سیاستهای تحولی برای ساخت جهانی شکوفا و پایدار ۵
متن سخنرانی :
در سال ۲۰۱۵، شاهد دو دستاورد خارقالعاده امیدوارکننده برای انسانیت بودیم. اول، پذیرش اهداف توسعه پایدار، طرحی جمعی و جهانی برای انسانیت برای ریشه کن کردن گرسنگی، ترویج توسعه اقتصادی مناسب و بهداشت مناسب، در چارچوب اهداف زیست محیطی جهانی. دوم، پس از ۲۱ سال مذاکرات، ما توافقنامه الزام آور پاریس را پذیرفتیم، تمام ملتهای جهان که گرمایش جهانی را زیر دو درجه سلسیوس نگه داشته بودند، ۱/۵ درجه سلسیوس را هدف گذاری کردند. امروز، سه سال مانده به پایان مهلت، همچنان داریم وقت تلف میکنیم.اکنون، فکر میکنم وقت آن است که یک قدم به عقب برگردیم و به یاد آوریم که متعجبم که آیا رهبران جهانی میدانند که چه چیزی را سه سال پیش در مجمع عمومی امضا کردهاند. اینها اهداف امیدوارکننده تحول جهانی برای موفقیت فراگیر بشری در سیستم زمین پایدار هستند. اما مشکلات اساسی وجود دارد. ما تضادهای ذاتی بین این اهداف داریم، و خطر دنبال کردن یک هدف ترجیحی به قیمت فدا شدن دیگر اهداف وجود دارد. برای مثال هدف ۸ را در نظر بگیرید، کار شایسته و رشد اقتصادی. اگر برای نیل به آن، به استخراج منابع طبیعی و سوزاندن سوختهای فسیلی ادامه دهیم، محال است به هدف ۱۳ برسیم. سه سال مانده به پایان مهلت، باید بپذیریم که شاهد فعالیتهای محدودی برای رسیدگی به این موضوع بعنوان بستهای فراگیر، جمعی و جهانی هستیم.
اکنون، نیاز داریم یک قدم به عقب برگردیم. فکر میکنم باید چند سوال سخت از خود بپرسیم: آیا هیچ شانسی برای حصول اهداف توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ داریم؟ آیا واقعاً بده و بستانهای ذاتی هست که با پارادایم فعلی توسعه ناسازگار است؟ اما شاید همکاریهایی وجود دارد که ما واقعا میتوانیم تغییرات را تسریع کنیم؟ آیا واقعا مبحثی سیاره مردم-محور است که اهداف امیدوارکننده اجتماعی و اقتصادی را بطور جدی در نظامی حیاتپذیر بر روی زمین دنبال میکند؟
اکنون شهروندان جهان دارند پی بردهاند که با خطرهای فزاینده زیستمحیطی روبرو هستیم؛ در حقیقت، سیارهای پایدار پیشنیازی برای برخورداری بشر از رفاه روی زمین است. نیازمند تعریف فضای عملیاتی امنبر سیستم پایدار زمین هستیم، و چارچوب مرز سیارهای از سوی جامعه علمی در سال ۲۰۰۹ معرفی شد تا دقیقاً همین کار را کند. اکنون این موضوع بطور فراگیر در جهان، سیاست، کسب و کار و انجمنها بعنوان چارچوبی برای توسعه پایدار در دوره انسانشناختی انسان-اثر (انترپوکسن) معرفی شده است.
این اسلاید چارچوب ۹ فرآیند زیستمحیطی را کاملاً نشان میدهد که پایداری سیستم زمین را تنظیم میکند، با مهیاسازی فضای عملیاتی امن، جایی که شانس بالایی برای رفاه بشر و شکوفایی و برابری خواهیم داشت. اگر وارد ناحیه زرد شویم، وارد ناحیه نامطمئن خطرناکی شدهایم؛ و در ناحیه قرمز، به احتمال زیاد از نقاط حساسی تجاوز خواهیم کرد که میتواند به شکل برگشتناپذیر ما را از توانایی سیستم زمین برای مهیاسازی رفاه اجتماعی و اقتصادی برای بشریت دور کند.
اکنون، بطور علمی میتوانیم این مرزها را بسنجیم که سیستم زمین را برای بشریت پایدار میسازد. اما باید فراتر از این برویم و به این شناخت برسیم که اهداف توسعه پایدار-- اگر واقعاً میخواهیم آنها را تکمیل کنیم -- باید در این فضای عملیاتی امن اتفاق بیفتد. باید به اهداف توسعه پایدار در میان مرزهای سیارهای دست یابیم.
اما دوستان عزیز، حتی این هم کافی نیست. باید بازشناسیم که اهداف توسعه پایدار ۱۲ سال مهلت دارد. این فقط سنگ بناست. این نقطه هدفی است که باید از آن عبور کنیم و تمرکز خود را روی تحولاتی بگذاریم که میتوانیم برای همه شهروندان زمین آیندهای نیکو به ارمغان آوریم، بیش از نه میلیارد، با یک سیستم پایدار زمین در سال ۲۰۵۰ و پس از آن.
این یک مطالبه است، و برای اینکه واقعاً آن را کنکاش کنیم و فقط ایدهپردازی درباره آن نکنیم، ما جامعه علمی را گرد هم آوردیم،از بهترین متفکرین و مدلسازان و یک مدل کاملاً جدید پیچیده از سیستمی دینامیک را توسعه دادیم، مدل زمین-۳، که بر مدلهایی که در ۵۰ سال اخیر موجود بودند بنا شده است. و اینجا میبینید. این بخشی خارقالعاده از کار است. این شامل یک ماژول آب و هوا، یک ماژول زیست-کره و یک مدل اقتصاد جهانی است؛ الگوریتم دارد و مجموعه کاملی از دستاوردهای خارقالعاده است. این چیزی است که ما دانشمندان را زنده نگه میدارد.
(خنده)
منظورم این است، این بخش زیبایی از کار است؟ و مشتاقم تمام امشب را برای بیان جزئیات آن در خدمت شما باشم، ولی شما را ناامید خواهم کرد. نمیتوانم این کار را بکنم. در حقیقت، تنها کاری که میتوانم بکنم این است که به شما اطمینان دهم که این اولین بار است که انجام میشود. هیچ کس تابحال تلاشی برای ترکیب تحلیلی اهداف توسعه پایدار با مرزهای سیارهای نکرده است. و ما قادر بودیم که الگوهاو روندهایی واقعاً همگرا بیابیم که اعتماد به نفس زیادی به ما داد در توانمندیمان برای پروژه حاضر توسعه اقتصادی، استفاده از منابع آب، غذا و انرژی، رشد جمعیت، درآمد سرانه، همچنان در کنار این مسیرهای سیستمی و استوار. بنابراین، اولین باری است که فرصتی قوی در اختیار داریم برای اینکه آینده دستیابی به اهداف توسعه پایدار درون مرزهای سیارهای را کنکاش کنیم.
حالا، چطور این کار را میکنیم؟ خب، به این نگاه کنید. اینجا اطلاعاتی که از دنیای واقعی بدست آمده را میبینید، که از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ کالیبراسیون شده است: صدهزار نقطه اطلاعاتی از سراسر جهان، که بر توانایی هفت منطقه بنا شده است، که میتوانند تمام اهداف توسعه پایدار را نابود کنند. حالا، یک مثال از نحوه کالیبراسیون، اینجا شما اطلاعاتی از اهداف توسعه پایدار در اختیار دارید برای ریشهکنی فقر، سلامت، آموزش و غذا. و اینجا هفت منطقه جهان را در حبابها میبینید، چگونه در مشاهدات تجربی ما تا سال ۲۰۱۵ بر اساس سرانه تولید ناخالص ملی رشد میکنند، که این روندهای همگرای جهانی را بدست میدهد، که ما را بر ایجاد برونیابیها قادر ساخته تا شبیهسازیهایی برایپیشبینی آینده بسازیم، تمام مسیر تا ۲۰۵۰، که توانمندی مشابه برای بدست آمدن اهداف توسعه پایدار را نشان میدهد.
حالا، این موضوع به ما فرصت ایجاد چند سناریو را داد، آزمایش چند آینده محتمل: کسب و کار مثل همیشه، تحولات جهانی، طرحهای سرمایهگذاری در کسب و کار،گزینههای حکومتی متفاوت، سیاستها، تأمین مالی -- کنکاش اینکه واقعاً آینده بر اساس توانمندی ما برای حصول اهداف توسعه پایداردر مرزهای سیارهای چگونه است. و میتوانم بگویم واقعاً نتایج ما را شگفتزده کرد. و این اولین باری است که نشان داده میشود. حتی خارج از این سالن هم واقعاً نباید ارائه شود.
حالا، در دو محور رسم شده است. محور y توانمندی ما را در ماندن در مرزهای سیارهای نشان میدهد. هر چه بالاتر، به فضای عملیاتی امن نزدیکتر هستیم. در محور x، اهداف توسعه پایدار؛ هر چه به سمت راست حرکت کنیم در نیل به اهداف توسعه پایدار نزدیکتر میشویم. همه دوست داریم در گوشه بالا سمت راست باشیم، امن و جهانی مناسب برای آینده. حالا، نقطهای که آنجا میبینید ۱۹۸۰ است. در وضعیتی بودیم که در واقع فضای عملیاتی امن بود. ولی بسیاری از اهداف توسعه پایدار محقق نشد. اینجا روند تا ۲۰۱۵ را داریم. پس این همان جهان متداول فعلی است، که بطور فزایندهای در حال تحقق اهداف توسعه پایدار است، میلیونها نفر از فقر خارج شدهاند، ولی با فدا کردن فضای عملیاتی امنبر روی زمین
حالا، این سناریویی است بر اساس نحوه عمل فعلی تا آینده. اگر با همین روند ادامه دهیم مثل امروز، میتوانیم برخی از اهداف توسعه پایدار را محقق کنیم، ولی به قیمت فدا کردن پایداری سیستم زمین. حالا، اگر سریعتر حرکت کنیم بر اساس رشد اقتصادی و واقعاً بر روی یک درصد افزایش درآمد سالانه متفق باشیم و اقتصاد جهانی تا ۲۰۵۰ سه برابر شود؟ این مسیر را به ما میدهد. بله، به تکمیل اهداف توسعه پایدار نزدیکتر میشویم، ولی همچنان به قیمت خطر ناپایدار کردن سیاره. اما اگر واقعاً سختتر پیش برویم؟ اگر توانمندیمان برای تحقق تعهدات را سی درصد افزایش دهیم در تمام بخشهای اجتماع، از آب و هوا تا قراردادهای تجاری؟ یک سناریوی سختتر وضعیت ما را کمی بهتر میکند، اما همچنان، در اهداف توسعه پایدار رد میشویم، و فضای عملیاتی امن برای بشریت را نمیتوانیم به نتیجه برسانیم.
پس این روند ما را به نتیجهای ناامیدکننده سوق میدهد، حتی اگر به روش فعلی به آینده برویم در اهداف توسعه پایدار رد میشویم و از مرزهای سیارهای تجاوز میکنیم. ما به تفکری رادیکال نیازمندیم. باید آیندهای متحول و مخرب را پیشبینی کنیم اگر تفکر خارج از جعبه داشته باشیم. مدلسازی، تعامل و گفتگوها ما را قادر می سازد پنج تحولی را تعیین کنیم که میتواند ما را بطور بالقوه به آنجا برساند.
اول انتشارات گازی را هر دهه به نصف برسانیم در امتداد مسیر علمی توافق پاریس، دو برابر کردن سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، خلق یک دموکراسی انرژی جهانی، که امکان تحقق چند هدفتوسعه پایدار را به ما میدهد.
دوم تغییر سریع به سمت سیستم غذایی پایدار است، سرمایهگذاری سالانه ۱% در تشدید پایدار(افزایش تولید کشاوزی از زمینهای موجود) و حرکت واقعی به سمت عمل و سرمایهگذاری در راهحلها چیزی که امروز در دسترس ما است.
سوم تغییر واقعی پارادایم توسعه است و یاد گرفتن از بسیاری از کشورهای در حال توسعه که خیلی سریع حرکت کردهاند. چه میشد اگر ما رشدی اقتصادی همچون چین میداشتیم، در حالی که در چارچوب پارامترهای زیستمحیطی از یک تمدن اکولوژیک عمل میکردیم؟
چهارم، توزیع مجدد ثروت. چه میشد اگر میتوانستیم که ده درصد اول ثروتمندان به خود اجازه نمیدادند که حداکثر بیش از ۴۰ درصد از ثروت ملتها را جمع کنند -- توزیع مجدد و فوری ثروت، ترمیم توانایی برقراری عدالت در سراسر مناطق؟
و در نهایت، پنجم، افزایشی شدید در تحصیلاتو بهداشت بیشتر، دسترسی به کار، کنترل زاد و ولد، سرمایهگذاری کلان در حوزه زنان در سراسر جهان، که به ما امکان تحقق اهداف توسعه پایدار مثل جنسیت، نابرابری توسعه اقتصادی و شهری را بدهد.
حالا، اگر خود را در همه این پنج مورد ملزم کنیم -- این را آزمایش کردهایم، مسیری شگفتانگیز بسوی فضای عملیاتی امن روی زمین حاصل شده است. که نشان میدهد حتی بر اساس مدلی محافظهکارانه، مبتنی بر تجربه و دارای سیستم پیچیده دینامیک، در وضعیتی هستیم که میتواتیم به تحولات طی ۱۲ سال آینده و پس از آن فکر کنیم که میتواند ما را به فضای عملیاتی امن برساند و اهداف امیدوارکننده اجتماعی و اقتصادی را محقق کند. واقعا شگفتانگیز و متعالی است، علی رغم اینکه در طول این مسیر حرکت نمیکنیم.
پس، بطور خلاصه: در حال حاضر، ما در سه سال تحقق عملیاهداف توسعه پایدار باید یک خط رسم کنیم و نتیجه بگیریم که به قولهایمان عمل نمیکنیم، و نه فقط این، بلکه نسلهای آینده را که حتی توانمندی بالاتری دارند، به خطر میاندازیم، زیرا سیستم زمین را از نقاط حساس فراتر میبریم. در حقیقت، حتی خطر مواجهه با زمین داغ گلخانهای را هم در پیش داریم، که به تعضیف و خلق ناپایداریهای ژئوپلیتک منجر میشود که به سختتر شدن حیات برای میلیاردها انسان روی زمین دامن خواهد زد. و صادقانه بگویم این قضیه من را خیلی زیاد میترساند.
و همچنین این قضیه من را امشب به اینجا کشانده است، چون دریچه موفقیت همچنان باز است. سیستم زمین همچنان انعطاف لازم را دارد. همچنان زمین، وظایف و خدمات اکوسیستمی را برای ما انجام میدهد که به ما امکان بازگشت به فضای عملیاتی امن را میدهد. ولی نیازمند تفکر رادیکال و متفاوتی هستیم. این وضعیت را باید به عنوان زنگ خطر بیدارباش تصور کنیم اما همچنین بعنوان فرصتی برای تغییر به سمت تحول جایی که دنده عوض میکنیم و واقعاً اهداف توسعه پایدار را بعنوان مبحث تحول در فضای عملیاتی امن بر روی زمین تصور میکنیم. به عبارت دیگر، میتوانیم جهانی امن و به معنای کلمه جهان بسازیم ولی باید واقعاً این مأموریت را جدی بگیریم. و بیایید انجامش دهیم. متشکرم.
(تشویق)