توماس توایتس : من چگونه – از مواد خام – یک توستر ساختم
متن سخنرانی :
اگر به دور و بر خود نگاه کنیم بسیاری از چیز هایی که ما رو احاطه کردند زندگی خودشون رو از صخره ها یا گل و لایی دفن شده زیر زمین در جاهای متعدد دنیا شروع کردند و طبعا الان هیچ شباهتی به سنگ و گل و لای ندارند بلکه الان شبیه دوربین های تلویزیونی ، نمایشگرو میکروفون های بیسیم مزاحم هستند . و این دگردیسی جادویی هدفی بود که من در پروژه ام در پی اش بودم، پروژه ای که بعدا به عنوان پروژه توستر شناخته شد . منبع دیگر الهام این پروژه ، این نقل قول از داگلاس آدامز، در کتاب « کتاب راهنمای مسافران کهکشان » ( "The Hitchhiker's Guide to the Galaxy" ) و شرایطی است که او که توصیف میکند : قهرمان کتاب - مردی از قرن بیستم - تک و تنها روی سیاره ای نا شناخته است که مردمانی نا آشنا به فن آوری دارد . این مرد ( قهرمان داستان ) اینطور فرض میکنه که به زودی زود امپراطور این مردمان روستا نشین خواهد شد و جامعه آنها را به کمک تسلطی که بر فن آوری، علم و عناصر دارد متحول خواهد کرد . و خوب البته اندکی بعد می فهمد که بدون حضور دیگر انسان ها حتی قادر به درست کردن ساندویچ هم نخواهد بود چه برسه به توستر. اما این آقا ( قهرمان داستان ) به ویکی پدیا دسترسی نداشت .پس من با خودم فکر کردم که ، خوب ... ، منم سعی کنم که یک توستر از مواد اولیه خام بسازم . و با فرض اینکه ارزان ترین توستر موجود در بازار احتمالا راحت ترین نمونه برای مهندسی معکوس است . من روفتم و ارزان ترین توستری که میتونستم پیدا کنم رو خریدم بردمش خونه و یه جورایی حالم گرفته شد بعد از اینکه فهمیدم درون این شی که من فقط ۳.۹۴ پوند براش پرداخت کردم چهارصد قطعه متفاوت وجود داره که از بیش از ۱۰۰ ماده مختلف ساخته شده. طبعا نمیتونستم کل عمرم رو برای این پروژه بگذارم. حدود نه ماه وقت داشتم . پس با خودم فکر کردم که ۵ تاشو میسازم استیل، میکا، پلاستیک مس و نیکل .
اول استیل؛استیل رو چجوری درست می کنند ؟ من رفتم سراغ پروفسور کرسی « ریو تیننو» - کرسی استخراج پیشرفته مواد معدنی در مدرسه سلطنتی معدن و پرسیدم « چجوری میشه استیل درست کرد؟» و پروفسور سیلیرز ( Cilliers ) به من لطف کرد و روالش رو به من توضیح داد . بر اساس چیزایی که از علوم دبیرستان یادم میومد ، استیل رو از آهن درست می کنند . پس من با یه معدن سنگ آهن تماس گرفتم و گفتم « سلام من میخوام یه توستر درست کنم. اشکال نداره بیام پیشتون و مقداری سنگ آهن ازتون بگیرم ؟» متاسفانه وقتی رسیدم اونجا و «ری» (Ray) اومد ظاهران حرف من رو درست نشنیده بود و خیال کرده بود که من دارم میرم اونجا که یه پوستر درست کنم ، در نتیجه آماده نبود که منو به داخل معدن ببره . ولی بعد از اندکی نق زدن بالاخره راضی شد که این کار رو انجام بده .
( فیلم ) ری : این سنگ آهکیه و از بدن موجودات دریایی پدید اومده حدود ۳۵۰ ملیون سال پیش در فضایی خوب و گرم و آفتابی . هنگام مطالعه زمین شناسی اتفاقاتی که در گذشته رخ دادند رو میتونی ببینی و تغییرات عظیمی در گذشته در زمین اتفاق افتاده اند .
توماس : همونطور که میبینید، تزیینات کریسمس رو هنوز جمع نکردن و البته این معدن دیگه فعالیت نمیکنه . ری قبلا یه معدنچی بوده در اونجا معدن تعطیل شده و به عنوان یک محل توریستی باز گشایی شده چون دیگه قابلیت رقابت در مقیاسی که الان در امریکای جنوبی یا استرالیا یا جاهای دیگه اتفاق میوفته نداره . به هر حال، من چمدون پر از سنگ آهنم رو برداشتم و اونو کشون کشون تا لندن با قطار بردم . و بعد با این مشکل رو به رو شدم که خوب من این سنگ رو چجوری به جزیی از توستر تبدیل کنم ؟
پس دوباره سراغ پروفسور سیلیرز رفتم . و اون گفت برو به کتابخونه . رفتم . نگاهی به کتاب های درسی دوره لیسانس متالورژی انداختم ولی برای کاری که من میخواستم انجام بدم به درد نخور بود . چون اون کتابا چیزی در باره روش کار اگر بخوای این کار روخودت بدون کارخونه ذوب آهن انجام بدی نمیگن. پس نهایتا سراغ کتابهای تاریخ علم رفتم و این کتاب رو پیدا کردم . این اولین کتاب درسی غربی باره متالورژیه . و این تصویر چاپ چوبی که میبینید نقشه چیزیه که من بالاخره انجامش دادم ولی به جای دم آهنگری از یه باد بزن برقی استفاده کردم ( خنده ) چیزی که بارها در طول پروژه اتفاق افتاد این بود که هر چقدر مقیاس کاری که انجام میشد کوچکتر بود باید به در زمان به عقب تر می رفتیم . و این نتیجه یک روز و تقریبان نیمی از شب استخراج آهنه . این چیزی که میبینید رو به زور بیرون کشیدم و البته این آهن نبود اما خوشبختانه تونستم روی اینترنت یک پتنت برای کوره های صنعتی که از مایکرو ویو استفاده می کنند پیدا کنم و بعد از ۳۰ دقیقه با تمام قدرت تونستم کار رو به سر انجام برسونم
و اما قدم بعدی - ( تشویق ) چیز دیگه ای که سعی کردم به دست بیارم مس بود و باز هم این معدن یه روزی بزرگترین معدن مس دنیا بوده ولی دیگه نیست ولی بالاخره یه پروفسور بازنشسته زمین شناسی رو پیدا کردم که حاضر شد من رو با خودش به داخل معدن ببره و گفت « خوب حالا میتونی کمی از آب داخل معدن رو برداری » و علت علاقمندی من به آب معدن این بود که آبی که از معدن میگذره خاصیت اسیدی پیدا میکنه و شروع به خوردن و حل کردن مواد معدن میکنه . نمونه خوب این پدیده معدن ریو تینتا Rio Tinto در کشور پرتغاله. همونطور که میبینید مواد معدنی خیلی زیادی رو در خودش حل کرده اونقدر که الان به خونه ای برای باکتری هایی تبدیل شده که محیط های اسیدی و سمی رو دوست دارند . به هر حال آب رو هم کشون کشون از جزیره آنجلسی- محل معدن - تا لندن آوردم -- داخل این آب اونقدر مس بود که تونستم پین های دوشاخه برق فلزیمو درست کنم
قدم بعدی : من به اسکاتلند رفتم تا میکا پیدا کنم . میکا یک ماده معدنیه که عایق حرارتی بسیار عالی ایه همچنین عایق الکتریکی خوبی هم هست . این منم در حال استخراج میکا . و ماده آخری که در باره اش صحبت خواهم کرد پلاستیکه و البته توستر من باید پوسته پلاستیکی میداشت . پلاستیک نشانه اصلی کالا های برقی ارزون قیمته . و اما ، پلاستیک از نفت ساخته میشه ، پس من به کمپانی بی پی زنگ زدم و نیم ساعتی وقت صرف راضی کردن اداره روابط عمومی بی پی کردم که این برای اونا هم سودمند خواهد شد اگر من رو با یک پرواز به یکی از سکو های نفتی ببرند و یه پارچ نفت خام به من بدند . البته بریتیش پترولیم هم چیز های بیشتر از این هم در فکر داشت. ولی با این حال راضی نشدند و گفتند «با شما تماس خواهیم گرفت » - که نگرفتند . در نتیجه من به دنبال روش های دیگه ساخت پلاستیک افتادم . واضحه که پلاستیک رو میشه از نفت درست کرد و نفت از گیاهان درست شده ولی از نشاسته هم میشه . و این چیزه که میبینید تلاش ما برای ساخت پلاستیک از نشاسته سیب زمینی است . البته اولش خیلی خوب بود ! بعد ریختمش توی قالبی که اینجا میبینید ، که از کنده درخت ساخته بودمش . تا یه مدتی خوب به نظر می رسید ولی وقتی بیرون گذاشتمش که خشک بشه وقتی برگشتم دیدم متاسفانه حلزون ها در حال خوردن تکه های هیدرولیز نشده سیبزمینی هستند.
بعد از روی ناچاری به این نتیجه رسیدم که از تفکر جانبی استفاده کنم . همونطوری که زمین شناسان اسم گذاری کردند ، یا در واقع در حال مذاکره هستند روی عصری که در آن زندگی می کنیم اسم بگذارند-- اونها در حال بحث هستند که این دوره رو به عنوان دوره زمینشناسی جدیدی نامگذاری کنند. به نام آنتروپوسین یا عصر انسان . و این به این علته که زمین شناسان آینده تغییرات شدیدی رو در لایه های صخره هایی که الان در حال شکل گیری هستند خواهند دید چون ناگهان این صخره ها به خاطر چرنوبیل و بیش از ۲۰۰۰ بمب اتمی که از سال ۱۹۴۵ تا به حال منفجر شده رادیو اکتیو شده. و همچنین انقراض وسیعی هم ثبت خواهد شد مثلا فسیل ها نا گهان نا پدید خواهند شد . همچنین فکر میکنم که در بافت سنگ ها بسپارهای ( پلیمر های ) مصنوعی یافت خواهد شد.
پس من به حجستجوی پلاستیک -- به این تصمیم رسیدم که میتونم پلاستیک رو از این سنگ امروزی استخراج کنم . پس به منچستر رفتم که این محل رو به نام شرکت باز یافت آکسیون ببینیم این مجموعه بازوی عملی اون چیزیه که به WEEE شناخته میشه، که دستور العمل اتحادیه اروپا برای زباله های الکتریکی و الکترونیکیه . و این دستور العمل برای رو در رویی با کوهی از چیز ها اجرایی شد که تولید می شوند بعد اندک زمانی در خانه های ما سپری می کنند و بعد سر از زباله های غیر قابل بازیافت در می آورند و خوب این اینه دیگه
( موسیقی )
( خنده )
و این هم عکس توستر منه . ( تشویق ) این تصویر بدون پوشش توستر و این هم توستر روی قفسه های فروشگاه ممنون
( تشویق )
برونو گوسانی : به من گفتند که شما یه بار این رو به برق زدید .
ت . ت : بله من این رو به برق زدم . نمیدونم دقت کردید یا نه ولی من نتونستم هیچوقت روکش عایق برای سیم ها درست کنم . کیو گاردنس اصرار داشت که من اجازه ندارم از شیره درخت کاووچو اش استفاده کنم در نتیجه سیم ها لخت بود و میدونین دیگه ۲۴۰ ولت برق از درون اون سیم های مسی و دو شاخه دست ساز جریان داشتی و برای مدت تقریبا ۵ ثانیه توستر کار کرد ولی متاسفانه بعدش المنتش ذوب شد ولی راستش رو بخواین من این رو به عنوان موفقیت نسبی در نظر گرفتم
آقای توماس توایتس ؛ ممنونم .