لیزا مارگونلی: شیمی سیاسی نفت

متن سخنرانی :
من می خواهم با شما درباره‌ی شیمی سیاسی نشت نفت، و دلیل این که چرا تابستان امسال تا این حد مهم، طولانی، نفتی و گرم است، و این که چرا باید حواسمان را درباره ی این مورد جمع کنیم ، صحبت کنم. اما قبل از این که در مورد شیمی سیاسی حرف بزنم، باید کمی در مورد شیمی خود نفت بگویم.
این عکس مربوط به زمانی می شود که به خلیج پرودو در سال ۲۰۰۲ در آلاسکا رفتم ، این عکس مربوط به زمانی می شود که به خلیج پرودو در سال ۲۰۰۲ در آلاسکا رفتم ، تا خدمات مدیریت مواد معدنی را ببینم، و توانایی آن ها در سوزاندن نفت نشت شده در درون یخ ها را بسنجم. و توانایی آن ها در سوزاندن نفت نشت شده در درون یخ ها را بسنجم. و چیزی که شما در این تصویر می بینید، کمی نفت خام، تعدادی قالب یخ، و دو کیسه نایلون حاوی ناپالم (نوعی ماده ی آتش زا) است. ناپالم در این تصویر به خوبی می سوزد. و نکته ی مهم این است که، نفت برای ما مصرف کنندگان آمریکایی یک دغدغه‌ی بزرگ است. ما چهار درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهیم؛ در حالی که ۲۵ درصد نفت تولیدی جهان را مصرف می کنیم. ما واقعا نمی توانیم ارزش نفت را تا زمانی که ملکول های آن را بررسی نکرده ایم درک کنیم، ما واقعا نمی توانیم ارزش نفت را تا زمانی که ملکول های آن را بررسی نکرده ایم درک کنیم، و واقعا نمی توانید ارزش واقعی آن را تا زمانی که سوختن آن را با چشمان خودتان ببینید بفهمید. این اتفاقی است که زمان وقوع آتش سوزی رخ می دهد. به طور ناگهانی و به سرعت اتفاق می افتد. به شما پیشنهاد می کنم که حتما یک روز سوختن نفت خام را ببینید، زیرا دیگر نیازی به دیدن یک کنفرانس دیگر درباره ی جغرافیای سیاسی نفت از دیدگاه های مختلف ندارید. زیرا دیگر نیازی به دیدن یک کنفرانس دیگر درباره ی جغرافیای سیاسی نفت از دیدگاه های مختلف ندارید. خیره شدن به شعله‌ی آتش آن به شبکیه‌ی چشمتان آسیب خواهد زد. در این تصویر شبکیه ی چشم ما در حال سوختن است.
اجازه بدهید کمی درباره ی این شیمی نفت با شما صحبت کنم. نفت را می توان ملکول های هیدروکربن کباب شده نامید. این ملکول ها از انواع خیلی کوچک آن گرفته، که شامل یک اتم کربن، و چهار اتم هیدروژن می شود -- ملکول متان -- تا الی آخر. و همچنین انواع میانی با تعداد متوسطی از کربن ها وجود دارند. شما حتما در مورد حلقه های بنزن شنیده اید؛ فوق العاده سرطان زا هستند. نفت به کنار این حلقه های بزرگ و قطور که صد ها کربن دارند می آید، نفت به کنار این حلقه های بزرگ و قطور که صد ها کربن، و هزاران هیدروژن دارند می آیند، آن ها همچنین وانادیوم و فلزات سنگین و گوگرد، و هزارن ماده ی خورده ریز دیگر در گوشه و کنارشان دارند. به آن ها آسفالتین گفته می شوند؛ آن ها یکی از مواد مورد نیاز برای درست کردن آسفالت هستند. آن ها خیلی در مسئله‌ی نشت نفت مهم هستند.
به من اجازه دهید کمی درباره ی شیمی نفت در آب بگویم. به من اجازه دهید کمی درباره ی شیمی نفت در آب بگویم. این شیمی نفت است که نفت را فوق العاده فاجعه آفرین می کند. نفت ته نشین نمی شود، بلکه شناور می ماند. اگر ته نشین می شد، اتفاق کاملا متفاوتی در یک حادثه ی نشت نفت می افتاد. و اتفاق دیگری که رخ می دهد این است که نفت در لحظه ای که به آب می رسد شروع به پخش شدن می کند. آن قدر در سطح آب پخش می شود که لایه ی فوق العاده نازکی از آن تشکیل شود، بنابراین شما به سختی می توانید آن را محدود کنید. اتفاق دیگری که رخ می دهد این است که نور خورشید باعث تبخیر نفت می شود، اتفاق دیگری که رخ می دهد این است که نور خورشید باعث تبخیر نفت می شود، و بعضی از مواد سمی در اعماق آب غوطه ور می شوند، و تخم آبزیان و ماهی های کوچک و میگو ها را نابود می کنند. و تخم آبزیان و ماهی های کوچک و میگو ها را نابود می کنند. و سپس نوبت آسفالتین است -- مسئله ی بغرنج این جاست -- ترکیب آسفالتین با امواج یک امولسیون کف دار را ایجاد می کند، تقریبا چیزی شبیه سس مایونز. حجم این ماده تقریبا سه برابر نشت نفتی است که شما پیش از این در آب داشته اید، حجم این ماده تقریبا سه برابر نشت نفتی است که شما پیش از این در آب داشته اید، و این اتفاق برطرف کردن ضایعه ی نفتی را فوق العاده دشوار می سازد. و همین طور آن را فوق العاده لزج (گران رو) می سازد. وقتی کشتی نفتی پرستیژ در سواحل اسپانیا غرق شد ، تکه های بزرگ و شناوری به اندازه ی بالشتک های کاناپه از نفت امولسیون شده به وجود آمده بود، تکه های بزرگ و شناوری به اندازه ی بالشتک های کاناپه از نفت امولسیون شده به وجود آمده بود، که به سختی، یا به عبارتی لزجی (گرانروی) آدامس بودند. تمیز کردن آن ها فوق العاده دشوار است. همچنین هر نفتی هنگام برخورد با آب رفتار متفاوتی دارد.
زمانی که شیمی نفت و آب به سیاست ما هم مربوط شود، زمانی که شیمی نفت و آب به سیاست ما هم مربوط شود، این قضیه فوق العاده حساس می شود. برای اولین بار مصرف کنندگان آمریکایی زنجیره ی تولید نفت را در پیش چشمانشان می بینند. برای اولین بار مصرف کنندگان آمریکایی زنجیره ی تولید نفت را در پیش چشمانشان می بینند. آن ها زمانی که نفت را ناگهان در یک شکل متفاوت ببینند فوق العاده شگفت زده خواهند شد. آن ها زمانی که نفت را ناگهان در یک شکل متفاوت ببینند فوق العاده شگفت زده خواهند شد. می خواهم کمی درباره ی منشا این سیاست ها صحبت کنم، چون واقعا درک علت اهمیت فوق العاده ی این تابستان، و دانستن دلیل نیاز ما به جمع کردن حواسمان واقعا ضروری است. چون واقعا درک علت اهمیت فوق العاده ی این تابستان، و دانستن دلیل نیاز ما به جمع کردن حواسمان واقعا ضروری است. هیچکس با خودش فکر نمی کند که : "آخیش! امروز صبح میرم تعدادی ملکول ۳ تا ۱۲ کربن می خرم تا در باک ماشینم بریزم "آخیش! امروز صبح میرم تعدادی ملکول ۳ تا ۱۲ کربن می خرم تا در باک ماشینم بریزم و شاد و خوشحال به محل کارم برم." نه، آن ها با خودشان فکر می کنند، "لعنتی، باید برم کمی بنزین بخرم. "از این کار متنفرم. شرکت های نفتی مرا بدبخت کرده اند. "آن ها قیمت ها را تنظیم می کنند، و من حتی نمی دانم روی چه حساب. این موضوع من را بیچاره کرده." و این اتفاقی است که در پمپ بنزین برای ما می افتد -- و در حقیقت، پمپ های بنزین مخصوصا به گونه ای طراحی شده اند که این عصبانیت را آرام کنند. و در حقیقت، پمپ های بنزین مخصوصا به گونه ای طراحی شده اند که این عصبانیت را آرام کنند. شما ممکن است تا به حال توجه کرده باشید که بسیاری از پمپ های بنزین، از جمله این تصویر، شبیه دستگاه عابر بانک طراحی شده اند. من با مهندسان این بنا صحبت کردم. این طرح مخصوصا برای کنترل کردن عصبانیت ما طراحی شده است، چون ظاهرا ما احساس خوبی نسبت به دستگاه های ATM عابر بانک داریم. (خنده ی حاضرین) این قضیه نشان می دهد عصبانیت مردم تا چه حد است.
اما به عبارت دیگر، منظور من این است که، این احساس درماندگی، به این دلیل به وجود می آید که اکثر آمریکایی ها احساس می کنند که قیمت نفت توسط دست های پشت پرده تعیین می شود، و نه تغییر و تحول های بازار نفت جهانی. و نکته ی مهم دیگر این است که ، ما در مورد بنزینی که استفاده می کنیم احساس درماندگی شدیدی می کنیم، که البته تا حدودی حق داریم، زیرا در حقیقت، ما این سیستم را به گونه ای طراحی کرده ایم که، اگر بخواهید شغلی را به دست آورید، نیاز بسیار بیشتری به یک خودرو دارید تا این که به یک شغل مشغول باشید، و بیشتر از این که در دانشگاه تحصیل کنید. و این سیستم در حقیقت کاملا اشتباه است.
و یک مسئله ی اشتباه دیگر نیز در مورد نحوه ی خریداری بنزین ما وجود دارد، که از باقی رفتار های نامناسب ما بدتر است. این پمپ بنزین شرکت بریتیش پترولیوم در مرکز شهر لس آنجلس است. این پمپ بنزین سبز رنگ است. شبیه یک معبد برای طبیعت است. شما با خودتان فکر می کنید، "چطور حقه ای به این سادگی مردم را این طور گول می زند ؟" شما با خودتان فکر می کنید، "چطور حقه ای به این سادگی مردم را این طور گول می زند ؟" خب، دلیل آن این است که، زمانی که ما بنزین می خریم، داریم وارد یک تضاد ذهنی می شویم. منظور من این است که، ما از یک طرف عصبانی هستیم و می خواهیم کار دیگری انجام دهیم. ما نمی خواهیم بنزین بخریم؛ می خواهیم سازگار با محیط زیست زندگی کنیم. و به عبارتی سر خودمان کلاه می گذاریم. و این مسخره است، فوق العاده مسخره به نظر می رسد. اما در حقیقت، این دلیل این است که چرا شعار "فراتر از نفت" عمل کرده است. اما این یک بخش تغییرناپذیر از سیاست انرژی ماست، که باعث می شود ما به کمتر کردن مقدار نفت مصرفیمان حتی فکر هم نکنیم. که باعث می شود ما به کمتر کردن مقدار نفت مصرفیمان حتی فکر هم نکنیم. ما به انرژی های مستقل فکر می کنیم. ما به خودرو های هیدروژنی فکر می کنیم. ما به سوخت های فسیلی جدید که هنوز اختراع نشده اند می اندیشیم. و تضاد فکری نتیجه ی نحوه ی استفاده ی ما از بنزین است، و نحوه ی رفتار ما در برابر این نشت نفت فوق العاده مهم است.
خیلی خب، سیاست نفت در آمریکا کاملا مبتنی بر اخلاق است. صنعت نفت مانند یک اختاپوس بسیار عظیم الجثه از مهندسی، سرمایه گذاری، صنعت نفت مانند یک اختاپوس بسیار عظیم الجثه از مهندسی، سرمایه گذاری، و سایر زمینه ها است، اما ما به آن با دید بسیار اخلاق گرایانه ای نگاه می کنیم. در این تصویر شما می توانید دکل های حفاری قدیمی (بدون کمک پمپ) را ببینید. روزنامه نگار ها اول به این نشت ها نگاه کردند و گفتند، "این یک صنعت کثیف است." ولی آن ها این را هم در این قضیه دیدند که مردم بدون انجام هیچ کاری ثروتمند می شدند. ولی آن ها این را هم در این قضیه دیدند که مردم بدون انجام هیچ کاری ثروتمند می شدند. آن ها کشاورز نبودند، و صرفا به خاطر چیزی که از زمینشان بیرون می آید ثروتمند می شدند. آن ها مانند "بورلی هیلبیلی ها" بودند. (اشاره به سریالی که در آن خانواده ای با پیدا کردن نفت پولدار می شوند.) اما در آغاز، به این قضیه به چشم یک مشکل اخلاقی خیلی بزرگ دیده می شد، خیلی پیش تر از این که این موضوع مسخره شود.
و بعد ها، البته، جان راکفلر وارد شد (یکی از بنیان گذاران صنعت نفت). و کار مهم جان این بود که، او وارد هرج و مرج به وجود آمده در صنعت نفت شرق وحشی جهان شد، او وارد هرج و مرج به وجود آمده در صنعت نفت شرق وحشی جهان شد، و آن را اصلاح کرد، و به صورت یک کمپانی یکپارچه در آورد، یک کمپانی چند ملیتی. این خیلی وحشتناک بود؛ همان طور که در حال حاضر "وال مارت" به نظر شما یک مدل تجاری وحشتناک است (یک کمپانی چند ملیتی بزرگ فروش لوازم خانگی) در دهه‌های ۱۸۶۰ یا ۱۸۷۰ صنعت نفت هم همین طور به نظر می رسید. و تقریبا می توان گفت این دیدگاه ریشه ی این پدیده است که چرا ما معتقدیم دست های پشت پرده نفت را کنترل می کنند. اما نکته ی واقعا شگفت انگیزی که وجود دارد این است که، "آیدا تاربل"، روزنامه نگار، شروع به بیان داستان راکفلر کرد، و تمامی قوانین مربوط به ایجاد رقابت (قوانین آنتی‌تراست) اتحادیه ی نفت را علنی کرد. و تمامی قوانین مربوط به ایجاد رقابت (قوانین آنتی‌تراست) اتحادیه ی نفت را علنی کرد. ولی بعد ها به دلایلی، هنوز آن تصور منفی از این صنعت در ذهن ما باقی مانده است. و این یکی از چیز هایی است که آیدا تاربل گفت -- او گفت، "او دماغ باریکی مانند تیغ داشت." "هیچ لبی نداشت." "پایین چشم های بی رنگش پف کرده بود، "همراه با چین و چروک هایی به طرف اطراف صورتش." (خنده ی حاضرین) خب، فردی با این مشخصات را هنوز داریم. (خنده ی حاضرین) منظور من این است که این صورت خیلی رایج است -- این بخشی از دی اِن اِی ما است. و به هر حال این تصویر صورت این فرد است.
خب، ممکن است بخواهید بدانید چرا این گونه است، هرگاه ما افزایش قیمت نفت یا نشت نفت داریم، ما رؤسای کمپانی ها را در واشنگتن به باد سرزنش می گیریم، و آن ها را در معرض عموم زیر سوال می بریم و سعی می کنیم آن ها را خجالت زده کنیم. و این کاری است که ما از سال ۱۹۷۴ تا به حال انجام داده ایم، از وقتی که برای اولین بار از آن ها پرسیدیم، "چرا این ثروت های شرم آور وجود دارند ؟" و ما تمام صنعت نفت را تقریبا به این رؤسای کمپانی ها محدود کرده ایم. و ما تمام صنعت نفت را تقریبا به این رؤسای کمپانی ها محدود کرده ایم. و ما به این قضیه از دیدگاه به خصوصی نگاه می کنیم -- منظور من این است که ما به آن از لحاظ اخلاقی نگاه می کنیم ، بیشتر از این که به آن از لحاظ قانونی و سرمایه گذاری فکر کنیم. من نمی گویم که این افراد به هیچ عنوان در جواب سوالات دروغ نمی گویند -- من فقط می گویم، وقتی شما روی این قضیه تمرکز می کنید که آن ها یک مشت حرامزاده ی طماع هستند یا نه، در حقیقت شما هم از تعیین قوانینی که نحوه‌ی عملکرد آن ها را تغییر می دهد صرف نظر نمی کنید، در حقیقت شما هم از تعیین قوانینی که نحوه‌ی عملکرد آن ها را تغییر می دهد صرف نظر نمی کنید، و هم از کاهش جدی مصرف نفت یا کاهش وابستگی ما به نفت طفره می روید. و هم از کاهش جدی مصرف نفت یا کاهش وابستگی ما به نفت طفره می روید. و هم از کاهش جدی مصرف نفت یا کاهش وابستگی ما به نفت طفره می روید. من به این پدیده اصطلاحاً سفسطه می گویم. اما این رفتار خیلی به درد ظاهرسازی می خورد ، و اگر احتمالا ًآن را هفته ی پیش دیده باشید فوق العاده پر احساس بود.
خب، نکته ی مهم در مورد نشت نفت در آب این است که ، این اتفاق از لحاظ سیاسی فوق العاده تکان دهنده است. همان طور که در این تصویر ها می بینید -- این عکس از نشت نفت در منطقه ی سانتا باربارا است. شما این عکس ها را از پرنده ها می بینید. این عکس ها فوق العاده تاثیرگذار هستند. زمانی که نشت نفت سانتا باربارا در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد ، شرایط محیطی را به وضع جدیدی تغییر داد. روزی برای "زمین" مناسبت گذاری شد. همچنین باعث برقرار شدن جنبش سیاست ملی محیط زیست شد، جنبش هوای پاک، قانون حفظ آب پاک. هر چیزی که در طی این مدت از ما دریغ شده است. من معتقدم که این مهم است که ما به این عکس ها از پرنده ها توجه کنیم، تا بفهمیم چه اتفاقی برای ما می افتد. ما خیلی معمولی و بی گناه جلوه می کنیم؛ ما به پمپ های بنزین می رویم، و احساس درماندگی می کنیم. ما به این عکس ها نگاه می کنیم، و برای اولین بار متوجه نقش خودمان در این چرخه ی نفت می شویم. ما سرنخ ها را در کنار یکدیگر می گذاریم، و خودمان را در نقش رای دهندگان می بینیم، در نتیجه ناگهان شگفت زده می شویم. این دلیل این است که چرا این حوادث نشت نفت، تا این حد مهم هستند. اما این نکته نیز مهم است که ما با با دیدن این نمایش بازی کردن ها یا دیدگاه های اخلاقی از مسئله ی اصلی غافل نشویم. اما این نکته نیز مهم است که ما با با دیدن این نمایش بازی کردن ها یا دیدگاه های اخلاقی از مسئله ی اصلی غافل نشویم. ما در حقیقت باید وارد این قضیه شویم و روی ریشه های این مشکل کار کنیم. ما در حقیقت باید وارد این قضیه شویم و روی ریشه های این مشکل کار کنیم.
ما به طور جدی روی نشانه های یکی از این حوادث که در دو نشتی نفت قبل از این اتفاق افتاده بود شروع به کار کردیم. ما به طور جدی روی نشانه های یکی از این حوادث که در دو نشتی نفت قبل از این اتفاق افتاده بود شروع به کار کردیم. ما به جای این که از این حوادث پیشگیری کنیم ، خیلی نسبت به این قضیه بی تفاوت بودیم. واکنش ما نسبت به این قضیه این بود که، محدودیت هایی را برای حفاری برای سواحل شرقی و غربی مشخص کردیم. ما عملیات حفاری را در منطقه ی حفاظت شده ی وحشی قطب شمال متوقف کردیم، اما ما در حقیقت مقدار نفتی که مصرف می کردیم را کاهش ندادیم. در عوض، این روند به افزایش دادن ادامه داد. تنها چیزی که واققعا مقدار نفت مصرفی ما را کاهش داد افزایش هزینه ی مربوط به آن بود. همان طور که می توانید ببینید، با وارد شدن مخازن نفتی ما به نیمه ی دوم عمرشان و افزایش هزینه های مربوط به عملیات حفاری تولید ما پایین تر آمده است. ما صاحب تنها دو درصد از مخازن نفتی جهان هستیم ؛ در حالی که ۶۵ درصد از آن مخازن در خلیج فارس هستند.
یکی از نتایج این حوادث، از سال ۱۹۶۹ تا به حال، یکی از نتایج این حوادث، از سال ۱۹۶۹ تا به حال، کشور نیجریه، یا بخش نفتی نیجریه، که یک دلتا است -- و وسعتی دو برابر کشور مریلند دارد -- هزاران نشتی نفت در سال داشته است. منظور من این است که وقتی مقررات سختگیرانه ای درباره ی محیط زیست وجود نداشته باشند، منظور من این است که وقتی مقررات سختگیرانه ای درباره ی محیط زیست وجود نداشته باشند، وجود نشتی نفت اجتناب ناپذیر است. این اتفاقی است که هر سال از سال ۱۹۶۹ در نشتی نفت اکسون والدز رخ می دهد. این اتفاقی است که هر سال از سال ۱۹۶۹ در نشتی نفت اکسون والدز رخ می دهد. و ما کاملا نسبت به نشتی های نفت بی اعتنا هستیم، چون این چیزی است که ما در آن جا می بینیم، اما در حقیقت، این افراد در منطقه ی جنگی زندگی می کنند. سالانه در این منطقه ی با وسعت تنها دو برابر مریلند، هزاران مرگ ناشی از جنگ اتفاق می افتد، و این کشتار کاملا مربوط به نفت است. و این افراد، اگر در آمریکا زندگی می کردند، ممکن بود این جا در میان ما و در این سالن باشند. این افراد در علوم سیاسی، اقتصاد و غیره دارای مراتب بالایی هستند -- آن ها کارآفرین هستند. آن ها نمی خواهند کاری را انجام دهند که بقیه انجام می دهند. و این مثل این است که عده ی دیگری از مردم جور ما را بکشند. و این مثل این است که عده ی دیگری از مردم جور ما را بکشند.
گناه دیگری که متوجه ما است این است که، همان قدر که ما به افزایش تقاضا ادامه می دهیم، در حقیقت داریم قیمت ها را بالا می بریم. این تصویر مربوط می شود به یکی از مناطقی که در چاد، با اِکسون (یک شرکت نفتی) تحت پوشش یک پروژه ی بزرگ نفت قرار دادیم. این تصویر مربوط می شود به یکی از مناطقی که در چاد، با اِکسون (یک شرکت نفتی) تحت پوشش یک پروژه ی بزرگ نفت قرار دادیم. مالیات دهنده ها، بانک جهانی و اکسون هزینه های آن پروژه را می پرداختند. مالیات دهنده ها، بانک جهانی و اکسون هزینه های آن پروژه را می پرداختند. ما وارد این پروژه شدیم. آن جا یک ارتش تمام عیار راه انداخته بودند. من در سال ۲۰۰۳ آن جا بودم. ما در طول این جاده ی کاملا تاریک رانندگی می کردیم، و آن فرد سبزپوش پدیدار شد، و من کاملا خشکم زده بود. و سپس آن فرد با یونیفورم اکسون پدیدار شد، و ما فهمیدیم که همه چیز رو به راه است. آن ها گروه نظامی مخصوص خودشان را اطراف مخازن نفتی داشتند. اما در حال حاضر، اوضاع چاد بحرانی تر از هر وقت دیگر شده است، و ما هزینه های سابق برای بنزین پرداخت نمی کنیم. ما هزینه های آن را همراه مالیاتمان در ۱۵ آوریل پرداخت می کنیم.
همین اتفاق در مورد هزینه های نگهبانی از خلیج فارس و باز نگاه داشتن خطوط کشتی رانی اتفاق می افتد. همین اتفاق در مورد هزینه های نگهبانی از خلیج فارس و باز نگاه داشتن خطوط کشتی رانی اتفاق می افتد. همین اتفاق در مورد هزینه های نگهبانی از خلیج فارس و باز نگاه داشتن خطوط کشتی رانی اتفاق می افتد. در این تصویر سال ۱۹۹۸ است -- ارتش آمریکا دو دکل نفتی ایرانی را در آن سال هدف موشک قرار داد. این اتفاق شروع درگیری های جدی ارتش آمریکا در آن جا بود، که ما هزینه های آن را نه در پمپ بنزین، بلکه در ۱۵ آوریل می پردازیم (همراه با مالیات)، و ما حتی نمی توانیم هزینه های این درگیری را تصور کنیم. منطقه ی دیگری که تا حدودی از وابستگی ما به نفت، و افزایش سطح مصرف ما حمایت می کند، خلیج مکزیک است، که مشمول محدودیت ها نبود. و اتفاقی که در خلیج مکزیک افتاد -- همان طور که می توانید ببینید، این نمودار مدیریت مواد معدنی چاه های گاز و نفت است. این نمودار مدیریت مواد معدنی چاه های گاز و نفت است. در حال حاضر این منطقه تبدیل به یک منطقه ی کاملا صنعتی شده است. این اتفاق به اندازه ی منطقه ی حفاظت شده ی وحشی قطب شمال برای ما تاثیرگذار نیست، این اتفاق به اندازه ی منطقه ی حفاظت شده ی وحشی قطب شمال برای ما تاثیرگذار نیست، اما در اصل باید باشد، زیرا این جا یک پناهگاه برای پرندگان است. همچنین، گازوئیلی که شما در آمریکا می خرید، نیمی از آن در خلیج مکزیک پالایش شده است، زیرا آن جا حدود ۵۰ درصد ظرفیت پالایش آمریکا، زیرا آن جا حدود ۵۰ درصد ظرفیت پالایش آمریکا، و تعداد زیادی از پایانه های دریایی ما را نیز داراست. بنابراین به عبارتی ساکنان خلیج مکزیک دارند از یک محیط آلوده، به ما یارانه می پردازند.
و نهایتا، خانواده های آمریکایی هم برای نفت هزینه می پردازند. از یک طرف، وقتی هزینه‌ی واقعی نفت را در نظر بگیرید، هزینه های سوخت در پمپ بنزین آن قدر ها بالا نیست، اما از طرف دیگر، این مسئله که مردم هیچ انتخاب دیگری برای رفت و آمد ندارند، به این معناست که آن ها باید بخش اعظمی از درآمدشان را تنها به رفت و آمد اختصاص دهند، آن هم در یک ماشین قراضه. اگر شما فردی را در نظر بگیرید که سالانه ۵۰,۰۰۰ دلار درآمد دارد، دارای دو فرزند است، و ممکن است در سه شغل یا بیشتر فعالیت کند، این فرد واقعا مجبور است دائم در رفت و آمد باشد. در حقیقت هزینه های مربوط به خودرو و سوخت این افراد بیشتر از مالیات یا هزینه های مربوط به بهداشت آن ها می شود. و همین طور برای سطح متوسط درآمد، با درآمدی حدود ۸۰ِ۰۰۰ دلار، همین اتفاق می افتد. هزینه های مربوط به سوخت بار فوق العاده سنگینی روی دوش اقتصاد آمریکا می اندازند، اما آن ها بار سنگینی روی دوش خود مردم نیز می اندازند و فکر کردن به این که با افزایش قیمت ها چه اتفاقی می افتد ترسناک است.
اما چیزی که می خواهم در نهایت درباره ی آن با شما صحبت کنم این است: ما باید چه واکنشی نشان بدهیم؟ قانون چه می گوید ؟ ما باید چه کار بکنیم تا از این قضیه غافل نشویم؟ اولا این که -- ما نیاز داریم از رسانه ها مصون بمانیم. ما نیاز داریم که محدودیت های روی ما حذف شوند. ما نیاز داریم تا دوباره روی ملکول ها تمرکز کنیم. ما نیاز داریم تا دوباره روی ملکول ها تمرکز کنیم. محدودیت ها مناسب هستند، اما ما نیاز داریم که روی ملکول های درون نفت تمرکز کنیم. محدودیت ها مناسب هستند، اما ما نیاز داریم که روی ملکول های درون نفت تمرکز کنیم. یکی دیگر از کار هایی که ما باید انجام دهیم، این است که با این تصور که می توانیم در یک دنیای سبز و بدون آلودگی زندگی کنیم خودمان را گول نزنیم، مگر این که بخواهیم مصرف سوختمان را پایین تر بیاوریم. ما باید روی پایین تر آوردن مصرف سوخت تمرکز کنیم.
نموداری که در تصویر می بینید نمایانگر نحوه ی مصرف نفت در اقتصاد آمریکا است. نموداری که در تصویر می بینید نمایانگر نحوه ی مصرف نفت در اقتصاد آمریکا است. سوخت از یک طرف وارد می شود -- قسمت مفید خاکستری تیره است، و قسمت غیر مفید، که انرژی غیر قابل استفاده نامیده می شود -- یا به عبارتی انرژی هدر رفته، به سمت بالای نمودار می رود. همان طور که می توانید ببینید میزان انرژی هدر رفته به مقدار قابل توجهی از مقدار مفید آن بیشتر است. همان طور که می توانید ببینید میزان انرژی هدر رفته به مقدار قابل توجهی از مقدار مفید آن بیشتر است. و یکی از نکاتی که ما لازم است به آن توجه کنیم این است که، ما نه تنها به بالا بردن راندمان وسایل نقلیه، و بهتر کردن نحوه ی عملکرد آن ها، بلکه به اصلاح اساسی اقتصاد نیاز داریم.
ما باید عوامل افزایش مصرف سوخت را حذف کنیم. به طور مثال، سیستم بیمه ی ما به گونه ای است که، فردی که سالانه ۲۰,۰۰۰ مایل رانندگی می کند به اندازه ی فردی که ۳ِ۰۰۰ مایل رانندگی می کند حق بیمه می دهد. ما در حقیقت مردم را به رانندگی بیشتر تشویق می کنیم. شرایط قوانین ما به گونه ای هستند که به ولخرجی ها جایزه می دهند -- ما انواع و اقسام قوانین را داریم. ما باید انتخاب های جایگزین بیشتری در اختیار مردم قرار دهیم. ما باید قیمت سوخت را به حدی برسانیم، که بازتاب بهتری از قیمت واقعی نفت داشته باشد. و ما نیاز داریم که یارانه های مربوط به صنعت نفت حذف شوند، یارانه هایی که حداقل به ۱۰ میلیارد دلار در سال می رسند، این یارانه ها باید به روش های حمل و نقلی اختصاص داده شوند، که برای افراد با وضع مالی متوسط جایگزین بهتری هستند. که این روش می تواند ساختن خودرو هایی با بهره وری بالاتر، یا مغازه هایی برای خودرو های جدید و بنابراین سوخت های جدید باشد، یا مغازه هایی برای خودرو های جدید و بنابراین سوخت های جدید باشد، این جایی است که ما باید به آن برسیم. ما باید این سیستم را کمی منطقی تر کنیم. و شما می توانید این خط سیاسی را دنبال کنید. نام این خط سیاسی 'استرانگ' است، که مخفف عبارت "حمل و نقل ایمن کاهش دهنده‌ی تدریجی مصرف سوخت"، و در این ایده به جای حس درماندگی، ما باید حس قدرتمندی داشته باشیم. شما می توانید به سایت NewAmerica.net سر بزنید. قسمت مهم کار ما این است که تلاش می کنیم حس درماندگی شما را در پمپ بنزین، تلاش می کنیم حس درماندگی شما را در پمپ بنزین، به فعالیت و تحرک تبدیل کنیم و به این فکر کنیم که ما واقعا چه نقشی داریم، ما باید به لحظه ی مخصوصی برسیم که، سرنخ ها را در پمپ بنزین در کنار یکدیگر قرار دهیم.
فرض کنید مالیات های مربوط به نفت ، جزء موضوعات ممنوعه ی سیاست آمریکا هستند -- موضوعاتی که نمی توان به هیچ عنوان درباره ی آن ها صحبت کرد. من قبول دارم که قیمت یک دلار برای یک گالن نفت احتمالا خیلی زیاد است، من قبول دارم که قیمت یک دلار برای یک گالن نفت احتمالا خیلی زیاد است، اما به نظر من اگر ما امسال با افزایش ۳ سنت به ازای هر گالن بنزین شروع کنیم، اما به نظر من اگر ما امسال با افزایش ۳ سنت به ازای هر گالن بنزین شروع کنیم، و ۶ سنت برای سال بعد، و ۹ سنت برای سال بعد از آن، و همین طور تا مقدار ۳۰ سنت تا سال ۲۰۲۰، ما می توانیم به طور چشمگیری مصرف بنزینمان را کاهش دهیم، و همین طور به مردم زمانی برای آماده شدن بدهیم، زمانی برای نشان دادن واکنش، و ما هزینه‌ی بنزین و سطح هشیاری مردم را هم زمان بالا می بریم. اجازه بدهید کمی درباره ی نحوه ی کار این روش توضیح دهم.
فرض کنید این یک قبض بنزین است، مربوط به سال آینده. اولین چیزی که شما روی هزینه ی مالیات می دهید این است که -- شما این مالیات را برای آمریکایی قدرتمند تر می دهید -- ۳۳ سنت. بنابراین دیگر شما در پمپ بنزین احساس درماندگی نمی کنید. و چیز دیگری که در این قبض دارید یک نوع علامت هشدار است، که بسیار شبیه علائمی است که روی پاکت های سیگار می بینید. که بسیار شبیه علائمی است که روی پاکت های سیگار می بینید. و این علامت هشدار بیانگر این است که "آکادمی ملی علوم تخمین می زند که هر گالن بنزینی که شما در خودروی خود مصرف می کنید٬ ۲۹ سنت به هزینه های بهداشت و درمان اضافه می کند." این رقم فوق العاده زیاد می شود. همان طور که می بینید -- شما هزینه ای به مراتب کمتر از هزینه ی مربوط به بهداشت و درمان را روی مالیات می دهید. همان طور که می بینید -- شما هزینه ای به مراتب کمتر از هزینه ی مربوط به بهداشت و درمان را روی مالیات می دهید. و همین طور، ما به این مسئله امیدواریم که شما به سیستم بسیار بزرگ تری ملحق شوید. و هم زمان، شما یک مسیر ارتباطی برای گرفتن اطلاعات بیشتر در مورد روش‌های حمل و نقل داشته باشید، و هم زمان، شما یک مسیر ارتباطی برای گرفتن اطلاعات بیشتر در مورد روش‌های حمل و نقل داشته باشید، یا یک وام با بهره ی پایین برای یک مدل متفاوت از خودرو، یا هر چیزی که برای کاهش مصرف سوخت خود نیاز دارید. یا هر چیزی که برای کاهش مصرف سوخت خود نیاز دارید. به کمک این رویه های متنوع، ما می توانیم مصرف بنزینمان -- یا مصرف نفتمان -- را به اندازه ی ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰ پایین بیاوریم. ما می توانیم مصرف بنزینمان -- یا مصرف نفتمان -- را به اندازه ی ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰ پایین بیاوریم. ما می توانیم مصرف بنزینمان -- یا مصرف نفتمان -- را به اندازه ی ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰ پایین بیاوریم. این مقدار به سه میلیون بشکه در روز می رسد.
اما به منظور انجام این کار، یکی از مهم ترین کار هایی که باید انجام دهیم، این است که باید به خاطر بسپاریم ما مردم هیدروکربنی هستیم. ما باید روی ملکول ها تمرکز کنیم و توسط رسانه ها، یا سفسطه های مربوط به زندگی سبز و پاک از موضوع اصلی غافل نشویم. و توسط رسانه ها، یا سفسطه های مربوط به زندگی سبز و پاک از موضوع اصلی غافل نشویم. و توسط رسانه ها، یا سفسطه های مربوط به زندگی سبز و پاک از موضوع اصلی غافل نشویم. ما باید بلند شویم و با جرات شروع به کاهش وابستگیمان نسبت به این سوخت و ملکول ها کنیم. ما باید بلند شویم و با جرات شروع به کاهش وابستگیمان نسبت به این سوخت و ملکول ها کنیم.
سپاسگزارم.
(تشویق حاضرین)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *