طلوعی در عصر تصاویر سه بعدی
متن سخنرانی :
هزاران سال بعد به اولین صد سال رایانه نگاه خواهیم کرد به عنوان زمانی شگفت انگیز اما خیلی خاص -- تنها موقعی در تاریخ که انسانهازندگی خود را به دو بعد کاهش دادند، و مانند ماشینها از فناوری استفاده میکردند؛ تنها دوران صد ساله در پهنه زمان که ارتباط انسانها، سرگرمیها و مدیریت زندگیشان از پشت یک صفحه بوده.امروز، بیشتر وقتمان را در نگاه به و لمس این صفحهها میگذرانیم. پس تعامل با همدیگر چه شد؟ شما را نمیدانم ولی مناحساس محدودیت میکنم درون این دنیای دو بعدینمایشگرها و پیکسلها. و همین خود این محدودیت، و علاقهام به ارتباط با دیگران به عنوان یک سازنده، برایم الهام بخش شد. ساده بگویم: میخواهم واقعیت جدیدی بسازم، واقعیتی که در آن، فناوری ما رابی نهایت به هم نزدیک کند، واقعیتی که آدمها، نه دستگاهها، مرکز همه چیزند.
آرزویم واقعیتی است که فناوری بتواند آنچهمیبینیم و لمس و حس می کنیم را بفهمد؛ واقعیتی که فناوری، راهمان را نبندد، و بجایش، آنچه هستیم را پذیرا شود. آرزویم فناوری است که انسانی باشد. همگی ما فناوریهایی را تجربه کردهایم که آدمها را قادر کردهتا انسانتر باشند، محصولاتی که ارتباطات طبیعی را ممکن میکند،فرامین صوتی یا زیست سنجی.
این قدم بعدی در تکامل است. این «هولو لنز» از مایکروسافت است، اولین رایانه کاملا مستقل سه بعدی. ابزارهایی مثل این محتوای سه بعدی را مستقیما به جهانمان میآورند، و تجربه ما از زندگی را بهتر میکنند فراتر از محدوده معمولی درکمان. به آیندهای دور فکر نمیکنم. در باره امروز صحبت میکنم. هم اکنون خودرو سازهاییمانند ولوو را میبینیم که خودروهای متفاوتی رابا هولولنز میسازند؛ دانشگاههایی مانند کیس وسترن آموزش دانشجویان پزشکی را باز تعریف میکنند؛ و جالبترینش از نظر من اینکه، ناسا از هولولنز استفاده میکندتا محققین، اکتشافات سیارهای را به صورت سه بعدی انجام دهند.
این حالا مهم است. آوردن تصاویر سه بعدی به دنیایمان، من تنها در مورد ابزارهای جدیدبا رایانههای بهتر صحبت نمیکنم منظورم رها شدناز محدودیتهای دو بعدی رایانههای معمول است.
بگذارید اینطور بگوییم: با نگاهی به زمان،از دید رایانه مانند غار نشینها هستیم. تازه ذغال را کشف کرده ایم و شروع به کشیدن نقاشیهای اولیهدر غارمان کردهایم. این دیدگاه هر روزه من در کار است. و حالا در این چند دقیقه، شما را دعوت میکنم تا همین دیدگاه را در سفر پیش رویمان داشته باشید.
حالا همین که این هولولنز را استفاده کنم، اجازه دهید تا کمیاز تنظیمش را هم توضیح دهم. احتمالا این پر خطرترین نمایشی استکه تا حالا روی صحنه داشتهایم با هولولنز، و چه جایی بهتر از TED برای انجامش. در یک لحظه، میتوانم تصاویر سه بعدی را ببینم همینجا روی صحنه، به همان خوبی که شما را میبینم. همینطور الان،این دوربین فضایی را هم داریم که حالا وارد صحنه شد تا همه شما هم بتوانید این را با من تجربه کنید آن بالا روی همه نمایشگرها.
بگذارید شروع کنیم. و چه جایی بهتر برای شروع این سفر، از داخل غار رایانه ای دو بعدی. بگذارید دنیا رابا این عینک جدید جستجو کنیم، و دنیای رایانه را از دیدگاه جدیدی بفهمیم.
جهان رایانه، هم جالب است و هم ابتدایی. دنیایی که بر مبنای علیت ساخته شده. به عنوان سازندگان،آرزوی ما علیتهای دیگری است و بعد ما معلولهای دیگری را برنامه ریزی میکنیم. کلیک دوتایی روی یک آیکون، این یک علت است. و برنامهای اجرا می شود، این یک معلول است. ما این را با دنیای واقعیمانمقایسه میکنیم، و این خیلی محدود کننده است، چون دنیای ما دیجیتال نیست، دنیای ما آنالوگ است. دنیای ما بر مبنای صفر و یک فکر نمیکند، درست یا غلط، سیاه یا سفید. در دنیایی زندگی میکنیمکه قواعدش بر مبنای فیزیک کوانتم است، دنیایی از صفر و یک های هم زمان، واقعیتی بر مبنایبی نهایت احتمال و پر از سایه های خاکستری. میتوانی ببینی که چطور این دو جهان با هم برخورد میکنند.
پس چرا صفحههای نمایشدر زندگی آنالوگ ما اینقدر فراگیرند؟ ما صفحههای نمایش را از لحظهای که بیدار میشویم میبینیم، تا وقتی که میخوابیم. چرا؟
به نظر من چون رایانههابه ما قدرتی برتر میدهند. در جهان دیجیتال،توان آن را داریم تا فضا را جابجا کنیم و میتوانیم زمان را جابجا کنیم. مهم نیست که از فناوری برای سرگرمی، کار یا ارتباط استفاده میکنی. اینطور فکر کنید: بگذارید همه امشب به خونه برویم و برنامه محبوبمان را در تلویزیون تماشا کنیم این تئاتر است -- زمان و مکان جابجایی شده. وقتی که این سخنرانی TED را تمام کردم، همانوقت با خانواده عزیزمدر سیاتل تماس میگیرم. این جابجایی مکانی است. اینها چنان قدرت های برتری هستند که اجازه میدهند موقتا محدودیتهای دوبعدی دنیای دیجیتال فعلی را تحمل کنیم. اما چه میشود اگر مجبور نباشیم؟ چه میشود اگر بتوانیماین تواناییهای دیجیتال را در دنیای واقعی داشته باشیم؟ حتی الان هم میتوانی سوسویی از آن را ببینی، اما به نظر من نوههای ما در دنیایی غیر ازفناوری دو بعدی بزرگ خواهند شد. آرزوی چنین دنیایی را داشتن مهم است. دنیایی که فناوری، واقعا ما را میفهمد -- کجا زندگی میکنیم، کار میکنیم و مرتبط هستیم -- با ابزارهایی که قدرت بخش تجارب انسانیاند، نه دستگاههایی کهانسانیت ما را محدود میکنند.
پس چطور به آنجا برسیم؟ برای من، پاسخ نیازمد توجه به مشکل از دیدگاه دیگری است. نیازمند احساس جهاناز دیدگاه یک دستگاه است. اگر دستگاهی باشی که بخواهی جهان را حس کنی، چطور این مسئله را تجزیه خواهی کرد؟ احتمالا سعی میکنیتا چیزها را دسته بندی کنی مانند انسان، محیط یا شیء. اما آن دستگاه چطور میتواندبا واقعیت تعامل کند؟ به نظر من سه راه وجود دارد،
اول، به عنوان یک دستگاه، واقعیت را مشاهده یا بگوییم وارد خواهد کرد. تشخیص گفتارو تشخیص هویت با زیست سنجی مثالهای خوبی از تعامل دستگاه با انسان است از دیدگاه ورودی. دوم، به عنوان یک دستگاه، میتوانم اطلاعات دیجیتال را،یا بگوییم خروجی را، در واقعیت قرار دهم. تصاویر سه بعدی مثالهایی از تعامل دستگاه با محیط از دیدگاه خروجی است. و نهایتا، به عنوان یک دستگاه، میتوانم با جهان از طریق فناوری لمسی انرژی مبادله کنم. حالا تصور کن، بتوانی دمای یک شیء مجازی را حس کنی، از آنهم بهتر، تصور کنکه یک تصویر سه بعدی را فشار دهی و به همان میزان فشار را برگرداند.
با این دیدگاه، میتوانیم واقعیت را به یک ماتریس ساده تبدیل کنیم. رمز کار اینجاست: به عنوان یک مهندس،خیلی هیجان زده میشوم وقتی که میتوانم چیزی را به یک ماتریس تبدیل کنم. از وسایل نقلیه خودران تا گوشیهای هوشمند تا این رایانه سه بعدی روی سرم، دستگاهها قادر به درک دنیای ما میشوند. و آنها شروع به تعامل با ما از راه هایی شخصی تر می کنند.
فرض کنید که کنترلی بسیار ظریف روی هر چیزی در دنیا دارید. درجه را بچرخانید، و همه چیز واقعی میشود، درجه را طرف دیگر بچرخانید، و واقعیت مجازی پیدا میشود. حالا فرض کنید بتوانید تمامی محیط خود را بین واقعی و مجازی تغییر دهید. من این جوری را دوست دارم. تصور کنید، به همگی شما نگاه کنم و درجه را بچرخانم و همگی شمارا به جن و پری تبدیل کنم. وقتی که فناوری دنیای ما را کاملا بفهمد، دوباره شیوه ارتباطی ما با هم را متحول خواهد کرد، شیوهای که کار میکنیم و شیوهای که بازی میکنیم.
کمتر از نیم قرن پیش، دو انسان شجاع روی ماه فرود آمدند، با کمک رایانههایی کهاز تلفن همراه توی جیبتان ضعیفتر بودند. ششصد میلیون نفر آنها را میدیدند با تلویزیونهای برفکی، سیاه و سفید. و دنیا؟ و دنیا مسحور شده بود.
تصور کنید که چطور کودکان ما و بچههای آنها ادامه این اکتشافات فضایی را تجربه خواهند کرد با فناوری که این دنیا را میفهمد. ما همین الان در در دنیایی زندگی می کنیمکه مترجم همزمان جهانی وجود دارد. و همین الان میتوانم چشمم رو ببندم و ببینمکه کنفرانس از راه دور سه بعدی در آینده نزدیک کار میکند. در واقع، چون تا حالادر این نمایش موفق بودهایم، بگذارید کاریحتی دیوانه وارتر انجام بدیم. شما را به این تجربه دعوت میکنم، برای اولین بار در تمام دنیا، اینجا روی صحنه TED، یک انتقال از راه دور سه بعدی واقعی، بین من و دوستم، دکتر جفری نوریس، از آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا،
دعا کنیم خراب نشه. سلام جف،
جف نوریس: سلام، الکس.
الکس کیپ من: به! این کار میکنه.امروز چطوری، جف؟
( تشویق حضار )
جف نوریس: هفته خیلی خوبی داشتم.
الکس کیپ من: جف، یه کم برامون توضیح میدیکه الان کجایی؟
جف نوریس: خوب، الان در حقیقت توی سه جا هستم. من توی اتاقی اون طرف خیابونم، و در عین حال روی صحنه با تو هستم، همینطور روی سطح مریخ ایستادم،صد میلیون مایل دورتر.
الکس کیپ من: وای، صد میلیون مایل دورتر.این دیوونگیه! برامون یه کم میگی که این همه اطلاعات از مریخ از کجا میاد؟
جف نوریس: حتما. این نسخه دقیق سه بعدی از مریخه ، که با اطلاعات مریخ نورد کنجکاوی،ساخته شده. و می تونم بسادگی روی زمین بررسی کنم. آدمها ذاتا جستجوگر هستند. ما در یک لحظهمحیط اطرافمون را درک میکنیم، فقط با بودن در آن. ما ابزارهایی مثل مریخ نورد ساختهایم تا بینایی خود را توسعه دهیمو دسترسیمان را بیشتر کنیم. اما برای دهها سال، تنها از پشت نمایشگرو صفحه کلید جستجو کردهایم، حالا از روی آن جهش میکنیم، از روی آنتنهای بزرگو ماهواره های انتقال دهنده و از فاصله بین دنیاها تا اولین قدمهایمان را در این چشم اندازیکه انگار که آنجا هستیم برداریم. امروز، گروهی از دانشمنداندر ماموریت ما مریخ را به شکلی کاملا متفاوت میبینند -- دنیایی غریب کمیآشنا تر به نظر میرسد، چون نهایتا به شکلی انسانی جستجو میشود.
اما آرزوهای ما نباید چون فقط آنجا هستیم پایان یابد. وقتی درجه را از این دنیای واقعیبه مجازی تغییر میدهیم می توانیم کارهایی جاودیی انجام دهیم. میتوانیم در طول موجهای نامرئی ببینیم یا خود را به بالای کوه منتقل کنیم. شاید روزی، بتوانیم مواد معدنی سنگ را تنها با لمسش حس کنیم. ما اولین قدم ها را بر میداریم. اما در ادامه میخواهیم تا تمام دنیا به ما بپیوندند، چون این سفری برای تعدادی محدود نیست، برای همه ماست.
الکس کیپ من: ممنونم جف، خیلی عالی بود. از اینکه روی صحنه TEDبا ما بودی خیلی متشکرم.
( تشویق حضار)
جف نوریس: متشکرم الکس، خدا حافظ.
الکس کیپ من: خداحافظ، جف.
( تشوق حضار )
برای رسیدن به این آینده هر روز آرزو میکنم. از اجدادمان الهام میگیرم. عادت داشتیم تا در قبیله زندگی کنیمجایی که با هم تعامل، ارتباط و همکاری داشتیم. شروع به ساخت فناوریهایی کردهایم که ما را قادر به بازگشت به انسانیتی کند که ما رابه جایگاه امروز رسانده -- فناوری که اجازه میدهدتا دیگر در این دنیای دو بعدی نمایشگرها و پیکسلها زندگی نکنیم، و اجازه میدهد تا بیاد بیاوریم چه حسی دارد تا در دنیای سه بعدیمان زندگی کنیم. اکنون زمان فوق العادهای برای انسان بودن است.
متشکرم.
( تشویق حضار )
هلن والترز: خیلی متشکرم.چند تایی سوال دارم.
الکس کیپ من: باشه.
هلن والترز: صحبتهایی در مطبوعات بود. و مستقیما ازت میپرسم،و یک جواب صریح میخواهم. صحبتهایی در موردتفاوت بین نمایش نمونهها و آنچه محصولات تجاری واقعی هستند. در مورد مشکل میدان دید بگو. آیا کسی که این محصول را بخردهمینها را خواهد دید؟
الکس کیپ من: سوال خیلی خوبیه، یا شاید بهتر بگم،این سوالیه که ما قبلا از رسانهها احتمالا سال پیش گرفتهایم. اگر بررسی کنی،به این سوال پاسخ ندادم، عمدا آن را نادیده گرفتم، چون نهایتا،سوال غلطی است. شبیه اینه که من تصویر سه بعدی روبرای اولین بار نشون کسی بدهم، و بعد بگی،« اندازه تلویزیونت چقدره؟» میدان دید برای این محصولتقریبا بیربطه. چیزی که باید دربارهاش صحبت کنیمتراکم نور است، یا، درخشندگی که دیده میشه. بهتر بگم، وضوحزاویه ای تصویری که میبینی. پس به این شکل، چیزی که دیدی -- دیدی که، دوربین یک هولولنز داشت. پس حتی اگر میخواستم تقلب کنم، نمیتونستم.
هلن والترز: اما لنز دوربینبا چشم ما فرق میکنه. درسته؟
الکس کیپ من: دوربین یک لنز چشم ماهی داشت. خیلی وسیعتر از چشم انسان. اگر به نقطه نورکه بصورت شعاعی دیده میشه توجه کنی از دید دوربین، که این موضوع اصلیه: چند تا نقطه نوری میتونم در یک حجم مشخص دریافت کنم؟ این همون قدریه که روی اینهولولنز و اون یکی میگیرم. حالا این دوربینتصویر بازتری از دنیا داره، درسته؟
هلن والترز: خدای من!
( خنده حضار )
الکس کیپ من: خودشو نشون داد!گفتم که میاد. از این طرف بیا.
( خنده حضار )
هلن والترز: اوه. لعنتی.
الکس کیپ من: و جف نوریس سه بعدی اینجاست.
هلن والترز: میدونستم یه اتفاقی افتادهاما خیلی مطمئن نبودم چی شده.
الکس کیپ من: به طور خلاصه:برای آنکه خیلی شفاف باشیم، دوربینی که روی صفحه میبینیزاویه دید بازتری از چشم آدم داره. اما وضوح زاویه ای تصویر سه بعدی که میبینی، تعداد نقطههای نورانی بر واحد سطح، در واقع با هم یکی هستند.
هلن والترز: پس وقتی که گذاشتی --جف، الان با تو صحبت میکنم -- وقت زیادی برای نقشه برداری صحنه گذاشتی --
الکس کیپ من: درسته.
هلن والترز: اینجا به من کمک کن: اگر یک هولولنز بخرم و به خونه ببرم، نیازی به نقشه برداری خونه ندارم، درسته؟
الکس کیپ من: هولولنز به صورت زنده نقشه برداری میکنه حدودا پنج تصویر در ثانیه، با فناوری که اسمش رو گذاشتیمنقشه برداری فضایی. پس در خانهات، همون وقتی که روی سرت گذاشتی، تصویرهای سه بعدی خودشون رو نشون میدهندو شما شروع به استفاده میکنی و آنها شروع به یادگرفن خانهات میکنند. در محیط صحنه که ما میخواهیمچیزی روی سر من بگذاریم که با کسی در اونجا ارتباط برقرار کنه با این همه ارتباطات بیسیمکه معمولا در سخنرانیها قطع میشه، ما این خطر رو در اجرای زنده نمی کنیم. پس کاری که میکنیم اینه که با پنج تصویردر ثانیه صحنه را نقشه برداری کنیم با همون تکنولوژی نقشه برداری فضایی که در محصول توی خانه استفاده میکنید، و اون رو ذخیره میکنیم، پس اگه ارتباط بیسیم در محیطی مثل اینجا شیطونی کرد بین هولولنز دوربین و اونی که روی سرمه، چیزها ناپدید نشه. جون در انتها،تصویرها سه بعدی توسط هولولنز ایجاد میشه، و اون یکی فقط هولولنز رو نگاه میکنه. پس اگه ارتباطم قطع بشه، دیگه این چیزهای زیبا رو روی صفحه نمیبینی.
هلن والترز: و این زیبا بود. خوب ... جف؟
جفری نوریس: بله؟
هلن والترز: سلام،
الکس کیپ من: من یه قدم عقب می رم.
هلن والترز: پس جف، تو روی مریخ بودی، اینجا بودی، و توی یک اتاق اون طرف خیابون. در مورد اینکه با تصویرهایسه بعدی، میتونی ببینی اما نمیتونی لمس کنی،یا بو کنی، بیشتر بگو. آیا از نظر علمی الان بدرد میخوره؟ این سوال من در مورد تصاویر سه بعدیه.
جفری نوریس: از سوالت ممنونم. قطعا، به نظرم این فناوریها همین الان هم از نظر علمی مناسب هستند، و به همین خاطره که در بعضی از کارهایماندر ناسا از آنها استفاده میکنیم. از این وسیله در توسعه روشهایاکتشاف مریخ استفاده میکنیم. همینطور برای فضا نوردها یمان درایستگاه فضایی هم استفاده میکنیم. حتی الان در طراحی سفینههای فضایی نسل بعدی استفاده میکنیم.
هلن والترز: شگفت انگیزه. باشه جف، لطفا برو. خیلی ممنون.
( خنده حضار )
الکس، واقعا، خیلی عالی بود.خیلی متشکرم.
الکس کیپ من: متشکرم.
هلن والترز: متشکرم. ممنون.
( تشویق حضار )