“شلومو بنارتزی” : از فردا، برای فردا پس انداز کنید

متن سخنرانی :
من می خواهم امروز درباره ی پس انداز بیشتر صحبت کنم ، اما نه از امروز، از فردا. من می خواهم درباره ی "پس انداز بیشتر از فردا" صحبت کنم. این یک برنامه است که "ریچارد تالر" از دانشگاه شیکاگو این یک برنامه است که "ریچارد تالر" از دانشگاه شیکاگو و من حدود 15 سال پیش ارائه دادیم. این برنامه، در یک کلام ، نمونه ای از رفتار مالی ، بر هورمون های استروئید است. اما جدا چگونه می توانیم از رفتار مالی استفاده کنیم. این سوال برای شما پیش می آید که، رفتار مالی چیست ؟ اول اجازه دهید کمی درباره ی مدیریت مالی خودمان فکر کنیم. اول از همه از وام خرید خانه شروع می کنیم. این یک موضوع تقریبا جدید است -- حداقل در آمریکا. خیلی از مردم بزرگ ترین خانه ای را که می توانند، می خرند ، خیلی از مردم بزرگ ترین خانه ای را که می توانند، می خرند ، و در حقیقت کمی بزرگ تر از حد توانشان. و سپس نمی توانند قسط های آن را پرداخت کنند. و سپس آن ها بانک ها را به خاطر آدم های بدی که به آن ها وام خرید خانه داده اند سرزنش می کنند. و سپس آن ها بانک ها را به خاطر آدم های بدی که به آن ها وام خرید خانه داده اند سرزنش می کنند.
همچنین اجازه دهید درباره ی نحوه ی مدیریت ریسک ها صحبت کنیم -- همچنین اجازه دهید درباره ی نحوه ی مدیریت ریسک ها صحبت کنیم -- به طور مثال، سرمایه گذاری در شرکت های سهام. تا 2 سال پیش، 3 سال پیش، حدودا 4 سال پیش ، شرکت ها هنوز عملکرد خوبی داشتند. ما هم البته اهل ریسک کردن بودیم. اما ناگهان شرکت ها مصادره شدند ، و ما گفتیم، "وای ،" "چقدر ضرر، " "احساس آن ها مطمئنا خیلی با افکار ما نسبت به دوره ی پیشرفت شرکت ها متفاوت است." "احساس آن ها مطمئنا خیلی با افکار ما نسبت به دوره ی پیشرفت شرکت ها متفاوت است." "احساس آن ها مطمئنا خیلی با افکار ما نسبت به دوره ی پیشرفت شرکت ها متفاوت است." بنابراین شاید ریسک کردن ما چندان هم کار درستی نبوده باشد. بنابراین شاید ریسک کردن ما چندان هم کار درستی نبوده باشد.
چند نفر از شما موبایل آی فون دارید ؟ چند نفر ؟ خیلی خب. من حاضرم شرط ببندم که اکثر شما ، آی فون خود را بیمه کرده اید -- شما با داشتن یک گارانتی تعمیم داده شده یک بیمه هم به طور ضمیمه می خرید. اگر شما آی فون خود را گم کنید چطور ؟ اگر این اتفاق ببفتد چطور ؟ چند نفر از شما فرزند دارید ؟ کسی هست ؟ اگر به اندازه ی کافی پس انداز برای آینده دارید ، دستتان را همچنان بالا نگه دارید. می بینم که خیلی از دست ها پایین آمدند. من می خواهم پیش بینی کنم ، اگر این آزمایش یک نمونه ی جامع باشد ، اکثر شما بیشتر از این که خودتان را بیمه کنید ، موبایل آی فونتان را بیمه می کنید ، حتی وقتی فرزند دارید. وقتی نوبت بیمه می شود ما انتخاب درستی نمی کنیم.
یک خانواده ی آمریکایی متوسط ، سالیانه 1،000 دلار در سال در لاتاری ها (بخت آزمایی ها) خرج می کند. سالیانه 1،000 دلار در سال در لاتاری ها (بخت آزمایی ها) خرج می کند. می دانم که دیوانگی به نظر می رسد. چند نفر از شما سالیانه 1،000 دلار در لاتاری ها خرج می کند ؟ هیچ کس. پس نتیجه می گیریم که هیچ کس در این سالن بیشتر از 1،000 دلار خرج نمی کند تا میانگین ما را به 1،000 دلار برساند. افراد کم درآمد ، خیلی بیشتر از 1،000 دلار برای لاتاری ها خرج می کنند. اما چه نتیجه ای می گیریم ؟ ما مدیریت مالی زندگی را به خوبی انجام نمی دهیم.
رفتار مالی در حقیقت ، ترکیبی از روانشناسی و اقتصاد است ، که تلاش می کند تا اشتباهات مالی مردم را متوجه شود. که تلاش می کند تا اشتباهات مالی مردم را متوجه شود. و من می توانم در 12 دقیقه و 53 ثانیه ی باقیمانده ای که دارم ، همین جا بایستم و همه ی راه های مدیریت مالی که انجام می دهیم را ، همین جا بایستم و همه ی راه های مدیریت مالی که انجام می دهیم را ، مسخره کنم ، و در پایان شما می خواهید بپرسید، "چگونه می توانیم به مردم کمک کنیم ؟" اما این دقیقا چیزی است که واقعا می خواهم امروز روی آن تمرکز کنم. چگونه اشتباهات مالی مردم را متوجه شویم ‏، چگونه اشتباهات مالی مردم را متوجه شویم ، و سپس آن چالش های رفتاری را به راه حل های رفتاری تبدیل کنیم ؟ و سپس آن چالش های رفتاری را به راه حل های رفتاری تبدیل کنیم ؟ و چیزی که می خواهم امروز درباره ی آن صحبت کنم ، ‏"پس انداز بیشتر از فردا" است.
من می خواهم مسئله ی پس انداز را عنوان کنم. من می خواهم مسئله ی پس انداز را عنوان کنم. الآن روی صفحه ی مانیتور، ما به طور نمادین ۱۰۰‏ آمریکایی را نشان داده ایم. ما به طور نمادین ۱۰۰‏ آمریکایی را نشان داده ایم. و می خواهیم نحوه ی پس انداز آن ها را بررسی کنیم. اولین نکته ی قابل توجه این است که ، نیمی از آن ها ، حتی به برنامه یk)plan)‏‎‏401‏ (نوعی حساب پس انداز بازنشستگی در ایالات متحده ) دسترسی ندارند. حتی به برنامه یk)plan)‏‎‏401‏ (نوعی حساب پس انداز بازنشستگی در ایالات متحده ) دسترسی ندارند. آن ها نمی توانند به راحتی پس انداز کنند. آن ها نمی توانند پولشان را از چک حقوقی شان ، به یک برنامه یk)plan)‏‎‎401‏ ببرند ، قبل از آن که بتوانند آن را ببینند ، و قبل از این که بتوانند آن را لمس کنند. اما نیمه ی باقیمانده ی مردم چطور ؟ بعضی از آن ها مایل نیستند پس انداز کنند. آن ها فقط خیلی تنبل هستند. آن ها هیچ وقت حوصله نمی کنند که وارد یک سایت پیچیده شوند ، و با ‏۱۷‏ بار کلیک عضو برنامه ی k)plan)‏401‏ بشوند. و بنابراین آن ها مجبور هستند از بین ۵۲‏ انتخابی که برای سرمایه گذاری دارند یکی را انتخاب کنند. و آن ها هیچ وقت درباره ی یک شرکت سرمایه گذاری مالی نمی شنوند. و آن ها خودشان را به بی خیالی می زنند و به این طرح نمی پیوندند. چه تعداد از مردم بالاخره در برنامه ی k)plan)‏401‏پس انداز می کنند؟ یک سوم آمریکایی ها. دو سوم آن ها پس انداز نمی کنند.
آیا آن ها به مقدار کافی پس انداز می کنند ؟ آن هایی که می گویند پس انداز خیلی کمی دارند را کنار بگذارید. آن هایی که می گویند پس انداز خیلی کمی دارند را کنار بگذارید. از هر ده نفر یک نفر به اندازه ی کافی پس انداز می کند. از هر ده نفر یک نفر به اندازه ی کافی پس انداز می کند. نه نفر از آن ها ، دیگر نمی توانند از طریق برنامه ی k)plan)‏401‏پس انداز کنند ، تصمیم می گیرند که پس انداز نکنند -- یا حتی تصمیم نمی گیرند -- یا خیلی کم پس انداز می کنند. ما فکر می کنیم که با افرادی که خیلی پس انداز می کنند ، مشکل داریم. اجازه بدهید به آن نگاه کنیم. تنها یک نفر باقی مانده است -- خب، در حقیقت ما باید او را نصف کنیم، به خاطر این که این مقدار کمتر از یک درصد است. تقریبا نیم درصد از آمریکایی ها احساس می کنند که خیلی پس انداز می کنند.
اما دراین باره چه کار باید بکنیم ؟ این چیزی است که من واقعا می خواهم روی آن تمرکز کنم. ما باید بفهمیم چرا مردم پس انداز نمی کنند ، و سپس ما می توانیم امیدوارانه چالش های رفتاری را به راه حل های رفتاری تبدیل کنیم ، و سپس ببینیم این کار چقدر می تواند موثر باشد. اجازه بدهید کمی از بحث خارج شوم ، تا بتوانیم مشکلات را، چالش ها را، چالش های رفتاری را که مانع از پس انداز کردن مردم می شوند شناسایی کنیم. من می خواهم کمی از بحث منحرف شوم و در مورد موز و شکلات صحبت کنم.
فرض کنید ما یک مراسم TED فوق العاده ی دیگر در هفته ی آینده داریم. و در زمان استراحت، یک خوراکی داده شود ، و در زمان استراحت، یک خوراکی داده شود ، و شما می توانید موز یا شکلات را انتخاب کنید. چند نفر از شما فکر می کنید که می خواهید ، در طول این مراسم TED فرضی هفته ی آینده موز بخورید ؟ چند نفر موز را انتخاب می کنند ؟ خیلی خب. من به طور آماری پیش بینی می کنم ، 74 درصد از شما موز را انتخاب می کنند. حداقل این چیزی است که یک تحقیق کامل پیش بینی می کند. و سپس روز ها می گذرند ، و ببینید که در نهایت مردم چگونه خوراکی خود را انتخاب می کنند. همان افرادی که تصور می کردند موز را انتخاب کنند ، همان افرادی که تصور می کردند موز را انتخاب کنند ، در نهایت یک هفته بعد شکلات را خوردند. در نهایت یک هفته بعد شکلات را خوردند.
کنترل کردن خود ، یکی از مشکلات آینده نیست. این یکی از مشکلات حال حاضر است - وقتی که شکلات در کنار ماست. باید با زمان و پس انداز - این مسئله ی لذت آنی - چه کار باید کرد ؟ یا همان طور که برخی از اقتصاددانان به آن می گویند، گرایش به حال. ما در مورد پس انداز فکر می کنیم. ما می دانیم که باید پس انداز کنیم. ما می دانیم که این کار را سال بعد انجام می دهیم، اما امروز می رویم و خرج می کنیم. کریسمس دارد می آید ، ما می توانیم همین طور کلی هدیه برای هر کسی که می شناسیم بخریم. بنابراین این مسئله ی گرایش به حال ، باعث می شود که ما به پس انداز فکر کنیم ، اما در نهایت خرج کنیم.
