دانیال پالی: تغییر خط مبنا در اقیانوس
متن سخنرانی :
من قصد دارم در مورد یک ایده خیلی کوچک صحبت کنم. من قصد دارم در مورد یک ایده خیلی کوچک صحبت کنم. که در مورد تغییر خط مبنا است. و از آنجایی که این ایده را می توان در یک دقیقه توضیح داد، من اول به شما سه داستان میگم که وقت پر بشه. من اول به شما سه داستان میگم که وقت پر بشه. و اولین داستان در مورد چارلز داروینه، که یکی از قهرمانان من است. و اولین داستان در مورد چارلز داروینه، که یکی از قهرمانان من است. همانطور که شما می دانید، او درسال ۱۸۳۵ اینجا بود. و شما فکر می کردید که او دنبال سهره ها اومده بود، اما اینطور نبود. و شما فکر می کردید که او دنبال سهره ها اومده بود، اما اینطور نبود. او در واقع ماهی جمع آوری میکرد. و او یکی از آنها را به عنوان "بسیار معمولی" توصیف کرد. و او یکی از آنها را به عنوان "بسیار معمولی" توصیف کرد. اون ماهی هامور باله بادبانی بود. درصد ماهیگیری آن ماهی تا سالهای ۸۰ بالا بود. درصد ماهیگیری آن ماهی تا سالهای ۸۰ بالا بود. در حال حاضراین ماهی است در لیست قرمز اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست «آییوسیان» است. حالا ما آین داستان را بارها در گالاپاگوس و جاهای دیگر شنیده ایم و هیچ مورد خاصی در آن وجود ندارد. حالا ما آین داستان را بارها در گالاپاگوس و جاهای دیگر شنیده ایم و هیچ مورد خاصی در آن وجود ندارد. حالا ما آین داستان را بارها در گالاپاگوس و جاهای دیگر شنیده ایم و هیچ مورد خاصی در آن وجود ندارد. حالا ما آین داستان را بارها در گالاپاگوس و جاهای دیگر شنیده ایم و هیچ مورد خاصی در آن وجود ندارد. اما نکته این است که ما هنوز به گالاپاگوس میاییم. ما هنوزهم فکر می کنیم که اون زمینی بکر است. بروشورهای (توریستی) هنوز هم می گویند که دست نخورده است. بروشورهای (توریستی) هنوز هم می گویند که دست نخورده است. پس اینجا چه اتفاقی می افتد؟داستان دوم، همچنین برای نشان دادن یک مفهوم دیگری ست، به نام تغییرخط کمر. داستان دوم، همچنین برای نشان دادن یک مفهوم دیگری ست، به نام تغییرخط کمر. (خنده حضار) چون که من درسال ۱۹۷۱ برای مطالعهٔ یک تالاب غرب آفریقا، آنجا بودم. چون که من درسال ۱۹۷۱ برای مطالعهٔ یک تالاب غرب آفریقا، آنجا بودم. من آنجا بودم چرا که من در اروپا بزرگ شدم و می خواستم بعداً درآفریقا کارکنم. من آنجا بودم چرا که من در اروپا بزرگ شدم و می خواستم بعداً درآفریقا کارکنم. و من فکر می کردم که می تونم قاطی محلی ها شوم. و من آفتاب سوختگی گرفته و قانع شدم که من واقعا از آنجا نیستم. و من آفتاب سوختگی گرفته و قانع شدم که من واقعا از آنجا نیستم. این آفتاب سوختگی اول من بود.
و اطراف تالاب با درختان نخل محاصره شده بود، و اطراف تالاب با درختان نخل محاصره شده بود، همانطور که می بینید، با چند درختان حرا. و آن یک گونه ماهی تیلاپیا به نام تیلاپیای چانه سیاه داشت که در حدود ۲۰ سانتیمتر درازا داشت. و آن یک گونه ماهی تیلاپیا به نام تیلاپیای چانه سیاه داشت که در حدود ۲۰ سانتیمتر درازا داشت. و آن یک گونه ماهی تیلاپیا به نام تیلاپیای چانه سیاه داشت که در حدود ۲۰ سانتیمتر درازا داشت. و شیلات آبزیان و ماهیگیران این تیلاپیا با گرفتن مقدارزیادی ازاین نوع ماهی پایداربوده و شیلات آبزیان و ماهیگیران این تیلاپیا با گرفتن مقدارزیادی ازاین نوع ماهی پایداربوده و درآمد آنها هم بیشتراز حد متوسط در کشورغنا بود. و درآمد آنها هم بیشتراز حد متوسط در کشورغنا بود. وقتی من ۲۷ سال بعد اونجا رفتم، اندازه آن ماهی به نصف کاهش یافته بود. آنها وقتی که پنج سانتی متربودنند به بلوغ میرسیدند. آنها ازنظر ژنتیکی تحت فشارآمده بودند. آنجا هنوزهم ماهی بود. آنها هنوز هم به نوعی خوشحال بودند. و ماهیها هم خوشحال بودند که آنجا باشند. پس هیچ چیزی عوض نشده بود ولی همه چی عوض شده بود. پس هیچ چیزی عوض نشده بود ولی همه چی عوض شده بود.
سوم من داستان کوتاه من اینست که من در معرفی روش ماهیگیری ترال در جنوب شرقی آسیا مشارکت داشتم. سوم من داستان کوتاه من اینست که من در معرفی روش ماهیگیری ترال در جنوب شرقی آسیا مشارکت داشتم. سوم من داستان کوتاه من اینست که من در معرفی روش ماهیگیری ترال در جنوب شرقی آسیا مشارکت داشتم. سوم من داستان کوتاه من اینست که من در معرفی روش ماهیگیری ترال در جنوب شرقی آسیا مشارکت داشتم. در دههی ۱۹۷۰، -- در واقع شروع دههی ۱۹۶۰-- اروپا پروژه های توسعهٔ زیادی انجام داد. در دههی ۱۹۷۰، -- در واقع شروع دههی ۱۹۶۰-- اروپا پروژه های توسعهٔ زیادی انجام داد. توسعه ماهی به معنای تحمیل ماهیگیری صنعتی برکشورهایی که در آن زمان ۱۰۰,۰۰۰ ماهیگیر داشتند. توسعه ماهی به معنای تحمیل ماهیگیری صنعتی برکشورهایی که در آن زمان ۱۰۰,۰۰۰ ماهیگیر داشتند. توسعه ماهی به معنای تحمیل ماهیگیری صنعتی برکشورهایی که در آن زمان ۱۰۰,۰۰۰ ماهیگیر داشتند. توسعه ماهی به معنای تحمیل ماهیگیری صنعتی برکشورهایی که در آن زمان ۱۰۰,۰۰۰ ماهیگیر داشتند. و این قایق بسیار زشت، اسمش موتیارا ۴ است. و این قایق بسیار زشت، اسمش موتیارا ۴ است. و من با آن دریانوردی رفته، و ما سراسر جنوب دریای جنوبی چین و به خصوص دریای جاوه را بررسی کردیم. و ما سراسر جنوب دریای جنوبی چین و به خصوص دریای جاوه را بررسی کردیم. و ما سراسر جنوب دریای جنوبی چین و به خصوص دریای جاوه را بررسی کردیم. و واژه ای برای توضیح آنچه که ما صید کردیم وجود ندارد. و واژه ای برای توضیح آنچه که ما صید کردیم وجود ندارد. حالا من میدونم که آنچه ما صید کردیم، ته اقیانوس بود. حالا من میدونم که آنچه ما صید کردیم، ته اقیانوس بود. ٪۹۰ صید ما، اسفنج ها و حیوانات دیگری که در پایین اقیانوس ثابت شده اند بود. ٪۹۰ صید ما، اسفنج ها و حیوانات دیگری که در پایین اقیانوس ثابت شده اند بود. ٪۹۰ صید ما، اسفنج ها و حیوانات دیگری که در پایین اقیانوس ثابت شده اند بود. و در واقع بیشتر ماهی ها، ماهی های صخره های مرجانی اند که این یک نقطه های کوچک درانبوه گرد و غبار هستند. و در واقع بیشتر ماهی ها، ماهی های صخره های مرجانی اند که این یک نقطه های کوچک درانبوه گرد و غبار هستند. و در واقع بیشتر ماهی ها، ماهی های صخره های مرجانی اند که این یک نقطه های کوچک درانبوه گرد و غبار هستند. اساسا ته اقیانوس بر روی عرشه آمده و سپس به پایین پرتاب شد. اساسا ته اقیانوس بر روی عرشه آمده و سپس به پایین پرتاب شد.
و این تصاویر فوق العاده هستند چرا که این تحولی بسیارسریع است. و این تصاویر فوق العاده هستند چرا که این تحولی بسیارسریع است. در طی یک سال، شما بررسی میکنید و سپس ماهیگیری تجاری آغاز می شود. در طی یک سال، شما بررسی میکنید و سپس ماهیگیری تجاری آغاز می شود. و ته اقیانوس دراین مورد خاص، از یک سطح سخت و مرجان نرم به آب گل آلود تبدیل شده بود. و ته اقیانوس دراین مورد خاص، از یک سطح سخت و مرجان نرم به آب گل آلود تبدیل شده بود. و ته اقیانوس دراین مورد خاص، از یک سطح سخت و مرجان نرم به آب گل آلود تبدیل شده بود. این یک لاک پشت مرده است. آنها خورده نشده بودند، آنها را دور انداخته بودند زیرا آنها مرده بودند. وما یک بار یکی را زنده گرفتیم. هنوزغرق نشده بود. و اونها می خواستند آنرا بکشند چون برای خوردن خوب بود. و هر وقت که ماهیگیران به منطقه ای که هرگزدر آنجا صید نشده میروند این کوه گرد و خاک را جمع آوری میکنند. و هر وقت که ماهیگیران به منطقه ای که هرگزدر آنجا صید نشده میروند این کوه گرد و خاک را جمع آوری میکنند. و هر وقت که ماهیگیران به منطقه ای که هرگزدر آنجا صید نشده میروند این کوه گرد و خاک را جمع آوری میکنند. و هر وقت که ماهیگیران به منطقه ای که هرگزدر آنجا صید نشده میروند این کوه گرد و خاک را جمع آوری میکنند. ولی این ثبت شده نیست.
ما جهان را دگرگون می کنیم، ولی آن را به یاد نمی آوریم. ماجهان را دگرگون می کنیم، ولی آن را به یاد نمی آوریم. ما خط مبنای خود را به یک سطح جدید تنظیم میکنم ولی به خاطر نمی آوریم که در آنجا چه چیزی وجود داشت. ما خط مبنای خود را به یک سطح جدید تنظیم میکنم ولی به خاطر نمی آوریم که در آنجا چه چیزی وجود داشت. ما خط مبنای خود را به یک سطح جدید تنظیم میکنم ولی به خاطر نمی آوریم که در آنجا چه چیزی وجود داشت. اگرشما این را تعمیم کنید، چیزی شبیه به این اتفاق می افتد. اگرشما این را تعمیم کنید، چیزی شبیه به این اتفاق می افتد. بر روی محور Y شما چیز های خوبی هستند: تنوع زیستی، تعداد نهنگان قاتل، سر سبزی کشورشما، مقدارعرضه آب. تنوع زیستی، تعداد نهنگان قاتل، سر سبزی کشورشما، مقدارعرضه آب. و آن در طول زمان عوض میشود ـ ـ به این دلیل که مردم کارهایی میکنند و یا به طور طبیعی عوض میشود. به این دلیل که مردم کارهایی میکنند و یا به طور طبیعی عوض میشود. هر نسلی ابتدای زندگی آگاهانهٔ خود را به عنوان یک استاندارد استفاده کرده و رو به جلو قیاس می کند. هر نسلی ابتدای زندگی آگاهانهٔ خود را به عنوان یک استاندارد استفاده کرده و رو به جلو قیاس می کند. هر نسلی ابتدای زندگی آگاهانهٔ خود را به عنوان یک استاندارد استفاده کرده و رو به جلو قیاس می کند. هر نسلی ابتدای زندگی آگاهانهٔ خود را به عنوان یک استاندارد استفاده کرده و رو به جلو قیاس می کند. هر نسلی ابتدای زندگی آگاهانهٔ خود را به عنوان یک استاندارد استفاده کرده و رو به جلو قیاس می کند. و تفاوت آن را به عنوان یک اتلاف در نظر میگیرند. و تفاوت آن را به عنوان یک اتلاف در نظر میگیرند. اما آنها درک نمیکنند که قبل ازاین اتلاف چه اتفاقی افتاده است. شما می توانید تغییراتی متوالی داشته باشید. ودر آخر شما می خواهید که به باقی مانده های سیاه بختی تداوم ببخشید. ودر آخر شما می خواهید که به باقی مانده های سیاه بختی تداوم ببخشید. و این، تا حد زیادی، همان چیزی است که ما در حال حاضر می خواهیم انجام دهیم. ما می خواهیم چیزهایی را که از بین رفته اند حفظ کنیم یا چیزهایی که آنطوری که باید باشند، نیستند.
باید فکرکرد که هنگامی که یک جامعه شکارگر است این مشکل قطعاً باید زندگی مردم را تحت تاثیر قراردهد، باید فکرکرد که هنگامی که یک جامعه شکارگر است این مشکل قطعاً باید زندگی مردم را تحت تاثیر قراردهد، باید فکرکرد که هنگامی که یک جامعه شکارگر است این مشکل قطعاً باید زندگی مردم را تحت تاثیر قراردهد، چون آنها حیوان میکشتند و تا چند نسل بعد نمیدانستند که اینکار را کرده اند. چون آنها حیوان میکشتند و تا چند نسل بعد نمیدانستند که اینکار را کرده اند. چون آنها حیوان میکشتند و تا چند نسل بعد نمیدانستند که اینکار را کرده اند. چون واضحاً، حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود. حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود. حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود. بنابراین شما حیوانات فراوان را از دست نمیدهید. شما همیشه حیوانات نادر را از دست میدهید. و در نتیجه آنها خسران بزرگی به حساب نمی آیند. و در نتیجه آنها خسران بزرگی به حساب نمی آیند. با گذشت زمان، ما بر روی حیوانات بزرگتر تمرکز می کنیم، و د دریا این بدان معناست که ماهیهای بزرگ. با گذشت زمان، ما بر روی حیوانات بزرگتر تمرکز می کنیم، و د دریا این بدان معناست که ماهیهای بزرگ. با گذشت زمان، ما بر روی حیوانات بزرگتر تمرکز می کنیم، و د دریا این بدان معناست که ماهیهای بزرگ. آنها کمیاب میشوند چونکه ما آنها را صید میکنم. در مرور زمان ماهی کمتری باقی مانده و ما فکرمی کنیم این خط مبنا است. در مرور زمان ماهی کمتری باقی مانده و ما فکرمی کنیم این خط مبنا است.
و سوال اینه که چرا مردم این را قبول دارند؟ و سوال اینه که چرا مردم این را قبول دارند؟ خُب چرا که آنها نمی دانند که متفاوت بوده. و در واقع بسیاری از مردم و دانشمندان هم بحث خواهند کرد که آن واقعاً متفاوت بوده. و در واقع بسیاری از مردم و دانشمندان هم بحث خواهند کرد که آن واقعاً متفاوت بوده. و آنها به این دلیل بحث خواهند کرد که مدارک ارائه شده به سبک قدیمی ترست٬ نه به شیوه ای که آنها مدارک گواهی را می خواهند. و آنها به این دلیل بحث خواهند کرد که مدارک ارائه شده به سبک قدیمی ترست٬ نه به شیوه ای که آنها مدارک گواهی را می خواهند. و آنها به این دلیل بحث خواهند کرد که مدارک ارائه شده به سبک قدیمی ترست٬ نه به شیوه ای که آنها مدارک گواهی را می خواهند. و آنها به این دلیل بحث خواهند کرد که مدارک ارائه شده به سبک قدیمی ترست٬ نه به شیوه ای که آنها مدارک گواهی را می خواهند. و آنها به این دلیل بحث خواهند کرد که مدارک ارائه شده به سبک قدیمی ترست٬ نه به شیوه ای که آنها مدارک گواهی را می خواهند. برای مثال، حکایتی که برخی ها ارائه میدهند که اون فلان کاپیتان کشتی در این منطقه تعداد زیادی ماهی دیده را اون فلان کاپیتان کشتی در این منطقه تعداد زیادی ماهی دیده را نیمشه استفاده کرد یا معمولا توسط دانشمندان شیلات مورد استفاده قرار نمیگیرد، به خاطر آن که "علمی نیست". یا معمولا توسط دانشمندان شیلات مورد استفاده قرار نمیگیرد، به خاطر آن که "علمی نیست". بنابراین وضعیتی که شما دارید اینست که مردم در مورد گذشته نمی دانند، بنابراین وضعیتی که شما دارید اینست که مردم در مورد گذشته نمی دانند، علی رغم اینکه ما درجوامع تحصیل کرده زندگی می کنیم، آنها به منابع گذشته اعتماد نمیکنند. علی رغم اینکه ما درجوامع تحصیل کرده زندگی می کنیم، آنها به منابع گذشته اعتماد نمیکنند. علی رغم اینکه ما درجوامع تحصیل کرده زندگی می کنیم، آنها به منابع گذشته اعتماد نمیکنند.
و بنابراین یک منطقه حفاظت شده دریایی نقش عظیمی میتواند بازی کند. و بنابراین یک منطقه حفاظت شده دریایی نقش عظیمی میتواند بازی کند. به این دلیل که با مناطق حفاظت شده دریایی، ما در واقع گذشته را از نو خلق میکنیم. به این دلیل که با مناطق حفاظت شده دریایی، ما در واقع گذشته را از نو خلق میکنیم. ما گذشته ای از نو خلق میکنیم که مردم نمی توانند تصورکنند چرا که خط مبنا عوض شده و بسیار پایینه. ما گذشته ای از نو خلق میکنیم که مردم نمی توانند تصورکنند چرا که خط مبنا عوض شده و بسیار پایینه. ما گذشته ای از نو خلق میکنیم که مردم نمی توانند تصورکنند چرا که خط مبنا عوض شده و بسیار پایینه. آن برای افرادی ست که می توانند یک منطقه حفاظت شده دریایی را دیده واز بینشی که برایشان فراهم می کند بهره مند شده، خط مبنا خود را مجدداً تنظیم کنند. آن برای افرادی ست که می توانند یک منطقه حفاظت شده دریایی را دیده واز بینشی که برایشان فراهم می کند بهره مند شده، خط مبنا خود را مجدداً تنظیم کنند. آن برای افرادی ست که می توانند یک منطقه حفاظت شده دریایی را دیده واز بینشی که برایشان فراهم می کند بهره مند شده، خط مبنا خود را مجدداً تنظیم کنند. آن برای افرادی ست که می توانند یک منطقه حفاظت شده دریایی را دیده واز بینشی که برایشان فراهم می کند بهره مند شده، خط مبنا خود را مجدداً تنظیم کنند. آن برای افرادی ست که می توانند یک منطقه حفاظت شده دریایی را دیده واز بینشی که برایشان فراهم می کند بهره مند شده، خط مبنا خود را مجدداً تنظیم کنند.
پس مردمی که نمی توانند این کاررا کنند، مثل مردم غرب میانه که دسترسی به دریا ندارند چی؟ پس مردمی که نمی توانند این کاررا کنند، مثل مردم غرب میانه که دسترسی به دریا ندارند چی؟ پس مردمی که نمی توانند این کاررا کنند، مثل مردم غرب میانه که دسترسی به دریا ندارند چی؟ من فکر میکنم آنجا شاید که فیلم ،هنر و شبیه سازی، آن شکاف را پر کند. من فکر میکنم آنجا شاید که فیلم ،هنر و شبیه سازی، آن شکاف را پر کند. من فکر میکنم آنجا شاید که فیلم ،هنر و شبیه سازی، آن شکاف را پر کند. من فکر میکنم آنجا شاید که فیلم ،هنر و شبیه سازی، آن شکاف را پر کند. این یک شبیه سازی است درمورد شیزاپک بِی (خلیجی در آمریکا). خیلی وقت پیش در خلیج شیزاپک نهنگ خاکستری وجود داشت -- ۵۰۰ سال پیش. و شما متوجه میشوید که رنگ ها و صدا ها مانند فیلم "آواتار" هستند. و شما متوجه میشوید که رنگ ها و صدا ها مانند فیلم "آواتار" هستند. (خنده حضار) و اگر شما در مورد "آواتار" فکرکنید، و اینکه چرا اون رو مردم اثر گذاشته بود، قسمت داستان پوکاهونتاس اون فیلم را فراموش کن، و سوال کن که چرا آن تصاویرآنقدر اثر داشتند؟ قسمت داستان پوکاهونتاس اون فیلم را فراموش کن، و سوال کن که چرا آن تصاویرآنقدر اثر داشتند؟ چونکه آن یادآور چیزی است که به یک معنا، از دست رفته است. چونکه آن یادآور چیزی است که به یک معنا، از دست رفته است. بنابراین توصیه منه، تنها توصیه ای که خواهم داد، این است که جیمز کامرون که "آواتار ۲" را زیر آب بسازد.
بسیار متشکرم.
(تشویق حضار)