چطور هوش مصنوعی می‌تواند آهنگی شخصی برای زندگی‌ شما بسازد

متن سخنرانی :
حدود دو و نیم سال پیش،من فیلمی را با نام "او" دیدم. و فیلم سامانتا را نشان می‌دهد کهشکل فوق هوشمندی از هوش مصنوعی است که نمی‌تواند شکل فیزیکی بگیرد. و چون نمی‌توانددر عکس‌ها ظاهر ‌شود، تصمیم به نوشتن یک قطعه موسیقی می‌گیرد که لحظه‌ای از زندگی او را درست مانند عکسی ثبت کند.
بعنوان موزیسین و مهندسو کسی که در خانواده‌ای هنرمند بزرگ شده است فکر می‌کنم ایده عکس‌های موزیکالدر حقیقت بسیار قدرتمند بود. و تصمیم گرفتم یک آهنگساز هوش مصنوعی بسازم. نام او ایوا است،و او یک هوش مصنوعی است که هنر را از ترکیب موسیقی از طریق خواندن بیش از ۳۰٫۰۰۰ پارتیتور از بزرگان تاریخ فرا گرفته. خب پس یک پارتیتور برای یک الگوریتم در یک نمایش ماتریس‌وار این شکلی است. و اینجا ۳۰٫۰۰۰ پارتیتور موجود که توسط امثال موزارت و بتهوون نوشته شدند، در یک تک فریم اینطور به نظر می‌رسند.
بنابراین با استفاده از شبکه عصبی عمیق،ایوا به دنبال الگوها در پارتیتور‌ها است. و از دو میله موسیقی موجود، در واقع تلاش دارد بفهمد کدام نوتباید در قطعات بعدی بیاید. و ابتدا ایوا در پیش بینی‌هاخوب پیش می‌رود، او حتی می‌تواند یک مجموعه ازقواعد ریاضی برای آن سبک از موسیقی بسازد تا ترکیب اصلی خود را خلق کند.
و کار تلفیق موسیقی‌ها را مثل انسان‌ها انجام می‌دهد. این یک فرآیند آزمون و خطا است، در طول زمان شاید نتوانیمنوت‌های درست را همواره جمع آوری کنیم اما می‌توانیم آنها را با گوش یا با دانش موسیقیایی خود اصلاح کنیم. اما برای ایوا، این فرایند یادگیریسالها به طول انجامید، دهها سال یادگیری به عنوان هنرمندیک موزیسین و یک آهنگساز، به چند ساعت خلاصه شده بود،
اما موسیقی هنری بسیار جذاب است. و نیاز داشتیم به ایوا بیاموزییم چطور موسیقی مناسب را برای شخصی مناسب تالیف کند بدلیل آنکه مردم ترجیح‌های متفاوتی دارند. و برای انجام آن، الگوریتمی را به شما نشان می‌دهیم با بیش از ۳۰دسته بندی مختلف برای هر موسیقی در پایگاه داده‌‌های خود. بنابراین آنها برچسب‌های دسته‌بندیهستند مانند حالت روحی یا چگالی نوت یا سبکِ آهنگساز  قطعه یا دوره‌ای که در آن نوشته شده بود. و با دیدن تمامی این داده‌ها، ایوا به واقع توانست به نیازمندی‌هابسیار دقیق واکنش نشان دهد.
مانند همان پروژه‌ای که به تازگی انجام دادیم، که در آنجا به ما ماموریت داده شد قطعه‌ای بسازیم که یادآور موسیقی متن فیلمعلمی-تخیلی باشد. و قطعه‌ای که برای آن ساخته شد"در میان ستارگان" نام دارد و با ارکستر CMG در هالیوود ضبط شده، با هدایت خطیر رهبر ارکستر« جان بل»، و این چیزی که آنها ضبط کردندو توسط ایوا خلق شده است.
(موسیقی)
(پایان موسیقی)
نظر شما چیست؟
(تشویق)
متشکرم.
خوب دیدید که هوش مصنوعی می‌تواندقطعات زیبایی از موسیقی را خلق کند، و بهترین بخش آن این است که مردم می‌توانندآنها را زنده کنند. و این نخستین بار در تاریخ نیست که فناوری به خلاقیت بشری می‌افزاید. موسیقی زنده اغلب هموارهدر فیلم‌های صامت استفاده می‌شد تا تجربه را افزایش دهد.
اما مشکلات موسیقی زنده آن استکه مقیاس‌پذیر نیست. در واقع مشکل می‌توان یک سمفونی کامل رادر تئاتری کوچک گنجاند، و به واقع انجام چنین کاریبرای هر تئاتری در جهان مشکل است. بنابراین هنگامی‌ که ضبط موسیقیواقعا اختراع شد، به سازندگان محتوا، مانندفیلم‌سازها امکان می‌داد تا موسیقی از پیش ضبط شده، اصلی داشته باشند که مختص هر فریم از داستان‌هایشان است. و آن در واقع یک افزاینده خلاقیت بود.
دو سال و نیم قبل هنگامی کهفیلم "او" را نگاه کردم، با خودم فکر کردماین موسیقی شخصی تغییری بزرگ در چگونگی مصرفو خلق موسیقی خواهد بود. زیرا این روزها، ما محتوایجذابی مانند، بازی‌های ویدیویی داریم، که صدها ساعت با این با‌زی‌هادر تعامل هستند، اما فقط دو ساعت از بازی،سرجمع موسیقی است و این حلقه‌های مکرر در موسیقی که بارها و بارها تکرار می‌شوندو چندان جذاب نیست. بنابراین کاری که داریم می‌کنیم این است کههوش مصنوعی بتواند با صدها ساعت موسیقی شخصی شده آهنگ‌سازی کند برای موارد استفاده‌ای کهخلاقیت بشر مقیاسی ندارد.
و این را فقط برای بازی‌ها نمی‌خواهیم. بتهوون در واقع قطعه‌ای را نوشتهبرای معشوق خود با نام "Für Elise," و تصور کنید اگر بتوانیمبتهوون را به حیات بازگردانیم. و اگر او دوباره جلوی شما بنشیندبرای شخص شما و از داستان زندگی شما آهنگ بسازد.
یا تصور کنید اگر کسیمانند مارتین لوتر برای مثال، یک آهنگساز هوش مصنوعی شخصی داشت. شاید بعدا “من رویایی دارم” را نه تنها به عنوان یکسخنرانی عالی، بلکه یک قطعه‌ فاخر موسیقی،بخشی از خاطرات خویش و تجسم ایده‌ال‌های دکتر کینگ بخاطر می‌آوردیم.
و این چیزی است که ایوا به ما نشان داد: برای شخصی کردن موسیقیتا هر کدام از شما و هر فردی در جهان بتواند به موسیقی شخصی زنده دسترسی داشته باشد، آن هم‌ براساس داستان زندگی خودو براساس شخصیت خود. بنابراین در این لحظات با هم بودن در TEDاینک بخشی از داستان زندگی ما است. خب داشتن این حس بجاست که ایوابرای این لحظه آهنگی بسازد. و این همان کاری است که ما می‌کنیم. بنابراین من و گروهم روی سو گیریآیوا به سبک صدای TED و موسیقی و کار کردیم که باعث می‌شود نوعیابهت و حیرت را احساس کنیم. و حاصل را “عصر شگفتی" نامیدیم. خیلی برای هوش مصنوعی زمانبر نبود.
(خنده)
و من از نشان دادن آن به شمااحساس غرور می‌کنم، می‌توانید چشم‌هایتان را ببندیدو از موسیقی لذت ببرید.
بسیار بسیار سپاسگزارم.
(موسیقی)
[عصر شگفتی نوشته شده با ایوا]
(پایان موسیقی)
برای همه شما بود.
سپاسگزارم.
(تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *