یک سلاح سری در برابر زیکا و دیگر بیماریهای ناشی از پشه
متن سخنرانی :
تب زیکا: جدیدترین بیماری خوفناک ما. چیست؟ از کجا ناشی میشود؟راجع به آن چه کار کنیم؟ خب برای اکثر بزرگسالان،بیماری نسبتا خفیفی است -- کمی تب، کمی سردرد،درد مفاصل، شاید جوش. در حقیقت، بیشتر افرادی که مبتلا به اینبیماری میشوند از ابتلا به آن بیخبرند. اما هرچه بیشتر درمورد ویروس زیکا بدانیم بیماری وحشتناکتر به نظر میرسد. برای مثال، پزشکان شاهد افزایش چیزی به نام سندرم گلین-باره در واگیریهای اخیر بودند. در گلین-باره، سیستم ایمنی شما به سلولهای عصبیتان حمله میکند، میتواند جزئی یا حتی کامل شما را فلج کند. خوشبختانه، خیلی نادر است،و بیشتر مردم بهبود پیدا میکنند. ولی اگر زمان آلوده شدن حامله باشید در معرض خطری وحشتناک هستید. در واقع، نوزادی با سر معیوب.
این یک بچه عادی است. اینجا نوزاد هست با عارضهایبه نام مایکروسفالی است. مغز در سری قرار داردکه خیلی کوچک است. و هیچ درمان شناخته شدهای ندارد. در واقع پزشکان شمال شرق برزیل بودند که اولین بار، یک سال پیش، پس از شیوع زیکا، متوجه شدند که نقطه اوجی درشیوع میکروسفالی وجود دارد. یک سال دیگر طول کشید تا پزشکان مطمئن شوند که بیماریناشی از ویروس زیکا است، اما اکنون مطمئن هستند. و اگر از آنهایی هستید که دنبال مدرک میگردند، این گزارش را بخوانید.
خب، از کجا آمد و چطوری اینجا رسید؟ و هنوز هم اینجاست. مانند بسیاری از ویروسها، از آفریقا آمد، به ویژه از جنگل زیکا در اوگاندا. محققان در موسسه تحقیقات دربارهتب زرد در همان حوالی ویروس ناشناختهای را در میمونی درجنگل زیکا شناسایی کردند که اسم ویروس زیکا هم از اینجا آمده. اولین موارد انسانی تب زیکا چند سال بعد در اوگاندا-تانزانیا پدیدار شد. این ویروس سپس در غرب آفریقا منتشر شد و شرق؛ از طریق آسیای استوایی یعنی --پاکستان، هند، مالزی، اندونزی. اما هنوز این بیماری بیشتر درمیمونها و البته، پشهها دیده میشد. در حقیقت طی ۶۰ سالی که اولین باردرسال ۱۹۴۷ شناسایی شد تا ۲۰۰۷ تنها ۱۳ مورد ابتلا به تب زیکای انسانی وجود داشت. و بعد در جزایر کوچک یاپ در میکرونزی اتفاق خارقالعادهای افتاد. اپیدمی بیماری حدود ۷۵ درصدجمعیت را تحت تاثیر قرار داد. چطور به آنجا رسیده ؟ از طریق هوا. امروزه ما دو میلیارد مسافرخط هوایی تجاری داریم. یک مسافر آلوده میتواند سوار هواپیماشود، و قبل از بروز علائم نصف جهان را پرواز کند --اگر اصلا علائم بیماری بروز کرده باشد. پس از فرود آمدن، پشههای محلی آنها را نیش میزنند و تب را پخش میکنند. تب زیکا پس از آن در سال ۲۰۱۳ در جزایر فرانسوی پلینزی ظاهر شد. تا دسامبر آن سال، به صورتمحلی توسط پشهها منتقل میشد. این امر منجر به شیوع انفجاری شد که تقریبا۳۰ هزار نفر را تحت تاثیر قرار داد. از آنجا در همه جای اقیانوس آرام راه یافت. در جزایر کوک، در کالدونیای جدید، در وانواتو، در جزایر سلیمان و تقریبا تا آن سوی اقیانوس و تا ساحل آمریکای جنوبی و جزیره ایستر انتشار یافت. و سپس، در اوایل سال ۲۰۱۵، افزایش موارد سندروم مشابه تب دنگ در شهر ناتال در شمال شرقی برزیل رخ داد. این ویروس دنگ نبود. زیکا بود.و به سرعت انتشار یافت -- شهر بزرگ رِسیفی، درپایین خط ساحلیخیلی زود به کانون آلودگی تبدیل شد. خب، مردم تصور کردهاند که این طرفدارانفوتبال جام جهانی ۲۰۱۴ بودند که ویروس را به کشور آوردند. اما دیگران حدس میزنند که شاید اهالی جزایراقیانوس آرام که آن سال در مسابقات قهرمانی کانو در ریو شرکت داشتند آن را منتقل کردند.
خب امروز، فقط یک سال گذشته است. این ویروس به طور محلی توسط پشهها در سراسر آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، مکزیک و جزایر کارائیب منتقل شده. تا همین امسال، هزاران مورد ابتلا که در ایالات متحده تشخیص داده شدند، در جای دیگری گرفته شده بود . اما از تابستان امسال، ویروس به شکلمحلی در میامی منتقل شد. ویروس اینجا است.
باید در این باره چه کار کنیم؟ خب، پیش گیری از عفونت یا به معنی محافظت از مردم است و یا از بین بردن پشهها. ابتدا بر روی افراد تمرکز میکنیم. شما میتوانید واکسینه شوید. شما نمیتوانید به مناطق زیکا سفر کنید. یا میتوانید از اسپریهای دافع حشرات استفاده کنید. امکان واکسینه شدن نیست،چون هنوز واکسنی وجود ندارد و احتمالا برای چند سال دیگر هم وجود نخواهد داشت. ماندن در منزل نیز محافظت درستی نیست چون میدانیم که میتواند از طریقروابط جنسی هم منتقل شود. پوشاندن و استفاده از اسپریحشرهکش موثر است --
مگر این که فراموش کنید.
(خنده حضار) این کار پشهها را فراری میدهد، و حالا به این ترتیب است که کنترلشان میکنیم: اسپریهای حشرهکش. لباس مخصوص و تجهیزات حفاظتی لازم است زیرااین مواد شیمیایی سمی هستند که افراد را هم مثل حشرات میکشند. اگرچه برای کشتن یک انسان خیلی بیشتر از یک حشره مواد لازم است. اینها تصاویری از برزیلو نیکاراگوئه هستند. اما در میامی، فلوریدا، هم همین گونه است. و البته میتوانیم حشرهکشها را از هواپیما پخش کنیم. تابستان گذشته، مستولان کنترل حشرات درناحیه دورچستر، کارولینای جنوبی، اسپری حشره کش مورد تایید «نلد» را طبق توصیه سازنده، صبح زود پخش کردند. در همان روز، یکی از کندودارهابه خبرنگاران گفت که محوطه زنبورداری او انگار هدف حمله اتمی قرار گرفته. ای داد بیداد. زنبورها که بچههای خوبی هستند. شهروندان فلوریدا اعتراض کردند،اما اسپری سم ادامه یافت. متاسفانه، تعداد بیماران مبتلا بهتب زیکا نیز افزایش یافت. دلیلش این است که حشره کشها چندان موثر نیستند.
آیا رویکردی که شایدموثرتر از اسپری کردن و جنبه منفی کمتر از مواد شیمیایی سمی وجود دارد؟ من طرفدار دو آتشه کنترل بیولوژیک هستم، و با ریچل کارسن،نویسنده «بهار خاموش» هم نظرم، کتابی که به عنوان آغازگر جنبش زیست محیطی شناخته میشود. در این کتاب او داستانی را به عنوان نمونه بیان میکند، از این که چگونه یک آفت موذی مربوط به احشام در قرن گذشته نابود شد. امروزه هیچ کس این داستانفوق العاده را نمیداند. جک بلاک و من،موقع نوشتن سرمقالهای درباره مشکل امروزی این پشه،آن داستان را بازگو کردیم. خلاصهاش این که، شفیرهها--که فرم نابالغ حشره است -- پرتو زده شدند تا استریل شوند،و بالغ شوند، و سپس با هواپیما پخش شدند در سرتاسر جنوب غربی، جنوب شرقی و جنوب به طرف مکزیک و آمریکای مرکزی. صدها میلیون حشره از هواپیماهای کوچک پخش شد، درنهایت این آفت وحشتناک در بیشتر نیمکره غربی از بین رفت. هدف اصلی ما در نوشتن این مقاله این بود که به خوانندگان بگوییم چطور امروز این کار را بکنیم-- نه با تشعشع بلکه با دانش ژنتیک. بگذارید توضیح بدهم.
این موجود بدی است: ایدیس اجیپتای. شایع ترین حشره ناقل بیماری است، نه تنها زیکا بلکه تب دنگی، چیکونگونیا، ویروس نیل غربی و طاعون قدیمی، تب زرد. این یک پشه شهری است، و پشه ماده است که کار بد را انجام میدهد. او نیش میزند تا با وعدهای خون به بچههایش غذا بدهد. نرها نیش نمیزنند؛ حتی دهانشان عضو نیش زدن را ندارد. یک شرکت کوچک انگلیسی به نام اُکسیتکژنتیک آن پشهها را تغییر داد تا وقتی که با یک ماده وحشی جفتگیری میکند، تخمها به بلوغ نرسند. اجازه دهید نشانتان بدهم. این چرخه عادی تولید مثل است. اُکسیتک پشه را طوری طراحی کرده که وقتی نر با ماده وحشی جفتگیری میکند، تخمها رشد نمیکنند. به نظر غیرممکن است؟ بگذارید با نمودار نشان بدهمکه چگونه این کار را میکنند. این هسته یک سلول پشه را نشان میدهد، و آن گره در وسط، ژنوم آن است، مجموع کل ژنهایش. دانشمندان یک ژن تکی را افزودند که کد پروتئینی است که با این نقطه نارنجی نشان داده شده که خودبهخود تغذیه میکند تا موارد بیشتری از این پروتئین ساخته شود. نسخههای بیشتر ژنهای پشه را از کار میاندازند، و اندامک را میکشند. برای زنده نگه داشتن آن در آزمایشگاه ازترکیبی به نام تتراسایکلین استفاده میکنند. تتراسایکلین این ژن را خاموش میکندو امکان توسعه عادی را فراهم میکند. آنها چین کوچکی اضافه کردند تا آنچه را که اتفاق میافتد بررسی کنند. آنها یک ژن را اضافه کردند که باعثدرخشیدن حشره زیر نور فرا بنفش میشود به طوری که وقتی آزادشان کردند، دقیقامیتوانستند بدانند تا کجا رفته، چه مدت زندگی کرده،و به طور کل انواع دادههایی که برای یک مطالعه علمی خوب لازم است. این مرحله شفیرهای استو دراین مرحله مادهها بزرگ تر از نرها هستند. این به پژوهشگران امکان میدهدکه نرها و مادهها را دسته بندی کنند و فقط به نرها اجازه رشد تا بزرگسالی را میدهند. و بگذارید به شما یاد آوری کنمکه نرها نیش نمیزنند. از آنجا به بعد ساده است. آنها لیوانهای آزمایشگاهی را پر از پشههای نر میکنند، آنها را در جعبههای شیر قرار داده،و به اطراف شهر میبرند. و آنها را توسط GPS هدایت شونده آزاد میکنند. این جا شهردار یک شهر را داریمکه در حال آزادسازی دستهای است که آن را" آئدس دوستانه "مینامیدند. حالا ای کاش میتوانستم به شما بگویم که اینیک شهر آمریکایی است، اما نیست. پراسیکابا، برزیل است. نکته شگفت انگیز این است که تنها در یک سال تعداد مبتلایان به تب دنگتا ۹۱ درصد کاهش یافت. بهتر از هر اسپری حشره کشی.
پس چرا ما از این کنترل بیولوژیکی جالبدر ایالات متحده استفاده نمیکنیم؟ به این علت است که GMO است:ارگانیسمهای اصلاح شده ژنتیکی. به این زیرنویس توجه کنید که میگویداگر سازمان غذا و دارو جازه میداد آنها میتوانستند همین کار را درهنگام شیوع زیکا انجام دهند. البته که شیوع پیدا کرده. پس حالا باید به شما به شکلی خلاصه از داستان قوانین طولانی وطاقت فرساGM در ایالات متحده بگویم درآمریکا، سه نهاد وجود دارد که ارگانهایاصلاح شده ژنتیکی را تنظیم می کنند: FDA، سازمان غذا و دارو، EPA، اداره محافظت از محیط زیست، و USDA، سازمان کشاورزی ایالات متحده. دو سال آزگار طول کشید کهاداره غذا و دارو تصمیم بگیرد که باید قوانین ژنتیکی پشهها را تنظیم کند. و اگر آن منطقی به نظر برسد، این کار را بهعنوان داروی جدید حیوانی انجام خواهند داد. پنج سال دیگر آنها را بهعقب بردند و تعلل کردند تا FDA را متقاعد کنند که اینکار به مردم آسیب نمیرساند، به محیط زیست هم آسیبی نمیرساند. آنها در نهایت اجازه دادند تا درتابستان امسال یک آزمایش کوچک در فلوریدا کیز انجام دهند، جایی که سالها قبل از آن به خاطر شیوعتب دنگ به آنجا دعوت شده بودند. آیا این کار به همین آسانی بود؟ زمانی که ساکنین محلی شنیدند که قراراست پشههای اصلاح شده ژنتیکیدر جامعهشان مورد آزمایش قرار بگیرد، برخی از آنها شروع به سازماندهی تظاهرات کردند. آنها حتی دادخواستی را در اینترنتبا این آرم دوست داشتنی ترتیب دادند که نهایتا حدود ۱۶۰ هزار امضا جمع کردند و خواستار برگزاری همه پرسی شدند که درعرض چند هفته انجام شود این که آیا این آزمایش اصلامجاز خواهد بود یا خیر.
خب، میامی، واقعا این روشهای کارآمدتربرای کنترل حشرات را نیاز داشت. و نگرشها در حال تغییر هستند. درحقیقت، اخیرا یک گروه دوحزبیدارای بیش از ۶۰ قانونگذار نامهای به وزیر بهداشت و خدمات انسانی نوشتند و از او درخواست کردند، که در سطح فدرال، دسترسی فلوریدا به این تکنولوژیجدید را تسریع کند.
بنابراین مهمترین اصل این است: مهار بیولوژیکی حشرات مضر میتواند هم موثرتر و هم سازگارتربا محیط زیست باشد تا استفاده از حشره کشهایی که مواد شیمیایی سمی هستند. این مورد در زمان ریچل کارسون صحیح بود;امروزه هم درست و صحیح است. تفاوت اصلی این است که ما اطلاعات بیشتری در مورد ژنتیک نسبت به آن زمان داریم، و بنابراین توانایی بیشتری برای استفاده از این اطلاعات برای تاثیر براینکنترلهای بیولوژیکی داریم. و امیدوارم که آنچه انجام دادهام کنجکاویشما را به حد کافی برانگیخته باشد تا تحقیقاتتان را نه تنها از پشههای GM بلکه از دیگر ارگانهای اصلاح شده ژنتیکی کهامروزه بسیار بحث برانگیز هستند آغاز کنید. فکر میکنم اگر این کار را انجام دهید،و همه اطلاعات غلط وحتی بخش بازاریابی را زیر و رو کنید و در بخش صنعت مواد غذایی ارگانیک وصلح سبز علم را کشف کنید،علمی دقیق، شگفت زده و خوشحال خواهید شد.
ممنونم.
(تشویق حضار)