علم شگفتانگیز آلفاهای نر
متن سخنرانی :
من آلفاهای نر زیادی رادر زندگیام شناختهام، شامپانزههای آلفا، و مایلم درباره این صحبت کنمکه یک آلفای مذکر چیست، زیرا فکر میکنم همه ما می توانیمخیلی از خویشاوندان نزدیکمان یاد بگیریم جایی که آلفاهای نر را داریم.به عنوان مثال، میخواهم شما رابه آموس معرفی کنم، یکی از آشناهای مذکر من که هم جوان بود و هم آلفا، و خیلی محبوب، ولی مریض شد و موقعیتش را از دست داد، چونمی دانید شامپانزههای نر میتوانند از فاصله یک فرسخیضعف شما را تشخیص بدهند و آنها به سراغش رفتند، و او موقعیتش را از دست داد،و بعد مریضتر و مریضتر شد تا این که درنهایت مجبور شدیمایزولهاش کنیم. گروه در جزیرهای علفی ساکن بود، و ناچار شدیم توی قفس ایزولهاش کنیم، ولی ما قفس را جوری شکستیم کهبقیه شامپانزهها هنوز بتوانند به او دسترسی داشته باشند. و اتفاقی که افتاد بسیار تکان دهنده بود. بقیه شامپانزهها برایش غذا میآوردند، پشمچوب برایش میآوردند، همان چیزی که از آن برایجای خواب و ساخت آشیانه استفاده میکنند، و مادهها پشمچوب را پشتش میگذاشتند. وی کاملا به دیوار تکیه کرده بود، و مثل ما که بالش را پشت بیمار دربیمارستان میگذاریم، آنها پشمچوب را پشت او میگذاشتند. و فکر کردم، این چیزی است کهیک آلفای نر باید باشد. وی مورد عشق و احترام بود،و همه مراقبش بودند، و کارها همیشه اینطور پیش نمیرود، چون بعضی نرها رفتار بدی در پیش میگیرندوقتی موقعیتشان را از دست میدهند.
پس آموس نمونه مذکری بود کهبه مثابه یک رهبر دوستداشته میشد. لغت آلفای نر را اگر در گوگل نگاه کنید، به کتابهای کسب و کاری بر میخورید که روش آلفا بودن را یاد میدهند، و منظورشان این است کهچطوری بقیه را له و خرد کنید و نشان دهیدکه چه کسی ريیس است، که با من درنیفت و این چیزها. در یک کلام آلفای نر برایشان یک زورگوست. من واقعا این توصیف را دوست ندارم، چون من تا حدی مسئول این اصطلاحم. چون کتاب «سیاست شامپانزهها» را نوشتم، که توسط نوت گینریچبه تازهواردهای کنگره پیشنهاد شد. نمیدانم چه فایدهای داشت، ولی او کتاب را به آنها پیشنهاد کرد، و بعد از آن دوره، «آلفای نر» بسیار محبوب شد. ولی من عقیده دارم این اصطلاح یک توصیف اشتباه است. خیلی سطحی استفاده میشود و به این که یک آلفای نرواقعی چیست ربطی ندارد. برای همین اینجا آمدهامتا واقعیت آن را توضیح دهم. خود اصطلاح در واقع از مدتها قبلتر است، از دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی، و تعریفش اساسا بسیار ساده است. بالاترین مقام نر، آلفای نر است. ماده با بالاترین مقام، آلفای ماده است. هر گروه نخستی یک آلفای نرو یک آلفای ماده دارد، نه بیشتر از این، فقط یکی. و توضیح میدهم چطوری است.
اول از همه، زبان بدن. آنچه اینجا میبینیددو شامپانزه نر هم اندازه است، که با پشت صاف راه میرود،موهایش به بالاست، سنگی بزرگ در دست دارد،و او یک آلفای نر است. آن یکی نر برایش موس موس میکند، مطیع اوست و به او تعظیم میکند، و این مراسمی است که آنها نیاز دارند چند بار در روز تکرارش کنند تا رابطه باثباتی برقرار شود. به شما ویدیویی را دراین مورد نشان خواهم داد. آنچه اینجا میبینید مادهای استکه برای نری موس موس میکند و میینید که چطور اتفاق میفتد. نر نزدیک میشود، ماده برایش خرناس میکشد.
(صدای خرناس کشیدن شامپانزه)
همه موهای نررو به بالا سیخ شده و عرض اندام میکند.
راستش زیادی نزدیک ایستادم. یک شامپانزه خیلی از من پرزورتر است، و در این ویدیوی خاصچندان دوراندیشی به خرج ندادم.
خب اینجا میبینید که او خودش را بلند میکند و رویدو پا میایستد، و دستانش را حرکت می دهد. و خرامان راه می رود. ادایی بسیار معمول در میاننرهای عالیرتبه، و کاملا قابل تشخیص است چونانسانها هم زیاد این کار را میکنند.
(خنده)
کار همیشگی آدمهاست. و آنچه واقعا درباره این تصویر خاص دوست دارم آن دو تا موجود پیرتر در کنار اوست. خیلی شامپانزهوار است. در شامپانزهها، معمولا آلفاهای نر پیر را داریم که در سرازیری هستند، دیگر خودشان نمیتوانند آلفای نر باشند، اما شروع به راه انداختن بازی و تشکیل اتئلافها میکنند، و پشت سر بقیه میزنند. و آنها بسیار بانفوذ هستند، و درواقع شاید دوستان نری داشته باشید که از خود آلفای نر پرنفوذتر هستند.
فقط برای مثال، سه آلفای نریکه از همه بیشتر با آنها کار کردم در باغ وحش هلندی خیلی وقت پیش،جایی که کار میکردم، و آن نر وسطی،یک آلفای نر ۱۷ ساله است. آن نری که بغل دستش برای او مهتری میکنددو برابر سنش است، و این یاروی پیر است کهاو را رهبر کرده است. پس میتوانید تصور کنید که یاروی پیر چه میزان قدرتی دارد، زیرا آلفای نر را او آلفای نر کرده است. نر سمت راستی به تنهایی قویترین نر است. در اسارت میتوانید از صحت آن مطمئن شوید، و میدانید که این نربا هیچ یک مشکلی ندارد. تنها با ترکیب آن دو مشکل دارد. و بنابراین تشکیل ائتلافی که در جامعهشامپانزهای اتفاق میفتد اوضاع را از آنچه فکر کنید پیچیدهتر میکند. برای مثال به این معناست که کوچکترین نر در گروهمیتواند آلفای نر شود. لازم نیست پیرترین و قویترین نر باشید. کوچکترین نر، اگر دوستان مناسب داشته باشدو آنها را خوشحال نگه دارد، یا حمایت مادهها را داشته باشد، او میتواند آلفای نر باشد.
بنابراین سیستم اتئلافی همه چیز راپیچدهتر میکند، و من همیشه اینجا در ایالات متحده منتظر اولیهها، پایان کار نخستیها هستم، زیرا لحظهای است که لازم داریدوحدت خود را نمایش دهید. حال اجازه دهید اول از همه نشان دهم وحدت در بین شامپانزهها چگونه است. آنچه میبینید تصویر دو نر در سمت چپ است که در کنار هم میایستند. همچنین دندانهای نیش بزرگی که دارند را هم میبینید. و آنها در کنار هم میایستندو به بقیه گروه نشان میدهند، «ما با هم هستیم. همبستگی داریم.» نرهای سمت راستی هماهنگ با هم راه میروند. روشی دیگر برای نمایش دادناین که شما با هم هستید. و بنابراین نمایش همبستگیدر نظامی ائتلافی بینهایت مهم است، و همانطور که گفتم، در بین اولیههاهمیشه منتظر آن لحظه هستم زیرا آنموقع دو عضو گروهی را دارید که با هم دعوا میکردند، و در این لحظه از سر نیاز با هم میآیند. و به موقعیتهای ناخوشایندی منتهی میشوند. آنهایی که از هم خوششان نمیآیدلازم است یکدیگر را به آغوش بکشند و کنار هم بایستند، چیزی که برای وحدت گروه قطعا ضروری است، و اگر این کار را نکنید،گروه شاید از هم بپاشد. و اگر خوب پیش نرود،درست مثل این مورد خاص --
(خنده)
حسابی اوضاع گروه بهم میپیچد زیرا همبستگی نشان ندادهاند. بنابراین این یک بخش خیلی مهم در نظامی ائتلافی است، و این نقطه اشتراک بین انسانها و شامپانزهاست.
حال، شما چطور یک آلفای نر میشوید؟ اول از همه لازم استتاثیرگذار و ارعابآور باشید و قدرت خود در موقعیت خاص نمایش دهید و نشان دهید خیلی قوی هستید، و انواع راهها برای انجام آن وجود دارد. اما سایر کارهایی که لازم استانجام دهید این است که بخشنده است. بنابراین، برای مثال،نرهای برای برکناری رهبرشان دست به مبارزه میزنند، که ممکن است دو یا سه ماه زمان ببرد زیرا همبستگیهای گروه را بررسی میکنند، همچنین بینهایت دست و دلباز میشوند. خیلی راحت به همه از خوراکی خود میدهند. یا شروع به غلغلک دادن نوزادان مادهها میکنند. آنها معمولا، شامپانزههای نر،علاقه خاصی به نوزادان ندارند، اما پای کارزار انتخاباتی که در میان باشد، به نوزادان علاقمند میشوند و آنها را غلغلک میدهند، و سعی در خود شیرینی کردنبرای مادهها میکنند.
(خنده)
خب در بین انسانها، البته من همیشه توسط آن دسته از مردانی برانگیخته شدم که نامزد میشوند و نوزدان را اینطور دست میگیرند. این چیزی نیست که نوزدانواقعا دوست داشته باشند --
(خنده)
اما از آنجایی که نشانهایبرای بقیه دنیاست، باید آنها را در هوا بگیرند. و من واقعا براگیخته شدم وقتی یک نامزد زن در انتخابات گذاشته داشتیم مدلی که نوزدان را نگه میداشتاین شکلی بود که بچهها واقعا دوست دارند. اما البته که او نیاز به ارسال پیغام نداشت که بدون اینکه نوزاد رابیندازد او را نگهداشته، کاری که مردها انجام میدهند.
بنابراین این یک روش متداول است، و شامپانزههای نر کلی زمان را صرف چاپلوسیبرای همه گروهها میکنند وقتی در بحبوحه انتخاباتاند.
حال، مزایا و بهای آلفای نر بودن در چیست؟ مهمترین مزیت مادهها هستند. غذا واقعا بیربط است. شامپانزههای نر میتوانند یک هفته رابدون غذا بگذرارند اگر مادهای در دوره پذیرش است و برای آنها جذابیت جنسی دارد. جایگاه غذا بعد از سکس است. و همچنین شامپانزههای نر، و ما زیستشناسان تکامل،البته که توضیحی برایش داریم، که سکس منتهی به تولید مثل میشود، و موفقیت تولید مثلی معیار تکامل است. راه تکامل هر چیزی از اینجاست. و خب اگر بتوانند موفقیتهایتولید مثلشان را از طریق عالیرتبه بودن گسترش دهند، بطور خودکار جاهطلبی عالیرتبه بودن در نرها را خواهید داشت. خب این یک مزیت است. یکی از این هزینهها البته این است که شرکایتان را خوشحال نگهدارید. بنابراین وقتی با حمایت یک نر پیربه قدرت میرسید، لازم است به آن پیری اجازه جفتگیریبا مادهها را بدهید. اگر این کار را نکنید،آن نر پیر از دست شما عصبانی میشود، و رفاقتش را از دست خواهید داد. بنابریان بده بستانی در بین است. اگر با این شیوه آلفای نر شوید،باید شرکایتان را خوشحال نگهدارید. و خب این یکی از این هزینههاست.
بهای دوم این است که همه جایگاه تو را میخواهند. جایگاه آلفای نر جایگاه خیلی مهمی است و همه در پی گرفتن آن از تو هستند، و بنابراین باید مدام حواستبه پشت سرت باشد. باید بینهایت به هوش باشی. برای مثال، باید ائتلاف بقیه را بهم بزنی و این کار را شامپانزهها معمولا انجام میدهند. سیاستهای تفرقه بینداز و حکومت کن. و خب این موقعیت بسیار تنشزایی استو دادههایی در این زمینه در دست داریم. این داده ها میدانی است، و در این مورد از بابونهاست نه شامپانزهها، جاییکه نمونههای مدفوع بابونها را جمعاوری کردند و تا از بابت گلوکوکورتیکوئیدها بررسی کنند. و آنچه اینجا میبینید نموداری است که نشان میدهد هرچه رتبه بابون نر پایینتر است، سطح کورتیزول او در مدفوعش بالاتر است، اما آلفای نر،همانطور که میبینید، از یک سطح از کورتیزول در قیاسبا سایر نرهای پایین رتبه برخودار است، و خب شاید فکر کنید که آلفای نر بودن یعنیخوب و قرتی و فوق العاده بودن است، اما در حقیقت موقعیتبسیار پر استرسی است، و قادریم فیزیولوژی آن را هم نشان دهیم.
حال این تعهدات کداماند؟ و اینجاست که برایم واقعا ماجرا جالب میشود، و از تصویر معمول شمااز آلفای نر واقعاً فاصله میگیرد. آلفای نر دو نوع تعهد دارد. یکی حفظ صلح در گروه است. آن را نقش مهارگر مینامیم، مهار نزاعها در گروه، و دومی از دلسوزترین بودن است، به اصطلاح رهبر تسلی بخش ملت بودن است.
بنابراین اول از همه، آرامش را حفظ کن. این وظیفه نرهاست که دعوای بینمادهها را متوقف کنند. دو ماده در چپ و راست این تصویر سر غذا بر سر هم جیغ و داد میکردند، چون غذا برای زنها خیلی مهم است، و بنابراین او دعوا را بین آنهامتوقف میکند و بین آنها میایستد. و از همه جالبتر برایم این استکه آلفاهای نر موقع انجام این کار بیطرف میمانند. از مامان یا بهترین رفیقشانپشتیبانی نمیکنند. نه، نه، دعوا را متوقف میکنند و در کل طرف توسریخور را میگیرند. و این باعث محبوبیت فوقالعادهآنها در گروه میشود زیرا امنیت را برای اعضای پایین دستی گروه فراهم میکنند. و آنها بیطرف میشوند، در حالیکه در بین شامپانزهها مورد غیرعادی است، چون معمولا آنها خیلی شیفتهدوستان خود هستند، و آلفاهای نر در این کار خیلی خوباند، در حفظ صلح در گروه میتوانند بسیار موثر باشند.
و کار دومی که انجام میدهندنشان دادن همدلی با دیگران است. حال، من خیلی دربارههمدردی تحقیق میکنم، و فرصتی هم برای جزییاتش نیست اما همدلی چیزی استکه امروزه ما در جوندگان و سگها، فیلها و اولیهها، و کل اقسام حیوانات مطالعه میکنیم. و چیزی که اینجا میبینید دو بونوبو است. آن یکی که جلوست در نزاعی شکست خورده است. آن عقبی دستهایش را دور او حلقه کرده و دلداریش میدهد. دقیقا به همین شکل ما همدلی در کودکان را میسنجیم، با نگاه کردن به این که چه واکنشی نسبت به افراد درمانده دارند. نرهای عالی رتبه زیاد از این کارها می کنند. نرهای عالی رتبه میزان انبوهی ازآسایش را در گروه فراهم میکنند، و در مواقع وقوع زلزله یا طوفان به اینطرف و آنطرف رفته و راحتی را فراهم میکنند. پاپ این کار را میکند.هم چنین رییس جمهور. همه رهبران در جهان باید این کار را کنند. ملکه این کار را میکند و غیره. همه باید این کار را بکنند، بنابراین تسلی دادن وظیفهایبسیار خطیر است. و نرهایی که در این کار خوب باشند، حفظ صلح و فراهم کردن راحتی، رهبران بینهایت محبوبی میشوند، که البته مقداری هم منفعت شخصی در بین است. این کار را فقط بخاطر گروه نمیکنند، بلکه چون به تثبیت موقعیتآنها هم کمک میکند. هر چقدر یک نر بعنوان آلفای نر محبوبتر میشود و هر چه بیشتر بقیه به او احترامگذاشته و از او حرفشنوی کنند، در صورت به چالش کشیده شدن از سوی شخص دیگر، جایگاهشانبهتر حفظ میشود، چون در این صورت تمام گروه از آن نر حمایت خواهد کرد چون آنها خواستار حفظ رهبری هستند که برایشان خوب است. بنابراین گروه معمولا خیلی پشتیباننرهایی است که رهبران خوبی هستند، و به هیچ وجه حامی قلدرها نیست. و قلدری که جایگاه اش را از دست می دهد، شاید آخر و عاقبت خوبی پیدا نکند.
این دادهها در واقع دربارهرفتار تسلی بخش است. این دادهها در واقع دربارهتسلی در بین شامپانزهها است و میبینید که در بینافراد میانی و پایین رتبه، مادهها بیشتر از نرها این نقش را دارند. اساسا در کل جامعه اینطور است. و در همه مطالعات پستانداراندر زمینه همدلی صدق صحت دارد. این که همدلی در مادههادر قیاس با نرها بیشتر است. اما آلفای نر را ببینید. آلفای نر از همه بیشتر کار میکند. و خب این دادههایی است که درباره آلفاهای مذکر در نقش مشاور ارشد است.
آخرین چیزی که مایلم به شما بگویمدرباره آلفاهای ماده است. این تصویر مامان است، آلفای مادهای در باغوحش آرنم جایی که قبلا کار میکردم، همه جا در اینترنت هست، فکر کنم ویدئوی لحظه مرگ او در سن ۵۹ سالگی که پارسال رخ دادحدود یکصد میلیون بازدیدکننده داشته است. و مامان مطلقا محور اصلی گروه بود. از لحاظ جسمی قابلیت حاکمیت بر مذکرها را نداشت. با این که مقامش پایینتر از مذکرها بوداما در مرکزیت جامعه خود قرار داشت، و اگر مشکل بزرگی در جامعهشان پیش میآمد در نهایت همه می رفتند سراغ مامان. و او شخصیت بسیار مهمی بود. بنابراین قصد ندارم جایگاهآلفاهای ماده را در گروه شامپانزها کوچک بشمارم.
و سپس گونههایی را داریم که همان اندازه شامپانزهها به ما نزدیک هستند، بونوبوها. ما اغلب بونوبوها را فراموش میکنیم،اما بونوبوها جامعهای مادرسالار هستند و یک آلفا که عموما ماده است دارند. عموما، یک ماده در راس جامعه قرار دارد، و اطلاع زیادی از چرایی این امر نداریم و این که چطور به این جایگاه می رسند،چه کار با آن میکنند، چون در کل خیلی کمدرباره بونوبوها میدانیم. اما میخواهم تاکید کنم لزوما آلفا در یک گروه نباید نر باشد، و این که در واقع در بین یکیاز اقوام نزدیک ما ماده است.
بنابراین پیغامی که برای شما دارم این است که اگر به آن دسته از مردان جامعه ما نگاه کنید که رییس هستند مثلا در بین خانواده، کسب و کار یا واشینگتن یا جایی، و آنها را آلفای نر مینامید، نباید به شامپانزهها اهانت کنید با استفاده اشتباهی از این برچسب.
(خنده)
یک آدم زورگو را نباید آلفای نر نامید. فردی که درشت و قوی است به بقیه اهانت میکند و میترساندشان لزوما آلفای نر نیست. یک آلفای نر همه انواع خصوصیتها را دارد، من آلفاهای نر زورگو رادر بین شامپانزهها دیدهام، این اتفاق میافتد، اما اکثر آنهایی که ما داریم قابلیتهای رهبری دارند با جاکعه خود اتحاد دارند، و سرآخر مثل آموس، دوست داشتنی و محترم هستند، و خب این وضعیت با آنچهتصورش را دارید کاملا فرق دارد.
و از شما متشکرم.
(تشویق)