کریستوفر مک‌دوگال: آیا ما برای دویدن ساخته شدیم؟

متن سخنرانی :
دوندگی: فقط در ظاهر یه چپ راست، چپ راسته دیگه،... نه؟ البته ما ۲میلیون ساله داریم این کار رو تکرار می‌کنیم، پس این یه جور خودخواهی ‌ست که من تصور کنم که میخوام چیزی رو بگم که تا حالا کسی‌ بهتر از این نگفته. پس این یه جور خودخواهی ‌ست که من تصور کنم که میخوام چیزی رو بگم که تا حالا کسی‌ بهتر از این نگفته. پس این یه جور خودخواهی ‌ست که من تصور کنم که میخوام چیزی رو بگم که تا حالا کسی‌ بهتر از این نگفته. ولی‌ چیز جالب در مورد دوندگی اونطور که من کشف کردم، اینه که هر دفعه که می‌دویم چیزی غریب اتفاق میفته که هر بار تکرار میشه. اینه که هر دفعه که می‌دویم چیزی غریب اتفاق میفته که هر بار تکرار میشه. مثل این: چند ماه پیش، اگه ماراتون نیو‌یورک رو دیده باشید، من قول میدم بهتون شما چیزی رو دیدید که هیچ‌کس دیگری تا حالا ندیده. من قول میدم بهتون شما چیزی رو دیدید که هیچ‌کس دیگری تا حالا ندیده. یه زن اتیوپیایی بنام Derartu Tulu سر و کلش پیدا می‌شه. یه زن اتیوپیایی بنام Derartu Tulu سر و کلش پیدا می‌شه. ۳۷سالشه. ۸ساله که هیچ نوع ماراتونی نبرده، ۳۷سالشه. ۸ساله که هیچ نوع ماراتونی نبرده، و ۶ماه پیش سر زاییدن بچه تا حد مرگ پیش‌رفت. و ۶ماه پیش سر زاییدن بچه تا حد مرگ پیش‌رفت. Derartu Tulu آماده بود که دیگه از دوندگی کنار بره، ولی‌ تصمیم گرفت یه بار دیگه امتحان کنه و در برنامه marquee در نیو‌یورک شرکت کنه. ولی‌ تصمیم گرفت یه بار دیگه امتحان کنه و در برنامه marquee در نیو‌یورک شرکت کنه. ولی‌ تصمیم گرفت یه بار دیگه امتحان کنه و در برنامه marquee در نیو‌یورک شرکت کنه. ولی‌ تصمیم گرفت یه بار دیگه امتحان کنه و در برنامه marquee در نیو‌یورک شرکت کنه. به جز اینکه-- خبر بد برای اون -- یه سری آدمای دیگه همین فکر رو در سر داشتن. ، از جمله برنده مدال المپیک و Paula Radcliffe که یه غول هست واسه خودش؛ ، از جمله برنده مدال المپیک و Paula Radcliffe که یه غول هست واسه خودش؛ سریعترین دونده زن ماراتون در کل تاریخ. فقط ۱۰دقیقه فاصله با رکورد مرد اول جهان. Paula Radcliffe اساسا بی‌نظیره. فقط ۱۰دقیقه فاصله با رکورد مرد اول جهان. Paula Radcliffe اساسا بی‌نظیره. روند مسابقاتش به اینصورته.
تفنگ شلیک می‌شه، واون در ابتدا حتا در حد متوسط هم نیست. زیر سطح متوسط در بین دونده‌گان. تفنگ شلیک می‌شه، واون در ابتدا حتا در حد متوسط هم نیست. زیر سطح متوسط در بین دونده‌گان. ولی‌ این آدم زیر سطح متوسط ناگهان جلو میافته. و در کیلومتر ۳۶ یک مسابقه ۴۲ کیلومتری، Derartu Tuluرو می‌بینید، همراه با بقیه گروه. و در کیلومتر ۳۶ یک مسابقه ۴۲ کیلومتری، Derartu Tuluرو می‌بینید، همراه با بقیه گروه. و در کیلومتر ۳۶ یک مسابقه ۴۲ کیلومتری، Derartu Tuluرو می‌بینید، همراه با بقیه گروه. این همون لحظه‌ای هست که اتفاق غریبی رخ میده. Paula Radcliffe که مطمئنه اون چک پول رو قاپ میزنه از دست رقیب ضعیفش Derartu Tulu، Paula Radcliffe که مطمئنه اون چک پول رو قاپ میزنه از دست رقیب ضعیفش Derartu Tulu، ناگهان پاش میگیره و عقب میفته. ما هم که خوب میدونیم توی این موقعیت باید چکار کنیم، درسته؟ یه ضربه محکم با آرنج توی دندوناش، و پیش به سوی خط پایان. یه ضربه محکم با آرنج توی دندوناش، و پیش به سوی خط پایان. Dearartu Tulu قواعد بعضی‌ رو به هم میزنه. بجای ادامه دادن، برمیگرده، Dearartu Tulu قواعد بعضی‌ رو به هم میزنه. بجای ادامه دادن، برمیگرده، دست Paula Radcliffe رومیگیره، و میگه "زود باش بیا، تو میتونی." دست Paula Radcliffe رومیگیره، و میگه "زود باش بیا، تو میتونی." و متأسفانه اینکار رو میکنه. خودش رو به گروه میرسونه، و بسمت خط پایان پیش میره. و متأسفانه اینکار رو میکنه. خودش رو به گروه میرسونه، و بسمت خط پایان پیش میره. و متأسفانه اینکار رو میکنه. خودش رو به گروه میرسونه، و بسمت خط پایان پیش میره. ولی‌ دوباره عقب افتاد. برای دومین بار Derartu Tulu دست اونو میگیره و سعی‌ میکنه بدنبال خودش بکشه. و Paula Radcliffe در اون لحظه میگه، "من دیگه نمیتونم، برو." و Paula Radcliffe در اون لحظه میگه، "من دیگه نمیتونم، برو." این یه داستان محشره و ما میدونیم آخرش چطور تموم میشه. اون چک رو از دست میده، ولی‌ درس بزرگ و مهمی رو با خود به خانه میبره. اون چک رو از دست میده، ولی‌ درس بزرگ و مهمی رو با خود به خانه میبره. اما دوباره قواعد بازی رو خراب میکنه. بجای باختن، او از گروه جلو میزنه و ماراتون نیو‌یورک را میبره. بجای باختن، او از گروه جلو میزنه و ماراتون نیو‌یورک را میبره. میره خانه با یک چک‌پول درست و حسابی‌.
این یه داستانه که به آدم قوت قلب میده. اگه یه کم عمیقتر به ماجرا نگاه کنید، می‌بینید آنچه اتفاق افتاده چیزی شبیه یک معجزه ‌ست. اگه یه کم عمیقتر به ماجرا نگاه کنید، می‌بینید آنچه اتفاق افتاده چیزی شبیه یک معجزه ‌ست. وقتی‌ دو "دگرباش" (استثنا) در یک ارگانیسم هستند، این تصادفی نیست. وقتی‌ دو "دگرباش" (استثنا) در یک ارگانیسم هستند، این تصادفی نیست. وقتی‌ کسی‌ در تیم هست که قابل رقابت‌تر و با‌احساس‌تر از بقیه است، دوباره این هم تصادفی نیست. وقتی‌ کسی‌ در تیم هست که قابل رقابت‌تر و با‌احساس‌تر از بقیه است، دوباره این هم تصادفی نیست. وقتی‌ شما یه موجود پا اردکی همراه با آبشش به من نشان بدید، دلیلی‌ بر وجود آب هست. وقتی‌ شما یه موجود پا اردکی همراه با آبشش به من نشان بدید، دلیلی‌ بر وجود آب هست.
کسی‌ با اون قلب، حتما یه ارتباطی‌ وجود داره. و جواب اینجاست، فکر میکنم، می‌شه در درّه کوپر مکزیک اونو پیدا کرد. و جواب اینجاست، فکر میکنم، می‌شه در درّه کوپر مکزیک اونو پیدا کرد. اونجا یک قبیله‌، قبیله‌ دنج وجود داره بنام Tarahumara Indians. اونجا یک قبیله‌، قبیله‌ دنج وجود داره بنام Tarahumara Indians. این قبیله‌ Tarahumara به ۳چیز معروف است. اولیش اینه که اونا اساسا طی‌ ۴۰۰ سال اخیر بدون تغییر باقی‌ موندند. اولیش اینه که اونا اساسا طی‌ ۴۰۰ سال اخیر بدون تغییر باقی‌ موندند. اولیش اینه که اونا اساسا طی‌ ۴۰۰ سال اخیر بدون تغییر باقی‌ موندند. وقتی‌ فاتحان به شمال آمریکا رسیدند، دو راه پیش روی اونا بود:یا باید میجنگیدند یا فرار میکردند. وقتی‌ فاتحان به شمال آمریکا رسیدند، دو راه پیش روی اونا بود:یا باید میجنگیدند یا فرار میکردند. Mayan و Aztec جنگیدند، به همین خاطر تعداد کمی‌ از اونها باقی‌ مونده. Mayan و Aztec جنگیدند، به همین خاطر تعداد کمی‌ از اونها باقی‌ مونده. Tarahumara ولی‌ استراتژی دیگری رو برگزیدند. اونا فرار کردند و پنهان شدند، در شبکه پیچ و خم دار و تار عنکبوتی درّه‌ای بنام درّه کوپر، اونا فرار کردند و پنهان شدند، در شبکه پیچ و خم دار و تار عنکبوتی درّه‌ای بنام درّه کوپر، اونا فرار کردند و پنهان شدند، در شبکه پیچ و خم دار و تار عنکبوتی درّه‌ای بنام درّه کوپر، اونا فرار کردند و پنهان شدند، در شبکه پیچ و خم دار و تار عنکبوتی درّه‌ای بنام درّه کوپر، و از سال ۱۶۰۰ به بعد اونجا موندند. اساساً به همون شکلی‌ که همیشه بودند. و از سال ۱۶۰۰ به بعد اونجا موندند. اساساً به همون شکلی‌ که همیشه بودند. دومین موضوع قابل توجه درباره Tarahumara یه موضوعه با قدمت ۷۰، ۸۰ سال-- دومین موضوع قابل توجه درباره Tarahumara یه موضوعه با قدمت ۷۰، ۸۰ سال-- دومین موضوع قابل توجه درباره Tarahumara یه موضوعه با قدمت ۷۰، ۸۰ سال-- این آدما دوی ماراتون ندارن، بلکه دوی مگا-ماراتون دارن. اونا ۴۲کیلومتر نمیدوند بلکه ۱۶۰ تا ۲۴۰کیلومتر به یکباره میدوند، و ظاهرا بدون هیچ آسیبی یا مشکلی‌. اونا ۴۲کیلومتر نمیدوند بلکه ۱۶۰ تا ۲۴۰کیلومتر به یکباره میدوند، و ظاهرا بدون هیچ آسیبی یا مشکلی‌. اونا ۴۲کیلومتر نمیدوند بلکه ۱۶۰ تا ۲۴۰کیلومتر به یکباره میدوند، و ظاهرا بدون هیچ آسیبی یا مشکلی‌.
آخرین مورد قابل توجه اینه که همه چیزهایی که ما اینروز‌ها در موردش صحبت می‌کنیم، آخرین مورد قابل توجه اینه که همه چیزهایی که ما اینروز‌ها در موردش صحبت می‌کنیم، چیزهایی که ما سعی در طرحش داریم، و با استفاده از تکنولوژی وقدرت ذهن سعی درحل اونها داریم-- چیزهایی که ما سعی در طرحش داریم، و با استفاده از تکنولوژی وقدرت ذهن سعی درحل اونها داریم-- چیزهایی نظیر بیماریهای قلبی، کلسترول، سرطان، جرائم، جنگها، وحشیگری و افسردگی بالینی-- چیزهایی نظیر بیماریهای قلبی، کلسترول، سرطان، جرائم، جنگها، وحشیگری و افسردگی بالینی-- همه این چیزا-- باید بگم Tarahumara نمیدونن شما درباره چی‌ صحبت میکنید. اونا از همه این بیماریها رها هستند.خب، این به چی‌ ربط داره؟ اونا از همه این بیماریها رها هستند.خب، این به چی‌ ربط داره؟ اونا از همه این بیماریها رها هستند.خب، این به چی‌ ربط داره؟ دوباره ما داریم درباره "دگرباش‌ها" حرف می‌زنیم.
حتما دلایل و عواملی اونجا درکار بوده‌اند. تیمهایی از دانشمندان در دانشگاه هاروارد و یوتا هستند که تیمهایی از دانشمندان در دانشگاه هاروارد و یوتا هستند که دارن سعی میکنند بفهمند Tarahumaraچه چیزی را از ازل میدانستند؟ دارن سعی میکنند بفهمند Tarahumaraچه چیزی را از ازل میدانستند؟ اونها دارن تلاش میکنن به راز این قبیله پی‌ ببرند. و دوباره یه راز نهفته در یک راز دیگر. شاید جواب به معمای Derartu Tuluو Tarahumaraدر ۳راز دیگر نهفته اند که بترتیب زیرند: شاید جواب به معمای Derartu Tuluو Tarahumaraدر ۳راز دیگر نهفته اند که بترتیب زیرند: ۳ مورده -- اگه شما فکر میکنید که جواب رو میدونید، بیایید بالا و میکروفون رو بگیرید، چون هیچکس دیگری جواب را نمیداند. و اگر جواب را میدانید، شما باهوشترین فرد روی زمین هستید. معمای شماره ۱اینه: ۲میلیون سال پیش ابعاد مغز انسان بسیار بزرگ شد. معمای شماره ۱اینه: ۲میلیون سال پیش ابعاد مغز انسان بسیار بزرگ شد. آوسترالوپیتکوس یک مغز کوچک باندازه فندق داشت. ناگهان بشر سر و کلش پیدا شد -- هومو ارکتوس -- با کله‌ی گنده‌ خربزه‌ای شکل. ناگهان بشر سر و کلش پیدا شد -- هومو ارکتوس -- با کله‌ی گنده‌ خربزه‌ای شکل. برای داشتن مغزی با آن ابعاد، نیاز به یک منبع تولید انرژی کالوریک متراکم هست. برای داشتن مغزی با آن ابعاد، نیاز به یک منبع تولید انرژی کالوریک متراکم هست. به عبارتی دیگر بشر اولیه از حیوانات مرده تغذیه میکردند، در این‌مورد شکی نیست. به عبارتی دیگر بشر اولیه از حیوانات مرده تغذیه میکردند، در این‌مورد شکی نیست. تنها مشکل اینجاست که اولین ابزار نوک‌تیز کشف شده در طبیعت، مربوط به ۲۰۰هزار سال پیش می‌باشد. تنها مشکل اینجاست که اولین ابزار نوک‌تیز کشف شده در طبیعت، مربوط به ۲۰۰هزار سال پیش می‌باشد.
پس چیزی حدود ۲میلیون سال، ما داریم حیوانات رو بدون هیچ سلاحی میکشیم. پس چیزی حدود ۲میلیون سال، ما داریم حیوانات رو بدون هیچ سلاحی میکشیم. این بدین معنا نیست که ما از قدرتمون استفاده میکردیم و ما قویترین موجودات جنگل بودیم. این بدین معنا نیست که ما از قدرتمون استفاده میکردیم و ما قویترین موجودات جنگل بودیم. هر حیوان دیگری از ما قویتره. اونها دندان دارند، پنجه دارند، چابکند و سریع. هر حیوان دیگری از ما قویتره. اونها دندان دارند، پنجه دارند، چابکند و سریع. ما فکر می‌کنیم حسین بولت(قویترین دونده جهان) سریعه. ولی‌ یه سنجاب میتونه اونو بذاره توی جیبش. ما اصلا سریع نیستیم. میشه یه بازی الیمپیکی با اون ترتیب داد: یه سنجاب رو رها کرده و بگیم هرکی‌ سنجاب رو بگیره، بهش مدال طلا میدیدم. یه سنجاب رو رها کرده و بگیم هرکی‌ سنجاب رو بگیره، بهش مدال طلا میدیدم. پس نه سلاحی، نه سرعت قابل ملاحظه‌ای،نه قدرتی‌، نه پنجه یا دندانی. ما چطور این حیوانات رو میکشتیم؟معمای شماره۱.
معمای شماره ۲: زنان مدتهاست که در الیمپیک شرکت دارن، معمای شماره ۲: زنان مدتهاست که در الیمپیک شرکت دارن، اما چیزی که درباره قهرمان دوی سرعت زنان قابل توجه اینه -- همشون ضد حالند. افتضاح اند. اما چیزی که درباره قهرمان دوی سرعت زنان قابل توجه اینه -- همشون ضد حالند. افتضاح اند. هیچ زن سریعی روی سیاره ما نیست، و هرگز نبوده. هیچ زن سریعی روی سیاره ما نیست، و هرگز نبوده. سریع‌ترین زنی‌ که تا بحال دویده، رکورد ۱،۵کیلومتر در ۴،۱۵ ثانیه داره. می‌تونم یه سنگ پرت کنم که بخوره به یه بچه مدرسه‌ای که داره از ۴،۵ثانیه سریع تر می‌دود. می‌تونم یه سنگ پرت کنم که بخوره به یه بچه مدرسه‌ای که داره از ۴،۵ثانیه سریع تر می‌دود. معلوم نیست شما خانوما چرا اینقدر واقعا آهسته میدوید. (خنده) معلوم نیست شما خانوما چرا اینقدر واقعا آهسته میدوید. (خنده) ولی‌ شما در ماراتون همونطور که گفتم شرکت میکنید -- البته شما الان ۲۰ سالی‌ هست که اجازه شرکت در ماراتون رو پیدا کردید. چون قبل از دهه ۱۹۸۰ علوم پزشکی‌ به این نتیجه رسیده بود که اگه یه زن ۴۲ کیلومتر بدود -- چون قبل از دهه ۱۹۸۰ علوم پزشکی‌ به این نتیجه رسیده بود که اگه یه زن ۴۲ کیلومتر بدود -- آیا کسی‌ میدونه چه اتفاقی می‌افته اگه یک زن ۴۲کیلومتر بدود؟ چرا ورود زنها به ماراتون قبل از دهه ۱۹۸۰ ممنوع بود؟ (از تماشاچیان: رحمش پاره میشه.) رحمش پاره میشه. بله، در اون صورت ارگان زاینده شما پاره میشود. رحم از بدن میاد بیرون. حالا من در ماراتونهای زیادی بودم، و هنوز که چیزی ندیدم.(خنده) حالا من در ماراتونهای زیادی بودم، و هنوز که چیزی ندیدم.(خنده) حالا من در ماراتونهای زیادی بودم، و هنوز که چیزی ندیدم.(خنده) پس الان ۲۰سالیه که به بانوان اجازه شرکت در ماراتون داده شده. در این منحنی کوتاه زمانی‌ شما خانوما از پارگی ارگان در این منحنی کوتاه زمانی‌ شما خانوما از پارگی ارگان به این واقعیت رسیدین که فقط ۱۰ دقیقه از اولین مرد رکورد دار جهان عقب‌ترید. به این واقعیت رسیدین که فقط ۱۰ دقیقه از اولین مرد رکورد دار جهان عقب‌ترید.
و بعد به بیشتر از ۴۲کیلومتر میرید، مرزی که علوم پزشکی‌ حتا به ما مردان هشدار میده که خطر جانی در پی‌ داره. و بعد به بیشتر از ۴۲کیلومتر میرید، مرزی که علوم پزشکی‌ حتا به ما مردان هشدار میده که خطر جانی در پی‌ داره. یادتونه باشه Pheidippides(کسیکه پس ازپیروزی یونان بر پارسیان دوید تاخبر پیروزی را برساند)بعد از ۴۲کیلومتر دویدن مرد. وقتی‌ به ۸۰ تا ۱۶۰ کیلومتر میرسی ناگهان بازی عوض میشه. وقتی‌ به ۸۰ تا ۱۶۰ کیلومتر میرسی ناگهان بازی عوض میشه. میتونید دونده‌گانی مثل Ann Trason یا Nikki Kimball یا Jenn Shelton در نظر بگیرید بعد با هر کسی‌ دیگر از هرجای دنیا بینشون یه مسابقه ۸۰ تا ۱۶۰ کیلومتری بگذارید در این حالت پیشبینی‌ اینکه کی‌ برنده میشه، مثل انداختن سکه است. يه مثال میزنم. چند سال پیش Emily Baerبرای شرکت در مسابقه ای نام‌نویسی کرد بنام يه مثال میزنم. چند سال پیش Emily Baerبرای شرکت در مسابقه ای نام‌نویسی کرد بنام "Hardrock 100"که از اسمش پیداست چه مسابقه‌ای هست. "Hardrock 100"که از اسمش پیداست چه مسابقه‌ای هست. ۴۸ ساعت به شما وقت میدن که اونو به پایان برسانید. که خب Emily Baer -- بین ۵۰۰نفر--بین ۱۰نفر برتر نفر ۸ام شد، که خب Emily Baer -- بین ۵۰۰نفر--بین ۱۰نفر برتر نفر ۸ام شد، درحالیکه او در هر ایستگاه کمک‌رسانی توقف میکرد تا به کودکش شیر بده-- درحالیکه او در هر ایستگاه کمک‌رسانی توقف میکرد تا به کودکش شیر بده-- و با عین حال از ۴۹۲ نفر دیگه جلوتر بود. آخرین معما: چرا زنان هرچه‌ فاصله طولانیتر میشه، قویتر میشوند؟ آخرین معما: چرا زنان هرچه‌ فاصله طولانیتر میشه، قویتر میشوند؟
این سومین معماست: در دانشگاه یوتا، شروع کردند به یاداشت کردن سنی که افراد مختلف از دویدن ماراتون دست میکشند. در دانشگاه یوتا، شروع کردند به یاداشت کردن سنی که افراد مختلف از دویدن ماراتون دست میکشند. ودریافتند که اگر از سن ۱۹سالگی شروع به تمرین دوی ماراتون کنید، سرعت شما سال به سال بیشترمیشه، ودریافتند که اگر از سن ۱۹سالگی شروع به تمرین دوی ماراتون کنید، سرعت شما سال به سال بیشترمیشه، ودریافتند که اگر از سن ۱۹سالگی شروع به تمرین دوی ماراتون کنید، سرعت شما سال به سال بیشترمیشه، تا به سن ۲۷ سالگی برسید. و سپس بعد از آن با گذر زمان از فعالیت‌تان کم میشود. تا به سن ۲۷ سالگی برسید. و سپس بعد از آن با گذر زمان از فعالیت‌تان کم میشود. تا به سن ۲۷ سالگی برسید. و سپس بعد از آن با گذر زمان از فعالیت‌تان کم میشود. و کندتر و کندتر میشوید، تا زمانیکه بتدریج برمیگردید به سرعت ۱۹سالگی‌تان. و کندتر و کندتر میشوید، تا زمانیکه بتدریج برمیگردید به سرعت ۱۹سالگی‌تان. پس حدود ۷ تا ۸ سال زمان میبره تا به اوج برسید، بعد بتدریج از اوج پایین میاید، پس حدود ۷ تا ۸ سال زمان میبره تا به اوج برسید، بعد بتدریج از اوج پایین میاید، تا زمانیکه دوباره به حد سرعت اولیه‌تان میرسید شاید فکر کنید ۸سال دوباره طول میکشه تا باز به اوج سرعت برسید، شاید هم ۱۰سال-- نه! ۴۵ سال طول میکشه. زنان و مردان ۶۰ ساله با سرعتی میدوند که در سن ۱۹ سالگی میدویدند. زنان و مردان ۶۰ ساله با سرعتی میدوند که در سن ۱۹ سالگی میدویدند. حالا من از شما می‌خوام یک ورزش شبیه این مثال بزنید-- ولی‌ نه گلف لطفاً، بلکه چیزی سختتر-- که در سن پیری به اندازه سنین جوانی بازدهی دارد. ولی‌ نه گلف لطفاً، بلکه چیزی سختتر-- که در سن پیری به اندازه سنین جوانی بازدهی دارد. ولی‌ نه گلف لطفاً، بلکه چیزی سختتر-- که در سن پیری به اندازه سنین جوانی بازدهی دارد.
پس این ۳ معما پیش روی شماست. آیا در این پازل، قطعه‌ای وجود داره که همه این سوالها رو جواب بده؟ آیا در این پازل، قطعه‌ای وجود داره که همه این سوالها رو جواب بده؟ باید محتاط باشید، وقتی‌ که کسی‌ به ما قبل ‌تاریخ نگاه میکنه و سعی داره به شما یک جواب کامل رو بده، باید محتاط باشید، وقتی‌ که کسی‌ به ما قبل ‌تاریخ نگاه میکنه و سعی داره به شما یک جواب کامل رو بده، باید محتاط باشید، وقتی‌ که کسی‌ به ما قبل ‌تاریخ نگاه میکنه و سعی داره به شما یک جواب کامل رو بده، باید محتاط باشید، وقتی‌ که کسی‌ به ما قبل ‌تاریخ نگاه میکنه و سعی داره به شما یک جواب کامل رو بده، ولی‌ من این رو به شما پیشنهاد میکنم: اگه این قطعه‌‌ رو به این پازل ناتموم اضافه کنید، ناگهان می‌بینید که یک تصویر منسجم رو به شما میده. اگه این قطعه‌‌ رو به این پازل ناتموم اضافه کنید، ناگهان می‌بینید که یک تصویر منسجم رو به شما میده. اگه تعجّب میکنید که چرا قبیله‌Tarahumara با هم نمیجنگند و یا چرا از بیماریهای قلبی نمیمیرند، اگه تعجّب میکنید که چرا قبیله‌Tarahumara با هم نمیجنگند و یا چرا از بیماریهای قلبی نمیمیرند، چرا یه زن بیچاره اتیوپیایی بنام Derartu Tuluمیتونه همزمان با احساسترین و در‌عین‌حال قابل رقابت‌ترین باشه، چرا یه زن بیچاره اتیوپیایی بنام Derartu Tuluمیتونه همزمان با احساسترین و در‌عین‌حال قابل رقابت‌ترین باشه، و اینکه چرا ما قادر بودیم غذامون رو بدون داشتن هیچ سلاحی بیابیم؟ و اینکه چرا ما قادر بودیم غذامون رو بدون داشتن هیچ سلاحی بیابیم؟ شاید به این خاطر بوده که ما انسانها، همونقدر که دوست داریم خودمون رو موجود برتر بدونیم، شاید به این خاطر بوده که ما انسانها، همونقدر که دوست داریم خودمون رو موجود برتر بدونیم، درواقع چیزی جز یه دسته سگ شکاری نبودیم. درواقع چیزی جز یه دسته سگ شکاری نبودیم.
شاید واقعا ما مثل یه دسته حیوانات شکارچی بوده‌ایم. شاید واقعا ما مثل یه دسته حیوانات شکارچی بوده‌ایم. چون تنها وجه تمایز ما در حیات وحش-- دوباره میگم، دندان، چنگال یا حتا سرعت ما نیست-- چون تنها وجه تمایز ما در حیات وحش-- دوباره میگم، دندان، چنگال یا حتا سرعت ما نیست-- تنها چیزی که ما واقعا، واقعا خوب انجام میدیم، عرق کردنه. ما واقعا در عرق کردن و بد‌بو بودن سرآمدیم. ما از همه پستنداران روی زمین بهتر عرق می‌کنیم. ولی‌ فایده این ناراحتی‌ اجتماعی اینه که وقتی‌ نوبت به دویدن ولی‌ فایده این ناراحتی‌ اجتماعی اینه که وقتی‌ نوبت به دویدن ولی‌ فایده این ناراحتی‌ اجتماعی اینه که وقتی‌ نوبت به دویدن توی هوای داغ، در یک مسیر دور میرسه، ما عالی‌ هستیم، بهترین روی زمین هستیم. توی هوای داغ، در یک مسیر دور میرسه، ما عالی‌ هستیم، بهترین روی زمین هستیم. مثلا اگه یه اسب رو در یک روز داغ بیرون ببرید، بعد از ۷، ۸کیلومتر دویدن ۲راه پیش روی اون هست. مثلا اگه یه اسب رو در یک روز داغ بیرون ببرید، بعد از ۷، ۸کیلومتر دویدن ۲راه پیش روی اون هست. یا باید نفس بکشه، یا باید خودشو خنک کنه، ولی‌ نمیتونه همزمان این ۲کار رو انجام بعده -- ما ولی‌ میتونیم. یا باید نفس بکشه، یا باید خودشو خنک کنه، ولی‌ نمیتونه همزمان این ۲کار رو انجام بعده -- ما ولی‌ میتونیم. پس اگه ما واقعاً یه دسته حیوانات شکاری بودیم چی‌؟ اگه ما به این صورت تکامل یافته‌ایم چی‌؟ که بتونیم در یک گروه با‌هم باشیم، اگه ما به این صورت تکامل یافته‌ایم چی‌؟ که بتونیم در یک گروه با‌هم باشیم، بریم توی صحراهای آفریقا، یه بز کوهی رو زیر نظر بگیریم، و گروهی بریم واونقدر اونو دنبال کنیم تا بمیره؟ بریم توی صحراهای آفریقا، یه بز کوهی رو زیر نظر بگیریم، و گروهی بریم واونقدر اونو دنبال کنیم تا بمیره؟ این تموم کاریه که ما میتونستیم انجام بدیم؛ میتونستیم واقعا مسیر زیادی رو در یه روز داغ بدویم. این تموم کاریه که ما میتونستیم انجام بدیم؛ میتونستیم واقعا مسیر زیادی رو در یه روز داغ بدویم.
خب اگه این درست باشه، یه سری چیزای دیگه هم باید به طبع اون درست باشه. کلید بودن در یه رده شکارچی، همین "رده" یا گروه است. اگه بخواید به تنهایی به شکار یه بز کوهی برید، شرط میبندم اونجا ۲ جنازه خواهد بود. اگه بخواید به تنهایی به شکار یه بز کوهی برید، شرط میبندم اونجا ۲ جنازه خواهد بود. شما به یه دسته از افراد نیاز دارید که بتونید موفق شید. به اون ۶۴، ۶۵ساله‌ها که گفتم، نیاز دارید، کسانی‌ که این کار رو مدتهاست انجام میدن به اون ۶۴، ۶۵ساله‌ها که گفتم، نیاز دارید، کسانی‌ که این کار رو مدتهاست انجام میدن و برای اینکه بفهمید کدوم بز رو میخواید هدف قرار بدید. گله از‌هم پراکنده می‌شه و دوباره جمع میشه. به یه حرفه‌ای نیاز دارید که عضوی از گروه باشه. گله از‌هم پراکنده می‌شه و دوباره جمع میشه. به یه حرفه‌ای نیاز دارید که عضوی از گروه باشه. اونا نیموتونن یه ۱۶کیلومتر عقبتر باشن. شما به زنان و جوانان هم نیاز دارید چراکه ۲ بار در زندگی‌، انسان، از پروتین حیوانی بهره میبره؛ شما به زنان و جوانان هم نیاز دارید چراکه ۲ بار در زندگی‌، انسان، از پروتین حیوانی بهره میبره؛ وقتی‌ که مادر شیرده هستی‌ و وقتی‌ که جوان در‌حال رشدی. فایده‌ای نداره که بز اونجا افتاده و مرده باشه وافرادی که میخوان بخورنش۸کیلومتر دورتر از اون باشن. فایده‌ای نداره که بز اونجا افتاده و مرده باشه وافرادی که میخوان بخورنش۸کیلومتر دورتر از اون باشن. اونا باید بخشی از گروه باشن. به اون ۲۷ساله‌های قوی، که در اوج قدرتشونند نیاز دارید که شکار رو زمین بزنه، به اون ۲۷ساله‌های قوی، که در اوج قدرتشونند نیاز دارید که شکار رو زمین بزنه، و به نو‌جوانها هم نیاز هست که همه آنچه که اونجا داره اتفاق میفته رو یاد بگیرند. و به نو‌جوانها هم نیاز هست که همه آنچه که اونجا داره اتفاق میفته رو یاد بگیرند. گروه با هم می‌ماند.
چیز دیگری که باید درباره این گروه صدق کنه: این گروه نمیتونه فقط مادی‌گرا باشه. شما نمیتونید گروه رو همینطوری بی‌انگیزه اینور اونور بدوانید، که بز رو بترسونید. گروه، نمیتونه یه گروه دلخور باشه. نمیتونه کینه‌توزی داشته باشه. مثلا بگه"من دنبال بز اون یارو نمیرم. اون منو دلخور کرده. بذار خودش بره دنبال بزش." مثلا بگه"من دنبال بز اون یارو نمیرم. اون منو دلخور کرده. بذار خودش بره دنبال بزش." گروه باید قادر باشه پا روی خود‌خواهی‌هاش بگذاره،باهم همکاری کنه و به جلو بره. گروه باید قادر باشه پا روی خود‌خواهی‌هاش بگذاره،باهم همکاری کنه و به جلو بره. آنچه که در آخر بهش میرسیم یه فرهنگ شبیه قبیله‌Tarahumara است -- آنچه که در آخر بهش میرسیم یه فرهنگ شبیه قبیله‌Tarahumara است -- آنچه که در آخر بهش میرسیم یه فرهنگ شبیه قبیله‌Tarahumara است -- قبیله‌ای که از عصر سنگی‌ تابحال تغییر نکرده. قبیله‌ای که از عصر سنگی‌ تابحال تغییر نکرده. این واقعا یه پاسخ قانع کننده است که شاید ‌Tarahumaraها دارن کاری رو میکنن که ما ۲میلیون سال پیش میکردیم. شاید ‌Tarahumaraها دارن کاری رو میکنن که ما ۲میلیون سال پیش میکردیم.
و درواقع این ما هستیم که از مسیر بیرون رفتیم. ما به دویدن مثل یه چیز غریب نگاه می‌کنیم، شما به این خاطر جریمه میشید که شب قبل پیتزا میخورید. ولی‌ شاید هم یه جور دیگه باشه. شاید ما این ارجحیت طبیعی که داشتیم رو تباه کردیم. ولی‌ شاید هم یه جور دیگه باشه. شاید ما این ارجحیت طبیعی که داشتیم رو تباه کردیم. ولی‌ شاید هم یه جور دیگه باشه. شاید ما این ارجحیت طبیعی که داشتیم رو تباه کردیم. ما چطور تباهش کردیم؟ اساسا ما چطور چیزی رو تباه می‌کنیم؟ ما سعی‌ می‌کنیم هر‌چیزی رو تبدیل به پول کنیم. سعی‌ می‌کنیم بسته بندیش کنیم، کاری کنیم بهتر به نظر بیاد، و بعد آنرا به ‌مردم میفروشیم. سعی‌ می‌کنیم بسته بندیش کنیم، کاری کنیم بهتر به نظر بیاد، و بعد آنرا به ‌مردم میفروشیم. و اتفاقی‌ که افتاد این‌بود ما شروع به اختراع و تولید این چیزای فانتزی و گرم‌ و‌نرم کردیم. و اتفاقی‌ که افتاد این‌بود ما شروع به اختراع و تولید این چیزای فانتزی و گرم‌ و‌نرم کردیم. که دویدن رو بهتر میکنه، و اسمش روی گذاشتیم "کفش دوندگی".
دلیل اینکه من شخصا از کفش دو بیزار شدم اینه که يه میلیون‌ تا ازشون خریدم ولی‌ همشون بمن آسیب رسوندن. دلیل اینکه من شخصا از کفش دو بیزار شدم اینه که يه میلیون‌ تا ازشون خریدم ولی‌ همشون بمن آسیب رسوندن. و من فکرمیکنم اگه دونده‌ای اینجاست-- و من یه صحبت کوتاه با کارول داشتم؛ ما ۲دقیقه در پشت‌ صحنه با هم صحبت کردیم، اون می‌خواد در باره التهاب کف پا صحبت کنه. اگه با یه دونده صحبت کنید، مطمئنم ظرف ۲دقیقه صحبت بر سر آسیب میشه. اگه با یه دونده صحبت کنید، مطمئنم ظرف ۲دقیقه صحبت بر سر آسیب میشه. خب اگه بشر دونده بوده، اگه این تنها مشخصه ما در طبیعت بوده، پس چرا ما اینقدر در دوندگی بد هستیم؟ چرا ما مدام آسیب میبینیم؟
نکته جلب درباره دو و آسیبهای ناشی‌ از آن اینه که این یک معضل جدید در زمان ماست. نکته جلب درباره دو و آسیبهای ناشی‌ از آن اینه که این یک معضل جدید در زمان ماست. اگه شما افسانه‌های قومی و اجدادی رو بخونید، هر نوع دستان قدیمی‌ و اسطوره‌ای، اگه شما افسانه‌های قومی و اجدادی رو بخونید، هر نوع دستان قدیمی‌ و اسطوره‌ای، دو در اونها همراه با آزادی، سر‌زندگی‌، جوانی و توان ابدیست. دو در اونها همراه با آزادی، سر‌زندگی‌، جوانی و توان ابدیست. این فقط پدیده‌ای در زمان زندگی‌ ماست که دو با ترس و درد همراه شده. این فقط پدیده‌ای در زمان زندگی‌ ماست که دو با ترس و درد همراه شده. ژرونیمو همیشه میگفت"تنها دوستای من پا‌هام هستند. من فقط به اونا تکیه می‌کنم." ژرونیمو همیشه میگفت"تنها دوستای من پا‌هام هستند. من فقط به اونا تکیه می‌کنم." به‌همین‌خاطر این آپاچی عادت داشت به ۸ کیلومتر در صحرا دویدن، به‌همین‌خاطر این آپاچی عادت داشت به ۸ کیلومتر در صحرا دویدن، مبارزه تن‌ به تن‌، دزدیدن یه سری اسب، و به سمت خانه راندن. مبارزه تن‌ به تن‌، دزدیدن یه سری اسب، و به سمت خانه راندن. ژرونیمو هرگز نمیگفت،"اه، میدونی آشیل من --من خسته شدم. من باید این هفته مرخصی بگیرم." ژرونیمو هرگز نمیگفت،"اه، میدونی آشیل من --من خسته شدم. من باید این هفته مرخصی بگیرم." یا"من باید ترد میل بزنم. من یوگا نکردم. من آماده نیستم." یا"من باید ترد میل بزنم. من یوگا نکردم. من آماده نیستم." بشر همیشه میدوید و میدوید. ما اکنون اینجا‌ایم و دارای تکنولوژی دیجیتال. بشر همیشه میدوید و میدوید. ما اکنون اینجا‌ایم و دارای تکنولوژی دیجیتال. همه دانش ما از اونجا میاد که اجداد ما قادر بودند هرروز یه کار خارق‌العاده انجام بدن، همه دانش ما از اونجا میاد که اجداد ما قادر بودند هرروز یه کار خارق‌العاده انجام بدن، همه دانش ما از اونجا میاد که اجداد ما قادر بودند هرروز یه کار خارق‌العاده انجام بدن، که همانا تکیه به ران و پاهای برهنه خود بود برای دویدن‌های طولانی. که همانا تکیه به ران و پاهای برهنه خود بود برای دویدن‌های طولانی.
خب ما دوباره چطور از اون نتیجه میگیریم؟ که من اینو به شما واگذر میکنم، اولین نکته اینه؛ همه بسته کفش‌ها رو بگذارید کنار، همه حراج‌ها، همه تبلیغاتها. که من اینو به شما واگذر میکنم، اولین نکته اینه؛ همه بسته کفش‌ها رو بگذارید کنار، همه حراج‌ها، همه تبلیغاتها. همه کفش‌های بد‌بو رو کنار بگذارید. تمرکز روی ماراتون‌های شهری رو کنار بگذارید، که اگه ۴ ساعت انجام بدید، قبول نیست. تمرکز روی ماراتون‌های شهری رو کنار بگذارید، که اگه ۴ ساعت انجام بدید، قبول نیست. ولی‌ اگه ۳:۵۹:۵۹ انجام بدید اونوقت شما عالی‌ هستید،چون قادر خواهیدبود دریک مسابقه دیگر هم شرکت کنید. ولی‌ اگه ۳:۵۹:۵۹ انجام بدید اونوقت شما عالی‌ هستید،چون قادر خواهیدبود دریک مسابقه دیگر هم شرکت کنید. ما باید به حس بازی و هیجان و به قول من برهنه‌گی‌‌ برگردیم. ما باید به حس بازی و هیجان و به قول من برهنه‌گی‌‌ برگردیم. همون حسی که Tarahumaraرو تبدیل به سالمترین و آرامترین قبیله‌ در زمان ما کرده. همون حسی که Tarahumaraرو تبدیل به سالمترین و آرامترین قبیله‌ در زمان ما کرده. خب سودش چیه؟ حالا این کارا رو بکنیم که چی‌؟ آیا فقط برای اینکه بستنی Haagen-Dazs که دیشب خوردید رو بسوزانید؟
ولی‌ شاید سودهای دیگری هم برای ما داشته باشه. بدون اینکه در این باره خیلی‌ تعصب بخرج بدی، جهانی‌ راتصور کن بدون اینکه در این باره خیلی‌ تعصب بخرج بدی، جهانی‌ راتصور کن که هر‌کسی‌ میتونه بره بیرون با‌علاقه به نوعی تمرین ورزشی، که هر‌کسی‌ میتونه بره بیرون با‌علاقه به نوعی تمرین ورزشی، که باعث رلکس شدن بهتر، آرام شدن بیشتر، سالمتر بودن، سوزاندن استرس‌ها میشه-- که باعث رلکس شدن بهتر، آرام شدن بیشتر، سالمتر بودن، سوزاندن استرس‌ها میشه-- که باعث رلکس شدن بهتر، آرام شدن بیشتر، سالمتر بودن، سوزاندن استرس‌ها میشه-- جایی که بعکس اداره، به خشم ودیوانه‌گی‌‌ ختم نمیشه، وقتی‌ بیای خانه یه عالمه استرس روسرت خراب نشده. جایی که بعکس اداره، به خشم ودیوانه‌گی‌‌ ختم نمیشه، وقتی‌ بیای خانه یه عالمه استرس روسرت خراب نشده. شاید جایی‌ بین آنچه اکنون هستیم و آنچه Tarahumara همیشه بوده‌اند. شاید جایی‌ بین آنچه اکنون هستیم و آنچه Tarahumara همیشه بوده‌اند. نمیگم بیاید برگردیم به دره کوپر، و از غلات و ذرت تغذیه کنیم، که غذای برتر Tarahumara‌ست، نمیگم بیاید برگردیم به دره کوپر، و از غلات و ذرت تغذیه کنیم، که غذای برتر Tarahumara‌ست، ولی‌ شاید یه چیزی‌ مابین ایندو. و اگه ما به آن چیز، زمانی‌ پی‌ ببریم، شاید بتونیم یه جایزه نوبل رو از آن خود کنیم. چراکه اگه کسی‌ بتونه راهی‌ رو پیدا کنه که اون توانایی طبیعی ما روی بازسازی کنه، چراکه اگه کسی‌ بتونه راهی‌ رو پیدا کنه که اون توانایی طبیعی ما روی بازسازی کنه، چیزی که ما تقریبا در تمام مدت حضورمان بر روی زمین، از آن لذت بردیم، چیزیکه ما ازش لذت بردیم تا سالهای ۱۹۷۰ اینطور‌ا، فایده آن چه از لحاظ اجتماعی، چه جسمی‌، چه سیاسی یا پزشکی‌ میتونه حیرت‌انگیز باشه. فایده آن چه از لحاظ اجتماعی، چه جسمی‌، چه سیاسی یا پزشکی‌ میتونه حیرت‌انگیز باشه. فایده آن چه از لحاظ اجتماعی، چه جسمی‌، چه سیاسی یا پزشکی‌ میتونه حیرت‌انگیز باشه.
بتدریج دارن گروه‌هایی‌ تشکیل میشن که پا‌برهنه میدوند، افرادی که دیگه از شر کفششون خلاص شدند. بتدریج دارن گروه‌هایی‌ تشکیل میشن که پا‌برهنه میدوند، افرادی که دیگه از شر کفششون خلاص شدند. و آنچه که همه آنها بهش رسیدند اینه که رها کردن کفش، یعنی‌ رها کردن استرس، و آنچه که همه آنها بهش رسیدند اینه که رها کردن کفش، یعنی‌ رها کردن استرس، از شر آسیبها و بیماریها خلاص میشید. و چیزی که شما کشف میکنید، اونچیزیه که Tarahumara زمانهای بسیار زیاد ازش مطلع بودند، و چیزی که شما کشف میکنید، اونچیزیه که Tarahumara زمانهای بسیار زیاد ازش مطلع بودند، که چقدر این کار هیجان انگیزه. من شخصاً اونو تجربه کردم. من همه عمر پاهام زخم بودن، تا اینک در سن ۴۰سالگی کفشامو کنار گذاشتم. و همزمان بیماریهای ناشی‌ از دوندگی‌ام نیز از بین رفتند.
پس امیدوارم از این صحبتها بهره برده باشید. ازتون برای گوش دادن به داستان من قدردانی‌ میکنم. ممنون.
(تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *