میزنم. وظایف خیلی خاصی که ممکنه شما باهاشون رو به رو بشین. مثل هماهنگی و ارتباط با تیم محصول برای اینکه راه و روش ها و محصولات قابل تحویل رو بشناسین. انجام تحقیقات بازاری برای اینکه از نیازها و خواسته های مشتری سر در بیارین. برآورد کردن نتایج و درآمد ها. هوش رقابتی برای رسیدن درک درست از بازار و استراتژی های رسوندن محصول به بازار. و به علاوه٬ موفق بودن در بازاریابی محصول یعنی اینکه نیازی به ریسک کردن نیست وقبل از تولید محصول٬ همه چیز دقیق بررسی شده. لازمه که بازار و نیازهای مشتری و اینکه محصول شما چجوری قراره تحویل داده بشه رو خوب بشناسینو بررسی کنین. خیلی وقتا٬ شرکتا یه اشتباه بزرگ انجام میدن و یه محصول نهایی رو میدن دست یه بازاریاب و بهش میگن :« برو اینو بفروش». برای اینکه تو کارتون موفق باشین لازمه که علاوه بر داشتن دانش کافی در مورد بازاریابی محصول٬ آمادگی اینو هم داشته باشین که هر زمان احساس خطر کردین دست از کار بکشین و مسیرتون رو عوض کنین. همینجور که پیش میریم٬ هر تیکه از نمودار پای رو با هم به قسمت های کوچکتر تقسیم میکنیم و یاد میگیریم که کارکرد هر کدوم چیه و چجوری توی نمودار بزرگتر و کامل جای میگیره.