نبوغ بکری که می‌تواند علم را برای بهتر شدن تغییر دهد

متن سخنرانی :
اتفاقات فوق العاده ای در تقاطع ها می افتد. در واقع، خواهم گفتکه برخی از جالبترین چیزهای تجربی بشردر این تقاطع ها رخ داده است، در فضای آستانه، که منظورم از آستانهفضای بینابینی است. در«بین-چیزها» آزادی وجود دارد. آزادی در خلق از ناپیدایی که کاملا اینجا نیست، کاملا آنجا نیست، یک تعریف شخصی جدید. بعضی از عالیترین تقاطع های جهانکه در ذهن پدیدار شده، مانند طاق پیروزی در پاریس، یا میدان تایمز نیویورک، هردو در شلوغی و هیجان ظاهریاز جریان بی پایان آدمها. دیگر تقاطع ها، مانند پل «ادموند پتوس» در سلما، آلاباما، یا «کنفیلد درایو» و «کاپر کریک کورت» در فرگوسن، میسوری، به ذهن می آیند بخاطر انرژی فوق العاده دربرخورد انسانها، ایدئولوژی ها ومبارزات مداوم برای عدالت.
فراتر از چشم انداز فیزیکی سیاره مان، بعضی از مشهورترین اشکال فلکی،در تقاطع هستند. ستاره ها در تقاطع آشفته گازو غبار متولد می شوند. و با فشار دائمی جاذبه برانگیخته می شوند. ستاره ها در همین تقاطع می میرند،این بار بسویمان پرتاب می شوند در برخورد خشونت بار اتم های کوچکتر، که به هم می رسند و در ترکیب با یکدیگرچیزهای جدید و سنگین تر می سازند. همه ما می توانیم به برخورد هایی که معنی خاصی برایمان داشته فکر کنیم. پس برای در تقاطع بودن، باید محلی برای برخورد داشت.
من تمام زندگی ام را در میانه ها بوده ام، در فضای آستانه میان آرزو و واقعیت، نژاد و جنسیت، فقر و وفور، علم و اجتماع. من هم سیاه پوستم و هم زن. مانند تولد ستارگان در آسمان، این ترکیبی قدرتمند از نتایجی معلومدر مثالی درخشان از گداخت انفجاری هویت ها.
من یک فیزیکدان اختر شناس هم هستم. من بلیزارها و سیاهچاله های فوق سنگینو بسیار فعال را مطالعه می کنم که در مرکز کهکشان ها قرار دارند و فواره هایی در نزدیک اینسیاهچاله ها پرتاب می کنند با سرعتی نزدیک به نور به شیوه ای که هنوز بدنبال درک کاملش هستیم.
من آرزوی فیزیکدان اخترشناس شدن را از وقتی که ۱۲ سالم بود داشتم. نمی داستم که در آن زمان، بنا به بایگانی دکتر جیمی الکساندر، زنانآمریکایی آفریقایی تباردر فیزیک، تنها ۱۸ زن سیاهپوست در آمریکا به درجه دکترا رسیده اند در موضوعات مرتبط با فیزیک، و اولین زن سیاهپوست فارغ التحصیل با درجهدکترا در رشته های وابسته به اختر شناسی این کار را یکسال قبل ازتولدم انجام داده است.
در مسیر زندگیم، من با بهترین و بد ترینتقاطع های زندگی مواجه شدم: موقعیت فوق العاده برای تعریف شخصی، از برخورد توقع و تجربه، سرخوشی از اکتشافات پیروزمندانه و، بعضی وقت ها، انفجار دردی از پیدایش دوباره.
من کالج را درست بعد از آنکهخانواده ام از هم فرو پاشید شروع کردم. وضعیت مالی ما متلاشی شد درست از زمانی که پدرم از زندگی ما رفت. واینگونه مادرم و خواهرم و من از محدوده امن زندگی طبقه متوسطبه بیرون پرتاب شدیم بسوی مبارزه ای دائمی برایجمع کردن هزینه ها. و اینگونه، من هم یکی ازتقریبا ۶۰ درصد از زنان رنگین پوستی بودم که مشکلات مالی برایشان مهمترینمانع اهداف تحصیلی بود. خوشبختانه، دانشگاه ایالتی نورفولک مرا بورسیه کامل کرد، و توانستم کارشناسی فیزیک را بدست آورم.
بعد از فارغ التحصیلی، و با آنکهبدنبال دکترای فیزیک بودم. از مسیر بازماندم. اما یک پوستر رویاهایم را نجات داد، و همچنین انسانها و برنامه هایی فوق العاده. انجمن آمریکایی فیزیک این آگهی زیبا را عرضه کرد. تا مشوق دانشجویان رنگین پوستبرای فیزیک دان شدن باشند. خیلی رویم اثر گذاشتچون یک دختر جوان سیاهپوست را نشان می داد، حدودا ۱۲ ساله، که با جدیت به بعضیاز معادله های فیزیک نگاه می کند. بیاد می آورم که مستقیما به دختر کوچک نگاه می کردم که اولین بار جرئت کرد تا چنین آرزویی داشته باشد بی درنگ به انجمن نامه نوشتم و تقاضای نسخه ای برای خودماز آن پوستر کردم، که تا امروز در دفترم آویزان است. در ایمیلم برایشان از مسیر تحصیلی ام گفتم، و علاقه ام برای ادامه در مسیر دکتری. آنها مرا به برنامه ارتباط درداشگاه فیسک-واندربیلت هدایت کردند، که خودش تقاطعی دیگر دردرجات کارشناسی ارشد و دکتری در دو موسسه بود. پس دو سال جدایی از دانشگاه،مرا در برنامه قبول کردند، و من خود را دوباره در مسیر دکتری دیدم.
وقتی کارشناسی ارشدم را درفیسک دریافت کردم، برای تکمیل دکتری به دانشگاه « ییل » رفتم. وقتی که واقعا در جایگاهیقرار گرفتم که نهایتا جایگزین آرزوهای کودکیم شد. انتظار پروازی ملایم به سوی دکتری داشتم.
( خنده حضار )
بلافاصله معلوم شد که همه ازمیزان تغییری که در محیطشان ایجادمی شود هیجان زده نیستند. توسط بسیاری از همکلاسی هایم طرد شدم، تا حدی که یکی از آنها گفت « باید کاری راکه واقعا آمده ام اینجا را انجام دهم» و ظرف های کثیف غذایمای جلویمانرا نشان داد تا تمیز کنم. کاش این تنها یک حادثه بود، اما بسیاری از زنان رنگین پوستی که در علم، فناوری، مهندسیو ریاضیات یا STEM فعالند، این موضوعی است که مدتهای طولانی است که تحمل می کنند. صد درصد از ۶۰ زن رنگین پوست که در مطالعه جدیدی که توسط «جوان سیویلیامز»در دانشگاه هستینگ مصاحبه شده اند عنوان کرده اند که با تعصب های نژادی مواجه شده اند، از جمله اینکه بانظافتچی ها اشتباه شده اند. اما این اشتباه هیچگاه برای زن های سفید پوستی کهدر این تحقیق مصاحبه شده اند، که شامل ۵۵۷ زن در کل می شوند پیش نیامده. اگرچه ایرادی ذاتی درشغل نظافتچی وجود ندارد، در حقیقت پدران و مادران منمی توانستند به کالج بروند چون بسیاری از پدر و مادرهایشانچنین شغلی داشته اند، و تلاشی آشکار بود تا مرا در جایگاهم قرار دهد.
اگرچه درد زیادی در این برخورد بود، مسئله اصلی این است که ظاهر من می تواند روشنگر توانایی هایم باشد. علاوه بر آن، اگرچه تایید میکند زنان رنگین پوست در علم، فناوری، مهندسیو ریاضی مواجه با همان موانعی نیستند که تنها زنان یا رنگین پوستانبا آن مواجه اند. و این دلیل آنست که امروز می خواهم برزنان رنگین پوست STEM تاکید کنم، که سرسخت و بدون واهمه و جدانشدنی از هویت هایشان زندگی می کنند.
STEM خودش مفهومی متقاطع است، به شکلی که ارزش واقعی آن درک نمی شود بدون توجه به مرز بندی رشته های تحصیلی. علم، که جستجودرفهمیدن دنیای ملموس است از طریق علوم شیمی، فیزیک ، زیست شناسی، بدون ریاضیات به نتیجه نمی رسد. مهندسی نیازمند کاربرد علم و ریاضیات است در آزمایشات واقعی. فناوری با استحکام بر پایه ریاضیات مهندسی و علم قرار دارد. ریاضیات خودش نقشی حیاتی به عنوان کلید اکتشاف را بازی می کند، که قوانین جهان فیزیکی را رمز گشایی می کند. STEM مشخصا بدون هر کدام از این اجزاء ناقص است. باید گفت که هیچ کدام از اینویژگی ها بدست نمی آمد اگر STEM با دیگر رشته ها ترکیب می شد.
هدف از این سخنرانی دو وجه دارد: ابتدا، اینکه به هر سیاه پوست،لاتین تبار، بومی، سرخ پوست یا هر زن یا دختری که خود را خود را آسوده در این برخورد نژاد و جنسیت می یابد، بگوییم که میتوانی هرچه می خواهی باشی. آرزوی شخصی من اینستکه یک فیزیکدان اختر شناس شوی، اما فراتر از آن، هرچه که می خواهی. حتی یک دقیقه هم فکر نکن که بدلیل آنچه که هستی، نمی توانی آنچه که می خواهی بشوی. به رویاهایت محکم بچسب و بگذار آنها تو را به جهانی کهحتی نمی توانی تصور کنی هدایت کنند.
دوم ، در میان مهمترین مشکلات زمان ما، بیشترمردم خود رادر تقاطع با STEM می بینند. ما به عنوان یک جامعه جهانی بیشترین مشکلات یک وجهیزملن خود را حل کرده ایم. آنهایی که باقی مانده نیازمند بررسی کاملی از فضا های بینابینی میان قواعد است تا راهکار های چند وجهی آینده را ایجاد کند. بهتر است تا مااین مشکلات بینابینی را حل کنیم تا آنهایی که تمامی زندگیشان در تقاطع بوده. ما به عنوان رهبران فکری و تصمیم گیر باید اولین قدم های تنوع خواهی را برداریم و به محدوده ای غنی تر و قدرتمند تر از فراگیری همگانی وفرصت های مساوی وارد شویم.
یکی از نمونه هایمورد علاقه ام در تعالی در میانه ها مرحوم خانم دکتر کلادیا الکساندر است، زنی سیاه پوست و فیزیکدان پلاسما، که همین مرداد ماه گذشته بعد از۱۰ سال جدال با سرطان سینه درگذشت. او محققین پروژه های ناسا کهرهبر پروژه ناسا در ماموریت روزتا بود، که امسال بخاطر فرود روی یک ستاره دنباله دار معروف شد، و همچنین پروژه ۱/۵ میلیارد دلاریماموریت گالیله به سیاره مشتری، دو پیروزی پر ارزش علمی برای ناسا، ایالات متحده و جهان. دکتر الکساندر اینگونه گفت: « عادت کرده ام میان دو فرهنگ حرکت کنم، برایم، این هدف از زندگی است تا خود را ازوضعیت نادانیبه موقعیت فهم برسانیم از طریق تحقیقاتی جسورانهکه هر روز نمی توانی انجام دهی.»
این دقیقا قدرت یک انسانکه می گذرد را نشان می دهد. او توان فنی رهبری برای برخی از جسورانه ترینپروژه های فضایی زمانه ما را داشت، و او به خوبی جایگاه خود را درک می کرد از اینکه واقعا در هر جایگاهی چه کسی بوده.
جسیکا متیوز، مخترع محصولات ورزشی «ساکت»، مثل توپ های فوتبالی، که در زمان بازی انرژی های تجدید پذیر ایجاد می کند، اینگونه گفته: « بخش مهمی از اختراع، تنهاساختن جیزی نیست، بلکه فهمیدن مردم است و فهمیدن ساختاری که این جهان را می سازد.» دلیل آنکه داستانم را می گویم و داستان دکتر الکساندر و جسیکا متیوز این است که که آنها اساسا داستان های تقاطع هاست، داستان زندگی هایی که دررابطه بانژاد، جنسیت و نو آوری سپری شده.
با وجود سوالات مستقیم یا غیر مستقیمازحق من در حضور درمیان نخبگان، مفتخرم که اعلام کنمکه وقتی که فارغ التحصیل شدم، اولین زن سیاه پوستی بودم که دکتری اختر فیزیک را در تاریخ ۳۱۲ ساله دانشگاه «ییل» بدست آورد
( تشویق حضار )
اکنون عضوی از جامعه کوچک اما در حال رشدزنان رنگین پوست STEM هستم که آماده اند تا دیدگاه هاو افکار جدید را در زندگی ایجاد کنند در بزرگترین مشکلات زمان ما: موضوعاتی مانند نابرابری های آموزشی، بی رحمی های سیاسی، ایدز،تغییرات آب و هوا، دستکاری ژنتیکی، هوش مصنوعی و اکتشاف مریخ. باید گفت که حتی فکر هیچ کدام ازاین چیزها را هم نمی کردیم.
زنان رنگین پوست STEM مشغول به سخت ترین و هیجان انگیزترین موضوعاتفنی-اجتماعی زمان ما هستند. بنابراین به شکلی بی نظیر قرار گرفته ایم تا مولد و شریک این گفتگوها باشیم به صورتی فراگیر از تنوع هایگسترده تر تجربی زیستی. این چشم انداز می تواند به بساری ازانسان هایی که در گذرگاه هستند توسعه یابد که تجارب، مثبت یا منفی شان، گفتگو را پر بارتر می کند به شکلی که فراتر از هر گروه یکسان دیگری باشد.
این یک تقاضا نیستکه از یک خواسته پدیدار شده. این یادآوری است که نمی توانیم بهترین نتایج را ایجاد کنیم برای تمامیت انسانیت بدون این همکاری دقیق، از کنار هم آوردن این زندگی های بینابینی متفاوت، تجارب مشخص و ساخته از برخورد. ساده بگویم، نمی توانیم بهترین نمونه نبوغ جمعی مان باشیم بدون آنکه تمامی توان انسانی را درگیر کنیم.
متشکرم.
( تشویق حضار )

دیدگاه شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *