آزادی مطبوعات ما چقدر آزاد است؟
اما میدانید چه کسی از آن فصل خوشش نیامد؟ دولت ایالات متحده. برای نزدیک به یک دهه پس از آن، رایزن موضوع تحقیقات دولت ایالات متحده بود که در آن دادستانی از او خواسته بود تا علیه یکی از منابع مورد اتهامش شهادت بدهد. و در طول مسیر، او به چهرهایبرای الگوی تازه دولت آمریکا برای دادخواهی از افشاگران و جاسوسی روزنامهنگاران بدل شد.
میبینید، همان طور کهدر متمم اول قانون اساسی آمده است، خبرگزاریها حق دارند تا اطلاعات سری رابه نفع مردم منتشر کنند. اما اعمال این حق ناممکن است اگرخبرگزاریها نتوانند به آن اخبار دست بیابند و در عین حال از هویت مردان و زنان شجاعی که این اخبار را به آنها رساندهاند حفاظت کنند. پس وقتی که دولت در خانه رایزن را زد، او هم همان کار را کرد که خبرنگاران شجاع بسیاری پیش از او کرده بودند: او سر باز زد و گفت ترجیح میدهد به زندان برود. پس از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵، رایزن با فکر رفتن بهزندان فدرال زندگی کرد.
این تنها چند روز پیش ازدادگاه بود که اتفاق نادری رخ داد. ناگهان، پس از سالها ادعایضروری بودن آن برای پرونده، دولت تمام خواستههای خوداز رایزن را پس گرفت. مشخص شد که در عصر نظارت الکترونیکی، جاهای خیلی کمی هستند که خبرنگاران و منابع میتوانند پنهان شوند. و به جای تلاش و ناکامی برای به دست آوردن شهادت رایزن، آنها میتوانستند از شواهد دیجیتالعلیه او استفاده کنند. بنابراین کاملا محرمانه و بدون رضایت او، دادستانی سوابق تماسهایتلفنی رایزن را به دست آورد. آنها سوابق پست الکترونیکی،اطلاعات اقتصادی و بانکی سوابق اعتباری، و حتی سوابق مسافرتهای او را با فهرستی ازپروازهایی که کرده بود به دست آوردند. و از طریق این اطلاعات بود که آنها توانستندجفری استرلینگ را محکوم کنند، منبع مورد اتهام رایزنو افشا کننده اسرار سازمان سیا.
متاسفانه، این تنها یکی از موارد متعدد است. رئیس جمهور اوباما وعده داده بود تا از افشا گران حفاظت کند، اما در عوض، دایره قضایی او تعداد بیشتری را از مجموع همه دولتهای پیشینتحت پیگرد قانونی قرار داد. حالا متوجه میشوید که اینچطور به یک مشکل بدل شده است، مخصوصا از آنجا که دولت بیشتر آنچهانجام میدهد را محرمانه تلقی میکند. از ۱۱ سپتامبر به بعد، تقریباهر اتفاق مهمی درباره امنیت ملی نتیجه مراجعه یک افشاگربه یک خبرنگار بوده است. پس ما شبکههای خبری رابا خطر ناتوانی در انجام وظیفهای که متمم اول قانون اساسی قرار استاز آن محافظت کند مواجه میکنیم چون توانایی جاسوسی دولتاز هر کسی وسعت یافته است.
اما همان طور که دولت از تکنولوژی برای دور زدن حق خبرنگاران استفاده میکند، شبکههای خبری هم میتوانند از تکنولوژی برای محافظت از منابعشانحتی بهتر از قبل استفاده کنند. و میتوانند این کار را از لحظهای کهصحبت با آنها را آغاز میکنند شروع کنند نه در جایگاه شهود بعد وقوع واقعه. اکنون نرمافزارهای ارتباطی وجود دارند که وقتی رایزن کتابش رامینوشت وجود نداشتند، و در برابر نظارت بسیار مقاومتر ازایمیل عادی یا تماس تلفنی هستند. به طور مثال، یکی از این ابزارهاSecureDrop است، یک سیستم منبع باز مخصوص افشاگری که دراصل توسط نابغه نوظهور اینترنتارون شوارتز ساخته شده است، و حالا در مکان عام المنفعهایکه من کار میکنم توسعه یافته است، بنیاد آزادی مطبوعات. به جای ارسال ایمیل، به وبسایت سازمانهای خبری مراجعه میکنید، مثل وبسایت واشنگتون پست که مشاهده میکنید. از آنجا میتوانید سندی را بارگذاری کنید یا اطلاعاتی را بفرستید تقریبا مثل آنچه که درهر فرم تماسی انجام میدهید. بعد آن اسناد در یک سروررمزگذاری و ذخیره میشوند که فقط آن سازمان خبری به آن دسترسی دارد. پس دیگر دولت نمیتوانددرخواست اطلاعاتی بکند و بیشتر اطلاعات مورد درخواست آنها در وهله اول در اختیارشان نخواهد بود.
با این حال SecureDrop در واقعتنها قطعه کوچکی از جورچین حفاظت از آزادی مطبوعاتدر قرن بیست و یکم است. متاسفانه همه دولتها در سراسر دنیا پیوسته در حال توسعهترفندهای جاسوسی جدیدی هستند که همه ما را در معرض خطر قرار میدهد. و این بر عهده ما است تا پیش برویمو اطمینان حاصل کنیم که این تنها افشاگران مسلط به فناوری، مثل ادوارد اسنودن نباشند، که راهی برایبرملا کردن اقدامات نادرست پیدا میکنند. به یک اندازه ضرورت دارد که ما ازافشاگر بعدی مراقبتهای پزشکی جانبازان که به ما درباره بیمارستانهایبیش از ظرفیت شلوغ هشدار میدهد، یا فعال بعدی محیط زیست که زنگ هشدار آلودگی آبفلینت را به صدا در میآورد، یا کارمند وال استریت که ما را از بحران اقتصادی بعدی آگاه میسازد محافظت کنیم. در نهایت، این ابزارها تنها برای کمک به مردان و زنان شجاع که جرایم را برملا میکنند ساخته نشدهاند. بلکه برای حفاظت از حقوق مادر چارچوب قانون اساسی ساخته شدهاند.
متشکرم.
(تشویق)