کشور من به زودی در آب غرق خواهد شد — مگر اینکه با یکدیگر کاری انجام دهیم
متن سخنرانی :
کریس اندرسون: احتمالا ما میتونیم کارمونرو با حرف زدن در مورد کشور شما شروع کنیم. اون سه نقطه توی نقشه است.البته اون نقطهها خیلی بزرگ هستند. فکر کنم هر کدوم از اونها تقریباً هم اندازه کالیفرنیاست. به ما در مورد کریباتی بگویید.آنوته تونگ: بگذارید از اینجا شروع کنم و بگم که من واقعاً از شما سپاسگزارم برای این فرصت که بتونم داستانم رو با مردمی که واسشون مهمه به اشتراک بگذارم. فکر میکنم تا حالا داستانم رو به خیلی ازمردمی گفته باشم که واسشون اهمیت چندانی نداشته. خب کریباتی از سه گروه جزیره تشکیل شده: گروه گیلبرت در غرب، مجمع الجزایر فینیکس در میانه، و مجمع الجزایر لاین در شرق. و راستش کریباتی احتمالاً تنها کشوریه که در واقع در چهار گوشه جهان قرار گرفته، به این دلیل که ما در نیمکره شمالی، در نیمکره جنوبی، و همچنین در شرق و غرب خط روزگَردان یا خط بینالمللی زمان هستیم. این جزایر به طور کامل از جزایر مرجانی تشکیل شدند، و به طور متوسط دو متر بالاتر از سطح دریاقرار دارند. و خب این چیزیه که ما داریم. معمولاً پهناشان بیشتر از دو کیلومتر نیست. و خب، بارها خیلی از مردم از منپرسیدهاند، «شما دارید اذیت میشید، پس چرا عقب نشینینمیکنید؟» اونها متوجه نیستند. اونها هیچ ایدهای در مورد پیچیدگی اوضاع ندارند. همراه با بالا آمدن سطح آب دریا اونها میگن:«خب شما هم عقب نشینی کنید.» و خب این چیزیه که من به اونا میگم. اگر عقب نشینی کنیم،به آن طرف اقیانوس میافتیم. درسته؟ ولی خب اینها مسائلی اند که مردم متوجهاون نمیشن.
ک. ا: خب مشخصاً این تصویری از شکنندگیاوضاع در اونجاست. و چه زمانی بود که خود شما متوجه شدید که ممکنه کشورتون در شرف خطر قرار گرفته باشه؟
آ. ت: خب قضیه تغییر اقلیم چیزیه که از مدتهاپیش در حال وقوع بوده به مدت چندین دهه. و زمانی که من در سال ۲۰۰۳ به مسئولیت رسیدم در مجمع عمومی سازمان ملل شروع به صحبت در مورد تغییر اقلیم کردم، البته خیلی در تب و تاب نبودم، چون که هنوز در بین دانشمندان محل مناقشهبود که آیا اینها به دلیل دخالتهای انسانیه یا نه،و آیا اصلاً واقعاً در حال وقوع هست یا نه. ولی من فکر میکنم که این بحث تقریبا در سال۲۰۰۷ همراه با چهارمین گزارش گردهمایی IPCC به نتیجه رسید، با این رای قاطع که واقعیت داره،به دلیل دخالت های انسانی رخ داده، و همچنین با پیشبینی یک سریسناریوی خیلی وخیم برای کشورهایی مانند ما همراهه. و این زمانی بود که من خیلی جدی شدم. قبلاً در موردش صحبت کرده بودم. ما نگران بودیم. ولی زمانی که سناریوها و پیش بینیهادر سال ۲۰۰۷ از راه رسیدن، همه چیز برای ما تبدیل به موضوعی بسیار جدی شد.
ک. ا: خب من فکر میکنم اون پیش بینیهاحاکی از این بودن که تا سال ۲۱۰۰، سطح دریا نود سانتیمتر افزایش پیدا میکنه. خب مسلماً سناریوهایی هم هست که میگه افزایش بالاتر از این هم میتونه باشه، ولی شما چی میگین به افراد شکاکی که میگن، «حالا مگه نود سانتیمتر چیه؟ شما که متوسط یک متر و هشتاد سانتبالاتر از سطح دریا قرار دارید مشکل کجاست؟»
آ. ت: خب، من فکرمیکنماین نکته باید درک بشه که افزایش ناچیز و حاشیهای سطح دریا هم به معنی از دست دادن کلی زمین است، به دلیل اینکه خیلی از زمینها پست هستند. و اصلاً این هم به کنار، در حال حاضر با مسئله امواج متورم هم مواجه هستیم. پس مسئله بر سر شصت سانتیمتر نیست. من فکر میکنم چیزی که بسیاری از مردم متوجهش نیستند، اینه که اونا فکر میکنن تغییر اقلیم چیزیهکه در آینده اتفاق می افته. خب، ما الان درست روی لبه پیوستار هستیم. از همین الان دیگه با ماست. ما اجتماعهایی داریم که همین حالا هم جا به جا شدند. آنها مجبور به تغییر مکان شدن، و من درتمامی جلسات مجلس، شکایتهایی از طرف اجتماعات مختلف دریافت میکنم درخواستهایی برای کمک به ساخت دیوارههایدریایی، و برای اینکه پیگیر بشن که در رابطه بالنزهای آب شیرین چه کاری از دست ما بر میآد چراکه لنزها در حال نابودی هستند، و در سفر به جزایر مختلف، شاهد اجتماعات مختلفی هستم که باید با از دست دادن محصولات غذاییشوندست و پنجه نرم کنند، با آلوده شدن لنزهای آبشون و من میبینم که این اجتماعات باید تقریباً ظرف پنج یا ده سال آینده تغییر مکان بدهند.
ک. ا: و بعدش، فکر میکنم کشور از اولین طوفان موسمی منطقه متضرر شد، و این ها در ارتباطند، درسته؟اینجا چه اتفاقی افتاد؟
آ. ت: خب ما روی خط استوا قرار داریم، و من مطمئنم خیلی از شما میدونید که وقتی بر روی خط استوا قرار داشته باشید، تصور میشه که در آرامش هستید.ما اصولاً نباید طوفان موسمی داشته باشیم. ما اونها رو میسازیم، و بعد به جنوب و یا شمال میفرستیم.
(خنده حضار)
و اصولاً نباید اونها برگردند. ولی برای اولین بار، در اوایل امسال، طوفان پم وانواتو رو تخریب کرد، و در جریان اون، اتفاقاً درست دماغه طوفان دو تا از جنوبیترین جزایر ما رو لمس کرد، زمانی که طوفان پن رسیدکل منطقه تووالو زیرآب بود. ولی در دو جزیره منتهی الیه جنوبی، موجها تا نیمی از جزیره پیش رفتند، و این چیزی بود که برای اولین بار اتفاقمیافتاد. خب تجربه جدیدی بود. و من تازه از حوزه انتخابیم برگشته بودم، و دیدم که این درختهای زیبا که برای دهههای متمادی اونجا بودند، به کلی نابود شده بودند. و این چیزیه که داره اتفاق میافته، ولی زمانی که ما در مورد بالا آمدن سطح دریاصحبت میکنیم، فکر میکنیم که پدیدهایه که به تدریج اتفاق میافته. این پدیده با باد توام میشه، با امواج متورم همراه میشه، و اینها قادرند تشدیدش کنند، ولی چیزی که ما شاهدش هستیم، تغییر الگویآب و هوایی هست، که میشه گفت چالش اساسیتر ماست که زودتر از بالاتر آمدن سطح دریا با اونمواجه خواهیم شد.
ک. ا: پس کشور همین الانم با آثار مخرب اون دست به گریبانه. و همینطور که به سوی آینده پیش میروید، چه گزینههایی به عنوان یک کشور، یک ملت دارید؟
آ. ت: خب من این داستان رو هر سال مطرح میکنم. فکر میکنم ملاقاتهای زیادی داشتم -- به اطراف جهان مسافرت داشتم و سعی کردممردم این رو متوجه بشن. ما یک نقشه داریم، ما فکر میکنیم که یک نقشه داریم. و یک بار هم فکر میکنم داشتم در ژنو صحبت میکردم و یک شخص محترمی بود که با من مصاحبه میکرد توی برنامهای شبیه به همین برنامه، و من گفتم، «ما به دنبال جزایر شناور هستیم،» و او فکر کرد که این خنده داره، ولی یک نفر گفت، «نه خنده دار نیست. این مردم به دنبال راه حل هستند» و خب من به دنبال جزایر شناور بودهام. و ژاپنیها هم به ساختن جزایر شناورعلاقهمند هستند.
ولی ما به عنوان یک کشور، تعهد دادیم که هر اتفاقی هم که بیافته،ما نهایت تلاش خودمون رو انجام میدهیم که به عنوان یک ملت بمانیم و ادامهحیات بدهیم. چیزی که اتفاق خواهد افتاد، اتفاقی مهم خواهد بود، خیلی، خیلی قابل توجه. یا روی جزیرههای شناور زندگی خواهیم کرد، و یا جزیرههایی میسازیم تا اینکه خارج از آب بمانیم همینطور که سطح دریا بالاتر میادو طوفانها سهمگینتر میشن. اما حتی برای همین نقشه هم،به دست آوردن منابع مورد نیاز خیلی مشکل خواهد بود.
ک. ا: و اگر تنها راه، متوسل شدن به مهاجرتاجباری باشه.
آ. ت: خب ما نیم نگاهی هم به اون داریم چون میخوایم در صورتی که هیچ چیز از سوی جامعه جهانی نصیب ما نشد، آماده باشیم، ما نمیخوایم درگیر چیزی شبیه چیزی کهداره در اروپا اتفاق میافته، بشیم. خب؟ ما نمیخوایم در زمانی اندکمهاجرت شدیدی داشته باشیم. ما میخوایم قادر باشیم همین الانبه مردمانمون حق انتخاب بدیم، به اونهایی که میخوان مهاجرت کنند. ما نمیخوایم اتفاقی بیفته که آنها مجبوربه مهاجرت بشن بدون اینکه آمادگی این کار رو داشته باشند. مسلماً، ما فرهنگ و جامعهای خیلی متفاوت داریم، و زمانی که به محیطی متفاوت مهاجرت کنیم، به یک فرهنگ متفاوت، یک سازگار سازی کلی لازم خواهد بود.
ک. ا: خب در گذشته مهاجرت های اجباری در کشورشما وجود داشته است، و من فکر میکنم درست همین هفته، دیروز و یا روز قبلش، شما این مردم رو دیدید. چه اتفاقی داره میافته؟ داستان چیه؟
آ. ت: درسته، و من متاسفم، فکر میکنم یک نفر پرسید چرا ما دزدکی به دیدن اون مکانها میریم. و من دلیل خوبی برای این دارم، چون که ما جامعه ای از مردم کریباتی داریم که در منطقه ای از جزایر سالامون زندگیمیکنند، ولی اینها افرادی هستن که در واقع در دهه 1960 از جزیره فینیکس به اونجا منتقل شدهاند. اونجا یک خشکسالی شدید اتفاق افتاده بود ومردم دیگه نمیتونستند اونجا زندگی کنند، و بنابراین اونا برای زندگی به اینجا درجزایر سالامون اومدن. و خب دیروز یک ملاقات بسیار جالب با اونهاداشتم. اونها من رو نمیشناختند.چیزی در مورد من نشنیده بودند. البته بعدتر برخی ازاونها من رو شناختند، ولی من فکر میکنم اونها خوشحال بودند. بعداً اونها واقعا میخواستن که این فرصت روداشته باشن که بتونن رسماً از من پذیرایی کنند. ولی من فکر میکنم چیزی که دیروز دیدمبسیار جالب بود چون که من اینجا مردم خودمون رو میبینم. من با زبان مادریم صحبت کردم و مسلماً اونهاهم همینطور، به همین زبان جواب دادند، ولی لهجه اونها، اونها دارن توانایی صحبت به زبان کریباتی سلیس رو از دست میدهند. من یک خانم رو با دندانهای قرمز دیدم. اون داشت فوفل میجویید، و این چیزی نیست که ما در کریباتی انجام میدهیم. ما فوفل نمیجوییم. و من یک خانواده دیدم که با مردم محلی اونجا ازدواج کرده بودند، و خب این چیزیه که داره اتفاق میافته. زمانی که شما به یک جامعه جدید میروید تغییر و تحول حتمی خواهد بود. مقادیری از دست دادن هویت حتمی و مسلم خواهد بود، و این چیزیه که ما در آینده به دنبالش هستیم چنانچه و هنگامی که مهاجرت کنیم.
ک. ا: باید یک روز فوق العاده احساسی بوده باشه به خاطر این مسائل هویتی، لذت دیدن شما و شاید هم درک موکد و قویچیزی که از دست دادن. و این خیلی خوبه که از شما میشنویم کهتا حد ممکن تلاش میکنید تا بتونید از هویت یک ملت در منطقه دفاع کنید.
آ. ت: این آرزوی ماست. هیچ کس نمیخواد خونهاش رو ترک کنه، و خب این یک تصمیم بسیار مشکل برای منه. به عنوان یک رهبر، شما نقشه نمیکشید که جزیرهتون، خونهتون رو ترک کنید. و از من در موقعیتهای متفاوتی پرسیدم شده، «شما چه احساسی دارید؟» و به طور کلی احساس خوبی نیست. این یک مورد احساسیه و من سعی کرده امکه با اون زندگی کنم و کنار بیام. میدونم که گاهی متهم میشوم کهبه اندازه کافی برای حل مشکل تلاش نکردهام چون نتوستم مسئله رو حلش کنم. این چیزیه که باید به صورت دسته جمعی حل بشه.
تغییر اقلیم پدیدهای جهانیه،و همان طور که همیشه گفتهام، متاسفانه، کشورها زمانی که من به سازمان مللمیروم -- یک بار با اتحادیه جزایر اقیانوس آرام ملاقات داشتم جایی که استرالیا و نیوزلند هم عضویت دارند، و ما یک بحثی داشتیم. و مقداری از اون در اخبار منعکس شد چون اونها میگفتند که کاهش انتشار گازهای گلخانهای، چیزیه که نمیشه انجام داد به خاطر اینکه صنایع رو تحت تاثیر قرار میده. و خب من میگفتم، باشه، من درک میکنم، من میفهمم که شما چی میگین، ولی خب شما هم چیزی که من میگم رو بفهمید چون اگر شما از انتشار خودتون کم نکنید، زندگی ما به خطر میفته. و بنابراین به عهده شما که این مسئله، این مسائل اخلاقی را سبک سنگین کنید. صنعت در مقابل بقای مردم.
ک. ا: میدونید، من دیروز از شما پرسیدم چی باعث عصبانیت شما شده، و شما گفتید "من عصبانی نمیشم."ولی بعد از اون ساکت شدید. من فکر میکنم اینه که شما رو عصبانی کرده.
آ. ت: من شما رو ارجاع میدم به اظهارات اخیرمدر سازمان ملل. من خیلی عصبانی بودم، بسیار ترسیده بودم و بعد ناراحت شدم. یک احساس پوچی برام به وجود آمد اینکه که ما در حال مبارزه با چیزی هستیم که به هیچ عنوان امکان پیروزی درِش نیست. من باید دیگر شیوه خودم رو تغییر میدادم. باید منطقیتر میشدم. چون که مردم به کسی گوش میدن که منطقی باشه، اما منطقی بودن من هم رادیکاله،حالا بماند که این یعنی چی.
(خنده حضار)
ک. ا: خب یک بخش مهمی از هویت ملت شماماهیگیریه. من فکر میکنم تقریباً همه شما به گونه ایبا ماهیگیری عجین هستید.
آ. ت: خب ما هر روز و هر روز ماهی میخوریم و خب من فکر میکنم نرخ مصرف ماهی در کشور ما بدون شک بیشتر از هر جای دیگه در دنیا باشه. ما تعداد قابل توجهی احشام نداریم، خب پس به ماهی وابسته ایم.
ک. ا: پس شما به آبزیان وابستهاید، هم برای مصرف محلی و هم برای منافعی که کشورتون از طریق تجارت جهانی ماهی تن دریافت میکنه، و با این حال، چند سال پیش شما دست به یک اقدام رادیکال زدید. میتونید در موردش به ما بگین؟ من فکر میکنم اتفاقی در همین جزایرفینیکس افتاده باشه.
آ. ت: بگذارید اول در رابطه با ارزش و اهمیت ماهی در اینجا یک پیشینه به شما بدهم. ما یکی از بزرگترین سازمانهای شیلات و پرورش ماهی تن باقی مانده در دنیا رو داریم. در اقیانوس آرام چیزی در حدود ۶۰ درصد از کل سازمانهای شیلات باقی مانده متعلق به ماست. و مزارع آبی تکثیر و پرورش ماهی ما نسبتاً سالم مانده، البته برای برخی گونهها نه همشون. و کریباتی یکی از سه صاحب اصلی منابع ماهی تن است. و تا حالا چیزی در حدود 80 تا 90 درصد از درآمد ما از طریق تعرفههای صدور مجوز ورود به آبهای منطقهو مجوز صید شیلات حاصل شده.
ک. ا: درآمد ملیتون.
آ. ت: بله درآمد ملی، که تمامی مخارج ما رو در دولت، بیمارستانها، مدارس و هر چیز دیگهایکه فکرشو بکنید تامین میکنه. ولی ما تصمیم گرفتیم که صید رو متوقف کنیم،و این تصمیم بسیار مشکلی بود. باور بفرمایید از نظر سیاسی و محلی، واقعاً کار راحتی نبود، ولی من متقاعد شدم که باید اینکار رو انجام بدیم تا صید و پرورش ماهی بتونه صنعتی خودپایاو سازگار با محیط زیست باقی بمونه. برخی نشانهها وجود داره که بعضی ازگونهها به خصوص گونه بیگآی در معرض خطر جِدیه. همچنین یِلوفین مورد صید بیرویه قرار گرفته. گونه اسکیپجک سلامت باقی مانده. و خب ما مجبور بودیم چیزی مثل این اقدام روانجام بدیم، و برای همین من این کار رو کردم. دلیل دیگه من برای اینکه من این کار این بود که ما پیوسته از جامعه جهانیدرخواست کردهایم که برای مقابله با تغییر اقلیم، برای مبارزه با تغییر اقلیم، یک سری فداکاریهایی باید انجام بشه، و باید به یک سری تعهدات گردن گذاشته بشه. پس هنگام تقاضای از جامعه جهانی برای فداکاری، فکر کردم که ما خودمون همباید این کار رو انجام بدیم. و بنابراین ما فداکاریمون رو انجام دادیم. و چشم پوشیدن از ماهیگیری تجاری در منطقه حفاظت شده جزایر فینیکس به معنی از دست دادن منافع مِلیه. وهنوز در حال برآورد این هستیم کهچی رو از دست دادیم چون که در حقیقت ما ماهیگیری رودر اوایل امسال متوقف کردیم، و خب میخوایم ببینیم تا آخر امسال چه مقدار از منافعمون رو از دست میدیم.
ک. ا: پس خیلی از مسائل در این مورد دخیلهستن. از یک سو ممکنه موجب ایجاد ماهیگیری سالمتر بشه. منظورم اینه که تا چه حد میتونید تعرفهها رو در مناطق ماهیگیری باقی مونده بالاتر ببرید؟
آ. ت: مذاکرات بسیار مشکل بودهاند، ولی ما تونستیم که تعرفه روزانه کشتیها رو بالا ببریم. برای هر کشتی که یک روز برای صید میآد، ما قیمت ها رو برای هر روز از -- ۶،۰۰۰ دلار و۸،۰۰۰ دلار، به در حال حاضر ۱۰،۰۰۰، ۱۲،۰۰۰ دلار در روز رسانده ایم. و بنابراین افزایش قابل توجهی داشتیم. و خب همزمان چیزی که مهمهاینه که، درحالی که در گذشته این قایقهای ماهیگیری میتونستن در روز تا حدود ۱۰ تن صید کنند، ولی حالا حتی تا ۱۰۰ تن هم صید میکنندبه این دلیل که الان خیلی کارامد شدند. و خب ما هم باید به صورت متقابل جواب بدیم. ما هم باید بسیار مراقب باشیم چون که فن آوری به میزان قابل توجهی پیشرفت داشته. زمانی بود که وقتی ناوگان برزیل از آتلانتیک به اقیانوس آرام حرکت کرد نتونست. شروع کردند به آزمایش اینکه آیامیتونن، فقط محض اینکه پی ببرن. ولی الان راههایی برای این کار وجود داره که خیلی کارامد هم هست.
ک. ا: میتونید به ما بفهمونید که اون مذاکرات چه جَوی دارند؟ چون شما علیه شرکتهایی هستید که عملاً پای صدها میلیون دلارشان وسطه. چطور موضع خودتون رو حفظ میکنید؟ آیا پیشنهادی دارید برای بقیه رهبرانی که با چنین شرکتهایی مواجه هستن؟ در مورد اینکه چطور میشه (در مذاکرات)بیشترین بهره رو برای کشور به دست آورد؟ و برای (حفظ) ماهیها؟ چه پیشنهادی میتونید بدید؟
آ. ت: خب فکر میکنم ما بیش از حدروی دادن مجوز برای به دست آوردن نرخ بازده تمرکز کردهایم، چون چیزی که ما از بهای مجوز دریافت میکنیم در حدود ۱۰ درصد از ارزش صیدِ خالی شده است صید خالی شده در لنگرگاه، و نه قیمت خرده فروشی. و ما فقط ۱۰ درصد دریافت میکنیم. چیزی که ما در طول این سالها سعی در انجامآن داشتهایم افزایش نقشمان در این صنعت بوده، در برداشت کردن، در پردازش، و نهایتاً در بازاریابی. و این چیزی نیست که به راحتی به دست بیاد، ولی ما داریم روی اون کار میکنیم، و بله کلید کار، گسترش و توسعه خواهد بود. برای بالاتر بردن نرخ بازده، ما باید بیشتر وارد کار بشیم. و ما شروع به این کار کردهایم، و ما باید صنعت رو بازسازی کنیم. ما باید به مردم بگیم که جهان تغییر کرده. الان ما میخوایم خودمون ماهی تولید کنیم.
ک. ا: و در این اثنا، در رابطه با ماهیگیران محلی اونها هنوز میتونن ماهی بگیرند، ولی این تجارت برای اونها به چه صورته؟ آیا مشکلتر شده؟آیا دریاها تهی شدهاند؟ یا اینکه آنها به صورت خودپایا کار میکنند؟
آ. ت: برای ماهیگیری غیرکلان، ما در فعالیتهای اقتصادی ماهیگیران شرکت نمیکنیم به جز برای تامین بازار محلی. ماهیگیری تن واقعاً به طور کامل برای بازارخارجی است، بیشتر در آمریکا، اروپا و ژاپن. خوب من خودم هم ماهیگیرم، واقعاً، و قبلاً میتونستم یِلوفین بگیرم. ولی الان گرفتن یِلوفین خیلی خیلی سخت شده چون که اونها در حجم میلیونها تن به وسیله تورهای گسترده شده از آب بیرون کشیده میشن.
ک. ا: خوب اینجا دو تا دختر زیبااز کشور شما رو میبینیم. منظورم اینه که، زمانی که شما به آینده اونها نگاه میکنید، چه پیامی برای اونها دارید و چه پیامی برای جهان دارید؟
آ. ت: خب من به جهانیان گفتهام که واقعاًباید در مورد چیزی که برای اقلیم داره اتفاق میفته کاری انجام بدهیم چون برای ما، این مساله آمیخته باآینده بچه های ماست. من حداقل ۱۲ نوه دارم. فکر میکنم ۱۲ تا ، ولی همسرم بهتر میدونه.
(خنده حضار)
و فکر میکنم هشت تا بچه دارم. و این در مورد آینده اونهاست. هر روز نوههام رو میبینم، با همین حدود سنی که این دختران جوان دارند، و به فکر فرو میروم، و بعضی اوقات عصبانی میشم، بله عصبانی میشم. در شگفتم که چه اتفاقی برای اونها میفته. و برای اونهاست که باید به همگان بگیم که، در این مورد منافع ملی اونها در اولویت نیست، چون تغییر اقلیم به گونهای تاسف بار،متاسفانه، برای بسیاری از کشورها به صورت یک مشکل ملی دیده میشه. ولی این طور نیست. و این بحثی است که ما اخیرا با شرکای خود، استرالیا و نیوزلند مطرح کردیم، چون اونها گفتند، «ما نمیتونیم بیشتر از این انتشارگازها رو کاهش بدیم.» این چیزیه که یکی از رهبران، رهبر استرالیا گفته. ما سهم خودمون رو انجام دادیم، ما داریم از انتشارمون کم میکنیم. و من گفتم بقیهاش چطور؟ چرا شما بقیهاش رو نگه نمیدارید؟ اگر شما میتونستید بقیه انتشار خودتون رو داخل مرزهای کشور خودتون نگه دارید، ما مشکلی نداشتیم. میتونستید هرچقدر میخواهید منتشر کنید. ولی متاسفانه،شما اون رو به سمت ما میفرستید، و این آینده کودکان ما رو تحت تاثیرقرار میده. و من فکر میکنم یقیناً مشکل اصلیتغییرات اقلیمی همینه.
ما یک ملاقات در اواخر امسال در پاریس خواهیم داشت، ولی تا زمانی که ما به این مساله به عنوان یک پدیده جهانی نگاه نکنیم، چون که ما اون رو به صورت فردی، یا به عنوانیک ملت ایجاد میکنیم، ولی بقیه جهان رو هم تحت تاثیر قرار میده، و با این وجود، ما هنوز هم نمیخوایم قبول کنیمکه باید در این باره کاری کرد، و با این مسئله به عنوان یک مشکل داخلیرفتار میکنیم، که این طور نیست -- این یک مشکل جهانیست، و باید به صورت جمعی با اون برخورد کرد.
ک. ا: آدمها در تحلیل نمودار و اعداد و ارقاماصلاً خوب نیستند، و ما ذهن خودمون بر روی چنین چیزهایی میبندیم. به گونهای، ما گاهی به مردم کمی بهتر از اعداد و ارقام توجه نشون میدهیم. و به نظر میرسه که مردم شما،واکنش و توجه همه رو برانگیخته باشند، علیرغمِ، یا بهتره بگم دقیقاً به خاطر مشکلات جدیای که باهاش مواجه هستید، شما میتونید یک علامت هشدار برای جهان باشید که به شدت در حال درخشش هست، با تمام قدرت. من واقعاً از شما ممنون هستم، و این از طرفکل ماست، برای رهبری بسیار خوب شما، و برای اینکه اینجا آمدید.
آقای رییس جمهور از شما سپاسگزارم.
آ. ت: خیلی ممنون.
(تشویق)