جسی آرینگتون: چیز جدیدی نمی پوشیم!

متن سخنرانی :
من جسی هستم و این چمدان من است. پیش از این که به شما نشان دهم چه چیزی درونش دارم، می خواهم یک اعتراف کنم، و آن این که، من کشته مرده لباسم. من دوست دارم بیابم، بپوشم، و این روزها، عکس بگیرم و بلاگ بنویسم از لباسهای رنگارنگ و متفاوت و جدید برای هر موقعیتی که بشود. اما من هیچ چیز نویی نمی خرم. همه ی لباس هایم را دست دوم می خرم از بازارهای فروش اشیاء ارزان قیمت یا دست دوم. اوه، ممنونم. خرید کردن دست دوم به من اجازه می ده تاثیر قفسه ی لباسم بر محیط زیست و کیف پولم کمتر بشه. من میتونم همه گونه آدمهای بزرگ را ببینم؛ پول هایم به مصرف بهتری می رسد؛ خیلی خاص به نظر می رسم؛ و خرید کردن رو به یک شکار گنج شخصی تبدیل می کنه. با خودم میگم، امروز چی پیدا می کنی؟ اندازه ام خواهد بود؟ رنگش را دوست خواهم دشت؟ قیمتش کمتر از ۲۰ دلار می شود؟ اگر پاسخ ها همه آری باشد، احساس پیروزی خواهم کرد.
بر گردیم به چمدانم، تا به شما بگویم در آن چه دارم برای این هفته ی پر هیجان در تد. یه نفر با این همه لباس چی با خودش آورده؟ به شما دقیقا نشان می دهم چی با خود آوردم. ۷ جفت لباس زیر و دیگر هیچ! دقیقا به اندازه ی یک هفته، کل چیزیه که در چمدانم دارم. مطمئن بودم که می توانم هر چیزی که می خواهم بپوشم رو به محض رسیدن به پام اسپرینگ (Palm Springs) پیدا می کنم. چون شما من رو به عنوان زنی که با لباس زیر در تد می پلکه نمی شناسید -- (خنده) این نشان گر این هست که چیزی برای پوشیدن پیدا کرده ام! این هم حاصل یک هفته خرید من است. خوب نیست؟ (تشویق) وقتی این کار را می کنم، به شما درباره درسهایی از زندگی می گم که، باور کنید یا نه، در ماجراجویی هایم در پوشیدن لباس دست دوم، آموخته ام.
از یکشنبه شروع کنیم. بهش می گم ببر براق. نیازی نیست پول زیادی صرف کنی تا عالی به نظر بیایی. با کمتر از ۵۰ دلار تقریبا همیشه می توانی فوق العاده به نظر برسی. همه ی این ست، با ژاکت، برای من ۵۵ دلار تمام شده، و گرونترین چیزی بود که در همه ای این هفته پوشیدم.
دوشنبه: رنگ قدرتمند است. تقریبا از لحاظ فیزیولوژیکی غیرممکن است که بی حوصله باشید وقتی که شلوارتون قرمز روشن باشه. (خنده) اگر شاد هستید، افراد شاد دیگر رو هم به خود جذب می کنید.
سه شنبه: پیروی از مد خیلی لوس شده. من زمان بسیاری از زندگیم رو صرف این کردم که خودم باشم و هم زمان هم رنگ جماعت. فقط خودت باش! اگر دور و برت آدم های درستی هستند، نه تنها این رو می فهمند، بلکه (از اینکه خودت هستی) ستایشت هم می کنند.
چهار شنبه: کودک درونت را دریاب. بعضی وقتها مردم بهم می گویند، که من به نظرشان با لباس هایم بازی می کنم، یا آنها را به یاد بچه هفت سالشون می اندازم. من دوست دارم لبخند بزنم و بگویم از شما ممنونم.
پنج شنبه: اطمینان کلید مشکلات است. اگر فکر می کنید در چیزی خوب به نظر می رسید، تقریبا حتما این طوریه! اگر هم فکر می کنید در چیزی خوب به نظر نمی رسید، محتملا درست فکر می کنید. مادرم این را به من شب و روز گوشزد می کرد. اما تا ۳۰ سالگی معنی اش را واقعا درک نکردم. و من در یک ثانیه براتون توضیح می دهم. اگر باور دارید زیبا هستید، درون و بیرون، هیچ سرووضعی نیست که نتونید بسازید. پس برای ما که در این جمعیم هیچ بهانه ای وجود ندارد. ما باید بتوانیم هر چه می خواهیم در آن پیروز شویم را به چنگ آوریم. ممنونم.
(تشویق)
آدینه: واقعیتی جهانی در پنج واژه: پولکهای طلا به همه چیزی میاد.
و سرانجام شنبه: پرورش مد یگانه ی شخصی خودتان راه خوبی برای معرفی خودتان به دنیاست بدون حتی گفتن یک کلمه. برای من بارها و بارها اثبات شده از اونجایی که این هفته مردم به من نزدیک می شدند، فقط به خطر چیزهایی که می پوشم. و ما گفت و گوهای عالی ای داشتیم.
همه ی این چیزها در این چمدان نمی گنجد. پس پیش از بازگشت به بروکلین همه اش را اهدا خواهم کرد. چرا که درسی که این هفته می خواهم یاد بگیرم این است که گاهی باید اجازه بدی بره. من نباید پیوند عاطفی به این چیزها داشته باشم، چرا که در هر گوشه ای همیشه یک لباس رنگارنگ، دیوانه و براق ... در انتظار من خواهد بود اگر کمی عشق به خرج دهم و نگاه کنم.
بسیار ممنونم.
(تشویق)
ممنونم.
(تشویق)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *