برنامه اسپیساکس برای پرواز شما به هرنقطه از جهان در ۳۰ دقیقه
متن سخنرانی :
کریس اندرسون: پس دو ماه پیش،اتفاقی دیوانه وار پیش آمد. ممکن است برای ما توضیح بدهید، چون نظر خیلی از مردم را جلب کرد؟گوین شاتول: من در ابتدا سکوت میکنم، و بعد صحبت خواهم کرد.
صداها (ویدئو): پنج، چهار، سه، دو، یک.
(تشویق)
زن: پرتاب شد، فالکن هِوی برو.
گ ش: پس این، برای اسپیساکسلحظه بسیار مهمی بود. با فالکن ۹ و حالا با فالکن هِوی، حالا ما میتوانیم به مدار زمین هر میزان باری که تا کنون ممکن بودهیا از حالا ممکن میشود را ارسال کنیم. ما برای اواخر امسال، چند بارفالکن هوی را پرتاب خواهیم کرد، پس این باید حتما درست انجام میشد. اولین باری بود که آن را به پرواز درآوردیم، و البته، ستارههای این نمایش، مسلماً، فرود همزمان بوسترهای خواهر و برادر بود. من هیجان زده بودم.
(خنده)
از گروهم متشکرم. به هر حال، شاید هزار نفر آنجا اطراف من ایستاده بودند. و استارمن. اگرچه استارمن جلب توجه زیادی نکرد -- بوسترها این کار را کردند.
ک ا: (خنده)
ک ا: باید باری میفرستادیم --چرا یک تسلا به فضا نفرستیم؟
گ ش: کاملا مناسب بود.
ک ا: گوین، بگذار کمی به عقب برگردیم. منظورم این است که، چطور مهندسو رئیس اسپیساکس شدید؟ دختر خیلی خرخوانی بودی؟
گ ش: فکر نمیکنم خرخوان بودم اما قطعا کارهایی می کردمکه دخترها نمیکردند. از مادرم که هنرمند بود، پرسیدم،وقتی کلاس سوم بودم، خودرو چطور کار میکند، او نمی دانست، پس به من یک کتاب داد، که آن را خواندم، و یقینا، اولین شغل من دررشته مهندسی مکانیک با شرکت کرایسلر موتورز بوددر صنعت خودرو. در حقیقت بخاطر آن کتاب وارد مهندسی نشدم بلکه چون مادرم من را به برنامهایاز انجمن زنان مهندس برد، و من عاشق مهندس مکانیکی شدمکه سخنرانی کرد، او واقعا کار حساسی انجام میداد، و من عاشق لباسش شدم.
(خنده)
این چیزی است که به دِلیک دختر ۱۵ ساله مینشیند. معمولا از تعریف این موضوعاجتناب می کردم، اما اگر این دلیل مهندس شدنم باشد -- ببین، بنظرم باید در این باره حرف بزنیم.
ک ا: شانزده سال پیش، کارمند شماره هفت اسپیساکس شدی، و بعد طی سالهای بعد، به هر طریق توانستی رابطه چند میلیارد دلاریبا ناسا برقرار کنی، حتی با این وجود که اسپیساکسدر سه پرتاب اول منفجر شد. منظورم این است که،واقعا چطور این کار را کردی؟
گ ش: حقیقت اینکه، فروش موشککلا بر اساس رابطه است و ایجاد ارتباط با این مشتریان. وقتی که موشکی برای فروش نداری، موضوع مهم این است کهبتوانی گروهت را بفروشی، اینکه توان تجاری مدیرعاملت را بفروشی -- که این روزها خیلی هم سخت نیست -- و در اصل، مطمئن باشی که هر مسئله فنی که دارند یا هر نگرانی را،بتوانی همان موقع پاسخ دهی. پس فکر کنم، مهندس بودنمبه من کمک کرد. و در نقش من در هدایت فروشبرای ایلان مفید بود.
ک ا: و در حال حاضر، تمرکز اصلی شرکت فکر کنم، رقابت با بوئینگ است در اولین بودن در ارائه خدمات به ناسا برای ارسال انسان به مدار. مشخص است که اینجا، ملاحظات ایمنی مقدم است. خوابت چطور است؟
گ ش: واقعا خیلی خوب میخوابم.کلا خوش خوابم، این یکی از خوبیهای من است. اما به نظرم در روزهایی که به سمتخدمه پروازیمان میرویم احتمالا کمی بیخواب خواهم شد. اما، اساسا، ایمنی از طراحیِ سیستمی که میخواهی افراد باآن پرواز کنند میآید، و ما سالهاست که رویش کار میکنیم، در واقع، تقریبا یک دهه،روی این فناوری کار کردهایم ما فضاپیمای باربری دراگون را برداشتیم و آن را برای اینکهبتواند خدمه حمل کند ارتقا دادیم. و همانطور که گفتم، ما مشغول مهندسیاین سیستمهای ایمنی برای مدت زیادی هستیم.
ک ا: مگر سیستمی نداریدکه اجازه فرار لحظهای میدهد اگر مشکلی پیش بیاید.
گ ش: درست است. اسمش سیستمگریز از پرتاب است.
ک ا: فکر کنم این را داریم.بگذار نشانش بدهیم.
گ ش: این فیلمی از آزمایشی است که در ۲۰۱۵ انجام دادیم. این شبیهسازی وقتی است که واقعااتفاق بدی در سکوی پرتاب بیفتد. اساسا، میخواهی کپسول از محل خطر جاخالی بدهد. میخواهی که از موشک دور شود که در زیر آن روز بدی داشته. این وقتی استکه مشکلی روی سکو پیش بیاید. ما امسال هم نمایش دیگری خواهیم داشت که اگر مشکلی برای خود موشکدر حال پرواز پیش بیاید.
ک ا: و آن موشکها امکانکاربرد دیگری هم دارند، نهایتا.
گ ش: بله، سیستم گریز از پرتاب دراگون به نوعی منحصر به فرد است. یک سیستم ترکیبی گریز از پرتاب است. که اساسا یک پیشرانه است سیستم پیشرانه و موتورهای آن درداخل کپسول ترکیب شده، پس اگر مشکلی را در موشک تشخیص دهد،کپسول را دور خواهد کرد. سیستمهای ایمنی کپسول در گذشته،مثل کِشندههای تراکتور بودهاند، و دلیلی که نمیخواستیم این کار را بکنیم این که خود کشنده بایدقبل از ورود به کپسول از آن جدا شده باشد، ما میخواستیم، احتمال شکست رادر طراحی حذف کنیم.
ک ا: به نظرم، اسپیساکس استفاده مجدد از موشک را مثل یک کار عادی کرده است، معنیاش این که شما کاری کردهاید برای مثال،که هیچ برنامه فضایی دولتی، نتوانسته انجام دهد. این چطور امکان دارد؟
گ ش: به نظرم چند نکته وجود دارد -- در واقع، یک میلیون نکته -- که اسپیساکس را موفق کرده است. اول اینکه ما از یک نظر روی شانه غولها نشستهایم. درسته؟ باید به صنایع موشکیو پیشرفتهایش تا امروز توجه کنیم، و باید بهترین نظرها را انتخاب کنیم، آنها را اهرم کنیم. ما قبلا فناوری نداشتیم که مجبور باشیم در سفینههایمان قرار دهیم. پس مجبور نبودیم تا طراحیهایمانحول سیستمهای قبلیمان باشد که شاید ایمنترین نبودندیا مشخصا گران بودند، پس واقعا میتوانستیم اجازه دهیم فیزیک به تنهایی محرک طراحی این سیستمها باشد.
ک ا: برنامههای دیگری هم بودندکه از پایه آغاز شدند. آخرین جملهای که گفتی،اجازه دادی تا فیزیک طراحی را هدایت کند، مثال آن چیست؟
گ ش: صدها مثال وجود دارد، اما اساسا، ما باید طراحی سفینه را واقعا، از یک صفحه خالی شروع میکردیم، و باید تصمیماتی که میخواستیم را میگرفتیم. معماری مخزن سوخت --یک طراحی عمومی گنبدی است. اساسا مثل دو قوطی آبجو استکه پشت هم قرار گرفتهاند، یکی پر از اکسیژن مایع، و دیگری پر از سوخت RP، و باعث صرفهجویی در وزن شد. و اجازه داد تا بار بیشتری را با همان طراحی برداریم. یکی دیگر از اجزاء سفینهکه الان پرواز میکند اینکه ما حالا از اکسیژن مایع متراکمو RP متراکم استفاده میکنیم، که فوق سرد است، و اجازه میدهد تا سوخت بیشتریدر سفینه قرار دهید. در جای دیگری انجام شد، احتمالا نه در سطحی که ما انجام میدهیم، ولی محدودههای وسیله را افزایش زیادی داد، که مشخصا اطمینان را افزایش میدهد.
ک ا: گوین، فکر کنم تو ۱۰ سال پیشمدیرعامل اسپیساکس شدی، کار کردن اینقدر نزدیکبه ایلان ماسک چطور است؟
گ ش: عاشق کار برای ایلان هستم. در واقع ۱۶ سال است که این کار را میکنم. فکر نمیکنم که آنقدر احمق باشمکه ۱۶ سال کاری را بکنم که دوستش ندارم. او بامزه است و اساسا بدون اینکه چیزی بگوید باعث میشود تا بهترین کارت را انجام دهی. نیازی ندارد کلمهای بگوید. فقط میخواهی کارهای بزرگی انجام دهی.
ک ا: شاید بهترین آدمی باشی کهبه این سوال پاسخ دهی، که گیجم کرده است. و آن روشن کردن این واحد عجیب زمان است به نام «زمان ایلان». برای مثال، سال گذشته،از ایلان پرسیدم، میدانی، تسلا در سطح آمریکا کِی خودران میشود، و جواب داد دسامبر گذشته، که اگر از زمان ایلان استفاده کنیمسلما درست است. خوب نسبت تبدیل بین زمان ایلانو زمان واقعی چیست؟
(خنده)
گ ش: کریس من را در موقعیتخاصی میگذاری. از تو ممنونم. شکی نیست که ایلان در زمانبندیهایش خیلی افراطی است، اما صادقانه بگویم، این ما را به انجامکارهایی بهتر و سریعتر هدایت میکند. معتقدم تمام زمان و تمام پولهای دنیا منجر به بهترین راهکار نمیشود، و گذاشتن این فشار روی گروه تاسریعتر حرکت کند واقعا مهم است.
ک ا: حس میکنم که اینجا نقشکلیدی میانجیگری را بازی میکنی. منظورم اینکه، او این هدفهای دیوانهوار رامعین میکند که خیلی اثر دارد، اما، در دیگر موارد، ممکن استگروه را متلاشی کند یا انتظارات غیر ممکنی را بوجود آورد. به نظر میرسد که راهی پیدا کردهایتا بگویی، «بله، ایلان»، و بعد به شکلی که قابل قبول باشدآن را انجام دهید هم برای او وهم برای شرکتت،و کارمندانت.
گ ش: دو برداشت خیلی مهم از این موضوع وجود دارد. اول اینکه، وقتی ایلان چیزی میگوید،باید درنگ کنی و یکدفعه چیزی نگویی،«خوب غیر ممکن است»، یا، «امکان ندارد این کار را بکنیم.نمیدانم چطور.» بهتره چیزی نگی، و فکر کنی، و بعد راهی پیدا میکنی تا انجامش بدهی. و چیز دیگری که فهمیدم، که رضایت شغلیم را بسیار سخت کرده بود. همیشه حس کردم که شغل من این استکه این نظرات را بگیرم و به اهداف سازمان تبدیل کنم،قابل دستیابیشان کنم، و به شکلی شرکت را روی این شیب تندبچرخانم، و راحتش کنم. و هر بار متوجه شدم که حس میکردم انگار قبلا اینجا بودهام، ما میچرخیدیم،آدمها احساس راحتی میکردند، و ایلان همه چیز را به هم میریخت، و یکباره، ما دیگر راحت نبودیم و دوباره از آن شیب تند بالا میرفتیم. اما بعد یکبار متوجه شدم کهاین وظیفه اوست، و وظیفه من اینکه شرکت به راحتی نزدیک شود تا او بتواند دوباره فشار بیاوردو ما را روی شیب قرار بدهد، بعد دوباره شغلم را خیلی بیشتر دوست داشتم، بجای آنکه دائما خسته باشم.
ک ا: پس اگر آننسبت تبدیل را تخمین بزنم زمان ایلان به زمان واقعی حدود ۲x. خیلی فاصله دارم؟
گ ش: خیلی هم وحشتناک نیست،و تو گفتی من نگفتم.
(خنده)
ک ا: میدانید، اگر به جلو نگاه کنیم، یک انگیزه بزرگ اسپیساکس معتقد است تا،شایع شده که روی، شبکه عظیمی از واقعاهزاران ماهواره مدار پایین کار میکند تا بتواند اینترنت با عرض باند بالاو قیمت ارزان برای هر متر مربع از سیاره زمین فراهم کند. آیا میتوانی چیزی از این برایمان بگویی؟
گ ش: ما معمولا خیلی در مورداین پروژه خاص صحبت نمیکنیم، نه اینکه چیزی را مخفی میکنیم، اما احتمالا این یکی از چالش برانگیزترین پروژههایی است که ما برداشتهایماگر چالشیترین نباشد. تا کنون کسی در گذاشتن دسته های بزرگ ماهوارهبرای اینترنت پر سرعت که اساسا اینترنت ماهوارهای استموفق نبوده، و معتقدم که مشکل اینجا فیزیک نیست. فکر میکنم که میتوانیم راهکار مناسب فنی را پیدا کنیم، اما باید نتیجه تجاری از آن ایجاد شود، و هزینه آن برای شرکت بیشتر از ۱۰ میلیارد دلار برای پیاده سازی است. پس ما حرکتی رو به جلو داریم اما مسلما هنوز ادعای پیروزی نداریم.
ک ا: به نظرم، تاثیر آن مشخصا، اگر در دنیا اتفاق افتد، از ارتباطی در همه جا،خیلی انقلابی خواهد بود، احتمالا بیشتر خوب خواهد بود -- منظورم، تغییرات زیادی پیش میآید اگرهمه بتوانند با قیمتی مناسب متصل شوند.
گ ش: شکی نیست که دنیا راتغییر خواهد داد.
ک ا: چقدر نگرانی وجود دارد، برنامه ریزی آن چقدر مشکل است، آیا نگرانیها تنها دربارهزبالههای فضایی است؟ مردم خیلی نگران این هستند. این افزایش عظیمیدر تعداد ماهوارههای در مدار است. آیا نگرانی وجود دارد؟
گ ش: ماندههای فضاییباعث نگرانی هستند، شکی نیست -- نه بخاطر اینکه احتمالش زیاد است، اما عواقب آن اگر پیش بیایدخیلی مخرب است. اساسا ذراتی را به مدار پرتاب میکنی که میتوانند برای دهها سالیا بیشتر در آن مدار بمانند. پس در حقیقت، لازم است تا در هر ماموریتمرحله دوم موشک را پایین بیاوریم تا به لاشه یک موشک کهبدور زمین میگردد تبدیل نشود. پس واقعا باید بخوبی به آن نظارت کرد.
ک ا: با وجود موفقیت چشمگیر موشک فالکون هِوی، تمرکزتان روی آنبه عنوان برنامه توسعه آینده نیست. روی موشکی بسیار بزرگترشرطبندی کردهاید به نام BFR، که مخفف ...
گ ش: مخفف موشک بزرگ فالکون است.
ک ا: موشک بزرگ فالکون، درسته.
منطق تجاری اینکار چیست؟ وقتی اینهمه در آن فناوری خارقالعادهسرمایه گذاری کردهاید، و حالا یکباره میرویدبه چیزی خیلی بزرگتر. چرا؟
گ ش: در اصل ما درطول زمان یاد گرفتیم که کجااین سیستمهای پرتاب را توسعه دهیم. کاری که میخواهیم بکنیم اعلام محصولیجدید قبل از آنکه بتوانیم مشتریانمان را قانع کنیم که باید به سوی این محصول حرکت کنند نیست، پس حالا روی موشک بزرگ فالکون کار میکنیم، اما به پرتاب فالکونهای ۹ و فالکون هِوی ادامه خواهیم داد تا وقتی که BFR از دید عموم کاملا قبول شود. اما همین حالا روی آن کار میکنیم، ما اصلا فالکون ۹ و فالکون هِوی را برای کار روی BFR تعطیل نمیکنیم.
ک ا: منطق این است که BFR چیزیاست که برای بردن انسان به مریخ لازم است؟
گ ش: درست است.
ک ا: اما به نوعی، ایدههای تجاریدیگری هم برای این پیدا کردهاید.
گ ش: بله، BFR میتواند ماهوارههاییکه ما اکنون به مدار میبریم را به مدارهای متعددی ببرد. حتی اجازه میدهد تا کلاس جدیدیاز ماهوارهها به مدار بروند. اساسا، قطر کلاهک هشت متر است، پس میتوانید فکر کنید که چه تلسکوپ غول پیکری میتوانید داخل این کلاهک،در محل بار بگذارید، و چیزهایی واقعا بی نظیر ببینید و اکتشافات بزرگی در فضا انجام دهید. اما قابلیتهای باقیماندهدیگری هم وجود دارد که از BFR بدست میآید.
ک ا: قابلیت باقیمانده؟گ ش: این یک قابلیت باقی مانده است.
ک ا: اسمش را این گذاشتهای؟بگو ببینم این دیگر چیست؟ اوه یک لحظه صبر کن --
گ ش: این فالکون هِوی است. البته که قابل توجه است، چه موشک زیبایی، و آن آشیانه میتواند مجسمه آزادی رادر خود جای دهد، و میتوانید حسی از اندازهفالکون هِوی بدست آورید.
ک ا: و این واقعیت که ۲۷ موتور آنجاست. که بخشی از اصول طراحی بوده که شما، بجای اختراع موشکهای بزرگتر به هم وصلشان کردهاید.
گ ش: این دقیقاً همانتوانایی باقیمانده است. ما موتور مرلین را برایموشک فالکون ۱ توسعه دادهایم. میتوانستیم آن موتور را دور بیاندازیم و موتور کاملا جدیدی برای فالکون ۹ بسازیم. که احتمالا نام دیگری داشت، چون فالکون ۹ دارای نه موتور مرلین است، اما بجای صرف یک میلیارد دلاربرای موتوری جدید، ما نه تای آنها را کنار هم در زیر فالکون ۹ گذاشتیم. توانایی باقی مانده:سه فالکون ۹ را به هم بچسبان و چیزی که داری بزرگترین موشک عملیاتی است. و همینطور کار پر هزینهای بود. اما به نسبت شروع از اولراه خیلی کاراتری بود.
ک ا: و BFR چقدر بزرگتر از آن است، از نظر قدرت؟
گ ش: BFR حدودا، فکر کنمدو و نیم برابر این اندازه.
ک ا: درست، و این اجازه میدهد تا -- منظورم، هنوز واقعا این فیلمی که برایتوناینجا پخش میکنیم را باور نمیکنم. این واقعا یعنی چی؟
گ ش: الان این روی زمین است، اما این اساسا سفر فضایی برای زمینیها است. برای دیدن این توانایی باقی مانده نمیتوانم صبر کنم. در اصل، کاری که میخواهیم انجام دهیماین است که BFR را مثل هواپیما پرواز دهیم و سفرهای نقطه به نقطه روی زمین انجام دهیم، پس میشود از نیویورک یا ونکوور بلند شوی و نصف جهان را پرواز کنی. تقریبا نیم ساعت یا چهل دقیقهدر BFR خواهی بود، و طولانیترین قسمت --بله، عالی است.
(تشویق)
طولانیترین قسمت پرواز در واقعرفت و برگشت با قایق است.
(خنده)
ک ا: منظورم، گوین، ببین،این عالی است، دیوانگی است، درسته؟ این واقعا اتفاق نمیافتد.
گ ش: اوه نه،قطعا انجام میشود. قطعا انجام میشود.
ک ا: چطور؟
(تشویق)
قبل از هر چیز، کشورها بایدورود این موشک را قبول کنند --
(خنده)
گ ش: کریس، میتوانی تصور کنیکه ما بخواهیم یک دولت فدرال، پایگاههای نیروی هوایی را برای پذیرشاین ورودیها قانع کنیم؟ چون این کاری است که الان میکنیم،مرتبا درسته؟ ما مرحله اول موشک را برمیگردانیم، و آنها را در زمین فدرالدر پایگاه نیروی هوایی فرود میآوریم. پس فکر کنم انجامش، نمیدانم، ۱۰ کیلومتر بیرون شهر، شاید تنهاپنج کیلومتر خارج از شهر.
ک ا: چه تعدادی مسافر میتواننداین ثروت را پرداخت کنند تا به فضا پرواز کنند؟
گ ش: اولین BFR قرار استحدود صد مسافر داشته باشد. و بگذارید کمی درباره تجارت آن صحبت کنیم. همه فکر میکنند موشکها خیلی گرانند، و به اندازه زیادی هستند، و ما چطور میتوانیمبا بلیط هواپیما رقابت کنیم؟ اما اگر دربارهاش فکر کنید،اگر بتوانم این سفر را در نیم تا یک ساعت انجام دهیم، میتوانم دهها پرواز در روزانجام دهم، درسته؟ در صورتی که، یک هواپیمای دور بردمیتواند تنها روزی یک پرواز انجام دهد. پس حتی اگر موشک من کمی گرانتر باشد و سوختش هم کمی گرانتر، میتوانم حداقل ۱۰ برابرآنچه در روز میکنند انجام دهم. و درآمدی که لازم دارم رااز سیستم دریافت کنم.
ک ا: واقعا معتقدی که زمانی در آینده اجرا خواهد شد؟
گ ش: ظرف ده سال مطمئنا.
ک ا: این زمانبندیگوین است یا ایلان؟
گ ش: زمان گوین است. مطمئنا ایلانمیخواهد که سریعتر انجام دهیم.
(خنده)
ک ا: قبول، این واقعا عالی است.
(خنده)
گ ش: من شخصا به این علاقهمندم،چون خیلی سفر میکنم و سفر را دوست ندارم، و دوست دارم تا مشتریانم را در ریاض ببینم، صبح بروم و برای شام درست کردن خانه باشم.
ک ا: پس میخواهید آزمایشش کنید. پس در مدت ۱۰ سال،قیمت یک بلیط اکونومی، شاید چند هزار دلار برای پروازنیویورک به شانگهای برای هر نفر.
گ ش: بله، فکر کنم چیزی بین قیمتاکونومی و بیزینس باشد، اما برای یک ساعت.
ک ا: بله، بسیار خوب،این قطعا موضوع مهمی است.
(خنده)
و کاربرد دیگری کهبرای BFR در حال توسعه است رفتن کمی بیشتر از شانگهای است. در این مورد صحبت کنیم. شماها در واقع جزئیات بیشتری راایجاد کردهاید، مثل، تصویر اینکه انسانها چگونه به مریخپرواز میکنند، و اینکه چه شکلی است.
گ ش: درسته، ما یک فیلم داریم،این فیلم کوتاه شده از آنهایی است که قبلا نشان دادهایم،چند جزء جدید هم دارد. اما اساسا، از سکو بلند میشوی، یک بوستر داری و یک BFS،سفینه فضایی بزرگ فالکون. از جای خودش بلند می شود. و بوستر سفینه فضایی را در مدار رها میکند، مدار سطح پایین، و بعد بر میگردد، همانطور کهما بوسترها را الان بر میگردانیم. به نظر عالی میرسه،ولی ما روی جزئیات کار میکنیم، و میبینی که این اجزاء را ساختهایم. پس بوستر برمیگردد. اینجا موضوع جدید این است که میخواهیم روی همان سکوییبنشینیم که از آن بلند شدیم. الان ما روی سکوی جدایی فرود میآییم،یا روی یک قایق فرود میآییم. اتصالی تند و سریع، یک کشتی باربری پر از سوخت، یا مخزن سوخت را در نظر بگیر، بگذارش روی بوستر و بفرستش به مدار، یک مانور اتصال انجام بده،سفینه فضایی را سوختگیری کن، و به سمت مقصدت راه بیفت، و این یکی مریخ است.
ک ا: پس حدود،صد نفر با هم به سمت مریخ میروند، چقدر طول میکشد، شش ماه؟ دو ماه؟
گ ش: بستگی به بزرگی موشک دارد. به نظر این نمونه اولیه،که ما همچنان بدنبال ساخت BFR های حتی بزرگتر هستیم، فکر کنم سفری سه ماهه است. الان متوسط شش تا هشت ماه است، ما میخواهیم این کار راسریعتر انجام دهیم.
ک ا: فکر میکنی که اسپیساکس کیاولین انسان را روی مریخ فرود میآورد؟
گ ش: این زمانبندی کاملا مشابهی با پرواز نقطه به نقطه دارد. همان قابلیت است. حدود یک دهه طول خواهد کشید --نه این دهه.
ک ا: زمان واقعی، دوبارهدر مدت یک دهه. خوب این هم بسیار شگفت آور است.
(خنده)
چرا سخته؟ جدا، چرا؟ منظورم، شرکتی داریکه این ماموریت رسمی آن است. آیا کسی واقعا به این ماموریت آورده شده، منظورم این است که،آدمهای زیادی دور و بر هستند فکر میکنی که کی، بیا دیگه،فرض کن اینهمه استعداد داری، اینهمه توانایی در فناوری، این همه موضوع روی زمینکه نیاز به توجه اضطراری دارند. چرا باید با این مسافرت به سیاره دیگری فرار کنی؟
(تشویق)
گ ش: خوشحالم این را پرسیدی، اما فکر کنم که باید ذهنمان را کمی گسترده کنیم. کارهای زیادی برای انجام روی زمین هست، که شرکتهای زیادی هم روی آنها کار میکنند. به نظرم ما روی یکی از مهمترین موضوعاتیکه ممکن است کار میکنیم، و آن پیدا کردن محل دیگری استتا انسانیت بتواند زندگی و رشد کند. اگر اتفاقی برای زمین بیفتد، باید انسانها جای دیگری زندگی کنند.
(تشویق)
این کاهش خطر بنیادی برای نوع انسان است. و این موضوع بهتر کردن سیاره ما و بیشترمواظبت کردن از آن را کم اهمیتتر نمیکند، اما معتقدم بایدچند مسیر برای بقا داشته باشی، و این یکی از آنها است. و بگذارید تا درباره چیزهایمایوس کننده حرف نزنیم، مثلا، به مریخ میرویم تا مطمئن شویمهمه زمینیها نمیمیرند. واقعا، خیلی وحشتناک است،دلیل بدی برای انجام این کار است. اساسا، جای دیگری برای اکتشاف است، و این چیزی است که انسانها را با سایر حیوانات متفاوت میکند، این حس اکتشاف و حس اعجاب و یاد گرفتن چیزهای جدید است و هچنین باید بگویم، این اولین قدم ما برای رفتن به منظومه خورشیدی دیگری است و بطور بالقوه به سایر کهکشانها، و به نظرم این تنها زمانی است که تصورم از ایلان جلو زده است، چون دوست دارم آدمهای دیگر را در منظومههای دیگر ببینم. مریخ خوبه، اما یک سیاره موقتی است. برای مسکونی کردنشباید کارهایی انجام بشود.
(خنده)
میخواهم آدمهایی را پیدا کنم،یا هرچه که اسم خودشان را میگذارند، در منظومهای دیگر.
ک ا: رویای بزرگی است.
گوین شاتول، از تو متشکرم. یکی از شگفت انگیزترین شغلها رادر این سیاره داری.
گ ش: خیلی از تو متشکرم.متشکرم کریس.