چه چیزی در بحث جهانی درباره پناهندگان از قلم افتاده است؟

متن سخنرانی :
من مهاجری از اوگاندا هستم و در ایالات متحده زندگی می‌کنم و منتظرم پرونده مهاجرتم به نتیجه برسد.
مهاجران در دنیای امروز آزادی حرکت زیادی ندارند. این قطعاً به آنهایی برمی‌گرددکه آن قدر ناامید هستند که حاضرند در دریای خروشان و طوفانی سوار قایق شوند. این مخاطراتی بود که پسرعموهایماز غرب و شمال آفریقا وقتی می‌خواستند از دریا بگذرند و به اروپا برسند با آن مواجه بودند. البته برای یک مهاجر رسیدن به چنین تجمعی موقعیتی نادر اما خوش است.
اما این نشان دهنده چیزی است که در بحث جهانی پناهندگان، مهاجران و آوارگانمعمولاً از قلم افتاده است، صدای محرومان. شهروندان کشورهای میزبان بسیاری، حتی آنها که قبلاً پذیرای پناهندگان بودند، درباره تعداد فزاینده پناهندگان که به کشورشان سرازیر شده‌اند نگران هستند. بحرانی که تازه واردانبلافاصله ایجاد می‌کنند از بین بردن تعادل رفاه و اشتغال در جامعه آنها است. شهروندان نامطمئن و شکاکبه سیاستمداران نگاه می‌کنند که در حال مسابقه هستندتا ببینند برنده جایزه بلندترین صدای پوپولیسم و ملی‌گرایی کیست. این مسابقه بر سر این است که چه کسینسبت به مهاجران سختگیرتر است، چه کسی بیشتر از همه می‌خواهدممنوعیت سفر را تحمیل کند، و چه کسی به پیشنهادپروژه‌های دیوار کشیدن مشتاق‌تر است.
تمام این محدودیت‌ها به سادگینشانه‌های مشکل را نمایان می‌کنند، نه دلایل آن را. چرا می‌آیند؟ مهاجران می‌توانند نقطه نظرهایمختلف را به اشتراک بگذارند، اگر سیاست‌مدارانبه گوش دادن تمایلی نشان دهند.
در دبی، من بی‌عدالتیو نابرابری که معمولاً در حق نیروی کار مهاجر روا داشته می‌شد را ثبت می‌کردم. در نتیجه، فشار دولت‌های کشورهای مربوطه باعث شد من کارم را به عنوانخبرنگار در خاورمیانه از دست بدهم. به اوگاندا بازگردانده شدم، جایی که در نتیجه محرومیت اقتصادیهمه در خط قحطی بودند. از اوگاندا فرار کردمتا به ایالات متحده بیایم با این امید که صدای برادرانو خواهرانم را تقویت کنم که به عنوان مهاجربا گرفتاری‌های جدی‌تری مواجه بودند.
پدرم به من گفت دوست ندارد کتابی بنویسم که ممکن بود باعث تبعید و بیکاری من شود. وقتی هنوز در دبی کار می‌کردمسال‌ها بود که دیابت داشت، و حقوق من همیشه کفاف داروهای او را می‌داد. بعد از اینکه اخراج شدم، نمی‌توانستم از عهده درمان او بربیایم، و حتی در روزهای آخر زندگی‌اش هم، نتوانستم او را به بیمارستان ببرم. وقتی پیکر او را سر دست می‌بردمتا به خاک بسپارم در ماه جون سال پیش، فهمیدم برای بالا بردن صدایم چه هزینه هنگفتی پرداخت کرده‌ام.
حرف زدن علیه بی‌عدالتیچندلایه نهادینه شده هرگز آسان نیست، چون مشکلات به چیزیبیش از لفاظی نیاز دارند. پس تا زمانی که معدن‌ها،حوزه‌های نفت و مزرعه‌های بزرگ آفریقا در تملک سرمایه‌گذاران خارجی باشد و تمام آن منابع حیاتی به غرب فرستاده شوند، جریان مهاجران آفریقاییبی‌وقفه ادامه خواهد داشت. هیچ محدودیتی چنان سرسختانه نیست که بتواند جلوی موج مهاجرتی را بگیردکه تاریخ بشری ما را مشخص کرده است.
پیش از آنکه کنترل مرزها سخت‌تر شود و محدودیت‌های جدیدی برای ویزا وضع شود، کشورهایی که مدت زیادی مهاجرپذیر بوده‌اند باید در بحث گشاده‌تری درگیر شوند. این تنها راهی است که بالاخره بتوان به طور عملی درباره میراث استثمار، برده داری، استعمار، و امپریالیسم مصالحه کرد، تا بتوانیم با هم برای ساختناقتصاد جهانی عادلانه‌تر در قرن ۲۱ام پیش برویم -- اقتصادی که همه از آن سود ببرند.

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *