نینا تاندن: مراقبت از بافت مهندسیشده
متن سخنرانی :
صبح همگي بخیر.من با یک مخلوقهای بسیار جالب خیلی خیلی کوچک به نام سلول کار می کنم. اجازه دهید به شما بگویم وقتی در آزمایشگاه رشد می کند چه شکلی است. من در یک آزمایشگاه کار می کنم که ما سلولها را از محیط طبیعی شان برمیداریم. آنها را در ظروفی قرار می دهیم که گاهی آنها را ظروف مخصوص کشت سلول می نامیم. و آنها را تغذیه می کنیم-- البته استریل شده-- با چیزی که ما آن را محیط کشت سلولی می نامیم- که غذای آنها محسوب می شود-- آنها را در مراکز رشد و نمو کشت میدهیم.
من چرا این کار را می کنم؟ ما سلولها را در این ظرف مشاهده می کنیم، آنها در سطح روی ظرف هستند. ولی کاری که واقعا ما سعی می کنیم در آزمایشگاه انجام دهیم مهندسی کردن بافت هاست. این به چه معنا است؟ خوب بدین معنا که یک قلب واقعی را کشت دهیم، اجازه بدهید بگویم، یا کشت یک قطعه استخوان که بتواند در بدن قرار گیرد. نه تنها این، بلکه حتی آنها می توانند مدل بیماری باشند. برای این منظور، تکنیکهای سنتی کشت سلولها واقعا" کافی نیستند. این سلولها یک جوری جدا افتاده اند و دلتنگند: ظرفشان احساس خانه را به آنها نمی دهد. بنابر این ما باید محیط زیست طبیعیشان را بهتر کپی کنیم تا آنها بتوانند رشد کنند. خوب ما این را الگوی زیست تقلیدی می نمامیم -- کپی کردن طبیعت در آزمایشگاه .
بگذارید که مثالی از قلب داشته باشیم، این موضوع بسیاری از تحقیقات من است. چه چیزی قلب را منحصر بفرد می کند؟ خوب ، قلب می تپد، منظم، خستگی ناپذیر، وفادارانه ما این را در آزمایشگاه با تجهیز سیستم های کشت سلولی با الکترود ها ، کپی می کنیم. این الکترودها مانند دستگاههاي كوچك تنظيم ضربان قلب عمل می کنند برای منقبض کردن سلولها در آزمایشگاه . چه چیز دیگری ما درباره قلب می دانیم؟ خوب سلولهای قلب خیلی حریصند. طبیعت سلولهای قلب را در بدن شما با خون بسیار بسیار غلیظ فراهم شده تغذیه می کند. در آزمایشگاه، ما الگوبرداري ریز از مواد زیستی می کنیم که سلول ها را در آن کشت می دهیم. این به ما اجازه می دهد تا با چیزی که ما آن را محیط کشت سلولی می نامیم- که غذای آنها محسوب می شود را ، از طریق داربست هایی که سلول ها را بر روی آن کشت می کنیم ، دنبال کنیم-- بسیار شبیه آنچه که شما ممکن است از بستر مویرگی در قلب انتظار داشته باشید.
خوب این درس اول را به من داد.: زندگی میتواند کارهای بزرگی را با چیزهای کوچک انجام دهد. اجاز دهید مثالی از تحریک الکتریکی بياورم. اجازه دهید ببینیم که تا چه حد حتي يكي از اين ذرات می تواند قدرتمند باشد. در سمت چپ، ما یک تکه کوچک از بافت تپشدار قلب را می بینیم که من از سلولهای موشها در آزمایشگاه مهندسی کردم. این اندازه یک شيريني کوچک است. و بعد از یک هفته، این می تپد. میتوانید آن را در بالای سمت چپ گوشه ببینید. ولی نگران نباشید اگر این را خیلی خوب نمیتوانید ببینید. حیرت آور است که این سلولها در تمام مدت می تپند. اما چیزی که واقعا" حیرت انگیز است هنگامی که ما به آنها تحریک الکتریکی می دهیم مثلا با دستگاه تنظيمكننده ضربان قلب، که باعث ميشودآنها خیلی بیشتر بتپند.
اما این درس دوم را به من می دهد: سلولها همهء کار را نجام می دهند. به یک معنا، مهندسین بافت کمی با بحران هويت مواجه اند، چرا که مهندسین سازه، پل ها و چیزهای بزرگ می سازند، مهندسین رایانه، کامپیوترها را میسازند ، اما آنچه که ما انجام می دهيم در واقع ايجاد تکنولوژی توانایی دهنده به خود سلول ها است. معنی آن برای ما چیست؟ بیایید کار واقعا ساده ای انجام دهیم. به یاد داشته باشیم که سلولها یک مفهوم انتزاعی نیستند. به یاد داشته باشیم که سلول های ما زندگی ما را در عالم واقع حفظ می کنند. ميشود گفت " ما چیزی هستیم که میخوریم،" يا " ما نتيجه چیزی هستیم که سلولهای ما آن را می خورند." در مورد گیاهان داخل شکم ما شايد این سلولها انسان نباشند. اما قابل ذکر است که این سلولها واسطه تجربه ما از زندگی هستند. در پسِ هر صدایی، نگاهی ، لمسی ،چشایی و بویایی مجموعه هایی مرتبط از سلولها هستند که این اطلاعات را دریافت و برای ماتفسیر می کنند. در اينجا سوالي هست: آیا ما باید احساس وظيفه خود در قبال نظارت بر محیط زیست را به اکوسیستم بدن خود نيز گسترش دهیم؟
از شما دعوت می کنم در این باره با من كمي صحبت کنید ، و من برای شما آرزو ميكنم كه خوش شانس باشيد. و هیچ یک از سلولهای غیر سرطانی شما تبدیل به گونه های خطرناک نشود.
سپاسگزارم
( تشویق تماشاگران)