یک اکوسیستمِ جدید برای خودروهای برقی اروپا

متن سخنرانی :

خب چطور می‌شود کشوری رابدون نفت اداره کرد؟ این سؤالی است که چهار سال قبل یک بعدازظهر در اجلاس «داووس» ناگهانبه ذهنم خطور کرد. هیچ وقت این سوال ذهنم را رها نکرد. و مثل یک معما با آن سر و کله میزدم. اول فکر می‌کردم که پاسخ سؤال «اتانول» است. شروع کردم به تحقیق درباره اتانول. فهمیدم برای ساخت اتانول کافیهر کشوری باید یک آمازون داشته باشد. شش ماه بعدبه خودم گفتم جواب باید هیدروژن باشد، تا وقتی که چند دانشمندحقیقت تلخی را برایم بیان کردند، اینکه، در واقع شمااگر از هیدروژن استفاده کنید الکترونهای تمیز بیشتری نسبت به آنچه داخل ماشین به دست می‌آید،استفاده می‌کنید. خب، پس این یکی هم راه حل ما نیست.

 

خودروهای برقی

بعد، پس از مدتی سرگردانی، این فکر به ذهنم رسید که اگر بتوانیم تمام خودروهای کشوری را،به خودروهای برقی تبدیل کنیم، به طوری که راحت و ارزان باشد، مشکل حل می‌شود. من این ایده را با این پیش فرض پی گرفتم که به نحوی باشدکه در مقیاس انبوه شدنی باشد. نه اینکه فقط یک ماشین بسازیم و تمام. اما چطور می توان راه حلی داشت که ۹۹ درصد مردم از آن استفاده کنند؟ فکر کردم که این خودروهاباید حداقل به خوبیِ همین خودروهایی باشند که امروزداریم.

پس، اولا،حتی باید از یک خودرو راحت‌تر باشد، و دوم، از ماشینهای امروزی ارزان‌تر باشد. به یک خودروسواری معمولی ۴۰ هزار دلارینمی‌شود گفت ارزان. موافقید؟ چیزی نیست که امروز قادر به خریدنش باشیم. ماشینی که یک ساعت با آن برانی و مجبور شویکه ۸ ساعت آنرا شارژ کنی، راحت نیست.

پس ما محدود به قوانین فیزیک و قوانین اقتصاد هستیم. در نتیجه ایده‌ای که با آنکارم را شروع کردم این بود که چطور می‌توان این کار را تنها با اتکا به دانشی که امروزه در اختیار داریم،انجام داد؟ فرصتی برای کنفرانسهای علمی،پیشرفتهای جدید، یا انتظار برای ابداع «باتری جادویی» نبود. اما با توجه به شرایط فعلی اقتصاد چه کنیم؟ با شروع از پایین و اتکا به مصرف کنندگان؟ نه به کمک دستور و بخشنامه از بالا.
در بازدیدی اتفاقی ازتسلا [تولید کننده خودروهای برقی] به این نتیجه رسیدمکه پاسخ این معما عملاً در جداسازی «مالکیت خودرو» از، «مالکیت باتریهای آن» نهفته است. در واقع، می‌توانید این ایده را یک جور «فروش بدون باتری» در نظر بگیرید.

 

راحتی استفاده از خودروها

خب، وقتی این دو تا را از هم جدا کنید، می‌توانید مشکل«راحتی استفاده از خودروها» را با ایجاد یک شبکه، شبکه‌ای که قبل از آمدن ماشینها به بازارایجاد شده است، حل کنید. چنین شبکه ای دو جزء اصلی دارد. اولین جزء: هر جا که پارک کردیدباید ماشین را شارژ کنید — خب، ماشینها هیولاهایی عجیبی هستندکه معمولاً دو ساعت حرکت داشته و ۲۲ ساعت متوقف هستند. اگر شما با خودرو خود صبح به سر کار برویدو بعد از ظهر برگردید، نسبت دقایق شارژ به رانندگیتقریباً مساوی خواهد بود. و اولین ایده که به ذهن می‌رسد این است که، هر جا که پارک می‌کنیم، برق هست. ممکن است احمقانه به نظر برسد، اما در بعضی از نقاط دنیا، مثلاً اسکاندیناوی،شبیه این سیستم وجود دارد. آنجا اگر ماشین را پارک کردهولی شارژ نکنید، وقتی بر می‌گردید، ماشینی ندارید.ماشین کار نمی‌کند!

خب، پس قدم آخر، آخرین گام، در حقیقت، اولین قدم از زیرساخت است. در قدم دوم به زیرساختیاحتیاج داریم که مشکل را در مسافتهای طولانی‌تر را حل کند. ببینید، فناوری ساخت باتریدست ما را بسته است، تنها ۱۹۳ کیلومتر می‌توانیم برویم، اگر بخواهیم باتریهاحجم و وزن معقولی داشته باشند، ۱۹۳ کیلومتر برای اکثر افراد کافی است.

اما هیچکس دوست ندارد که گیر کند. پس ما جزء دوم را به کار خود اضافه کردیم، که سیستم «تعویض باتری» است. رانندگی می‌کنید،باتری خالی شده را تحویل می‌دهید، باتری نو می‌گیریدو به رانندگی ادامه می‌دهید. این کار را شما نمی‌کنید،دستگاه می‌کند. شبیه کارواش، وقتی وارد می‌شوید صفحه‌ای می‌آید، باتری قدیمی را گرفتهو باتری جدید را نصب می‌کند. ظرف دو دقیقه، شما به جاده بر می‌گردید و می‌توانید به راه خود ادامه دهید. خب وقتی ایستگاه‌های شارژ و ایستگاه‌های تعویض باطری، همه جا باشند، چند وقت به چندوقت باید باطری عوض می‌کنید؟ تعداد دفعات تعویض باطری،کمتر از دفعات پمپ بنزین رفتن خواهد بود. در واقع ما این تعهد رابه قرارداد اضافه کردیم. ما می‌گوییم اگر بیش از ۵۰ باردر سال مجبور به تعویض باتری شدید، ما خسارت پرداخت می‌کنیم. چون این یک جور مزاحمت برای مشتری است.

 

قیمت مناسب

بعد به مسأله قیمت مناسب برای سیستم فکر کردیم. چه اتفاقی می‌افتد اگر باتری را از خودرو جدا کنیم؟ هزینه باتری چقدر است؟ همه می‌گویند باتریها بسیار گران هستند. اگر به جای نگاه مولکولی،دیدگاه الکترونی به قضایا داشته باشید، اتفاق جالبی می‌افتد. بگذارید هزینه‌های استفاده از خودرو رابا هم مرور کنیم. باتری با باک بنزین فرق دارد. شما در ماشینتان یک باک بنزین دارید. نفت خامی هست، که پالایش و حمل آن را به عنوان سوخت یا بنزین داریم که به ما تحویل می‌شود. از این نقطه نظر،باتری در واقع مثل نفت خام است. ما جای نصب باتری داریمکه هزینه آن معادل هزینه باک بنزین است. اما نفت خام جای خود را به باتری داده است. این بار چیزی نمی‌سوزد، فقط خود را مرحله به مرحله مصرف می‌کند. طول عمری در حدود ۲٫۰۰۰ بار شارژ دارد. در نتیجه مثل یک چاه نفت کوچک است. از ما می‌خواستند که موقع خرید خودروی برقی پول چاه نفت رابرای تمام عمر خودرو بدهیم. هیچ کس نمی‌خواهد وقتی ماشین می‌خرد،چاه را هم همراه آن بخرد. به نوعی می‌شود گفت ما در واقع محصول مصرفی جدید ایجاد کرده‌ایم.

شما امروزه، کیلومترهای بنزینی می‌خرید. و ما کیلومترهای برقی ایجاد کرده‌ایم. و قیمت این کیلومترهای برقیرقم فوق العاده جالبی است. در سال۲۰۱۰ که به تعداد بالا وارد بازار شویم،این قیمت ۴ سنت در کیلومتر خواهد بود. اگر حساب و فهم آن رقم سخت است، با در نظر گرفتن متوسط مصرف حدود ۸/۵ لیتر در صد کیلومتر در آمریکا، مثل این است که بنزین رالیتری ۴۲ سنت بخرید. که از قیمت حال حاضر بنزین درآمریکا [حدود لیتری۶۷ سنت] هم ارزانتر است. در اروپا که بنزین مالیات هم دارد، مثل این است که نفت رابشکه‌ای منفی شصت دلار بخرید. اما این کیلومترهای برقی از قانون «مور» پیروی می کنند.

 

طول عمر باتریها

از ۵ سنت در سال ۲۰۱۰ به ۲ سنت در سال ۲۰۱۵ خواهند رسید، و تا ۱ سنت در سال ۲۰۲۰ کاهش خواهند یافت. چرا؟چون طول عمر باتریها افزایش پیدا می‌کند– هر پیشرفت کوچک در زمینه ذخیره انرژی،قیمت را کاهش خواهد داد. و تازه این قیمتهابا «الکترونهای تمیز» است. ما هیچ الکترونی را که منشأ فسیلی دارداستفاده نمی‌کنیم. پس در واقع می شود گفت که این سوختی بدون کربن و بدون مواد فسیلی است که کیلومترهای برقی رابه قیمت ۱ سنت در کیلومتردر سال ۲۰۲۰ می‌دهد. حال اگر به مصرف ۴/۲ لیتر در صد کیلومتر در سال ۲۰۲۰ برسیم، که آرزوی‌مان است. یعنی همه ماشینها ۴/۲ لیتر در صد کیلومتربنزین مصرف کنند. معادل بنزین لیتری ۲۱ سنت است. و این قیمت یعنی اگر تمام اقیانوس اطلس را به نفت خام تبدیل کنید، و به شرکتهای نفتی اجازه دهیدکه آن را استخراج و پالایش کنند، نمی‌توانند با قیمتکیلومتری ۱ سنت رقابت کنند. خب این یک فاکتور اقتصادی جدید است، که برای بسیاری از افراد جذاب خواهد بود.

خب، حالا می‌شد یک مقاله فوق العاده نوشت. مسأله را اینطور حل کردم،آنرا مقاله کردم و به دولتها ارائه دادم. برخی به من پاسخ دادند:قابل تحسین است نسل جوان به چنین مسائلی فکر می‌کند. (صدای خنده حضار) تا وقتی که به رهبری واقعاً جوان برخوردم:شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل. که البته حسابی هم سربه سرم گذاشت. اول من را سراغ نخست وزیر فرستاد. کسی که به من گفت:اگر پولی را که لازم است، حدود ۲۰۰ میلیون دلار، پیدا کنی و خودروسازی را هم پیدا کنی که حاضر باشد این ماشینها را در حجم انبوه بسازد، ۲ میلیون ماشین – رقمی که در اسرائیل نیاز داریم– من کشوری را که بتوانی ۲۰۰ میلیوندر آن سرمایه گذاری کنی، به تو می‌دهم. پرز هم می‌گفت که فکر بسیار خوبی است.

 

ساخت ماشین هیبریدی

خب، ما به سراغ همه خودروسازها رفتیم. به تمام آنها نامه نوشتیم. سه تای آنها جواب ندادند.یکی از آنها خواست اگر راضی به استفاده از ماشین هیبرید شویم،به ما تخفیف می‌داد. اما یکی از آنها،«کارلوس گون»، مدیر عامل «رنو-نیسان»، چیز خیلی جالبی درباره ماشینهای هیبرید گفت، او گفت: ماشین هیبریدمثل پری دریایی است. وقتی ماهی می‌خواهی، زن هستند و وقتی زن می‌خواهی، ماهی! (صدای خنده حضار) و گوسن پا پیش گذاشت و گفت: «من ماشینها را برای شما می‌سازم آقای پرز» سر حرفش هم ایستاد،رنو در حدود یک میلیارد و پانصد میلیون دلار در ساخت ۹ مدل مختلفاز ماشینهایی که به درد این کار می‌خوردند و در حجم انبوه تولید خواهند شد،سرمایه گذاری کرد. منظور از حجم انبوه،حدود ۱۰۰ هزار دستگاه در سال اول است. اینها اولین ماشینهای برقی تولید انبوهِ کاملاً بدون آلودگی در بازار خواهند بود. همانطور که «کریس» گفت، من قرار بود که مدیر عامل یک شرکت بزرگ نرم افزاریبه نام SAP بشوم اما پرز گفت:«چرا خودت این پروژه را مدیریت نمی‌کنی؟» گفتم قرار است مدیرعامل شوم و او جواب داد، «اوه، نه نه نه. به من توضیح بده که آیا مهمتر از نجات کشورت و نجات جهان هست که بخواهی بروی و انجام بدهی؟”

و استعفا دادم تا این پروژهبه نام «جایی بهتر» را اداره کنم. سپس تصمیم گرفتیم آن را گسترش دهیم. به سراغ کشورهای دیگر،مثل دانمارک رفتیم. دانمارکی‌ها سیاست بسیار محشری دارند که به آن «تست هوش» می گویند. در واقع یک جور سیستم مالیات معکوس است. آنها ۱۸۰% مالیاتاز ماشینهای بنزینی می‌گیرند و مالیاتی از ماشینهای پاک نمی‌گیرند. اگر شما ماشینی بنزینی در دانمارک بخرید،قیمت آن حدود ۶۰٫۰۰۰ یورو خواهد بود. اما قیمت ماشین ما ۲۰٫۰۰۰ یورو خواهد بود. اگر هم در تست هوش شکست بخورید،شما را از کشور بیرون می‌کنند! (صدای خنده حضار)

پس به ما به چشم آدمهایی نگاه می‌کردند که سراغ جزیره‌های کوچک می روند. می‌دانم بسیاری می‌گوینداسرائیل جزیره نیست. اما هست.از نظر حمل و نقل اسرائیل یک جزیره است. اگر ماشینی اسرائیلی را خارج از آن دیدید،دزدی است. (صدای خنده حضار) خب وقتی پروژه را جزیره‌ای در نظر بگیرید، تصمیم گرفتیم به سراغ بزرگترین جزیره دنیا یعنی استرالیا برویم.سومین کشور پروژه ما استرالیا بود. سه مرکز در آنجا داریم ، در «بریزبَین»، «ملبورن» و «سیدنی» و مسیری الکتریکیکه آنها را به هم وصل می‌کند. پیدا کردن جزیره بعدی سخت نبود: هاوایی. تصمیم گرفتیم که به آمریکا بیاییم. و دو تا از بهترین مکانها را انتخاب کردیم جایی که نیازی بهمسافتهای طولانی نباشد. می توانید کل هاوایی رابا یک باتری، طی کنید. و اگر روزی پر رفت و آمد دارید،باتری را عوض کرده، و به راهتان در جزیره ادامه دهید.

محل دوم هم منطقه خلیج سانفرانسیسکو بود. که «گِیوین نیوسم» [شهردار سانفرانسیسکو]سیاست خوبی را گذاشت. او تصمیم گرفت که اداره منطقه را غیرمستقیم و سپس مستقیم بدست گیرد. و سپس سیاست فوق العاده ای رادر این منطقه زیبا اجرا کرد. در خلیج سانفرانسیسکو نه تنها بیشترین تعداد پریووس را داراست، [مدل هیبرید تویوتا] بلکه بهترین وسیله رابرای مسیر طولانی دارید، به اینها ماشین دوم می‌گویند! همینطور که حجم پروژه بزرگتر می‌شد، به این فکر می کردیم کهمشکل آمدن به آمریکا چیست؟ چرا این مسأله اینقدر مهم است؟ نکته بسیار مهمی که یاد گرفتیم این بود، وقتی شما مشکلات کوچکی در سطح پایین دارید، مثلاً قیمت بنزینی کههر فرد هر روز می پردازد، به آن توجه نمی‌کنید،ولی وقتی مشکلات روی هم جمع شوند،کارتان ساخته است! درسته؟

 

قیمت نفت

خب، منحنی قیمت نفت هم مثل بسیاری از منحنی‌های دیگری که می‌شناسیم، از منحنی کاهش منابع پیروی می‌کند. این منحنی بر اساس پایان یافتنچاههای نزدیک به سطح زمین، می‌باشد. و ما دائماً به سراغ چاههایی می‌رویمکه عمق بیشتری دارند. استخراج نفت دائماًگرانتر و گرانتر می‌شود. شما فکر می‌کنید: قیمتها بالا رفته،پایین آمده، بازهم بالا رفته، در آینده نیز کم و زیاد خواهد شد. ولی مشکل این است: وقتی حدود شش ماه پیشنفت به ۱۴۷ دلار در هر بشکه رسید، آمریکا مقادیر عظیمی پولبرای خرید نفت پرداخت کرد، سپس اقتصاد به شدت آسیب دیدو نفت مجدداً به ۴۷ دلار برگشت، بین ۴۰ تا ۵۰ دلار. حالا، یک بسته محرک اقتصادی اجرا می‌شود. که نام آن بسته محرک تریلیون دلاری است. قرار است اقتصاد را احیا کنیم و امیدواریمحداکثر تا سال ۲۰۱۵ این اتفاق بیفتد، در همین بازه زمانی.

چه اتفاقی می افتدوقتی اقتصاد از رکود خارج شود؟ تا سال ۲۰۱۵حداقل ۲۵۰ میلیون خودروی جدید خواهیم داشت، حتی با در نظر گرفت رشد فعلی. یعنی افزایش سی درصدی تقاضا برای نفت. معادل با ۲۵ میلیون بشکه نفت اضافه در روز.  این معادل با کل مصرف امروز آمریکاست. به عبارتی، وقتی اقتصاد از رکود خارج شدبه اوج مصرف باز می گردیم. و سپس بسته اقتصادی اوپک را اجرا می‌کنیم، که اسم دیگر آن نفت ۲۰۰ دلاری است. در واقع پول خود را بر باد می‌دهیم. می‌دانید آن وقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ دوباره رکود شدهو باز بالا و پایین میرویم. این بار زمانهای نزولطولانی‌تر خواهند بود و صعودهای دوباره بسیار مشکل تر و کوتاهتر.

و این تفاوت بین مشکلات است که فزاینده است، مثل دی‌اکسید کربن، که به آرامی افزایش می‌یابد، و مشکلاتی که فرسایشی است، که در آن هر چه داریم از دست می‌دهیم، مشکلاتی که بالا و پایین می‌روند و در انتها ما همه چیز را از دست می‌دهیم، ما در واقع به دنبال راه حل این معضل بودیم. خب؟ جنبش یک میلیون ماشین هیبرید، تا سال ۲۰۱۵ را به یاد می‌آورید؟ این جنبش حداکثر نیم درصداز مصرف نفت آمریکا را کم می‌کند. که در واقع ۰/۰ درصداز مصرف کل جهان است. این جنبش فرق زیادی ایجاد نمی‌کند.

ما یکی از تحقیقات MIT را بررسی کردیم: باید حداقل ۱۰ میلیون خودروی برقیدر جاده‌ها جهان داشته باشیم. ده میلیون از ۵۰۰ میلیون خودرویی کهتولید خواهند شد، باید برقی باشند. این بدبینانه‌ترین عددی است که خواهید داشت. از زاویه دیگر، بسیار خوشبینانه هم هست چون به این معناست کهرشد صنعت خودروهای برقی از ۱۰۰٫۰۰۰ عدد خودرو در سال ۲۰۱۱ به ۱۰ میلیون خودرو در سال ۲۰۱۶ خواهد بود. رشدی صدبرابر در طی پنج سال. می‌دانیم که سالانه تعداد زیادی خودروبه جهان اضافه می‌شود. ما به طور متوسط ۱۰ میلیون خودرودر هر منطقه داریم. که رقم بسیار بالایی از تعداد خودروست.

 

سیاست کشور های مختلف

چین در حال افزایش تعداد خودروهاست، هند، برزیل، روسیه. همه این کشورها هم هستند. اروپا با مالیات بنزینمساله را حل کرده است. اولین گروهی که از این مسأله خلاص می‌شوند چون قیمتها در آنجا بالاست. چین مشکل را با وضع قانون حل می‌کند. حکومت دستور به منع استفاده ازخودروهای بنزینی از تاریخی مشخص می‌دهد. هندیها اصلاً درک نمی‌کنندکه چرا این موضوع را مشکل می‌دانیم چون بیشترشان نمی‌توانندزیاد بنزین بخرند. برای آنها وجود یک باتریکه بتوان با آن ۲۰۰ کیلومتر را طی کرد موهبت است و نه مشکل. ما تنها کسانی هستیم کهقیمتها را درست تعیین نکرده‌ایم. صنعتمان آماده برخورد با این مشکل نیست، و مشوق خاصی برای حل این مشکل در آمریکا نگذاشته‌ایم.

خب، صنعت خودروسازی کجای این ماجراست؟ جالب است! خودروسازان فقطروی خودشان متمرکز شده‌اند. آنها اصولاً عقیده دارند:«ماشین نسخه ۱ است» «همه مشکلات باید به کمک خودِ خودرو حل شود» مهم نیست که زیر ساخت نداریم! ما تمام حلقه مصرفپیرامون خود را نادیده گرفتیم. درحالی که اتفاقات زیادی رخ داده است. ما به دنبال ظهور «ماشین، نسخه ۲» هستیم. یک بازار کاملاً جدید،یک مدل کسب و کار کاملاً نوین. مدل کسب و کاری که در آن، هزینه بر مبنای میزان رانندگی– طبق دقیقه ی مصرفی، یا کیلومتر مصرفی، هرکدام که دوست دارید، سبب کاهش قیمت خودرو می شود. مثل تلفن همراه. شما طبق مسافت پول می‌دهید. و بخشی از این پول به خودروساز بر می‌گردد. بخشی از آن هم به جیب خودتان برمی‌گردد. ماشینهای ما در واقع ارزانتر ازماشینهای بنزینی خواهند بود.

شما وارد دنیایی شدید کهماشینها در آن از انرژی بادی تغذیه می‌شوند. در دانمارک، تمام خودروهای ما برقشان را از نیروگاههای بادی خواهند گرفت، نه نفت. در اسرائیل، ما خواسته‌ایم کهنیروگاههای خورشیدی، در جنوب این کشور نصب کنیم. به ما گفتند: «مساحت زمینی که می‌خواهید،بسیار زیاد است» ما گفتیم:«اگر بتوانیم ثابت کنیم در اینجا چاههای نفتی با ذخیره کافیبرای صد سال آینده هست، چه؟» گفتند: «ما به دنبال نفت گشتیم، چیزی نبود» گفتیم: «نه نه، اگر ثابت کردیم چطور؟» گفتند: «خوب حفاری کنید»و ما مصمم شدیم، به جای حفر،آنرا روی زمین بسازیم. اینها به خوبی می‌توانند جایگزین هم باشند.

خوب حالا آنچه لازم دارید تنها ۱۰ درصد از الکتریسیته تولیدی است. بمانند پروژه ای نگاه کنیدکه طی ۱۰ سال آینده گسترش می‌یابد. یعنی یک درصد در هر سال. خب وقتی ما در حال حل مسأله ای بزرگ هستیم نیاز داریم تا به دو عدد فکر کنیم، و آنها ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰ نیستند. آنها صفر هستند،صفر در جای گیری و صفر در نفت. و آن را در بینهایت ضرب کنید. وقتی امسال به کنفرانستغییر اقلیمی می‌رویم، نمی توانیم فکر کاهش دی‌اکسید کربن رااز خود دور کنیم. باید راهی برای انگیزش کشورهایی بیابیم که می‌خواهند کاهش شدیدی رادر آلودگی داشته باشند.

هر ماشین ۴ تن دی‌اکسید کربن تولید می کند. و عملاً هفتصد و اندی میلیون ماشین در جهان ۲/۸ میلیارد تن دی‌اکسید کربن منتشر می‌کند. و این ۲۵ درصد به مشکلات ما اضافه می کند. ماشینها و کامیونها ۲۵ درصدبه آلودگی دی‌اکسید کربن جهان اضافه می‌کنند. باید بیاییم و این مشکل را هدف بگیریم با توجه و تلاشی که در نظر دارد ما را قبل از پایان دنیا به صفر برساند. من این را با قانون گذارانیدر آمریکا مطرح کردم، با انسان شریفی به نام «بابی کندی کوچک» که الگوی من نیز هست مطرح نمودم. به او گفتم یکی از دلایلی که عموی او به یادها مانده است جمله اوست:ما می‌خواهیم مردی را به ماه بفرستیم، و ما تا انتهای این دهه این کار را می‌کنیم. ما نگفتیم که انسان را۲۰ درصد به ماه می‌فرستیم. و اینکه ۲۰ درصد احتمال داردکه او را بازگردانیم. (خنده حضار)

اما او داستان دیگری را به من گفت،که برای حدود ۲۰۰ سال پیش بود. ۲۰۰ سال پیش در پارلمان بریتانیا، بحثی طولانی در جریان بود بر سر تقابل اقتصاد و اخلاقیات. ۲۵ درصد، — همانند اینکهفقط ۲۵ درصد آلودگی از ماشینهاست– ۲۵ درصد از انرژی آنها برای بخش صنایع بریتانیا، از منابعی از انرژی بودکه غیر اخلاقی محسوب می‌شد: بَردِگان. و بحثی در جریان بود.آیا باید استفاده از بردگان را متوقف کنیم؟ و این با اقتصاد ما چه می‌کند؟ و مردم می گفتند،«ما نیاز به زمان داریم. با عجله تصمیم نگیریم. شاید بچه‌ها را رها کنیم،و بردگان را نگه داریم. بعد از یک ماه بحث و جدلتصمیم گرفتند برده‌داری را متوقف کنند، و انقلاب صنعتی کمتر از یک سال آغاز شد. و بریتانیا، رشدی یکصد ساله رادر اقتصاد تجربه نمود. ما باید تصمیمی اخلاقی و صحیح را بگیریم. باید فوراً تصمیم بگیریم. ما نیاز به رهبری مصمم و مقتدر داریم مثل آنچه در اسرائیل داشتیم که می‌گفتما به استفاده از نفت پایان می‌دهیم. ما باید این کار رانه در طی ۲۰ یا ۵۰ سال بکنیم، بلکه در دوره کوتاه ریاست جمهوری انجام دهیم چراکه اگر نکنیم،اقتصاد خود را از بین می‌بریم، درست پس از اینکه اخلاق را از بین بردیم.

بسیار سپاسگزارم. (تشویق حضار)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *