جاناتان فولی: یک واقعیت دلخراش دیگر

متن سخنرانی :
من امشب می‌خواهم گقتگویی درباره‌ی موضوع شگفت آور جهانی داشته باشم که محل تلاقی استفاده از زمین ، غذا و محیط زیست است، چیزی که ما همگی با آن ارتباط برقرار می کنیم، و چیزی که من واقعیت ناراحت کننده دیگری می نامم.
اما اول، می خواهم شما را به سفر کوتاهی ببرم. اول سیاره مون رو از فضا و در شب ببینیم. این تصویر سیاره ما از فضاست در شب، اگر شما سوار یک ماهواره شوید و سفر کنین دور تا دور زمین. چیزی که اول از همه توجهتون رو جلب می کنه، البته، حضور غالب انسان روی سیاره است. ما شهرها را می بینیم، میادین نفتی را می بینیم، حتی کشتی های ماهیگیری قابل تشخیص در دریا نشون می دن سلطه ما را بر این کره خاکی، و عموماً استفاده ما از انرژی است که اینجا در شب دیده می شود. بگذارید برگردیم و یه کم عمیق تر و در طول روز نگاه کنیم. چیزی که در روشنایی روز می‌بینیم منظر و چشم اندازهای اطراف ماست.
این بخشی از حوزه رودخانه آمازون به نام راندونیا است، واقع در جنوب مرکزی آمازون برزیل. اگر با دقت به گوشه بالا سمت راست نگاه کنین، یه خط نازک سفید رو می بینین، که جاده ایی است که در دهه ۷۰ میلادی ساخته شده است. اگر در سال ۲۰۰۱ به همین محل برگردین، می بینین که این جاده ها منتج شدن به جاده های بیشتر و راههای بیشتر متصل به آنها، که در انتها یه منطقه روشن در این جنگلهای بارانی دیده می شه جایی که تعدادی گاو در آن قرار دارند. این گاوها پروار می شن و ما گوشتشون رو می خوریم. این گاوها در اصل در آمریکای جنوبی خورده می شوند، در برزیل و آرژانتین. اونها به این بالا (آمریکای شمالی) آورده نمی شن. این الگوی استخوان ماهی شکل تخریب جنگل ها در نواحی استوایی زیاد دیده می شود، به خصوص در این منطقه از دنیا.
اگر در این تور جهانی مون، کمی بیشتر به جنوب برویم، می تونیم به لبه بولیویایی آمازون برویم، باز هم در سال ۱۹۷۵، که اگر با دقت نگاه کنین، یه خط نازک سفید شبیه یه درز باریک وجود دارد، و یه کشاورز تنها در میان این جنگلهای کهن. حالا با یه چند سالی فاصله، به همین جا در سال ۲۰۰۳ برمی گردیم، و می بینین که منظره در حقیقت بیشتر شبیه مزارع کشت و کار واقع در لوای آمریکاست تا شبیه یه جنگل بارانی. در حقیقت چیزی که اینجا می بینین مزارع کشت دانه سویاست. این دانه های سویا به اروپا و چین ارسال می شن برای تغذیه حیوانات، به ویژه بعد از وحشت از جنون گاوی در حدود یک دهه پیش، که دیگر علاقه نداریم حیوانات را با پروتئین حیوانی تغذیه کنیم چونکه می توانند عامل انتقال بیماری شوند. به جای آن، می خواهیم بیشتر از پروتئین گیاهی برای تغذیه حیوانات استفاده کنیم. در نتیجه مزارع دانه های سویا واقعاً در حال انفجار هستند، و نشان می دهند که چگونه جهانی شدن و روندهای اخیر در حقیقت مسئول ارتباط های به جنگل های بارانی و آمازون هستند -- حقیقتاً دنیای کنونی ما عجیب و به هم تنیده است.
به همین ترتیب، بارها و بارها، می بینیم در این تور کوتاهمون در دنیا که منظره پشت منظره پشت منظره در حال پاکسازی و تبدیل به نواحی کشت غذا و محصولات دیگر است.
یکی از سوالاتی که می پرسیم این است که چه بخشی از دنیا برای کشت غذا استفاده می شود و اون دقیقاً کجاست و چگونه می تونیم اون رو در آینده تغییر دهیم و آن به چه معناست؟ خب، گروه ما به این مسئله در مقیاس جهانی نگاه می کند و از داده های ماهواره ایی و زمینی مربوط به کشاورزی در مقیاس جهانی نگاه می کند. و این چیز شگفت انگیزی است که پیدا کرده ایم. این نقشه حضور صنعت کشاورزی را بر روی کره زمین نشان می دهد. نواحی سبز رنگ مناطقی هستند که ما برای پرورش محصولاتی نظیر گندم، دانه سویا، ذرت، برنج، یا هر چیز دیگری استفاده می کنیم. این نواحی مساحتی حدود ۱۶ میلیون کیلومتر مربع از زمین را اشغال می کنند. اگر همه این نواحی پراکنده را کنار هم قرار دهید، اندازه ایی برابر با آمریکای جنوبی پیدا می کند. نواحی قهوه ایی رنگ بعدی چراگاه ها و مراتع، جایی که حیوانات ما در آن زندگی می کنند، می باشند. این نواحی حدود ۳۰ میلیون کیلومتر مربع یا تقریباً هم مساحت با قاره آفریقا می باشند، مساحت بسیار گسترده و البته با بهترین کیفیت که می بینید. و باقیمانده مانند وسط صحرای بزرگ آفریقا یا سیبری یا اعماق جنگل های بارانی است. ما در حال استفاده از از زمینی به مساحت کل زمین هستیم. اگر به دقت نگاه کنیم می بینیم که حدود ۴۰ درصد سطح خشکی زمین به کشاورزی اختصاص داده شده است و این حدود ۶۰ برابر بزرگتر از کل مساحتی است که ما درباره آن شکایت می کنیم٬ حومه های شهرها و شهرهای بزرگ که اکثر ما در آن زندگی می کنیم. امروزه نیمی از جمعیت بشر در شهرها زندگی می کند، اما مساحتی با بزرگی ۶۰ برابر برای پرورش غذا استفاده می شود. خب این نتیجه شگفت آوری است و ما حقیقتاً شوکه شدیم وقتی به آن نگاه کردیم.
پس ما حجم بسیار بزرگی از زمین را برای کشاورزی استفاده می کنیم اما همچنین ما مقدار بسیار زیادی آب هم مصرف می کنیم. این عکسی از آریزونا است و اگر نگاهی بندازین و بپرسین "آنها اینجا چه می پرورند؟" معلوم می شود در اعماق این صحراها آنها کاهو کشت می کنند و آب را از بالا بر روی آنها اسپری می کنند. حالا نکته جالب این است که این کاهوها احتمالاً در قفسه های سوپرمارکتهای شهرهای دوقلو فروخته می شوند. اما نکته جالب تر این است که آب باید منتقل بشه از یه محلی دورتر و در اصل از رودخانه کلرادو در آمریکای شمالی به اینجا آورده می شود. حالا، کلرادو در یک روز معمولی در دهه ۱۹۵۰ میلادی یه روزی که نه سیلی آمده و نه خشکسالی شده است در یه روز کاملاً معمولی، این شکلی است. اما اگر در زمان حال و در یک شرایط کاملاً معمولی به همون مکان برگردین، چیزی که باقیمانده این است. تفاوت اصلی آبیاری کویر برای غذا یا کلاسهای گلف در سکاتزدیل است، هر کدوم که شما ترجیح می دین. خب، این حجم بسیار زیادی آب است، و دوباره، ما آب را استخراج می کنیم و استفاده می کنیم برای پرورش غذا، و امروز، اگر به مناطق پایینی تر کلرادو بروید، می بینین که کاملاً خشک شده است و دیگر به اقیانوس نمی ریزد. ما در اصل یک رودخانه کامل در آمریکای شمالی را مصرف کردیم برای آبیاری.
البته این بدترین مثال در دنیا نیست. احتمالاً دریای اورال بدترین نمونه است. احتمالاً خیلی از شما از کلاسهای جغرافی این رو به یاد می آرین. این در شوروی سابق بین قزاقستان و ازبکستان است. یکی از بزرگترین دریاهای محصور در خشکی در دنیا. اما مسئله متناقض اینجا این است که به نظر می آد این دریا با صحرا محصور شده است. چرا این دریا اینجاست؟ دلیل اصلی این است که در سمت راست شما دو رودخانه کوچک می بینید که سرازیر می شوند از میان ماسه ها و حوزه رودخانه را آبیاری می کند. این رودخانه ها برفهای ذوب شده از کوه ها را از مناطق شرقی، جایی که برفها ذوب می شوند، منتقل می کند به پایین رودخانه از میان صحراها و دریای عظیم اورال را شکل می دهد. اما در دهه ۱۹۵۰ شوروی تصمیم گرفت اون آب را منحرف کند برای آبیاری صحرا و پرورش پنبه، باور کنین یا نه، در قزاقستان، برای فروش پنبه در بازارهای جهانی و آوردن ارزهای خارجی به اتحاد جماهیر شوروی. آنها واقعاً محتاج پول بودند. خب، می تونین تصور کنین چه اتفاقی می افتد. چه اتفاقی می افتد اگر قطع کنین جریان آب به دریای اورال را؟ این عکسها در سال ۱۹۷۳، ۱۹۸۶، ۱۹۹۹، ۲۰۰۴، و حدود ۱۱ ماه قبل. این تقریباً غیر قابل باور است. خیلی از ماها در اینجا در میدوست زندگی می کنیم. فکر کنین که این دریاچه سوپریر است. تصور کنین که آن دریاچه هورون بود. این یک تغییر شگفت آور است.
این تغییر محدود به آب و محل خط ساحلی نیست، بلکه یک تغییر بنیادی در محیط زیست این منطقه است. خب بیاین اینجوری شروع کنیم. اتحاد جماهیر شوروی حقیقتاً یک کلاب سیرا نداشت. (کلاب سیرا در سن فرانسیسکوی آمریکا در سال ۱۸۹۲ به عنوان یک نهاد نظاره گر و محافظت کننده طبیعت تأسیس شد.) بذارین اینجوری بگم. چیزی که در کف دریای اورال پیدا می کنین اصلاً جذاب نیست. حجم زیادی زباله های سمی وجود دارد؛ خیلی از چیزهایی که آنجا انبار شده بود الان در هوای باز قرار دارد. یکی از جزیره های کوچکی که دور بود و در دسترس نبود یک مرکز آزمایش سلاحهای بیولوژیک شوروی بود. امروز می تونین تا آنجا قدم بزنین. الگوهای آب و هوایی نیز تغییر کرده اند. از ۲۰ گونه ماهی منحصر به فردی که تنها در دریای اورال یافت می شد، ۱۹ نوع از سطح زمین پاک شده است. این سند یک فاجعه زیست محیطی بزرگ است.
اما بیاین درمورد خونه خودمون صحبت کنیم. این عکسی است که چند سال پیش ال گور به من داد، عکسی که زمانیکه در اتحاد جماهیر شوروی بوده گرفته است در سالهای دور، که ناوگان ماهیگیری را در دریای اورال نشان می دهد. کانالی را که در حال کندن بودن می بینین؟ آنها سخت در تلاش بودند تا شناور کنند قایقها رو در حجم باقیمانده آب اما در نهایت باید تسلیم می شدند زیرا لنگرگاه ها و پهلوگاه ها نمی تونستن هم پای خطوط ساحلی عقب نشینی کنن. در مورد شما نمی دونم اما من می ترسم از اینکه باستان شناسهای آینده راجع به این موضوع کنکاش کنن و درباره زمان ما در تاریخ بنویسنن و فکر کنن "شماها چی فکر می کردین؟" خب، این آینده ایی است که ما باید چشم انتظارش باشیم.
ما تا همین الان ۵۰ درصد آب پایدار و تازه زمین را مصرف کرده ایم و کشاورزی به تنهایی ۷۰ درصد آن را تشکیل می دهد. پس ما آب بسیار زیاد و زمین بسیار زیادی را صرف کشاورزی می کنیم. ما همچنین اتمسفر زیادی را هم برای کشاورزی مصرف می کنیم. معمولاً وقتی ما به اتمسفر فکر می کنیم، به تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ایی می اندیشیم، و اکثراً به مصرف انرژی فکر می کنیم، اما نشان داده شده که کشاورزی یکی از بزرگترین منابع تشعشع گازهای گلخانه ایی هم هست. اگر به گاز دی اکسید کربن ناشی از جنگل های بارانی استوایی در حال سوخت، یا گاز متان ناشی از گاوها و برنج، یا اکسیدهای نیترات آزاد شده از کودهای انبوه بنگرین معلوم می شه که کشاورزی مسئول ۳۰ درصد گازهای گلخانه ایی است که به اتمسفر وارد می شود و ناشی از فعالیتهای آدمیان است. این بیش از کل حمل و نقل ماست. این بیش از همه الکتریسیته ماست. در حقیقت، این بیش از مجموع سایر ساخت و تولید ماست. این به تنهایی بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ایی از میان فعالیتهای انسان در دنیا است. و هنوز ما خیلی راجع به این موضوع صحبت نمی کنیم.
ما امروزه این حضور باورنکردنی کشاورزی غالب در سیاره ما را داریم، که ۴۰ درصد سطح خشکی های ما، ۷۰ درصد آبی که مصرف می کنیم، و ۳۰ درصد گازهای گلخانه ایی آزاد شده است. ما دوبرابر کردیم جریان نیتروژن و فسفر در اقصی نقاط دنیا را تنها با استفاده از کودها، که منجر به مشکلات عدیده ایی در کیفیت آب رودخانه ها، دریاچه ها و حتی اقیانوسها شده است و خود به تنهایی مهمترین عامل از بین رفتن تنوع زیستی است. پس بی شک، کشاورزی به تنهایی قدرتمندترین نیروی افسارگیخته بر روی زمین از انتهای عصر یخی تا کنون است. بدون هیچ سوالی. و اصلی ترین رقیب آن در اهمیت تغییرات آب و هوایی است. و اینها هردو هم زمان رخ می دهند.
اما مسئله مهم که باید به خاطر سپرد این است که همه چیز بد نیست. کشاورزی چیز بدی نیست. در حقیقت ما کاملاً وابسته به آن هستیم. این انتخابی نیست. لوکس نیست. درحقیقت نیاز مطلق است. ما باید غذا تأمین کنیم، بله، فیبر و حتی سوختهای بیولوژیک را برای چیزی نزدیک هفت میلیارد آدم در دنیای کنونی، و قاعدتاً این نیاز به محصولات کشاورزی در آینده افزایش پیدا می کند. از بین نمی رود. بلکه مدام بیشتر و بیشتر می شود، عمدتاً به خاطر افزایش جمعیت. ما الان هفت میلیارد آدم هستیم و حداقل به نه میلیارد خواهیم رسید، احتمالاً نه میلیارد و نیم قبل از اینکه از بین برویم. و مهمتر از آن، تغییر عادتهای غذایی است. هم زمان با افزایش جمعیت، دنیا متمول تر می شود، ما شاهد افزایش مصرف گوشت هستیم که منابع خیلی بیشتری در مقایسه با یک رژیم غذایی گیاهی مصرف می کند. پس آدمهای بیشتری، غذای زیادتر و حجیم تری می خورند، و البته هم زمان با داشتن یک بحران انرژی، جایی که ما باید نفت را با سایر منایع انرژی جایگزین کنیم، در نهایت به جایی خواهیم رسید که از بعضی از انواع سوختهای طبیعی و منابع انرژی طبیعی استفاده کنیم. خب همه اینها رو کنار هم باید قرار دهیم. بسیار بعید به نظر می رسد که بتونیم تا آخر این قرن دوام بیاوریم بدون حداقل دوبرابر کردن تولیدات کشاورزی جهان .
خب، ما چگونه می خواهیم این کار را بکنیم؟ چگونه می خواهیم در اقصی نقاط دنیا تولید کشاورزی را دو برابر کنیم؟
البته می تونیم سعی کنیم در زمینهای وسیع تری کشاورزی کنیم. بر اساس تحلیلی که ما انجام دادیم، در شرایطی که سمت چپ نشان دهنده فضایی است که امروزه محصولات در آن کشت می شوند، سمت راست نمایانگر فضایی است که با توجه به خاک و شرایط آب و هوایی محصول می تواند رشد کند البته با فرض اینکه تغییر شرایط آب و هوایی تغییر شدیدی در وضعیت موجود ایجاد نکند که البته این فرض خیلی خوبی نیست. ما می تونیم در زمین های بیشتری کشت کنیم اما مسئله این است که زمینهای باقیمانده در نواحی حساس قرار دارند. آنها تنوع زیستی بسیار زیادی دارند، دارای کربن فراوانند، چیزهایی که ما می خواهیم محافظت کنیم. پس در شرایطی که می تونیم با گسترده تر کردن زمینهای کشاورزی غذای بیشتری تولید کنیم، بهتر است این کار رانکنیم، زیرا از نظر زیست محیطی کار بسیار بسیار خطرناکی است.
به جای آن، ما احتمالاً ترجیح می دهیم رد پای کشاورزی راثابت نگه داریم و تنها در زمینهای مساعدتر کشت کنیم. این کاری است که ما سعی در انجام آن داریم تا مکانهایی در دنیا را که می شود در آنها بازده محصول را افزایش داد مشخص کنیم بدون آسیب زدن به محیط زیست. در این عکس، مناطق سبز رنگ زمینهای ذرتی را نشان می دهد، البته ذرت فقط یک مثال است، که هم اکنون دارای بازده بسیار زیادی هستند، احتمالاً حداکثر چیزی که امروزه با این خاک و آب و هوا در زمین مقدور است، اما مناطق قهوه ایی و زرد جاهایی هستند که ما تنها بازده ۲۰ یا ۳۰ درصد در مقایسه با آنچه که باید باشد داریم. موارد مشابه زیادی در آفریقا و حتی آمریکای لاتین دیده می شود، اما جالب است بدانید که اروپای شرقی، جایی که سابقاً اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق قرار داشتند، هنوز از نظر کشاورزی بسیار آشفته است. این کشت و کار مواد غذایی و آب نیاز دارد. ممکنه با استفاده از روشهای قدیمی یا ارگانیک یا یک ترکیبی از هر دو صورت گیرد. گیاهان آب و مواد غذایی نیاز دارند. اما ما قادر به انجام این کار هستیم و فرصتهایی برای انجام آن وجود دارد.
اما این کار باید با توجه به حساسیت تضمین امنیت غذایی در آینده و امنیت محیط زیستی در آینده صورت گیرد. ما باید سبک و سنگین کنیم راههای برقراری تعادل بین پرورش غذا و داشتن یک محیط زیست سالم تر را.
هم اکنون، این کار به صورت همه یا هیچ صورت می گیرد. در زمینه می تونیم غذا کشت کنیم -- این یک مزرعه کشت دانه سویا است -- و در این نمودار گلی شکل می بینیم که ما حجم زیادی غذا تولید می کنیم، اما به قدر کافی آب تمیز نداریم، ما کربن زیادی ذخیره نمی کنیم، ما تنوع زیستی زیادی نداریم. در جلوی تصویر، این چمن زارها وجود دارند که از نظر محیط زیستی فوق العاده هستند اما شما نمی تونین چیزی بخورین. چه چیزی آنجا برای خوردن وجود دارد؟ ما باید کشف کنیم که چگونه می توان هردو را کنار هم در یک نوع جدیدی از کشاورزی در کنار هم قرار دهیم.
حالا که من راجع به این موضوع صحبت می کنم، مردم عموماً می گویند "آیا همان جای خالی جواب سوال نیست؟" -- غذای ارگانیک، غذای محلی، غذاهای دستکاری شده ژنتیکی، یارانه های تجاری جدید، صورتحسابهای جدید مزارع -- البته ما تعداد زیادی ایده های خوب در اینجا داریم، اما هنوز هیچ کدام از اینها یک گلوله نقره ایی نیست. در حقیقت، من فکر می کنم آنها بیشتر شبیه ساچمه های نقره ایی هستند. من واقعاً ساچمه های نقره ایی را دوست دارم. آنها را کنار هم قرار می دهید و چیز بسیار قدرتمندی بدست می آورید، اما ما باید آنها کنار هم بگذاریم.
خب کاری که من فکر می کنم لازم است بکنیم ابداع یک روش جدید کشاورزی است که بهترین ایده های کشاورزی تجاری و انقلاب سبز را با بهترین ایده های کشاورزی ارگانیک و غذای محلی و بهترین ایده های حفظ محیط زیست مخلوط کند، تا مانع نبرد آنها با با همدیگر شویم و آنها را وادار به همکاری با یکدیگر در جهت خلق نوع جدیدی از کشاورزی کنیم، چیزی که من "فرهنگ زمینی" (در مقابل agriculture "فرهنگ کشاورزی")، یا کشت برای کل یک سیاره می نامم.
با توجه به دشواری این گفتگو و تلاش سخت ما برای جلب توجه افراد به این نکات برای کاهش این تناقضات، و برای افزایش همکاری ها. می خواهم به شما ویدئوی کوتاهی نشان بدهم که نمایانگر تلاش حال حاضر ما برای کنار هم قرار دادن این جهات مختلف در یک مکالمه واحد است. پس بگذارین آن را به شما نشان بدهم. (موسیقی) ("انستیتوی محیط زیست، دانشگاه مینوستا: انگیخته برای کشف") (موسیقی) ("جمعیت دنیا در حال افزایش است با اضافه شدن ۷۵ میلیون نفر در هر سال. تقریباً هم اندازه جمعیت آلمان. امروزه ما نزدیک ۷ میلیارد نفر هستیم. با این سرعت، تا سال ۲۰۴۰ به ۹ میلیارد نفر می رسیم. و ما همگی غذا نیاز داریم. اما چگونه؟ چگونه غذای یک دنیای در حال رشد را بدون تخریب سیاره مان تأمین کنیم؟ ما می دانیم که تغییرات آب و هوایی مشکل بزرگی است. اما آن تنها مشکل نیست. ما باید با "حقیقت آزاردهنده دیگری" هم مواجه شویم. یک بحران جهانی در کشاورزی. رشد جمعیت + مصرف گوشت + مصرف لبنیات + قیمتهای انرژی + تولید انرژی زیستی = تنش بر سر منابع طبیعی بیش از ۴۰٪ خشکی زمین برای استفاده در کشاورزی پاکسازی شده است. زمینهای زیر کشت دنیا بالغ بر ۱۶ میلیون کیلومتر مربع می شوند. آن تقریباً برابر با اندازه آمریکای جنوبی برابر است. چراگاههای دنیا بیش از ۳۰ میلیون کیلومتر مربع را پوشش می دهند. آن برابر اندازه آفریقا است. کشاورزی ۶۰ برابر مجموع زمینهای شهری و حاشیه شهر را اشغال می کند. آبیاری اصلی ترین استفاده از آب روی سیاره ماست. ما سالیانه ۲۸۰۰ کیلومتر مربع آب برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده می کنیم. این حجم آب برای پرکردن روزانه ۷,۳۰۵ تا ساختمان امپایر استیت (یکی از نمادهای معروف شهر نیویورک) کافی است. امروزه جریان آب خیلی از رودخانه های بزرگ کاهش یافته است. بعضی به کل خشک شده اند. نگاهی به دریای اورال بندازید که تبدیل به کویر شده است. یا رودخانه کلرادو که دیگر به اقیانوس نمی ریزد. کودهای مصرفی فسفر و نیتروژن موجود در طبیعت را بیش از دو برابر کرده اند. وعوارض آن چیست؟ آلودگی آبی گسترده و عقب نشینی انبوه دریاچه ها و رودخانه ها. شگفت آور است اما کشاورزی بزرگترین عامل تغییرات آب و هوایی است. کشاورزی ۳۰٪ گازهای گلخانه ایی را منتشر می کند. این مقدار بیش از گازهای ناشی از تمام صنایع و تولید الکتریسیته است، یا بیش از مجموع اثر همه هواپیماها، قطارها و خودروهای دنیا. بیشترین صدور گازهای گلخانه ایی کشاورزی ناشی از از بین رفتن جنگلهای استوایی، متان آزاد شده از حیوانات و مزارع برنج، و اکسید نیترات ناشی از استفاده بی رویه از کودهاست. هیچ کاری بیش از کشاورزی دنیا را تغییر نمی دهد. و هیچ کاری اهمیت کلیدی کشاورزی را در نجات نوع بشر ندارد. و پیچیدگی موضوع این است، وقتی جمعیت میلیاردی دنیا رو به افزایش است، ما باید تولید غذا را دو یا حتی سه برابر کنیم. پس چه بلایی سر ما خواهد آمد؟ ما محتاج یک گفتگوی بزرگتر و بین المللی هستیم. ما باید برروی راه حلهای واقعی سرمایه گذاری کنیم: مشوقهایی برای کشاورزان، کشاورزی دقیق، انواع جدید بذر محصول، آبیاری قطره ایی، بازیافت آبهای آلوده، روشهای بهتر کشت و ذرع، الگوهای تغذیه هوشمندانه تر. همه باید درگیر این موضوع شوند. مدافعین کشاورزی صنعتی، محافظین محیط زیست، و کشاورزی ارگانیک ... همگی باید با هم کار کنند. هیچ راه حل یگانه ایی وجود ندارد. ما نیازمند همکاری، تخیل، عزم جدی هستیم زیرا شکست یک گزینه نیست. ما چگونه دنیا را تغذیه کنیم بدون تخریب آن؟ بله، ما امروز در حال مواجهه با یکی از بزرگترین چالشهای دنیا در طول تاریخ بشریت هستیم: نیاز تغذیه نه میلیارد نفر آدم و انجام آن به شکلی پایدار، عادلانه و موجه، و هم زمان حفاظت از سیاره ما برای این نسل و نسلهای آینده. این یکی از سخت ترین کارهایی است که ما تاکنون در تاریخ بشریت انجام داده ایم، و ما حتماً باید آن را به نحو درستی انجام دهیم، باید آن را در تلاش اول و تنها در تلاش اول درست انجام دهیم. با سپاس فراوان. (تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *