ری کاژویل راجع به اینکه چگونه تکنولوژی زندگی ما را تغییر می دهد صحبت می کند
متن سخنرانی :
خب، خوشحالم که اینجا هستم ما در مورد مزایای تکنولوژی و همچنین در مورد خطراتش زیاد شنیده ایم من شدیدا به هر دو موضوع علاقمندم. اگر ما میتونستیم 0.03 درصد از نور خورشید را که به زمین می تابد به انرژی تبدیل کنیم، میتوانستیم تمامی نیازهای مان را تا سال 2030 برآورده کنیم. در حال حاضر نمیتونیم این کارو بکنیم چون سلولهای خورشیدی سنگین، گرhون و بسیار ناکارآمد هستند. در حال حاضر طراحی های مهندسی نانو بسیاری وجود دارد که حداقل به صورت تئوریک تجزیه و تحلیل شده اند که می توانند بسیار سبک ارزان و کارآمد باشند و بشر قادر خواهد بود تمام انرژی مورد نیازش را از این طریق فراهم کند سلول های سوختی مهندسی نانو می توانند انرژی مورد نیاز را در هر مکان فراهم کنند تمرکززدایی روندی کلیدی است انتقال از نیروگاه های هسته ای متمرکز به تانکرهای گاز طبیعی مایع به سمت منابع غیرمتمرکزی که با محیط زیست مهربان تر هستند و همچنین کارآمدتر می باشند با توانایی بیشتر و بدون خطربونو بسیار سلیس صحبت کرد در مورد اینکه برای اولین بار ابزارهایی داریم برای نشان دادن مشکلات ریشه ای ناشی از فقر و بیماری. بیشتر مناطق جهان به این سمت در حال حرکت هستند. در 1990، در منطقه آسیای شرقی و پاسفیک، 500 میلیون نفر در فقر زندگی می کردند که این عدد در حال حاضر 200 میلیون نفر است بانک جهانی برنامه ریزی کرده که تا سال 2011، این مقدار به زیر 20 میلیون نفر خواهد رسید، که این یک کاهش 95 درصدی است. من از پیشنهاد بونو لذت بردم منظورم پیوند بین «هیت-اشبو» و «سیلیکون ولی» من عضوی از انجمن سطح بالای تکنولوژی در ماساچوست بودم، و همچنین در دهه 1960 عضوی از دار و دسته هیپی ها اگرچه در میدان دانشگاه هاروارد بودیم ولی پتانسیل این را داشتیم که بر فقر و بیماری غلبه کنیم. و اگه فرصت داشته باشیم می خواهدم درباره این مشکلات صحبت کنم
کوین کلی در مورد شتاب تنکولوژی صحبت کرد. که این موضوع مورد علاقه من شده است و زمینه ای است که من در طی 30 سال آن را توسعه داده ام من متوجه شدم که وقتی پروژه را تمام کردیم ، تکنولوژی آن باید تاثیرگذار می بود و این هنگامی بود که دنیا جای متفاوتی شده بود نسبت به زمانی که ما فناوری رو معرفی کرده بودیم و متوجه شدم که عدم موفقیت بیشتر اختراعات، به این خاطر نیست که بخش تحقیق و توسعه در بکارگیری آن ناتوان است اگر شما به اکثر طرح های تجاری نگاهی بیندازید، می بینید که آنها وقتی واقعا موفق می شوند که فرصت کافی برای ساختن چیزی که می گفتند را داشته باشند و 90 درصد یا بیش از 90 درصد این پروژه ها به دلیل زمانبدی اشتباه شکست خواهند خورد و وقتی که به تمامی عوامل موفقیت نیاز داریم ، آنها در دسترس نیستند.
لذا تصمیم گرفتم شاگرد سخت کوشی برای یادگیری تکنولوژی بشوم و روند حرکت تکنولوژی را در طول زمان ردیابی کنم، و شروع به مدل سازی ریاضی آن کردم. مدلی که برگرفته از دوام این تکنولوژی هاست من گروهی 10 نفره تشکیل دادم که در جمع کردن داده ها در مقیاس های کلیدی تکنولوژی در زمینه های مختلف به من کمک می کردند و آنگاه ما مدل ها را ساختیم. شما شنیدید که مردم میگویند که ما آینده را نمیتوانیم پیش بینی کنیم. و اگر شما از من بپرسید، ارزش گوگل تا سه سال آینده از ارزش فعلی اش بیشتر خواهد شد یا کمتر بسیار مشکل است که به این پرسش پاسخ دهیم و یا آیا WiMax CDMA G3 تا سه سال آینده استاندارد شبکه های بی سیم خواهد شد؟ جواب این هم مشکل است اما اگر ازمن بپرسید، هزینه یک MIPS تا سال 2010 چقدر خواهد بود، یا هزینه مرتب سازی یک جفت دی ان ای در سال 2012 یا هزینه ارسال یک مگابایت اطلاعات بصورت بی سیم در سال 2014 مدل ما روشن می کند که پاسخ این پرسش ها بسیار قابل پیش بینی می باشد
منحنی های نمایی یکنواختی هستند که هزینه کارآیی، ظرفیت و پهنای باند را می توان از طریق آنها به دست آورد و مایلم که نمونه کوچکی از این را به شما نشان بدهم، اما واقعا دلیلی تئوریک وجود دارد که چرا تکنولوژی به صورت نمایی توسعه پیدا می کند و بیشتر مردم ، وقتی درباره آینده فکر می کنند، آن را به صورت خطی می بینند. مردم فکر می کنند که به بسط و پرورش یک مساله ادامه خواهند داد و یا به رفع مشکلی توسط ابزارهای امروزی خواهند پرداخت با همین سرعتی که امروزه انجام می دهند و از توجه به پیشرفت چنین توابع نمایی غافل می شوند
پروژه ژنوم پروژه ای جنجال برانگیز در سال 1990 بود. ما بهترین دانشجویان دوره دکترا را داشتیم و پیشرفته ترین تجهیزات را در سرتاسر دنیا ما در کل دنیا، یک ده هزارم پروژه به انجام رسیده است پس ما چطور می خواستیم این پروژه را طی 15 سال انجام بدهیم؟ و 10 سال از پروژه گذشته بود، و بدبین ها هنوز بطور جدی می گفتند دو سوم زمانبندی پروژه گذشته و شما فقط درصد بسیار کمی از کل پروژه را انجام داده اید ولی این طبیعت رشد نمایی هست که وقتی که به قسمت زانوی منحنی می رسد، منفجر می شود. بیشتر کار پروژه در چند سال پایانی آن به انجام رسید چیدمان ژن های ویروس HIV پانزده سال طول کشید و این کار برای ویروس سارس در 31 روز انجام شد بنابراین ما پتانسیل غلبه بر این مشکلات را بدست آوردیم.
حالا می خواهم چند مثال کوچک در مورد اینکه این پدیده چقدر فراگیر شده است به شما نشان بدهم. یک نرخ جابجایی-پارادایم حقیقی، سرعت ظهور ایده های نو است، که براساس مدل های ما هر دو دهه دو برابر می شود، اینها همه نمودارهای لگاریتمی هستند، که هر چقدر شما به سمت سطوح بالاتر می روید به صورت کلی در عامل 10 یا 100 ضرب می شود اختراع تلفن برای ما نیم قرن طول کشید، اولین فناوری واقعیت مجازی. حدود هشت سال طول کشید تا تلفن همراه فراگیر شود. اگر شما تکنولوژی های متفاوت ارتباطی را روی این نمودار لگاریتمی قرار دهید، تلویزیون، رادیو، تلفن ظرف چندین دهه فراگیر شده اند. تکنولوزیهای جدید، مثل کامپیوتر، وب یا تلفن همراه در کمتر از یک دهه فراگیر شده اند. اینک این یک نمودار جالب است، این در واقع علت اساسی اینکه چرا یک پیشرفت روند تکاملی (بیولوژی و تکنولوژی هر دو پیشرفت های تکاملی هستند) شتاب می گیرد را نشان می دهد. آنها از طریق تعامل کار می کنند -- آنها یک توانایی را بوجود می آورند، و سپس آن توانایی را جهت رسیدن به مرحله بعد استفاده می کنند.
لذا مرحله اول در سنجش بیولوژیکی، سنجش دی ان ای -- در واقع نخست ار ان ای بوجود آمد -- میلیاردها سال زمان برد، اما بعد از آن ، این ارزیابی اولیه، قدرت پردازش اطلاعاتی را مورد استفاده قرار داد تا به مرحله بعد برسد. از اینرو انفجار کامبرین، وقتی که تمامی طرح های بدن حیوانات تکامل یافته بود، تنها 10 میلیون سال زمان برد که 200 برابر سریع تر بود. و سپس سنجش طرح های بدن را جهت تکامل وظایف شناختی بالاتر مورد استفاه قرار داد، و سنجش بیولوژیکی شتاب گرفت. این طبیعت ذاتی یک روند تکاملی است. بنابراین انسان ساپینز، اولین تکنولوژی که گونه ها را ایجاد می کند، گونه هایی که یک عملکرد ادراکی را ترکیب می کند با یک دستگاه فرعی انعطاف پذیر راستی شامپانزه ها انگشت شست قابل انعطاف خوبی ندارند در واقع ما میتوانی محیط اطرافمان را با اتکا به قدرت اداره کنیم و هماهنگی محرک خوب، و مدل های مغزی خود را برای تغییر واقعی دنیا استفاده کنیم و آوردن تکنولوژی.
اما بهرحال، تکامل گونه های ما صدها هزار سال زمان برده، و سپس با استفاده از طریق تعامل، اساسا، تکامل استفاده کرده از تکنولوژی ایجاد گونه ها برای رسیدن به مرحله بعد، که اولین گامها در تکامل تکنولوژیکی بود. این مرحله دهها هزار سال زمان برده -- ابزارهای سنگی، آتش، چرخ -- و تکامل در حال شتاب گرفتن بوده است. ما همیشه آخرین تولیدات تکنولوژی را استفاده کرده ایم برای ایجاد تولیدات بعدی. یک قرن زمان تا ماشین چاپ بوجود آید، اولین کامپیوترها بصورت قلم - روی - کاغذ -- طراحی شدند حالا ما از کامپیوترها استفاده می کنیم. و می بینید که یک شتاب مستمر در پیشرفت را داشته ایم.
و راستی حالا، اگر شما به نمودار خطی بنگرید، به نظر می رسد هر چیزی به تازگی رخ داده است، ولی بعضی ناظرین میگویند، «خب، کاژویل فقط نقاط را روی این نمودار که بر روی آن خط راست جریان دارد قرار می دهد.» ولی، 15 لیست از اندیشمندان کلیدی آنرا ارائه میدهند به همین صورت مانند دائره المعارف بریتانیکا، موزه تاریخ طبیعی، تقویم جهانی کارل ساگان -- و این مجموعه ها سعی ندارند که برای من روی نمودار نقاط بسازند، اینها فقط تعدادی از مراجع کارها بودند. و به نظر من این چیزی است که آنها عقیده دارند دو رویداد اصلی در تکامل بیولوژیکی و تکامل تکنولوژیکی بوده است. و مجددا، آن همان خط راست را شکل میدهد. شما یک مقدار کوچک سفت شدن در خط دارید چرا که در میان مردم اختلافاتی وجود دارد، در اینکه نقاط اصلی و کلیدی کدام هستند این اختلاف نظر در مورد وقتی است که کشاورزی شروع میشود، یا اینکه -- انفجار کامبرین چه مقدار به طول انجامیده است. ولی شما شاهد یک روند بسیار روشن هستید. یک شتاب پایه ای عمیق در پیشرفت تکامل وجود دارد. تکنولوژی اطلاعات دوبرابر کرده ظرفیتها، هزینه عملکرد و پهنای باند خود را هر سال. و آن یک انفجار بسیار عمیق در رشد نمایی است. براساس یک تجربه شخصی، وقتی که من در MIT بودم -- یک کامپیوتر به اندازه این سالن جا میگرفت، با قدرتمندی کمتر از کامپیوتر موجود در تلفن همراه شما. اما قانون مور، که در اغلب موارد با این رشد نمایی شناسایی میشه، یک نمونه از بسیارها مورد موجود است، بدلیل اینکه اساسا آن یک خصوصیت پیشرفت تکاملی تکنولوژی است.
اگر ما -- قرار دهیم 49 کامپیوتر مشهور رو در این نمودار لگاریتمی -- یک خط راست روی یک نمودار لگاریتمی، آن دارای رشد نمایی است -- آن یک نمایی دیگر است. برای ما سه سال زمان برد تا هزینه عملکرد محاسباتیمان را در سال 1990 دوبرابر کنیم. دو سال در وسط، ما حالا هر یک سال آنرا دوبرابر میکنیم. آن رشد نمایی است از طریق پنج الگوی متفاوت. قانون مور آخرین بخش از آن است، در یک مدار مجتمع، جاییکه ما ترانزیستورها را کوچک میسازیم، ولی ما ماشین حسابهای الکترومکانیکی داشتیم، کامپیوترهای مبتنی بر رله که رمز آلمانی انیگما را شکستند، لوله های خلاء در سال 1950 که انتخاب آیزنهاور را پیش بینی کردند، ترانزیستورها محتاطانه در اولین سفرهای فضایی مورد استفاده قرار گرفتند و سپس قانون مور. هر بار که یک نمونه و نمونه از مجموعه فرار میکند، نمونه دیگری در سمت چپ میدان ظاهر میشود تا رشد نمایی ادامه یابد. آنها لوله های خلاء را کوچکتر کردند، آنها را کوچکتر و کوچکتر ساختند. تا اینکه با یک مانع برخورد کردند. آنها نمیتوانستند آنرا کوچکتر کنند و از لوله خلاء استفاده کنند. یک نمونه کاملا متفاوت -- ترانزیستورها از صندوقچه بیرون آمدند. در واقع، وقتی که ما به انتهای خط یک نمونه خاص نگاه میکنیم، آن فشار پژوهشی ایجاد میکند برای ساخت نمونه بعدی. و به دلیل اینکه ما پایان قانون مور را برای مدت زمانی طولانی پیش بینی کرده بودیم -- اولین پیش بینی سال 2002 را مشخص کرده بود، تا کنون سال 2022 مشخص شده. اما در سالهای نوجوانی، آینده ترانزیستورها تعداد کمی اتم در عرض خود خواهد داشت، و ما دیگر قادر به کوچک کردن آنها بیشتر از این نخواهیم بود. آن پایان قانون مور خواهد بود، ولی پایان رشد نمایی محاسبات نخواهد بود، بدلیل اینکه چیپها مسطح هستند. ما در یک جهان سه بعدی زندگی میکنیم، ممکن است که از بعد سوم استفاده کنیم. ما به سمت بعد سوم خواهیم رفت و آن یک پیشرفت عظیم خواهد بود، تنها ظرف چند سال آینده، با استفاده از بعد سوم، مدارهای مولکولی خود-سازماندهنده کار خواهند کرد. قبل از اینکه قانون مور از گردونه خارج شود آن بخوبی آماده به کار خواهد بود. سوپرکامپیوترها -- نیز همان هستند. عملکرد پروسسور در چیپهای اینتل، میانگین قیمت یک ترانزیستور -- در سال 1968، شما میتوانستید یک ترانزیستور را به قیمت یک دلار بخرید. شما میتوانستید در سال 2002 10 میلیون از آنها را با یک دلار بخرید.
آن بسیار قابل توجه است که پیشرفت نمایی چقدر ملایم و روان است. منظورم این است که، شما فکر میکنید این نتیجه تعداد آزمیاش روی میزی است، اما این نتیجه رفتار آشفته جهانی است -- کشورهای یکدیگر را به کپی برداری محصولات متهم میکنند، IPOs ، ورشکستگی ها، برنامه های بازاریابی، ممکن است شما فکر کنید که آن یک روند بسیار نامنظم است، ولی شما یک نتیجه بسیار نرم و هموار از این روند نامنظم دارید. همانطور که ما نمیتوانیم پیش بینی کنیم که یک مولکول در گاز چه خواهد کرد -- آن ناامید کننده است که یک مولکول را پیش بینی کنیم -- ولی هنوز ما خصوصیات کل گاز را میتوانیم پیش بینی کنیم، با استفاده از ترمودینامیک، با دقت بسیار بالا. همان چیز نیز در اینجا هست. ما نمیتوانیم هیچ پروژه خاصی را پیش بینی کنیم، اما نتیجه این گستره کلی -- بی نظمی جهانی، فعالیتهای غیرقابل پیش بنی رقابتی است. ولی روند تکاملی تکنولوژی بسیار قابل پیش بینی است. و ما میتوانیم این روندها را در آینده دور پیش بینی کنیم. برخلاف رزهای گرترود استین، آن حالتی نیست که ترانزیستور، ترانزیستور است. هرچقدر که ما آنها را کوچکتر و ارزانتر کنیم، الکترونها فاصله کمتری را طی میکنند. آنها سریعتر خواهند بود، لذا شما رشد نمایی خواهید داشت در سرعت ترانزیستورها، همین طور هزینه یک سیکل از یک ترانزیستور کاهش خواهد یافت با نرخ 1.1 سال شما اشکال دیگر نوآوری و طراحی پروسسور را اضافه میکنید، شما بدست می آورید دوبرابر هزینه عملکرد محاسبانی هر یک سال.
و آن اساسا کاهش قیمت است -- 50 درصد کاهش قیمت. و این فقط کامپیوترها نیستند. منظورم این است که این درمورد مرتب سازی دی ان ای هم صدق میکند. آن در مورد اسکن کردن مغز هم صدق میکند، آن در مورد وب نیز صدق میکند، یعنی هر چیزی که ما بتوانیم تعیین کمیت کنیم، ما صدها نوع اندازه گیری مختلف از چیزهای متفاوت داریم، اندازه گیریهای مرتبط با اطلاعات -- ظرفیت، نرخ ایده های نو -- و آنها اساسا هر 12 ، 13، 15 ماه دوبرابر میشوند، بسته به اینکه شما به چه چیزی مینگرید. از لحاظ قیمت عملکرد، آن 50 -- 40 تا 50 درصد نرخ کاهش قیمت وجود دارد. و اقتصاددانان واقعا شروع به نگران شدن درباره آن کرده اند. ما کاهش قیمت همزمان با رکود را داریم، اما آن باعث سقوط عرضه پول بود، سقوط اعتماد مصرف کننده، یک پدیده کاملا متفاوت. این به سبب بهره وری بیشتر است، ولی اقتصاددانان میگویند، «اما هیچ راهی وجود ندارد که شما قادر به ادامه به آن باشید.» اگر شما کاهش قیمت 50 درصدی دارید، مردم ممکن است افزایش دهند سهم خود را 30 یا 40 درصد اما آنها نمیخواهند با آن همراهی کنند. اما چیزی که ما در واقع میبینیم این است که ما واقعا همراهی بیشتری با آن داریم. ما داشته ایم 28 درصد در سال افزایش رشد دلار در تکنولوژی اطلاعات ظرف 50 سال گذشته. یعنی، مردم نساخته اند آیپاد را به قیمت 10000 دلار در 10 سال گذشته. همانطور که عملکرد قیمت برنامه های کاربردی جدید را عملی میسازد، برنامه های جدید به بازار می آیند. و این یک پدیده بسیار گسترده است. ذخیره سازی اطلاعات مغناطیسی -- آن قانون مور نیست، آن کوچک سازی نقاط مغناطیسی است، مهندسین متفاوت، کمپانی های مختلف، روند نمایی مشابه.
یک تکامل کلیدی این است که ما بیولوژی خود را در حال درک کردن هستیم در این شرایط اطلاعاتی. ما در حال درک برنامه نرم افزار حاکم بر بدنمان هستیم. اینها تکامل یافته اند در زمانهای بسیار مختلف -- و در واقع مایلیم که آن برنامه ها را تغییر دهیم. یکی از برنامه های نرم افزاری کوچیک، ژن گیرنده چربی انسولین نامیده میشود، اساسا نگه میدارد بر روی هر کالری، بدلیل اینکه در فصل شکار بعدی ممکن است به خوبی کار نکند. آن مورد علاقه گونه ها در ده ها هزار سال پیش بود. ما واقعا میخواهیم که آن برنامه را خاموش کنیم. آنها این کار را روی حیوانات آزمودند، و این موشها آنرا با ولع بسیار خوردند و لاغر باقی ماندند و از مزایای لاغر ماندن بهره مند شدند. آنها دچار دیابت نشدند، آنها دچار بیماری قلبی نشدند، آنها 20 درصد طول عمر بیشتری پیدا کردند، آنها از مزایای سلامتی بخاطر محدودیت کالری بهره مند شدند بدون هیچ محدودیتی. چهار یا پنج کمپانی داروسازی متوجه این موضوع شدند، احساس کردند که داروی جالبی برای بازار انسانی خواهد بود، و آن تنها یکی از 30000 ژنی است که زیست شیمی ما را تحت تاثیر قرار میدهد.
ما تکامل یافته ایم در دورانی که مورد علاقه مردم نبود در سنین اغلب افرادی حاضر در این کنفرانس، مانند خود من، تا زندگی کنند مدت زمان طولانی تری، زیرا ما مورد استفاده قرار داده ایم منابع گرانبهایی را که بهتر بود برای بچه ها تخصیص داده شود و آنها برای مراقبت از آنها باشد. بنابراین، زندگی -- دوره زندگی طولانی -- دوست دارم، که بگویم، بیشتر از 30 سال انتخاب نمی شد، اما ما در حال یادگرفتن در واقع دستکاری کردن هستیم و تغییر دادن این برنامه های نرم افزاری از طریق تکامل بیوتکنولوژی. برای مثال، ما میتوانیم مهار کنیم در حال حاضر دخالت ار ان ای را. وجود دارند اشکال جدید هیجان انگیز ژن درمانی که غلبه میکنند بر مشکلات جایگیری مواد ژنتیکی در مکان درست روی کروموزوم. آن است اساسا یک -- برای اولین بار در حال حاضر، چیزی که باعث رنج انسان میشه، که در واقع درمان میکند فشار خون بالای ریوی -- یک بیماری کشنده -- با استفاده از ژن درمانی. بنابراین ما نه تنها طراح بچه ها هستیم بلکه طراح توسعه دهندگان بچه هم هستیم. و این تکنولوژی نیز در حال شتاب گرفتن است. آن 10 دلار هزینه داشت برای مرتب سازی هر جفت دی ان ای در 1990، سپس یک پنی در سال 2000. آن در حال حاضر زیر یک دهم سنت هزینه دارد. مقدار اطلاعات ژنتیکی -- اساسا -- این نشان میدهد یک رشد نمایی نرم را. هر سال دو برابر میشود قادر میسازد که پروژه ژنوم کامل گردد.
یک انقلاب عمده دیگر، انقلاب ارتباطات است. عملکرد قیمت، پهنای باند، ظرفیت ارتباطات از راههای گوناگونی اندازه گیری میشود. با سیم، بی سیم بطور نمایی درحال رشد است. اینترنت از لحاظ قدرت در حال دوبرابر شدن است و ادامه دارد، انداره گیری میشود از راههای مختلف. آن است بر مبنای تعداد میزبانها اینترنت.
کوچک سازی -- ما در حال کوجک کردن سایز تکنولوژی هستیم در یک نرخ نمایی، در هر دو حالت با سیم و بدون سیم. اینها تعداد طرح هستند از کتاب اریک درکسلر -- که حالا ما داریم نشان میدیم عملی شده اند به کمک شبیه سازیهای با سوپر کامپیوتر، که در واقع وجود دارند دانشمندانی که در حال ساخت روبوتهای در اندازه مولکولی هستند. یکی یکی در واقع پیاده میروند بطور شگفت انگیزی مانند راه رفتن انسان، که آنها خارج از مولکولهای ساخته شده اند. اینها ماشینهای کوچکی هستند که کارها را در یک محیط آزمایشی انجام میدهند. یک فرصت بسیار هیجان انگیز این است که واقعا درون بدن انسان بروند و وظایف تشخیصی و درمانی را انجام دهند. و این مربوط به آینده نزدیک است. این کارها قبلا در مورد حیوانات انجام شده است.
اینجا یک وسیله مهندسی شده نانو وجود دارد که دیابت نوع یک را درمان میکند. آن در اندازه سلولهای خونی است. آنها قرار میدهند دهها هزار از اینها را در سلول خونی -- آنها این را در موشها آزمایش کرده اند -- آن اجازه میدهد که انسولین در یک حالت کنترل شده بیرون بیاید، و در واقع درمان میکند دیابت نوع یک را. آنچه که شما در حال تماشا هستید طرحی است از یک سلول خونی روبوتیک، و آن مطرح میکند موضوعی را که بیولوژی ما در واقع خیلی بهینه شده است حتی اگر آن از لحاظ ریزه کاری و پیچیدگی قابل توجه باشد بعد از آنکه ما درک کردیم اصول عملیاتی آنرا، و سرعت مهندسی معکوس کردن بیولوژی ما که درحال شتاب گرفتن است، ما واقعا میتوانیم این چیزها را با هزاران بار قابلیت بیشتر طراحی کنیم. یک تجزیه و تحلیل درباره این رسپیروکایت (گلبول قرمز مصنوعی)، طراحی شده توسط راب فریتاس، مشخص میکند که اگر 10 درصد از گلبولهای قرمز خونتان را با این نسخه از ربوتها جایگزین کنید، شما میتوانید دو سرعت المپیک را به مدت 15 دقیقه یک نفس انجام دهید. شما میتوانید کف استخرتان به مدت چهار ساعت بنشینید -- -- بنابراین، جمله «عزیزم، من در استخر هستم،» معنی جدیدی پیدا خواهد کرد. بسیار جالب خواهد بود که ببینیم ما در مسابقات المپیک چگونه عمل خواهیم کرد. احتمالا ما از آن ممانعت خواهیم کرد، ولی سپس ما تخیل نوجوانان را در مدارس ژیمیناستیک خواهیم داشت که بطور روزمره مانند ورزشکاران المپیک خارج از برنامه کار خواهند کرد. فریتاس یک طراحی برای گلبولهای سفید نیز دارد. این سناریو حدودا مربوط به سال 2020 خواهد بود. اما آن خیلی دور نخواهد بود اینطور که شنیده میشود. چهار کنفرانس اصلی در زمینه ساخت دستگاههای در اندازه سلولهای خونی وجود دارد، آزمایشات فراوانی با حیوانات وجود دارد. فعلا یک تجربه انسانی وجود دارد، بنابراین این یک تکنولوژی کاملا عملی است.
اگر ما به رشد نمایی محاسبات خود برگردیم، 1000 دلار از محاسبات حالا قرار دارد جایی بین یک حشره و مغز موش. آن قطع خواهد کرد هوش انسانی را از لحاظ ظرفیت در سال 2020، اما آن طرف سخت افزاری معادله است. چه زمانی ما نرم افزار مربوطه را بدست خواهیم آورد؟ خب، نوبت آن است که ما میتوانیم درون مغز انسان را ببینیم، و درواقع جای تعجب نیست، دورنمای فضایی و زمانی اسکن مغز هر سال دو برابر میشود. و با نسل جدیدی از ابزارهای اسکن، برای اولین بار ما میتوانیم واقعا ببینیم الیاف درون عصبی تک را و آنها را بطور زنده حین پردازش و سگنالینگ ببینیم و -- اما سوال بعدی این است، اوکی، حالا ما میتوانیم این اطلاعات را بدست آوریم، اما آیا ما میتوانیم آنرا درک کنیم؟ داج هافشتاتر تعجب میکند، خب، ممکن است هوش ما به اندازه کافی قادر نباشد که هوشمان را درک کند، و اگر ما باهوشتر شویم، خب، مغز ما بسیار پیچیده تر خواهد بود، و ما هرگز قادر نخواهیم بود که به آن هدف برسیم. این نشان میدهد که ما قادر به درک آن هستیم.
این بلاک دیاگرام یک مدل و شبیه سازی از کرتکس شنوایی انسان است که واقعا خیلی عالی کار میکند -- با بکارگیری تستهای شنوایی، نتایج بسیار شبیه به ادراک شنوایی انسان دارد. اینجا یک شبیه سازی دیگر از مخچه وجود دارد -- که بیش از نصف نرونهای مغز در ان است -- مجددا، بسیار مشابه شکل گیری مهارت انسانی کار میکند. این در مراحل اولیه است، اما شما میتوانید نشان دهید با کمک رشد نمایی مقدار اطلاعات درباره مغز و با گسترش نمایی در دورنمایی اسکن کردن مغز، ما در مهندسی معکوس کردن مغز موفق خواهیم شد تا سال 2020. ما قبلا مدلها و شبیه سازیهای خوبی در 15 منطقه داشتیم بیش از چند صد مورد.
تمامی اینها در حال حرکت نمایی هستند -- بطور نمایی -- پیشرفت اقتصادی در حال رشد. ما داشته ایم افزایش بهره وری و سود از 30 دلار تا 150 دلار در ساعت کاری را ظرف 50 سال گذشته. تجارت الکترونیکی بطور نمایی رشد کرده است. در حال حاضر آن حدود یک تریلیون دلار است. شما ممکن است تعجب کنید، خب، آیا در آن رونق و ورشکستگی وجود ندارد؟ آن صرفا یک پدیده بازارهای سرمایه بود. وال استریت متوجه شد که این یک انقلاب تکنولوژیکی بود، که آن بود، اما شش ماه بعد، وقتی در هیچ مدل کسب و کاری انقلابی نبود، آنها تصور کردند که، خب، آن اشتباه بود، پس ما ورشکستگی خواهیم داشت.
بسیار خب، این یک تکنولوژی است که ما میتوانیم در کنار هم قرار دهیم با استفاده از تعدادی تکنولوژی که در آن تکامل یافته ایم. این یکی از ویژگیهای معمول در تلفن همراه خواهد بود. آن قادر خواهد بود تا از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کند.
بنابراین اجازه دهید با دو سناریو صحبتهایم را پایان دهم. تا 2010 کامپیوترها ناپدید خواهند شد. آنها بسیار کوچک خواهند شد، آنها در لباسهایمان جاسازی خواهند شد، در محیطمان. تصاویر مستقیما در شبکیه ما هک خواهند شد، و غوطه وری کامل در واقعیت مجازی را فراهم خواهند کرد، واقعیت افزونه کاملا واقعی. ما با شخصیتهای مجازی تعامل خواهیم داشت.
ولی اگر ما به 2029 برویم، ما بطور کامل در این روند به کمال خواهیم رسید. و شما باید درک کنید که ما چه تعداد چرخش و تبدیل در شرایط تولید تکنولوژیهای جدیدی که سریعتر و سریعتر میشوند، در آن حالت خواهیم داشت. منظورم این است که ما خواهیم داشت دو تا 25 برابر قدرت بیشتر در عملکرد قیمت، ظرفیت و پهنای باند این تکنولوژیها، که بسیار فوق العاد هستند. آن میلیون ها برابر قدرتمندتر از هم اکنون خواهد بود. ما کامل خواهیم کرد مهندسی معکوس مغز انسان را، محاسبه کردن -- 1000 دلار محاسبات بسیار قدرتمندتر خواهد بود از مغز انسان در شرایط ظرفیت خام اولیه. کامپیوترها ترکیب خواهند شد با قدرت تشخیص دقیق هوش انسانی با روشهایی که ماشینها قبلا برتر هستند، در شرایط انجام تفکر تحلیلی، با بخاطر سپردن دقیق میلیاردها حقیقت. ماشینها میتوانند دانش خود را به سرعت به اشتراک بگذارند، اما این تنها یک تهاجم خارجی ماشین های هوشمند نیست. ما در حال ادغام شدن با تکنولوژی خود هستیم.
این نانو روباتها که بدان اشاره کردم در ابتدا برای استفاده های پزشکی و سلامتی بکار خواهند رفت: تمیز کردن محیط، فراهم کردن سوخت -- سلولهای سوختی قدرتمند و صفحات خورشیدی غیر متمرکز بطور گسترده ای توزیع شده و غیره در محیط. اما آنها همچنین به داخل مغز ما خواهند رفت، و با نرونهای بیولوژیکی ما تعامل خواهند داشت. ما نشان داده ایم اصول کلیدی که شما قادر به انجام این کار خواهید بود. لذا، برای مثال، غوطه وری کامل در واقعیت مجازی از درون سیستم عصبی، نانو روباتها خاموش میکنند سیگنالهایی که از حواس واقعی ما می آیند، و آنها را با سیگنالهایی که مغز شما وقتی که در محیط مجازی باشد دریافت میکند، جایگزین خواهند کرد. و شما احساس خواهید کرد که شما واقعا در آن محیط مجازی هستید. شما میتوانید با مردم دیگر به آنجا بروید، هر نوع تجریه ای با هر کسی که شامل تمامی حواس باشد داشته باشید. «تجربیات بیمر»، که نامگذاری من است، تمام جریان تجربیات حسی خود را قرار خواهند داد بصورت روابط عصبی احساسیشان بر روی اینترنت. شما میتوانید متصل شوید و شبیه کس دیگری بودن را تجربه کنید. اما مهمتر از آن، از طریق این ادغام مستقمی با تکنولوژیمان، آن توسعه فوق العاده و عظیمی در هوش انسانی ما خواهد بود، که ما چند تجربه قبلا در مورد آن داشته ایم. ما بطور معمول شاهکارهای فکری انجام میدهیم که بدون تکنولوژیمان غیرممکن خواهند بود. امید به زندگی بشر در حال گسترش است، در سال 1800 آن 37 سال بود، و با این نوع بیوتکنولوژی، انقلابهای نانو تکنولوژي، این گسترش خواهد یافت بسیار با سرعت در سالهای پیش رو.
پیام اصلی من این است که پیشرفت تکنولوژی بصورت نمایی است، نه خطی. حتی بسیاری از دانشمندان یک مدل خطی را فرض میکنند، بنابراین آنها میگویند، «آه، آن صدها سال طول خواهد کشید قبل از اینکه ما مونتاژ خود تکثیر کننده نانو تکنولوژی یا هوش مصنوعی داشته باشیم.» اگر شما واقعا به قدرت رشد نمایی نظر کنید، خواهید دید که این چیزها خیلی زود در دسترس خواهند بود. و فن آوری اطلاعات به طور فزاینده فراگیر خواهد شد در تمامی زندگی ما، از موزیک ما تا ساخت و ساز ما تا بیولوژی ما تا انرژی ما تا مواد ما.
ما تا سال 2020 قادر به ساخت هرچیزی که مورد نیازمان باشد خواهیم بود، از طریق اطلاعات، به کمک مواد خام بسیار ارزانقیمت، با استفاده از نانو تکنولوژی. اینها تکنولوژیهای بسیار قدرتمندی هستند. آنها هر دو خطرات ما و تعهدات و وعده های ما را توانمند میسازند. بنابراین ما مجبوریم در آینده آنها را برای حل مشکلات اساسی و حقیق خود بکار بگیریم .
با تشکر فراوان از شما
(تشویق و تحسین)