اندرو مک آفی: آیا رباتها شغلهای ما را از ما میگیرند؟
متن سخنرانی :
وقتی دهها میلیون نفر بیکارند یا کمکارند، وقتی دهها میلیون نفر بیکارند یا کمکارند، اینکه تکنولوژی ممکنه چه تأثیری بر نیروی کار داشته باشه، توجه زیادی جلب میکنه. و وقتی من به این گفتمان نگاه میکنم، تعجب میکنم که میبینم دقیقاً بر روی موضوع درست تمرکز کرده، و در عین حال، کاملاً از نکتهی اصلی دور افتاده. موضوعی که روی آن تمرکز کرده، پرسش اینه که آیا همهی این فنآوریها بر توانایی مردم برای کسب درآمد زندگی تأثیر داشته، یا به شکل متفاوتتری بگم، بر توانایی مردم برای کسب درآمد زندگی تأثیر داشته، یا به شکل متفاوتتری بگم، آیا رباتها دارند شغلهای ما را میگیرند؟ و مدارکی هست که نشون میده که اینطوره.رکود اقتصادی بزرگ وقتی تمام شد که تولید ناخالص داخلی آمریکا شروع به رشد آهسته و پایدار رو به بالا کرد رکود اقتصادی بزرگ وقتی تمام شد که تولید ناخالص داخلی آمریکا شروع به رشد آهسته و پایدار رو به بالا کرد برخی شاخصهای اقتصادی دیگه هم شروع به جهش کردند و تقریباً سریع به جورایی سالم شدند. سود شرکتها بالاست. در واقع، اگر سودهای بانکی را در نظر بگیرید، از همیشه بالاترند. و سرمایهگذاری تجاری در ابزار، در تجهیزات و سخت افزار و نرمافزار از همیشه بالاتره. و سرمایهگذاری تجاری در ابزار، در تجهیزات و سخت افزار و نرمافزار از همیشه بالاتره. پس تجارتخانهها دسته چکهاشون را درآوردهاند. کاری که واقعاً نمیکنند استخدام کردنه. خوب این خط قرمز نسبت اشتغال به جمعیت است، به عبارت دیگه، درصد افراد در سن کار در آمریکا که شغل دارند. به عبارت دیگه، درصد افراد در سن کار در آمریکا که شغل دارند. و ما میبینیم که در دوران رکود بزرگ فرو رفته، و حتی هنوز هم اصلاً شروع به برگشت نکرده.
اما این داستان فقط داستان یک رکود اقتصادی نیست. دههای که ما تازه طی کردیم رشد اشتغالزایی نسبتاً ضعیفی در تمام دورانش داشت، دههای که ما تازه طی کردیم رشد اشتغالزایی نسبتاً ضعیفی در تمام دورانش داشت، مخصوصاً وقتی با دهههای دیگه مقایسه می:کنیم، و در دههی ۲۰۰۰ تنها دوران ثبت شده است که در آخر آن افراد کمتری شغل داشتند تا اول آن. و در دههی ۲۰۰۰ تنها دوران ثبت شده است که در آخر آن افراد کمتری شغل داشتند تا اول آن. این چیزی نیست که شما میخواهید ببینید. وقتی نمودار کارمندهای بالقوه را در برابر تعداد شغل در کشور میکشید وقتی نمودار کارمندهای بالقوه را در برابر تعداد شغل در کشور میکشید میبینید که فاصله در طول زمان بزرگتر و بزرگتر میشه، و بعد در طول رکود بزرگ، این فاصله به شدت زیاد شد. من یک سری محاسبهی سریع کردم. من رشد تولید ناخالص داخلی بیست سال گذشته و رشد اشتغالزایی بیست سال گذشته را به طرزی سرراست به کار بردم و رشد اشتغالزایی بیست سال گذشته را به طرزی سرراست به کار بردم و سعی کردم نشون بدم برای اینکه اقصاد رشدش را ادامه بده چند شغل نیاز است و این خطی است که به آن رسیدم. و سعی کردم نشون بدم برای اینکه اقصاد رشدش را ادامه بده چند شغل نیاز است و این خطی است که به آن رسیدم. این خوبه یا بد؟ این خط دولت برای جمعیت در سن کار است که جلو میره. این خوبه یا بد؟ این خط دولت برای جمعیت در سن کار است که جلو میره. پس اگر این خطها دقیق باشند، این فاصله بسته نخواهد شد.
مشکل اینه که، من فکر میکنم این خطها دقیق نیستند. به خصوص، من فکر میکنم خط من بیش از حد خوشبینانهست، چون وقتی من این کار را انجام دادم، فرض کردم که رشد اشتغالزایی در آینده هم یه جورایی شبیه به گذشته خواهد بود، و در واقع این باور من نیست، چون وقتی من این کار را انجام دادم، فرض کردم که رشد اشتغالزایی در آینده هم یه جورایی شبیه به گذشته خواهد بود، و در واقع این باور من نیست، چون وقتی من این کار را انجام دادم، فرض کردم که رشد اشتغالزایی در آینده هم یه جورایی شبیه به گذشته خواهد بود، و در واقع این باور من نیست، چون وقتی به اطرافم نگاه میکنم، فکر میکنم وقتی صحبت از تأثیر فنآوری روی نیروی کار میشه، ما هنوز هیچچیز ندیدهایم. چون وقتی به اطرافم نگاه میکنم، فکر میکنم وقتی صحبت از تأثیر فنآوری روی نیروی کار میشه، ما هنوز هیچچیز ندیدهایم. فقط در چند سال گذشته، ما دیدهایم که ابزارهای دیجیتالی مهارتها و تواناییهایی نشون میدن که قبلاً هرگز نداشتند، فقط در چند سال گذشته، ما دیدهایم که ابزارهای دیجیتالی مهارتها و تواناییهایی نشون میدن که قبلاً هرگز نداشتند، و این یه جورایی آنچه که ما آدمها میتونیم به عنوان شغل انجام بدیم کم میکند. بگذارید چند مثال براتون بزنم.
در طول تاریخ، اگر میخواستید چیزی از یک زبان به زبان دیگه ترجمه بشه، در طول تاریخ، اگر میخواستید چیزی از یک زبان به زبان دیگه ترجمه بشه، باید یک انسان را درگیر میکردید. حالا ما خدمات ترجمهی خودکار، فوری و چند زبانه داریم که مجانی در اختیار ما هستند حالا ما خدمات ترجمهی خودکار، فوری و چند زبانه داریم که مجانی در اختیار ما هستند از طریق خیلی از دستگاههامون تا تلفنهای همراه هوشمندمون. و اگر هر کدام از ما از اینها استفاده کرده باشیم، میدونیم که بی عیب نیستند، اما خوبند. و اگر هر کدام از ما از اینها استفاده کرده باشیم، میدونیم که بی عیب نیستند، اما خوبند.
در تمام طول تاریخ، اگر میخواستید چیزی نوشته بشه، یک گزارش یا یک مقاله، باید یک نفر را درگیر میکردید. نه از این به بعد. این مقاله چند وقت پیش در فوربز آنلاین در مورد درآمدهای اَپِل ظاهر شد. نه از این به بعد. این مقاله چند وقت پیش در فوربز آنلاین در مورد درآمدهای اَپِل ظاهر شد. با یک الگوریتم نوشته شده. و خوب نیست، بی نقصه.
خیلی از مردم به این نگاه میکنند و میگن، "خوب، اینا کارهای خیلی مشخص و باریکیاند، خیلی از مردم به این نگاه میکنند و میگن، "خوب، اینا کارهای خیلی مشخص و باریکیاند، و بیشتر افرادی که کار فکری میکنند در واقعی کلینگر هستند، و اونا بر اساس بدنهی عظیمی از تخصص و دانش کار میکنند و اونا بر اساس بدنهی عظیمی از تخصص و دانش کار میکنند و از آن استفاده میکنند تا به حرکت غیر قابل پیشبینی تقاضا واکنش نشون بدند، و خیلی خیلی سخت میشه این را خودکار کرد." یکی از تأثیرگذارترین افرادی که کار فکری میکنند در حافظهی اخیر، مردی به اسم کن جنینگز است. او در مسابقهی تلویزیونی "جپردی" ۷۴ بار پشت سر هم برنده شده، سه میلیون دلار به خانه برده. این کن است در سمت راست که سه به یک به واتسون -سوپر کامپیوتری از آیبیام که جپردی بازی میکنه میبازه. این کن است در سمت راست که سه به یک به واتسون -سوپر کامپیوتری از آیبیام که جپردی بازی میکنه میبازه. پس وقتی ما به کاری که فنآوری میتونه با به طور کلی افرادی که کار فکری انجام میدن نگاه میکنیم پس وقتی ما به کاری که فنآوری میتونه با به طور کلی افرادی که کار فکری انجام میدن نگاه میکنیم من به این فکر میافتم که شاید این ایدهی کلینگر چیز خاصی نباشه به خصوص وقتی ما کارهایی انجام میدیم مثل وصل کردن سیری به واتسون و داشتن تکنولوژیهایی که میفهمند ما چی میگیم مثل وصل کردن سیری به واتسون و داشتن تکنولوژیهایی که میفهمند ما چی میگیم و حرفها را برای ما تکرار میکنند. حالا سیری با بینقصی فاصلهی زیادی داره، و ما اشتباههاش را مسخره میکنیم، اما این را هم باید در نظر داشته باشیم که اگر فنآوریهایی مثل سیری و واتسون بر اساس قانون مور پیشرفت کنند، که میکنند، اگر فنآوریهایی مثل سیری و واتسون بر اساس قانون مور پیشرفت کنند، که میکنند، در عرض ۶ سال، آنها دو بار بهتر نخواهند بود، یا چهار بار بهتر، آنها ۱۶ بار بهتر از حالا خواهند بود. پس من فکر میکنم که خیلی از کارهای فکری از این مسئله تأثیر میگیرند.
و فنآوریهای دیجیتال فقط روی کارهای فکری تأثیر ندارند. آنها دارند ماهیچههاشون را در دنیای فیزیکی هم به کار میبرند. من شانس این را داشتم که چند وقت پیش در خودروی خودکار گوگل شواری کنم که به همون با حالیه که به نظر میاد. (خندهی تماشاگران) و من ضمانت میدم که از پس ترافیک در یو اس ۱۰۱ خیلی به نرمی برآمد . و من ضمانت میدم که از پس ترافیک در یو اس ۱۰۱ خیلی به نرمی برآمد . حدود سه و نیم میلیون نفر در ایالات متحده هستند که برای درآمد کامیون میرانند. حدود سه و نیم میلیون نفر در ایالات متحده هستند که برای درآمد کامیون میرانند. فکر کنم این فنآوری روی بعضی از آنها تأثیر داره. و همین الان، رباتهای انساننما هنوز به طرزی باورنکردنی ابتداییاند. کار زیادی نمیتونند انجام بدند. و همین الان، رباتهای انساننما هنوز به طرزی باورنکردنی ابتداییاند. کار زیادی نمیتونند انجام بدند. اما خیلی سریع دارند بهتر میشن و دارپا که بازوی سرمایهگذاری وزارت دفاع است، داره سعی میکنه که خط سِیر آنها را تسریع کنه.
پس، به طور خلاصه، آره، رباتها دارند میان دنبال شغلهای ما. در کوتاه مدت، ما میتونیم رشد اشتغال را با تشویق کارآفرینی و با سرمایهگذاری در کوتاه مدت، ما میتونیم رشد اشتغال را با تشویق کارآفرینی و با سرمایهگذاری روی زیرساختها تهییج کنیم، چون رباتهای امروز هنوز زیاد در تعمیر پلها خوب نیستند. روی زیرساختها تهییج کنیم، چون رباتهای امروز هنوز زیاد در تعمیر پلها خوب نیستند. اما در نه چندان دراز مدت، فکر کنم در دوران زندگی بیشتر افراد توی این اتاق، ما به اما در نه چندان دراز مدت، فکر کنم در دوران زندگی بیشتر افراد توی این اتاق، ما به اقصادی که بسیار پربازده خواهد بود اما نیروی کار انسانی زیادی نیاز نداره، گذر کنیم. اقصادی که بسیار پربازده خواهد بود اما نیروی کار انسانی زیادی نیاز نداره، گذر کنیم. و از پس این گذار برآمدن بزرگترین چالشی خواهد بود که جامعهی ما با آن روبروست. و از پس این گذار برآمدن بزرگترین چالشی خواهد بود که جامعهی ما با آن روبروست. ولتر دلیلش را خلاصه کرد. او گفت "کار ما را از سه شیطان بزرگ حفظ میکند: ملال، فساد و نیاز."
اما با وجود این چالش، من شخصاً، من هنوز یک خوشبین دیجیتالی بزرگم، و خیلی مطمئنم که فنآوریهای دیجیتالی که ما الان داریم درست میکنیم ما را به آیندهای آرمانی میبرند، نه یک آیندهی پادآرمانی. و برای اینکه توضیح بدم چرا، ما را به آیندهای آرمانی میبرند، نه یک آیندهی پادآرمانی. و برای اینکه توضیح بدم چرا، میخوام پرسشی مطرح کنم که به طرز احمقانهای کُلی ست. میخوام بپرسم مهمترین پیشرفتها در جامعهی انسانی چیست؟ میخوام بپرسم مهمترین پیشرفتها در جامعهی انسانی چیست؟
حالا، میخوام برخی از پاسخهایی که در جواب این سئوال گرفتم را با شما مطرح کنم. حالا، میخوام برخی از پاسخهایی که در جواب این سئوال گرفتم را با شما مطرح کنم. سئوال شگفتانگیزی برای پرسیدن و بحث تمامنشدنیای را شروع کردنه، چون بعضی از آدمها نظامهای فلسفی را در شرق و غرب مطرح میکنند چون بعضی از آدمها نظامهای فلسفی را در شرق و غرب مطرح میکنند که طرز فکر بسیاری از مردم راجع به جهان را تغییر دادهاند. و بعد افراد دیگهای میگن، "نه، در واقع، داستانهای بزرگ، پیشرفتهای بزرگ پیدا کردن ادیان اصلی جهانه که تمدنها را تغییر دادند پیشرفتهای بزرگ پیدا کردن ادیان اصلی جهانه که تمدنها را تغییر دادند و روی طرز زندگی تعداد بیشماری از آدمها تأثیر داشتند و تغییرشان دادند." و بعد یک سری دیگه از آدمها میگن، "در واقع، آنچه تمدنها را تغییر میده، آنچه اصلاحشان میکنه و آنچه زندگی مردم را عوض میکنه امپراطوریها هستند، پس پیشرفتهای بزرگ در تاریخ انسان داستانهای پیروزی و جنگ هستند." پس پیشرفتهای بزرگ در تاریخ انسان داستانهای پیروزی و جنگ هستند." و بعد همیشه یه آدم خوشحال پیدا میشه و میگه، "هی، طاعون را یادت نره." (خندهی تماشاگران) پاسخهای خوشبینانهای برای این پرسش هست، پس برخی افراد عصر کاوش را پیش میارند و باز شدن دنیا را. پس برخی افراد عصر کاوش را پیش میارند و باز شدن دنیا را. دیگران در مورد دستاوردهای اندیشمندانه در رشتههایی مثل ریاضی صحبت میکنند که به ما کمک کردند دیگران در مورد دستاوردهای اندیشمندانه در رشتههایی مثل ریاضی صحبت میکنند که به ما کمک کردند کنترل بهتری بر دنیا داشته باشیم، و افراد دیگه در مورد دورههایی که شکوفایی عمیقی در هنر و علم بود صحبت میکنند. و این بحث همچنان ادامه داره. شکوفایی عمیقی در هنر و علم بود صحبت میکنند. و این بحث همچنان ادامه داره. این بحث تمام نشدنیه، و یک جواب کامل براش وجود نداره. اما اگر شما هم مثل من خورهی علم باشید، این بحث تمام نشدنیه، و یک جواب کامل براش وجود نداره. اما اگر شما هم مثل من خورهی علم باشید، میگید، "خوب، دادهها چی میگن؟" و شروع به کارهایی میکنید مثل کشیدن گراف چیزهایی که ممکنه برامون جالب باشه، مثل جمعیت کل دنیا، و شروع به کارهایی میکنید مثل کشیدن گراف چیزهایی که ممکنه برامون جالب باشه، مثل جمعیت کل دنیا، یا یکی از معیارهای پیشرفت اجتماعی، یا پیشرفت ملی یک جامعه، و شروع به رسم کردن دادههاتون میکنید، چون با این رویکرد داستانهای بزرگ، پیشرفتهای بزرگ در تاریخ انسان آنهایی هستند که باعث شدند این منحنیها خیلی خم بشن. داستانهای بزرگ، پیشرفتهای بزرگ در تاریخ انسان آنهایی هستند که باعث شدند این منحنیها خیلی خم بشن.
پس وقتی این کار را انجام میدید، و وقتی دادهها را رسم میکنید، خیلی سریع به نتایج عجیبی میرسید. نتیجه میگیرید، در واقع که هیچ کدام از این چیزها اهمیت چندانی نداشته. (خندهی تماشاگران) نتیجه میگیرید، در واقع که هیچ کدام از این چیزها اهمیت چندانی نداشته. (خندهی تماشاگران) هیچ تأثیری روی منحنیها نداشتند. (خنده ی تماشاگران) یک داستان، یک پیشرفت بوده در تاریخ انسان که منحنی را خم کرده یک داستان، یک پیشرفت بوده در تاریخ انسان که منحنی را خم کرده حدود ۹۰ درجه خمش کرده و آن داستان فنآوری است.
ماشین بخار، و فنآوریهای دیگر مربوط به انقلاب صنعتی دنیا را عوض کرد ماشین بخار، و فنآوریهای دیگر مربوط به انقلاب صنعتی دنیا را عوض کرد و آنقدر روی تاریخ انسان تأثیر داشت، که از زبان تاریخ شناس یان موریس، هر چیزی که قبل از آن آمده بود مسخره مینمود. و این کار را با بینهایت برابر کردن نیروی ماهیچههای ما انجام دادند با غلبه کردن بر محدودیت ماهیچههایمان. حالا، آنچه ما الان در میانش هستیم اینه که بر محدودیت مغزهای فردیمان غلبه کنیم حالا، آنچه ما الان در میانش هستیم اینه که بر محدودیت مغزهای فردیمان غلبه کنیم و نیروی ذهنیمان را بینهایت برابر کنیم. چطور ممکنه این به مهمی غلبه کردن بر محدودیت نیروی ماهیچههامان نباشه؟ چطور ممکنه این به مهمی غلبه کردن بر محدودیت نیروی ماهیچههامان نباشه؟ پس با خطر به اینکه حرفهام یکم تکراری بشه، وقتی نگاه میکنم که با فناوری دیجیتال این روزها چه اتفاقی داره میافته، ما اصلاً به پایان این سفر نزدیک نیستیم، و وقتی میبینم چه اتفاقی داره برای اقتصادمان و جوامعمان میافته، تنها نتیجهگیری من اینه که ما هنوز هیچچیز ندیدهایم. بهترین روزها خیلی جلوترند.
بگذارید براتون چند مثال بزنم. اقتصادها بر اساس انرژی حرکت نمیکنند. بر اساس سرمایه هم حرکت نمیکنند، بر اساس کار هم حرکت نمیکنند. اقتصادها بر اساس ایدهها حرکت میکنند. پس کار نوآوری، کار ایجاد ایدههای نو، از پرقدرتترین و پایهایترین کارهایی است که میتونیم در یک اقتصاد انجام بدیم. از پرقدرتترین و پایهایترین کارهایی است که میتونیم در یک اقتصاد انجام بدیم. و این یه جورایی همان طوریه که ما نوآوری میکردیم. ما یک مشت آدمهایی که تقریباً شبیه هماند پیدا میکردیم (خنده ی تماشاگران) از مؤسسات ممتاز بیرونشان میآوردیم آنها را در مؤسسات ممتاز دیگهای قرار میدادیم و صبر میکردیم تا نوآوری اتفاق بیافته. حالا - (خندهی تماشاگران) به عنوان یک مرد سفید پوست که تمام دوران کاریاش را در امآیتی و هاروارد گذرانده، من مشکلی با این ندارم. (خندهی تماشاگران) اما افراد دیگهای مشکل دارند و آنها یه جورایی سرزده به مهمونی آمدند و طرز لباس پوشیدن نوآوران را غیررسمیتر کردند. (خندهی تماشاگران) پس اینها برندههای مسابقهی برنامهنویسی تاپ کودر هستند و من به شما اطمینان میدم هیچکس اهمیت نمیده که این بچهها کجا بزرگ شدند، کجا مدرسه رفتند، یا چه شکلیاند. برای همه فقط کیفیت کار و کیفیت ایدهها مهمه. یا چه شکلیاند. برای همه فقط کیفیت کار و کیفیت ایدهها مهمه.
و دوباره و دوباره و ما میبینیم که این اتفاق در دنیای آسان شده با فنآوری میافته. و دوباره و دوباره و ما میبینیم که این اتفاق در دنیای آسان شده با فنآوری میافته. کار نوآوری داره بازتر میشه، چیزهای بیشتری را دربرمیگیره، شفافتره و لیاقتمدارانهتره. و این روند ادامه پیدا میکنه، مهم نیست امآیتی و هاروارد در موردش چی فکر میکنند و من نمیتونستم برای این پیشرفت خوشحالتر از این باشم.
هر چند وقت یکبار من میشنوم، "خوب، در این مورد بهِت حق میدم، اما فنآوری هنوز ابزاری برای دنیای ثروتمنده، و اتفاقی که نمیافته اینه که این ابزارهای دیجیتالی زندگی مردمی که در پایین هرم زندگی میکنند را بهتر نمیکنند." و من میخوام این را خیلی صریح بگم: چرت و پرت. پایین هرم خیلی از فنآوری نفع میبرند. اقتصاددان روبرت یانسن این مطالعهی شگفتانگیز را چند وقت پیش انجام داد که در آن با جزئیات اقتصاددان روبرت یانسن این مطالعهی شگفتانگیز را چند وقت پیش انجام داد که در آن با جزئیات آنچه را در دهکدههای ماهیگیری کرالا در هند اتفاق افتاد وقتی برای اولین بار آنها تلفن همراه گرفتند را بررسی کرد. آنچه را در دهکدههای ماهیگیری کرالا در هند اتفاق افتاد وقتی برای اولین بار آنها تلفن همراه گرفتند را بررسی کرد. وقتی شما برای مجلهی اقتصادی کوارترلی مینویسید، باید زبان خیلی خشک و محتاطانهای به کار ببرید، اما وقتی من این مقاله را خواندم، یه جورایی حس میکنم یانسن داره سعی میکنه سر ما جیغ بزنه و بگه، ببین، این خیلی مهم بوده. اما وقتی من این مقاله را خواندم، یه جورایی حس میکنم یانسن داره سعی میکنه سر ما جیغ بزنه و بگه، ببین، این خیلی مهم بوده. قیمتها تثبیت شد، پس مردم تونستند برای زندگی اقتصادیشان برنامهریزی کنند. پسماند کم نشد؛ از بین رفت. و زندگی خریداران و فروشندهها در این دهکدهها به تخمین بهتر شد. و زندگی خریداران و فروشندهها در این دهکدهها به تخمین بهتر شد. حالا، من فکر نمیکنم که یانسن خیلی شانس آورده و اتفاقی در یکی از مجموعه دهکدههایی رفته حالا، من فکر نمیکنم که یانسن خیلی شانس آورده و اتفاقی در یکی از مجموعه دهکدههایی رفته که فنآوری باعث بهتر شدن چیزها شده. در عوض اتفاقی که افتاد این بود که او آنچه را دوباره و دوباره اتفاق میافتد وقتی فنآوری در عوض اتفاقی که افتاد این بود که او آنچه را دوباره و دوباره اتفاق میافتد وقتی فنآوری برای اولین بار به یک محیط و به یک جامعه وارد میشه به دقت ثبت کرد. زندگی مردم، رفاه مردم، پیشرفت دراماتیکی داره.
پس وقتی من به تمام مدارک نگاه میکنم و به اتاقی فکر میکنم که جلوی روی ماست تبدیل به یک خوشبین دیجیتالی عظیم میشم، و فکر میکنم این گفتهی شگفتانگیر از فیزیکدان فریمن دایسن مبالغه نیست. ارزیابی دقیقی است از آنچه در حال وقوع است. دیجیتال ما -- فنآوریهای ما هدیههای بزرگی هستند و ما الان این شانس بزرگ را داریم که در دورانی زندگی کنیم که فنآوری دیجیتال در حال شکوفایی است، در زمانی که در حال وسیع شدن و عمیق شدن است و در سراسر دنیا اساسیتر میشود.
پس، آره، رباتها دارند شغلهای ما را میگیرند، اما با تمرکز کردن روی این حقیقت نکتهی اصلی را به کلی از دست میدید. نکته اینه که در این حالت ما آزاد هستیم تا کارهای دیگری انجام بدیم، و کاری که انجام خواهیم داد، من خیلی اطمینان دارم، کاری که خواهیم کرد کاهش فقر و کارهای پرزحمت و بدبختی در اطراف دنیاست. کاری که خواهیم کرد کاهش فقر و کارهای پرزحمت و بدبختی در اطراف دنیاست. من اطمینان دارم ما یاد خواهیم گرفت چطور سبُکتر روی این سیاره زندگی کنیم، و بسیار اطمینان دارم که آنچه ما با ابزارهای دیجیتالی جدیدمان انجام خواهیم داد آنقدر اساسی و مفید خواهد بود و بسیار اطمینان دارم که آنچه ما با ابزارهای دیجیتالی جدیدمان انجام خواهیم داد آنقدر اساسی و مفید خواهد بود که تمام چیزهایی که قبل از آن آمده را به تمسخر میگیره. که تمام چیزهایی که قبل از آن آمده را به تمسخر میگیره. من آخرین حرفم را برای مردی میگذارم که پیشرفت دیجیتال را از نزدیک تماشا کرد من آخرین حرفم را برای مردی میگذارم که پیشرفت دیجیتال را از نزدیک تماشا کرد دوست قدیمی ما کن جنینگز. من با او هستم. کلمات او را تکرار میکنم: "من شخصاً به اربابهای کامپیوتری جدیدمان خوشامد میگویم." (خندهی تماشاگران) خیلی ممنونم. (تشویق تماشاگران)