بیایید همه‌ی تلاشمان را برای متقاعد کردن دیگران برای استفاده از منابع پایدار بکنیم

متن سخنرانی :
من زندگیم را برای کار روی تجدید پذیری صرف کرده ام. من یک موسسه غیر انتفاعی تغییرات آب به نام گروه آب و هوا راه اندازی کردم. من در زمینه جنگلداری برای WWF( صندوق جهانی حیات وحش) کار کردم. در زمینه توسعه و کشاورزی کار کردم در تشکیلات سازمان ملل متحد. حدود ۲۵ سال در کل، و سپس سه سال پیش، من خودم را در حال صحبت کردن با مدیر عامل شرکت آیکیا درباره پیوست به گروه هش یافتم. خُب، مانند خیلی از افراد دیگر در اینجا، من می خواهم تاثیر شخصی خودم را در دنیا به بیشترین حالت برسانم، پس میخواهم که توضیح دهم که چرا به این گروه ملحق شدم.
اما ابتدا، اجازه بدهید تا درباره سه شماره صحبت کنیم.
اولین شماره سه هست: سه میلیار نفر. این تعداد آدمهاییست که در حال پیوستن به طبقه متوسط جهانی در سال ۲۰۳۰ هستند، ودر حال خروج از فقر هستند. این برای آنها و خانواده یشان خارق العاده است، اما امروز ما دو میلیارد نفر در طبقه متوسط جهانی داریم، و این به ۵ میلیارد نفر افزایش می یابد، و هنگامیکه کمبود منابع داریم این چالش بسیار بزرگیست..
عدد دوم شش است: این شش درجه سانتی گراد است، آنچه که داریم در شرایط گرم شدن کره زمین با آن رو به رو می شویم. ما به سمت یک یا سه درجه نمی رویم یا چهار درجه، ما به سمت شش درجه می رویم. و اگر درباره اش فکر کنید، همه شرایط آب و هوایی عجیب و غریب را ما در چند سال گذشته داشته ایم، بسیاری از آن شرایط فقط ناشی از یک درجه گرم شدن است، و نیاز به نشر دی اکسید کربن به بالاترین سطح تا پایان این دهه داریم و بعد از آن پایین می آید. این موضوع اجتناب ناپذیر است، اما ما باید قاطعانه عمل کنیم.
عدد سوم دوازده است: این تعداد شهرهایی در جهان است که یک میلیون یا بیشتر جمعیت داشته زمانیکه مادربزرگ من متولد شده است. شما می توانید مادربزرگ من را آنجا ببینید. در اوایل قرن گذشته بود. بنابراین تنها دوازده شهر. او در منچستر انگلستان بدنیا آمد، نهمین شهر بزرگ دنیا. حالا پانصد شهر وجود دارد، تقریبا، با یک میلیون جعیت در آنها یا بیشتر. و اگر شما به یک دوره صد ساله از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۵۰ نگاهی بیندازید، قرنی است که ما تمام شهرهای جهان را در آن می سازیم، قرنی که ما الان در میانه آن هستیم. هر قرن دیگر یک نوع تمرین بوده، و این طرحی است برای اینکه ما چطور زندگی کنیم.
بنابراین درباره اش فکر کنید. شهرها را می سازیم نه مانند گذشته، مردم را از فقر بیرون می آوریم نه مانند گذشته، و آب و هوا را تغییر می دهیم نه مانند گذشته. تجدید پذیری از حالت خوبه که انجام شود به سمت باید-انجام شود رفته است. این درباره چیزی است که ما دقیقا اینجا انجام می دهیم ، همین الان، و برای باقی زندگی کاریمان.
بنابراین من می خواهم کمی درباره اینکه چه کاری را میتوانیم بکنیم و یک شرکت مانند ایکیا IKEA چه چیزی می تواند انجام دهد، و ما یک استراتژی تجدید پذیری داریم به نام " مردم و سیاره مثبت " برای کمک به رهبری تجارتمان برای داشتن تاثیر مثبت در دنیا. چرا ما نخواهیم تاثیر مثبت داشته باشیم در جهان بعنوان یک تجارت ؟ شرکت های دیگر استراتژی های تجدید پذیری دارند. بعلاوه من می خواهم به بعضی از آنها اشاره کنم، و قصد دارم فقط چند تا از تعهدات را بعنوان مثال هایی که داریم را ذکر کنم.
اما ابتدا، اجازه دهید به مشتریان فکر کنیم. ما دبا پرسیدن از مردم از چین تا آمریکا می دانیم که اکثریت قریب مردم به تجدید پذیری توجه می کنند بعد از مسائل روزمره، مسائل روزمره، که چطور بچه ها را به مدرسه برسانم ؟ آیا می توانم صورت حسابها را در پایان هر ماه پرداخت کنم ؟ سپس آنها به مسائل بزرگی چون تغییرات آب و هوا اهمیت می دهند. اما آنها می خواهند که آن را راحت، مقرون به صرف و جذاب داشته باشند، و آنها انتظار دارند که تجارت کمک کند، و امروزه کمی نا امید هستند.
پس ذهن خود را به عقب ببرید و درباره اولین محصولات سازگار با محیط زیست فکر کنید. ما شوینده هایی داشتیم که می تونستند لباس های سفید شما را بشوید. ما لامپ هایی با انرژی کارآمد اولیه داشتیم که پنج دقیقه زمان می برد تا شروع به کار کند و سپس شما می ماندید با یک نوع رنگ نا خوشایند. و ناهنجاری داشتیم، کاغذهای توالت قابل بازیافت. بنابراین هر بار که شما تی شرت می پوشیدید، یا چراغ را روشن می کردید، یا به حمام می رفتید، یا گاهی اوقات هر سه باهم، به شما یاد آوری می شد که تجدید پذیری درباره سازش با محیط بود. این یک شروع عالی نبود.
امروز ما انتخاب هایی داریم. ما می توانید محصولاتی تولید کنیم که زشت یا زیبا هستند، تجدید پذیر یا تجدید نا پذیر، مقرون به صرفه یا گران، کاربردی یا بی فایده هستند. بنابراین بیایید محصولات زیبا، کاربردی، مقرون به صرفه ، تجدید پذیر تولید کنیم.
بیایید ال ایی دی ببریم. ال ایی دی بهترین انتخاب برای روشنی است. لامپ های قدیمی، لامپ های رشته ای، ... من قصد ندارم که از شما بخواهم تا دستتان را بالا ببرید که چند نفر از شما هنوز از آنها در خانه دارید، که با هر بار روشن کردن آنها انرژی هدر می رود... بعد از این آنها را تغییر دهید... یا اینکه اینجا در صحنه TED از آنها داریم یا نه .. اما آن لامپ های رشته ای قدیمی واقعا باید بعنوان وسیلهای برای گرمایش بفروش برسند. آنها برای بیشتر از یک صد سال به اشتباه بفروش می رسیدند آنها گرما و از طرفی کمی نور تولید می کردند. حالا ما چراغ هایی داریم که نور تولید می کنند و از طرفی کمی گرما. شما با یک LED هشتاد و پنج درصد انرژی برق صرفه جویی می کنید که شما در لامپ های رشته ای قدیم داشتید. و بهترین چیز این است که، همچنین آنها دوام می آورند برای بیشتر از بیست سال. بنابراین درباره اش فکر کنید. شما تلفن های هوشمند خود را هفت یا هشت بار عوض می کنید، شاید هم بیشتر اگر شما در این مخاطب هستید. شما ماشین خود را تغییر خواهید داد، اگر داشته باشید، سه یا چهار بار. بچه های شما می توانند به مدرسه بروند، به دانشکده بروند، بروند و بچه های خودشان را داشته باشند، برگردند، نوه هایی بیاورند، شما همان چراغ ها برای صرفه جو.یی در انرژی را دارید. بنابراین LED فوق العاده است. چیزی که ما تصمیم داریم انجام دهیم فروش LED برای بالا بردن نرخ فروش نیست و ادامه فشار برای همه لامپ های قدیمی، هالوژن ها و لامپ های کم مصرف. ما تصمیم داریم، طی دو سال آینده، استفاده از هالوژن و لامپ های کم مصرف را ممنوع کنیم. ما همه به این سمت می رویم. و این چیزی است که تجارت نیاز به انجامش دارد: حرکت همگانی، حرکت صد در صد، برای اینکه سپس دیگر بر روی مسائل قدیمی سرمایه گذاری نمی کنید، بر روی مسائل جدید سرمایه می گذارید، هزینه را کاهش می دهید، شما از زنجیره تامین و خلاقیتتان استفاده می کنید و قیمت ها را کاهش می دهید بنابراین همه استطاعت بهترین چراغ ها را دارند بنابراین شما در مصرف انرژی صرفه جویی می کنید.
( تشویق )
این فقط درباره محصولات در خانه های مردم نیست. ما باید درباره مواد خام فکر کنیم که محصولات ما را تولید می کنند. بدیهی است که فرصت های فوق العاده ای هستند با مواد بازیافتی، و ما می توانیم و حرکت خواهیم کرد به سمت اتلاف صفر. و فرصت هایی در چرخه اقتصادی وجود دارد. اما ما هنوز به مواد طبیعی، خام وابسته هستیم. بیایید درباره پنبه بررسی کنیم. پنبه الماس است. احتمالا بسیاری از مردم همین الان جنس پنبه ای پوشیده اند. برای ماده مناسبی برای بافت پارچه هست . ولی تولید آن بسیار آلاینده است. آفت کش ها، کود، آب بسیار زیادی مصرف می شود. بنابراین ما با دیگران که کار کرده ایم، با تجارت ها و سازمان های غیر انتفاعی دیگر، در ابتکار عمل برای پنبه بهتر، تلاش دقیقا بر می گردد به مزرعه ، و آنجا شما می توانید میزان مصرف آب را نصف کنید و ورود مواد شیمیایی را نصف کنید، بازده افزایش می یابد، و شصت درصد از هزینه های در حال اجرا در بسیاری از مزرعه ها با کشاورزانی با درآمد پایین می تواند واردات مواد شیمیایی باشد. بازده افزایش می یابد، و شما هزینه های ورودی را نصف می کنید. کشاورزان از فقر بیرون می آیند. آنها این را دوست دارند. صدها هزار نفر از هزاران کشاورز استطاعت داده شده است، و حالا ما در تجارتمان به شصت درصد پنبه بهتر دست یافته ایم. دوباره، ما همه با هم می رویم. در سال ۲۰۱۵، ما صد در صد پنبه بهتر خواهیم داشت.
اهداف موضوع صد در صد را بگیرید، براستی. گاهی اوقات مردم فکر می کنند رسیدن به صد در صد سخت خواهد بود، و ما این گفتگو را در تجارت داشته ایم. براستی، ما صد در صد را از نود یا پنجاه درصد آسان تر یافتیم. اگر شما هدف نود درصد دارید، هرکس در تجارت دلیلی پیدا می کند که در ده در صد باشد. زمانیکه صد در صد است، کاملا واضح است، و آدم های تجاری وضوح را دوست دارند، برای اینکه سپس شما فقط کار را انجام می دهید.
همین طور، چوب. ما می دانیم با جنگلداری، این یک انتخاب است. شما کارنامه غیر قانونی بدست آورید و هنوز جنگل زدایی در ابعاد بسیار گسترده ای، یا شما می توانید فوق العاده باشید، جنگلداری مسئول که ما می توانیم به آن افتخار کنیم. این یک انتخاب ساده است، بنابراین ما کاری کرده ایم. برای سال های با شورای نظارت بر جنگل، با صدها سازمان دیگر، و اینجا یک نکته درباره همکاری وجود دارد. بنابراین صدهای دیگر، از سازمان های غیرانتفاعی، از اتحادیه های کارگران جنگل، و تجارت ها، کمک کرده اند به ایجاد شورای نظارت جنگل، که استانداردها را برای جنگلداری تنظیم می کند و سپس کالاهای جنگلداری را بر روی زمین چک می شود حالا باهم، از طریق زنجیره تامین مان، با شرکا، ما مدیریت کرده ایم گواهی سی و پنج میلیون هکتار جنگلداری را. آن درباره سایز آلمان است. و ما تصمیم گرفته ایم در سه سال آینده، ا حجم مواد مجاز را دوبرابر کنیم که آن را از طریق تجارتمان ارائه می کنیم. بنابراین در این مسئله قاطع باشید. از زنجیره ی تامین موادمان برای حرکت خوب استفاده کنید.
اما سپس وارد حوزه عمل شما می شود. من فکر می کنم، برخی چیزها قطعی هستند. می دانیم ما از برق در بیست یا سی سال استفاده خواهیم کرد. ما می دانیم خورشید جایی خواهد درخشید، و در این بیست یا سی سال باد هنوز خواهد وزید. بنابراین چرا انرژی خود را از خورشید و باد بدست نیاوریم ؟ و چرا کنترل آن را خودمان نداشته باشیم ؟ بنابراین ما صد در صد تجدید پذیر می شویم. در سال ۲۰۲۰، ما انرژی تجدید شدنی بیشتری تولید خواهیم کرد به جای انرژی که ما مصرف می کنیم بعنوان یک تجارت. برای همه فروشگاه های ما، برای کارخانه هایمان ، مراکز توزیع مان، تا کنون ما سیصد هزار پنل خورشیدی نصب کرده ایم، و چهارده مزرعه بادی آماده کرده ایم که صاحب و مجری آن هستیم در شش کشور، و هنوز آن را به انجام نرسانده ایم. اما فکر یک پنل خورشیدی. یک پنل خورشیدی برای هزینه خودش هفت یا هشت سال کار می کند. برق رایگان است. هر زمان که خورشید بیرون می آید بعد از آن، برق رایگان است. بنابراین این چیز خوبی برای CFO است، نه فقط برای دوستداران تجدید پذیری. هر تجارتی می تواند چیزهایی مانند این را انجام دهد.
اما سپس ما باید به فراتر از این عملیاتمان نگاه کنیم، و من فکر می کنم هر کسی موافق خواهد بود که حالا تجارت باید کاملا برای اثرات زنجیره ي مواد مورد نیاز شما مسئولیت قبول کند. خوشبختانه امروزه بسیاری از تجارت ها ، کدهایی از هدایگر دارند که زنجیره تامین خود را ممیزی می کنند، اما نه همه تجارت ها. جدا از آن. و براستی این در آیکیا از دهه ۹۰ آمد. ما فهمیدیم که یک ریسک از کودکان کار در زنجیره تامین وجود داشت، و مردم در تجارت شوکه شده بودند. و این بطور واضح و کلی غیر قابل قبول است، بنابراین شما باید عمل کنید. بنابراین یک کد از هدایت توسعه داده شد، و حالا هشتاد ارزیاب در جهان داریم که هر روزه مطمئن می شوند که کارخانجات ما شرایط خوب کاری را دارا هستند و از حقوق انسانی حفاظت می کند و مطمئن می شود که کارگر کودک وجود ندارد.
اما به این سادگی نیست که مطمئن باشید که کودکان کار وجود ندارد. مروزه شاید بگویید که این کافی نیست. من فکر می کنم ما همه باید موافق باشیم که کودکان مهمترین آدمهای جهان هستند و از همه بیشتر آسیب پذیر. بنابراین یک تجارت چه کاری می تواند امروز انجام دهد برای استفاده واقعی از همه ارزش زنجیره تان برای پشتیبانی کیفیت بهتر زندگی و حفاظت از حقوق کودکان ؟ ما با یونیسف کار کرده ایم و کودکان را نجات دادیم برای توسعه برخی اصول تجارت جدید با حقوق کودکان. افزایش تعداد تجارت ها در حال اضافه شدن به آنها است، اما در واقع در یک نظرسنجی، بسیاری از رهبران تجاری گفتند که آنها فکر می کردند تجارت آنها چیزی ندارد که برای بچه ها انجام دهد. بنابراین چیزی که ما تصمیم گرفتیم انجام دهیم این بود که، ما تحقیق کنیم و سوالات سختی از خودمان و همراه با شرکایی که بیشتر از ما می دانند بپرسیم. برای رفتن فراتر از تجارتمان برای کمک به بهبود زندگی کودکان ما چه می توانیم انجام دهیم؟ ما همچنین یک موسسه خیریه داریم متعهد شده است برای کار از طریق شرکا و کمک به بهبود زندگی ها و حمایت از حقوق صد میلیون بچه در سال ۲۰۱۵.
شما اصطلاح را می دانید که می گوید، شما می توانید چیزی را که می سنجید مدیریت کنید ؟ خوب، شما باید چیزی را که برایتان مهم است بسنجید ؟ اگر شما چیزها را نسنجید، شما اهمیتی نمی دهید و شما نمی دانید. پس بگذارید یک مثال برایتان بزنم، سنجیدن چیزهایی که در تجارت شما مهم است. آیا این درباره زمانی نیست که تجارت ها بطور مساوی بوسیله زنان و مردان هدایت شده بودند ؟
( تشویق )
بنابراین ما می دانیم برای هفده هزار مدیرانمان در سرتاسر ایکیا که امروز ۴۷ درصد زنان هستند، اما این کافی نیست، و ما می خواهیم این فضای خالی را حذف کنیم و از طریق مدیریت ارشد آن را از همه راه ها پیگیری کنیم. و ما نمی خواهیم برای صد سال دیگر صبر کنیم. بنابراین ما یک شبکه باز زنان را راه اندازی کرده ایم. این هفته در ایکیا، و ما انجام خواهیم داد هرقدر طول بکشد تا منجر به تغییر شود. بنابراین پیغام اینجا این است، سنجیدن چیزی که به آن اهمیت می دهید و هدایت تغییر، و یک صد سال صبر نکنید.
پس ما حرکت کرده ایم از تجدید پذیری خوب است-انجام شود به باید-انجام شود. این باید-انجام شود است. این هنوز خوب است-انجام شود است، اما این باید-انجام شود است. و هر کسی می تواند بصورت منحصر بفرد چیزی در این زمینه انجام دهد. یک مصرف کننده فهیم باشید. با کیف پول خود رای دهید. شرکت ها را جستجو کنید که روی آن کار می کنند. اما، در حال حاضر تجارت های دیگری نیز وجود دارند که در این زمینه کار می کنند. من به انرژی تجدید پذیر اشاره کردم. شما سری به گوگل یا لگو بزنید، آنها همچنین می روند که صد در صد تجدید پذیر شوند، در همان مسیری که ما هستیم. با داشتن استراتژی واقعا خوب تجدید پذیری، شرکت های مانند نایک، پاتاگونیا، تیمبرلند، مارکس و اسپنسر وجود دارند. اما من فکر نمی کنم هیچ کدام از این تجارت ها گفته باشند آنها کامل هستند. ما قطعا نیستیم. ما در حرکت به جلو اشتباهاتی خواهیم کرد، اما این درباره تنظیم یک مسیر روشن، شفاف بودن، داشتن گفتگو با شرکای درست و واقعی، و انتخاب برای رهبری در مسائلی که واقعا بحساب می آیند است.
بنابراین اگر شما یک رهبر تجاری هستید، اگر تا به حال تجدید پذیری ایجاد نکرده اید دقیقا در قلب مدل تجاری تان ، من می خواهم شما را اصرار به این کار کنم و باهم، ما می توانیم کمک به ایجاد یک جهان پایدار/تجدید پذیر ، و، اگر بدرستی آنرا بدست بیاوریم، ما می توانیم تجدید پذیری را ایجاد کنیم مقرون به صرفه برای بسیاری از مردم، نه تجملاتی برای تعداد کمی.
متشکرم.
( تشویق )

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *