برای از بین بردن زباله، باید دوباره هر چند بار آن چه را که میخواهی بازسازی و بازیافت کنی
بچهها نیز، ذاتاً این را میدانند. وقتی میخواهید جعبه مقواییرا دور بیندازید، یک بچه بالغ میگوید، "دور نینداز!برای سر ربات یا برای قایق پارویی تو رودخانه استفادهاش میکنم." آنها ارزش عمر دوباره محصولاترا درک میکنند. به نظرم، صرفهجوییکاملاً، نقطه مقابل شیوه زندگی امروزی ماست. همه محصولات امروزی ماقابلجایگزینی هستند. وقتی اسباببازی نو و پر زرق و برقی میخریم، به خاطر این است که از دستاسباببازی کهنه خلاص شویم. البته که اکنون این ایدهبسیار عالی است، اما چالش ما این استکه با انجام دادن این کار، ما مشکل ایجاد میکنیم.
واقعاً هیچ راهی نیست،مشکل این است. وقتی چیزی را دور میاندازیم،در زبالهها مدفون میگردد. حالا، اساساً دفن زبالهچیزی است که از بین نمیرود، و روبه افزایش است. ما هرساله ۱.۳ میلیارد تنزباله را در محل دفن زباله دفن میکنیم. تا سال ۲۱۰۰، این رقمبه ۴ میلیارد تن میرسد. در عوض، اگر صرفهجوییمیکردیم، ترجیحاً ازنظر من، یعنی موادی که در محل دفن زباله قرار دارندرا به فراورده تبدیل میکردیم و وقتی نیز استفاده میشوند، و در پایان عمر مواد: دوبارهآنها را کی استفاده میکنیم؟ این ایده، کاملاً طرز تفکرما را درباره زباله تغییر میدهد، دیگر، زباله یک واژه کثیف نیست-- تقریباً، واژه "زباله "را کاملاً حذف میکنیم. همه چیزی که ما میبینیممنابع هستند. منابع به محصول تبدیل میشوند و اساساً میتوان آنها رابه محصول دیگری تبدیل کرد. ما بهخوبی فردی صرفه جو میشویم. مادر بزرگم بستههای کهنه بذر رانیز برای پوشش دادن دیوارهای حمام استفاده میکرد.
هرچند شرکتهایی هستند کهارزش کار مادربزرگم را میدانند و آن را ارتقاء میدهند. و فناوریهای زیادی برای عصرهوشمند توسعهیافتهاند میتوان از این فناوریها نیزبه شکل کارآمدتر استفاده کرد. و من بهعنوان یک دانشمند مواد، طی دو دهه گذشته در حال ردیابی چگونه هوشمند شدن شرکتهادر صرفهجویی هستم، آنها چه تصوری از صرفهجویی دارند و چگونه از آن سود میبرند. برای شما دو مثال میزنم. مثال اول، مثال خوبی است؛دومی، چندان خوب نیست.
مثال اول راجع به صنعت خودرو است. این صنعت، همیشه بهعنوان یک صنعتنوآور و خلاق شناختهنشده است، اما میبینیم که درواقع آنها بهخوبیفراوردههایشان را بازیافت میکنند. نودوپنج درصد خودروهایی کهدر جاده تردد میکنند بازیافت میگردند. و حدود ۷۲ درصد تمام این خودروها دوباره استفاده میشوند. البته خودرو شامل آلومینیم و فولاد کهنه میباشد قطعات پلاستیکی و گلگیرو قطعات داخلی خودروها شیشه پنجرهها، شیشه جلو لاستیکها نیز بازیافت میشوند. یک صنعت بالغ و موفق هست کهخودروهای کهنه را بازسازی میکند اساساً، آنها را بازسازی کرده ووارد چرخه مصرف میکند خودروهای نو و محصولاتنو دیگری میسازد. حتی در مورد خودروهای برقی، شرکتهای مربوطه ادعا میکنندکه ۹۰ درصد از ۱۱ تن باتری مورد مصرف تا سال ۲۰۲۰قابل بازیافت است، توانمندی ما بیش از این است، اما یقیناً ۹۰ درصد هم رقم خوبی استو بهتر هم خواهد شد.
صنعتی که ازنظر بازسازی خوب نیستصنعت معماری است از چالشهایی که همیشه این صنعت داشته سازه را که میسازیم، بهپیاده کردنش فکر نمیکنیم. قطعات را پیاده نمیکنیم، آنها رااز هم جدا نمیکنیم، خراب میکنیم. چالش ما این است، به همین خاطر، یکسوم زبالهمدفون در کشور امریکا زباله معماری است، باید طرز فکر معماری خود را تغییر دهیم. برنامههایی هستند که درواقع برخیاز زبالهها را کاهش میدهند.
یک نمونه خوب این است. آجرهایی هستند که از زبالههایساختمان ساخته میشوند، آنها را از شیشه، پارهآجر و بتن میسازند. خردکننده را نصب، ضایعاترا ترکیب کرده و حرارت میدهیم و با ساختن این نوع آجرها میتوانیمبناهای بیشتری بسازیم. اما آجر فقط بخشی از نیاز ما است.
امیدوارم با جمعآوری اطلاعات کلانو شناسایی ابر دادههای جغرافیایی، درواقع تحولی ایجاد کنیم، و در ساخت بنا، مقتصدتر عمل کنیم. اگر بنایی را که از بلوک ساخته شده استتخریب میکنیم، آیا مصالحی هستند که بتوان از آنها در ساخت بنا استفاده کرد؟ آیا توان درک استفاده از مواد موجود و قابلمصرف در ساختمان را داریم؟ اساساً میتوان این مصالح را در بنای نو کارکرد بدون افت ارزش ساخت آنها؟
پس اجازه دهید دربارهسایر صنایع فکر کنیم. سایر صنایع برای صرفهجوییچه میکنند؟ خوب، درواقع، صنایع زیاد هستند این صنایع نیز به زبالههایخودشان و برخورد با آنها فکر میکنند. یک مثال ساده این است کهزبالههایی که آنها بیرون میاندازند بخشی از تولید صنعتی هستند. اغلب گدازههای فلزی، مقادیر خیلی زیادیدیاکسید کربن منتشرمی کنند. اکنون شرکتی است به نام لند دتکتور که در چین کارمی کند وبهزودی در افریقا، میتواند ازهر کارخانه ذوب ۷۰۰.۰۰۰ تن گاز استخراج و آن را به ۴۰۰.۰۰۰تن اتانول تبدیل کند، با استفاده از این گازمی توانیک سال، سوخت ۲۵۰.۰۰۰ خودرو را تأمین کرد. این یعنی استفاده بسیارمفید از زباله.
محصولاتی که به شهریا خانه نزدیکترند چه؟ اینیک مثال ساده است. یعنی کاهش مصرف واستفاده دوباره، اما با در نظر گرفتنمزیت اقتصادی. پس بهسادگی میتوانبرش و دوخت را تغییر داد، جایی که ۲۰ و ۳۰ درصدمواد مصرفی از پارچه پهن برش داده شده و سپس دوختهیا حتی با چسب چسبانده میشود، آنها دوخت کفش را تغییر دادندو گفتند فقط آن را میدوزند. این مزیت فقط در سادهسازیتولید کفش نیست، "شما فقط یک مواد دارید،و ضایعات شما صفراست،" و سرانجام "میتوانید وقتی عمرآن به سررسید بازیافتش کنید"
تولید دیجیتال نیز باعث میشودتا ما بهتر بازیافت کنیم. این حالت، درواقع حدودقدرت علمی را برای یک ماده تعیین میکند: قدرت علمی بیشتر از این امکانپذیر نیست. پس این یک بلوک ساده اساسی است، اما میتوان با توجه به قرائنشکلهای بزرگتر از آن را ساخت میتوان از آن ساختمان و پل ساخت، همینطور بال هواپیما و کفش. من در اینجا مقدار مصالح رابه حداقل میرسانم.
مثال خوبی درباره معماری دارم. این اتصالات فلزی برای برافراشتنسازههای بزرگ چادر بکار میروند. این را در لاهه کنار یکمرکز خرید بزرگ دیدم. آنها ۱۶۰۰ تا از اجسام سمت چپرا به کاربردند. تفاوت این است کهبا ارائه یک راهحل در سمت راست آنها ۷ مرحله را به یکمرحله کاهش میدهند، چون سمت چپی اکنونجوشکاری شده است، و سمت راستی بهسادگیچاپشده است. و این روش، ضایعاترا به صفر رساند، پول کمتری هزینه شد و چون از فولاد ساختهشده، سرانجام در پایان عمرشقابل بازیافت است.
طبیعت نیز در صرفهجوییبسیار مؤثر و مفید است. به طبیعت فکر کن: طبیعتضایعات ندارد. همهچیز آن در محصول دیگر بکار میرود. پس در معماری، نانو سلولز که از مصالح اصلیبسیار مرغوب سلولزاست؛ مادهای که سبب استحکامدرختان میگردد، میتوان آن را جداکرد و بسیارشبیه به فیبر کربن عمل میکند. آن را از درخت بگیرید،و الیاف بسازید، الیاف نامبرده سبباستحکام اشیاء میگردند، در هواپیماها، ساختمانها،و خودروها بکار ببرید. هرچند از مواد زیستی نیست از منبع تجدید پذیراست، ونیز، نور گذراست، در موارد مصرفکننده الکترونیکی،و بستهبندی غذا بکار میرود. برای محصولات تولیدی حیاطخلوت مفید است.
ابریشم مصنوعی عنکبوتی هماز منابع زیست محیطی است. حالا خیلی سخت میتوان ابریشمعنکبوتی طبیعی تولید کرد. این ابریشم از عنکبوتبه دست میآید، خیلی از عنکبوتها یکدیگررا میکشند، میخورند، پس تولیدش سخت است، نمیتوان آن را مثل ابریشم معمولی تولید کرد. پس میتوان DNAعنکبوت را گرفت، ک به چیزهایمختلف انتقال داد، میتوان آن را به باکترییا مخمر انتقال داد، به شیر انتقال دهید. سپس میتوانید از شیر یا باکتری، ابریشمبیشتری تولید کنید سپس نخ ابریشم را بریسیدو پارچه یا طناب تولید کنید. مواد زیستبوم، بهاندازه کولاردارای استحکام باورنکردنی است-- و در جلیقههای ضد آتشو کلاهخود و ژاکت صحرایی کاربرد دارد. عملکردش عالی است. از محیطزیست به دست میآیدو در پایان عمرش، زیستتخریبپذیر است باز میتوان آن را بهعنوانمواد نو استفاده کرد.
یک ماده زیست محور همبرایتان شرح میدهم و میروم، اما به نظرم این نهایتصرفهجویی است. به طرز مصرف انگشت نمایبچه روی پوستر فکر کنید. این یک بطری آب است. بینهایت بطری آب داریم،اساساً در همهجا هستند، از مشکلات اقیانوساین بطریها هستند. ما با اینها چهکار میکنیم؟ در این فرایند، نهتنها آنها رابازیافت میکنیم، آنها بینهایت قابل بازیافتند. چرا بازیافت کردن جالب است؟ چون وقتی به استفاده مجدد وبازیافت موادی مثل فلزات، شیشه و غیره فکرمی کنیمبهمراتب میتوانیم بازیافتشان کنیم. فلز خودرو شما خودرو مدل ۱۹۵۰ الدزموبیل، رامی توان تا بینهایت، بازیافت کردبدون اینکه عملکردش افت کند. پلاستیکها را میتوان یکیا دو بار بازیافت کرد، بطری و یا صندلی پلاستیکی-- فرش پلاستیکی که-- بعد دو بار بازیافت یک صندلی،یا چیز دیگری از آن میسازند، استحکامش را از دست میدهد،دیگر قابل استفاده نیست. این ماده، فقط با استفاده از چندآنزیم تا بینهایت قابل بازیافت است. بطری، صندلی یا هر محصولپلاستیکی دیگر، را با افزودن چند آنزیم،تجزیه میکنم، اساساً آنزیمها آن را به مولکولهایاصلی تبدیل میکنند. و میتوانید از آن مولکولها صندلی، قالی یا بطری دیگری بسازید. پس چرخه بازیافت بینهایت است. البته مزیت آن این است که شما هیچ منبعیاز مواد را از دست نمیدهید. بازهم، ایده کامل صرفهجویی.
درنتیجه، از شما میخواهم، هرچهکه میسازید، دربارهاش فکر کنید، اگر عضو تیم شرکت طراح هستید، اگر اساساً، خانه خود رامرمت میکنید-- ازهرجهت، وقتی محصولی را میسازید، بابت استفاده بالقوه آن بیندیشید، به بازیافت دو باره، سومو چهار باره آن فکر کنید. طرحی ارائه دهید که بتوانقطعات آن را از هم باز کرد. ازنظر من، این غایت صرفهجویی است، و اساساً، فکرمی کنم، مادربزرگمعاشق این صرفهجویی است.
(تحسین)