اجازه بدهید حالا در مورد یکی دیگر از موانع رفتاری بر راه پس انداز اجازه بدهید حالا در مورد یکی دیگر از موانع رفتاری بر راه پس انداز و عدم تمایل به تحرک ( برای پس انداز) صحبت کنم. اما دوباره، یک انحراف کوچک به موضوع اهدای اعضای بدن می زنم. یک تحقیق فوق العاده درباره ی مقایسه ی بین کشور های مختلف. ما می خواهیم به دو کشور مشابه نگاه کنیم ، آلمان و اتریش. و در آلمان ، اگر شما بخواهید اعضای بدنتان را اهدا کنید -- البته امیدوارم چنین اتفاقی برای شما نیفتد -- البته امیدوارم چنین اتفاقی برای شما نیفتد -- زمانی که گواهینامه یا کارت شناسایی خود را می گیرید ، شما در مربعی تیک می زنید که می گوید ، "من می خواهم اعضای بدنم را اهدا کنم." مردم زیادی دوست ندارند در این مربع تیک بزنند. این تاثیر گذار است. شما باید فکر کنید. 12 درصد برای این کار داوطلب می شوند. اتریش، یک کشور همسایه ، کمی مشابه، کمی متفاوت. چه تفاوتی وجود دارد ؟ خب، شما هنوز حق دارید انتخاب کنید. شما انتخاب می کنید که می خواهید اهدای اعضا را انجام بدهید یا نه. اما زمانی که دارید گواهینامه می گیرید ، شما در مربعی می توانید تیک بزنید که می گوید ، شما نمی خواهید اعضای بدنتان را اهدا کنید. هیچکس در آن مربع تیک نمی زند. این خیلی تاثیر گذار است. یک درصد از مردم در مربع تیک می زنند. باقی آن ها هیچ کاری نمی کنند. بی تفاوتی نسبت به این گزینه خیلی رایج است. افراد زیادی در این مربع تیک نمی زنند.
چه اشاره هایی به حفظ جان مردم و اهدای اعضای بدن وجود دارد ؟ چه اشاره هایی به حفظ جان مردم و اهدای اعضای بدن وجود دارد ؟ چه اشاره هایی به حفظ جان مردم و اهدای اعضای بدن وجود دارد ؟ در آلمان، 12 درصد از مردم در این مربع تیک می زنند. 12 درصد اعضای بدنشان را اهدا می کنند. کمبود شدید اعضای بدن وجود دارد، امیدوارم نیاز به اعضای بدن برای شما اتفاق نیفتد. در اتریش، همین طور، هیچ کس آن گزینه را انتخاب نمی کند. بنابراین، 99 درصد مردم اهدا کننده ی اعضای بدن هستند. عدم تمایل به تحرک ، عدم حرکت. روند اصلی چگونه است، اگر مردم هیچ کاری نکنند ، روند اصلی چگونه است، اگر مردم هیچ کاری نکنند ، اگر آن ها آن را رها کنند، اگر در مربع ها تیک نزنند ؟ خیلی قدرتمند است. ما می خواهیم درباره ی این صحبت کنیم که ، چه اتفاقی می افتد اگر مردم گیج شوند و بترسند که در مورد برنامه ی k)plan)‏401 تصمیم بگیرند. چه اتفاقی می افتد اگر مردم گیج شوند و بترسند که در مورد برنامه ی k)plan)‏401 تصمیم بگیرند. آیا ما باید آن ها را به طور اتوماتیک مجبور کنیم که به این برنامه ملحق شوند ، یا این که آن ها از این برنامه خارج شوند ؟ در خیلی از برنامه های k)plan)‏401 ، اگر مردم کاری نکنند ، این به این معناست که آن ها برای بازنشستگی خود پس انداز نمی کنند ، یعنی اگر در مربع تیک نزنند. و تیک زدن در مربع خیلی تاثیرگذار است.
بنابراین ما در مورد تعدادی از چالش های رفتاری صحبت کردیم. یکی دیگر از آن ها را قبل از این که چالش های رفتاری را به راه حل های رفتاری تبدیل کنیم بررسی می کنیم ، به نام "میمون ها و سیب ها". نه، نه، نه، این یک تحقیق واقعی است ، و تطابق زیادی با رفتار اقتصادی دارد. به یک گروه از میمون ها یک سیب داده می شود، آن ها خیلی خوشحال هستند. به گروه دیگر 2 سیب داده می شود، و یکی باز پس گرفته می شود. آن ها هنوز یک سیب دارند. آن ها واقعا ناراحت هستند. چرا شما سیب ما را گرفتید ؟ این مفهوم بیزاری از ضرر کردن است. ما از ضرر کردن متنفریم ، حتی اگر مقدار زیادی هم نباشد. شما از این متنفرید که به عابربانک بروید ، 100 دلار بگیرید ، و متوجه شوید که یکی از آن 20 دلاری ها را گم کرده اید. این خیلی دردناک است ، حتی اگر هیچ ارزشی نداشته باشد. آن 20 دلاری ها شاید در حد یک غذای حاضری باشند. بنابراین این مفهوم بیزاری از ضرر کردن در زمینه ی پس انداز کردن هم باعث ایجاد مشکل می شود ، زیرا مردم، از لحاظ فکری ، عاطفی و حسی ، به پس انداز به چشم ضرر کردن نگاه می کنند ، زیرا از خرج کردنشان باید کم کنند.
پس ما در مورد همه ی چالش های رفتاری ، که مانع پس انداز کردن هستند صحبت کردیم. که مانع پس انداز کردن هستند صحبت کردیم. اگر از لحاظ قضیه ی لذت آنی نگاه کنید ، و قضیه ی شکلات و موز ، پس انداز از زمان حال کار دردناکیست. خرج کردن در زمان حال لذت بخش تر است. خرج کردن در زمان حال لذت بخش تر است. ما در مورد عدم تمایل به تحرک و اهدای اعضای بدن و تیک زدن در مربع ها صحبت کردیم. ما در مورد عدم تمایل به تحرک و اهدای اعضای بدن و تیک زدن در مربع ها صحبت کردیم. اگر مردم مجبور باشند در تعداد زیادی مربع تیک بزنند ، تا به برنامه ی k)plan)‏401‏ ملحق شوند ، آن ها همچنان این کار را معوق می گذارند و به برنامه ملحق نمی شوند. در نهایت ، ما درباره ی بیزاری از ضرر کردن صحبت کردیم، و میمون ها و سیب ها. اگر مردم از لحاظ فکری به پس انداز برای بازنشستگی به چشم ضرر کردن نگاه کنند ، اگر مردم از لحاظ فکری به پس انداز برای بازنشستگی به چشم ضرر کردن نگاه کنند ، برای بازنشستگی پس انداز نمی کنند.
بنابراین ما این چالش ها را فهمیدیم ، و چیزی که "ریچارد تالر" و من همیشه شیفته ی آن هستیم -- و چیزی که "ریچارد تالر" و من همیشه شیفته ی آن هستیم -- گرفتن رفتار اقتصادی ، و تبدیل آن به رفتار اقتصادی بر استروئید ها ، یا رفتار اقتصادی شماره ی 2.0 یا رفتار اقتصادی در عمل است -- که چالش ها را به راه حل ها تبدیل می کند. و ما به راه حل فوق العاده ساده ای رسیدیم : بیشتر پس انداز کنید، نه امروز، فردا. چگونه این کار می تواند چالش هایی که درباره ی آن ها صحبت کردیم را حل کند ؟ چگونه این کار می تواند چالش هایی که درباره ی آن ها صحبت کردیم را حل کند ؟ اگر شما به مشکل موز ها و شکلات ها فکر کنید ، اگر شما به مشکل موز ها و شکلات ها فکر کنید ، فکر می کنید که هفته ی آینده موز ها را می خورید. فکر می کنید که هفته ی آینده موز ها را می خورید. "پس انداز بیشتر از فردا" از اعضایش دعوت می کند ، که از مثلا سال آینده بیشتر پس انداز کنند -- زمانی در آینده ، که ما می توانیم تصور کنیم موز بخوریم ، که ما می توانیم تصور کنیم موز بخوریم ، بیشتر در گروه داوطلب شویم ، بیشتر تمرین کنیم و همه ی کارهای خوب روی زمین را انجام دهیم.
ما همچنین در مورد تیک زدن در مربع ها صحبت کردیم و سختی واکنش نشان دادن. "پس انداز بیشتر از فردا" این کار را راحت تر می کند. و به طور خودکار این کار را انجام می دهد. ممکن است شما بگویید می خواهید در آینده بیشتر پس انداز کنید ، مثلا هر ژانویه شما به طور اتوماتیک بیشتر پس انداز می کنید و بدین ترتیب شما چک حقوقیتان را به برنامه ی k)plan)‏401‏ نمی دهید ، قبل از آن که آن را ببینید، قبل از آن که آن را لمس کنید ، قبل از این که دچار مسئله ی لذت آنی بشوید. قبل از این که دچار مسئله ی لذت آنی بشوید. اما ما باید درباره ی مسئله ی میمون ها و بیزاری از ضرر کردن چه کار کنیم ؟ اما ما باید درباره ی مسئله ی میمون ها و بیزاری از ضرر کردن چه کار کنیم ؟ ژانویه ی بعد از راه می رسد و مردم ممکن است احساس کنند اگر بیشتر پس انداز کنند ، باید کمتر خرج کنند، و این دردناک است. خب، شاید این زمان الزاما نباید ژانویه باشد ، شاید ما باید مردم را مجبور کنیم تا وقتی بیشتر درآمد دارند، بیشتر پس انداز کنند. شاید ما باید مردم را مجبور کنیم تا وقتی بیشتر درآمد دارند، بیشتر پس انداز کنند. بدین ترتیب، وقتی آن ها درآمد بیشتری دارند، وقتی ترفیع حقوق می گیرند ، لازم نیست خرجشان را کمتر کنند. وقتی آن ها کمی افزایش درآمد در چک حقوقی شان دریافت می کنند وقتی آن ها کمی افزایش درآمد در چک حقوقی شان دریافت می کنند و بیشتر خرج می کنند -- کمی از آن افزایش درآمد را بر می دارند ، و به برنامه ی k)plan)‏401‏ می دهند.
بنابراین، این برنامه ی ماست ، فوق العاده ساده ، اما همان طور که می بینیم ، بسیار قدرتمند. اولین اجرای این برنامه ، توسط ریچارد تالر و من ، به سال 1998 بر می گردد. یک شرکت متوسط در خاورمیانه ، اعضای یقه آبی ما ، که تلاش می کردند قبض هایشان را بپردازند ، دائما به ما می گفتند آن ها نمی توانند بیشتر از این پس انداز کند. پس انداز بیشتر از امروز یک انتخاب نیست. ما از آن ها دعوت کردیم تا هر بار ترفیع حقوقی گرفتند ، ما از آن ها دعوت کردیم تا هر بار ترفیع حقوقی گرفتند ، سه درصد بیشتر پس انداز کنند. و این نتیجه ی کار ماست. ما این جا یک دوره ی سه و نیم ساله را می بینیم ، چهار بار ترفیع حقوق ، مردمی که تلاش می کردند پس انداز کنند ، و سه درصد از چک حقوقی شان را پس انداز می کردند ، سه سال و نیم بعد ، چهار برابر قبل پس انداز می کردند ، حدود 14 درصد.
و شما این جا در این نمودار تعدادی کفش و دوچرخه و چیز های دیگر می بینید ، و شما این جا در این نمودار تعدادی کفش و دوچرخه و چیز های دیگر می بینید ، چون نمی خواستم شما را با اعداد سردرگم کنم. چون نمی خواستم شما را با اعداد سردرگم کنم. من می خواهم، در حقیقت، درباره ی این فکر کنم که پس انداز 4 برابر بیشتر ، با توجه به کیفیت زندگی که مردم می توانند فراهم کنند تغییر بزرگیست. با توجه به کیفیت زندگی که مردم می توانند فراهم کنند تغییر بزرگیست. با توجه به کیفیت زندگی که مردم می توانند فراهم کنند تغییر بزرگیست. این واقعی است. این فقط یک سری اعداد روی یک تکه کاغذ نیست. با توجه به این که با پس انداز 3 درصدی ، مردم شاید بتوانند یک دست کفش ورزشی خوب بخرند تا با آن بتوانند راه بروند ، چون آن ها نمی توانند از پس خرید چیز دیگری برآیند ، اگر 14 درصد پس انداز کنند آن ها شاید بتوانند یک دست کفش خوب داشته باشند تا با آن تا اتومبیل خود قدم بزنند. این یک تغییر بزرگ است. تا به حال، حدود 60 درصد از شرکت های بزرگ برنامه هایی شبیه به این در دستور کار خود دارند. این بخشی از برنامه ی "محافظت از حقوق بازنشستگی" است. و نیازی نیست بگویم که تالر و من افتخار داریم که بخشی از این برنامه باشیم و تغییری ایجاد کنیم.
اجازه بدهید حرفم را با دو نکته ی کلیدی به پایان برسانم. اجازه بدهید حرفم را با دو نکته ی کلیدی به پایان برسانم. اول این که رفتار مالی خیلی قدرتمند است. این تنها یک مثال است. نکته ی دوم این است که هنوز کار های زیادی باقی مانده. کار ما تنها بخش کوچکی از کار اصلی است. اگر مردم و وام های خرید خانه ، و خریدن خانه هایی که بعدا قادر به پرداخت قسط های آن نیستند برای شما مهم هستند ، ما باید درباره ی آن فکر کنیم. اگر مردمی که ریسک های فوق العاده بالا انجام می دهند ، در حالی که متوجه نیستند تا چه حد دارند ریسک می کنند برای شما مهم هستند ، باید درباره ی آن فکر کنیم. اگر مردمی که سالانه هزار دلار برای لاتاری ها خرج می کنند برای شما مهم هستند ، باید درباره ی آن فکر کنیم. البته به طور میانگین ، رکورد این مقدار در سنگاپور می باشد. یک خانه دار معمولی ، سالانه 4.000 دلار برای بلیط های لاتاری خرج می کنید. ما کار های زیادی برای انجام دادن داریم ، راه حل های زیادی وجود دارند ، حتی در زمینه ی بازنستگی این بحث پیش می آید که مردم بعد از بازنشستگی می خواهند با پولشان چه کار کنند ؟ این بحث پیش می آید که مردم بعد از بازنشستگی می خواهند با پولشان چه کار کنند ؟
و سوال آخر : چه تعداد از شما از برنامه ای که برای بازنشستگی خود ریخته اید مطمئن هستید ؟ چه تعداد از شما از برنامه ای که برای بازنشستگی خود ریخته اید مطمئن هستید ؟ آیا شما برای بازنشستگی ، برای زمان گرفتن مستمری بازنشستگی ، و برای نحوه ی زندگی مورد نظرتان ، برنامه ی واقعا محکمی دارید ؟ هر ماه چه مقدار خرج می کنید ، تا آخر ماه به بی پولی نخورید ؟ چه تعداد از شما احساس می کنید که برای بعد از بازنشستگی خود ، برنامه ی محکمی دارید ؟ یک، دو، سه، چهار. کمتر از سه درصد از یک جمع فرهیخته ی جامعه. رفتار مالی راه درازی در پیش دارد. فرصت های بی شماری برای قدرتمند کردن دوباره و دوباره و دوباره ی آن وجود دارد. فرصت های بی شماری برای قدرتمند کردن دوباره و دوباره و دوباره ی آن وجود دارد.
متشکرم.
(تشویق حاضرین)

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *