آیا انسانید؟

متن سخنرانی :
(موسیقی) این یک امتحان آدم شناسی است. امتحانی برای اینکه بفهمید شما آدم هستید یا نه. لطفا اگر چیزی شامل حال شما می شود، دستتان را بلند کنید. موافقید؟ بله؟ خب پس بیایید شروع کنیم .
آیا تا به حال ان دماغ خوردید ... خیلی وقت پیش در دوران کودکی؟ (خنده حضار) مشکلی نیست. اینجا امنه!(خنده حضار)
تا حالا از خودتون صداهای کوچیک و عجیب در آوردید... وقتی که یک چیز خجالت آور به یاد آوردید؟(اوه !)
آیا شده از عمد اولین حرف یک متن رو با حروف کوچک بنویسید... تا ناراحت یا ناامید دیده بشین؟ (خنده حضار ) خیلی خب.
تا به حال متنی رو با نقطه به نشانه "شروع " تموم کردید؟خیلی خب. نقطه!
تا حالا شده وقتی کسی به شما حرف بدی زده، به او لبخند بزنید و بعد تمام روز رو با خودتون فکر کنید "این دیگه چه حرکتی بود من کردم"؟!(خنده حضار) بله!
تا حالا شده بنظرتون برسه که بلیط هواپیماتون را هزار بار گم کردید اون هم به محض اینکه از بازرسی به سمت ورودی حرکت کردید؟ بله.
شده تا حالا شلواری را بپوشید و مدتها بعد متوجه بشید که یه جوراب شل و ول توی پاچه تونه؟ (خنده حضار ) خوبه!
تا حالا شده اینقدر برای پیدا کردن رمز یکی دیگه تلاش کنید که باعث قفل شدن حسابش شه؟ هممم.
تا حالا این احساس آزاردهنده رو داشتید که روزی بعنوان یه متقلب پیداتون خواهند کرد؟ درسته ، اینجا امنه!
تا حالا شده امید داشته باشید که توانایی داشته اید که هنوز کشفش نکردید و ذاتا در اون عالی هستید؟ هممم.
تا حالا شده چیزی رو توی واقعیت خراب کنید و بعد خودتون رو در حالتی پیدا کنید که دارید دنبال دکمه « عقبگرد » در دنیای واقعی می گردید؟
تا حالا شده نشان TED خودتون رو گم کنید و به سرعت شروع کنید به تصور اینکه: یه تور ۳ روزه به ونکووور ممکنه چطوری باشه؟!
تا حالا شده تعجب کنید از اینکه کسی که شما فکر می کردید خیلی معمولیه ناگهان چقدر میتونه زیبا بشه؟
تا حالا شده وقتی دارید با گوشتیون برای کسی پیامی می نویسید مثل یه احمق شروع کنید به لبخند زدن؟! تا حالا شده بعد از آن به اون شخص پیام بزنید که: "من مثه یه احمق شروع کردم به لبخند زدن "!
تا حالا شده وسوسه شده باشید و به دام این وسوسه افتاده باشید که توی گوشی کسی دیگه ای سرک بکشید؟
تا حالا شده شروع کنید با خودتون حرف بزنید و ناگهان متوجه شوید که شما یه احمق واقعی هستید؟
(خنده حضار)
تا حالا شده وسط یه جر و بحث شارژتون تموم شده باشه و تا حدی حس کرده باشید که تلفن با هردوی شما قهر کرده؟
تا حالا شده فکر کنید زحمتی که روی یه موضوع کشیدید بی فایده بوده چون باید ساده تر از این ها می بود یا اصلا قرار بود که این به روال طبیعی افتاق بیفته؟ آیا شما این واقعیت را میدونید که چیزهای جزئی و بی اهمیت به مرور زمان اهمیت پیدا میکنند و اتفاق می افتند؟
تا حالا شده با خوشحالی بیدار شده و ناگهان سرشار از این یادآوری دردناک شوید که کسی شما را ترک کرده؟
تا حالا شده نتوانید آینده ای را بدون کسی تصور کنید که دیگه در زندگی شما نیست؟ تا حالا شده با لبخند غم انگیز پاییزی به حادثه ای که در گذشته افتاده نگاه کنید و بفهمید که اتفاقات بعدی خواه ناخواه رخ خواهند داد؟
تبریک میگم. حالا امتحان شما تموم شد. همه شما آدمید!
( تشویق حضار)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *