تریلر «ایراستریم» با طراحی جدید
از طرف شرکت بینالمللی ویلسونارت که شرکت تولید لمینت پلاستیکی است و بزرگ ترین شرکت لمینت در جهان است از من خواسته شد— آن ها از من خواستند که یک غرفهی نمایشگاه تجاری طراحی کنم ارائه در «نمایشگاه بینالمللی مبلمان معاصر» سال ۲۰۰۰ در نیویورک طراحی کنم.
بازار اصلی
پس با نگاهی که به سه بازار اصلی برای محصولاتشان، که اساسا طراحی حملونقل طراحی داخلی و مبلمان و وسایل منزل بود، به این راه حل رسیدیم که یک تریلر ایراستریم قدیمی را برداریم و از هم بازش کنیم و سعی کنیم که لمینت و تریلر را به تصویر بکشیم، با ظاهری تازه، جدید و امروزی. وقتی این تریلر را به کارگاهام در برکلی آوردند، تا آن زمان روی تریلر ایراستریم یا هر تریلر دیگری پا نگذاشته بودم.
خُب میتوانستم کسی باشم که به این تریلر چشم انداز کاملا تازهای برهد،و ببینم که آیا میتوانم آن را به ایدهآلترین شکل ممکندربیاورم. تصمیم گرفتم که کمی تحقیق کنم و بفهمم واقعا چه چیزی در جایی از تاریخ ایراستریم اشتباه پیش رفته بود. چیزی که در این فضاهای داخلیفهمیدم این بود که یک عدم ارتباط بین پوستهی خارجی و معماری داخلی قطعات وجود داشت. در آن، در اصل، پوسته به عنوانیک گیرهی سبک، مدرن، پیشرو، با فن آوری بالا برای ویراژ دادن در بزرگراه، محسوب میشود و داخل ماشین کاملا با آن ناسازگار بود. در واقع، این طور به نظر میرسید که آن ها به یک کابین کوهستانی اشاره میکنند.
سفر و مدرنیته
برای من مثل بحران بود، که آنها هرگز قادر نبودند که واژگانی دربارهی رهایی، سفر و مدرنیته در این تریلر توسعه دهند، که با پوسته سازگار باشد. واقعا به کمی کار تاریخیدر خود تریلر احتیاج داشتیم تا بفهمیم چه چیزی در یک تریلرایراستریم اصیل است و چه حسی دارد که این تریلر یک هدف و کاربردداشته باشد. تمام واینیل و رنگ زولتن را که همهی این پوستهی خارقالعاده از جنس آلومینیوم را پوشانده بود،کندیم. همهی سختافزارهای قابل مشاهده را درآوردیم و تر و تمیز کردیم مثل انجام دادن کارهای یک کابین محلی بود. من به معنای واقعی کلمه بر روی دیوار تریلرنقاشی کردم، با مقوا مدلش را ساختم، میرفتیم تو و برش میدادیم، تصمیم میگرفتیم کارها درست نیست میآوردیم بیرون، دوباره میگذاشتیم داخل.
فضای داخلی
هدف اصلی این بود که مشکلات فضای داخلی را از بین ببریم، و شروع به صحبت دربارهی حرکت، پویایی، و استقلال بکنیم. بزرگترین مشکلی که در این تریلرها وجود دارد، این است که زمان طراحی،به دلیل فرم پیوستهی تریلر، هیچ جای منطقی برای توقف و شروع مصالح وجود ندارد. چیزی به اسم دو تا دیوار و یک سقف نیست، که کنارهم آمده باشند، تا بتوانی مواد و اشکال را تغییر بدهی. پس این مساله به یک چالش تبدیل شد. علاوه بر آن، جنسی که انتخاب شده بود، یعنی لمینت، که سعی داشتم برجستهاش کنم، تنها در دو بعد خم میشود. تریلر، فضای داخلی منحنی شکل ترکیبی است. چیزی که باید ابداع میکردم راهی بود تا چشم ها را گول بزنم که باور کنند که این پانل ها، با پوسته، خم شده اند.
راه حلی که من پیدا کردم یک سری پوسته های ثانویه بود که روی پوسته ی آلومینیومی شناور بود. و کاری که من آن جا میخواستم انجام بدهم، این بود که چشمانتان را به سمت فضا هدایتکنم تا بتوانید هندسه را به شیوهی جدیدی حس کنید و آن کار روی پوسته، فضا را در هم نشکند. راهی نیز برای وصل دوبارهی برق و سیمکشی تریلربدون آسیب به پوسته نشانمان دادند تا به عنوان لوله های برق عمل کنند. این عکس تریلر است، تقریبا کارش تمام شده است.
این تریلر به یک ماموریت دیگر ختم شد، شرکت در نماشگاهی به نام بلوک طراحان توکیو. رویداد یک هفتهای طراحی مبلمان درتوکیو است، در ماه اکتبر. ترو کروساکی، صاحب شرکتی به نام ایدی، از من خواست که دو تریلر به توکیو، ارسال کنم. گفت دوست دارد که یکی از آنها، مثل یک تریلر واقعی باشد، کارآمد باشد و میخواهیم به فروشش برسانیم. تریلر دوم، یک تریلر صفر دارید، هرکاری دوست داری میتوانی انجام بدهی.
به یک طرح فانتزی رسیدیم، یک دی جی که به سراسر آمریکا سفر میکند، آهنگ ضبطی جمعآوری و تور موسیقی برگزار میکند. این تریلر دو ترن تیبل، میکسر صدا، سالن کوچک سرو نوشیدنی، یخچال، و سیستم صوتی یکپارچه در خود دارد. یک مبل بزرگ تقریبا دو نفره، دارد و کلا در زمان انجام دادن این کار کلی خوش گذشت. و با انجام کار این تریلر، علاقهمند شدم تا به سفر و به رهایی، در حسی منحصر به فرد فکر کنم. بسیاری از این ایده ها به تولید تریلر برای ایراستریم تبدیل شدند.
مشاوره برای تریلر
این باعث شد من مشاوره دادن برای تولید ایر استریم را شروع کنم. آنها پیش من آمدند و گفتند: «خب، چه کاری برای تازهسازی این تریلر انجام بدهیم؟ و فکر میکنی جوانها، میدانی، اسکیتبردبازها، موجسواران و سنگنوردها، از اینها استفاده کنند؟» و من گفتم:«خب نه تو این فضای داخلیکه اصلا.». (خندهی حضار) به هر حال، من تقریبا شش بار در طول پروسهی ساخت نمونهی اولیهایراستریم رفتم و اسم نمونه، بمبی بود.
و من فکر کردم، بالاخره، اوه، آره عالیه یک شرکت بزرگ، قرار است با کسی کار کنم که برای تجهیزات و قالبسازی پول دارد. و من وارد مرکز ساخت مدل اولیهشان شدم و درست مثل کارگاهام بود، فقط بزرگتر… همان ابزارها، همان چیزها. و مشکل این بود که، و این معضل را به من واگذار کردند—- مجبور بودم که فضای داخلی را تنها با استفاده از تکنولوژی موجود طراحی کنم، و پولی برای تجهیزات و قالبسازی نبود. در واقع، خود تریلرها دستساز هستند. همهی کارها با دست انجام شده، به طور خاص، خُب نمیتوانید ۱۰۰ قطعه را برای صد تریلر ببرید، باید آنها را بزرگ برش میزدیم و هر کدام مناسب دست است. آنها یک سیستم جدا شده از اجزاء را نمیخواستند. و این هم خودش است، بمبی ۱۶. (تشویق حضار)