“شکاف”
متن سخنرانی :
شکافهای بسیار عمیق وعریضی وجود دارد، تصور اینکه چطور میتوانیم به سمتدیگر برسیم هم برای ما دشوار است. آن فاصلهی بین کسی که هستیمو کسی که میخواهیم باشیم، شکاف بین آرمانهای بزرگ ما و واقعیتهای اساسیمان.فاصله بین چیزی که میگوییم و چیزی که واقعاً منظورمان است. رودخانه خروشانی که بین آنچهواقعاً اتفاق افتاده و خاطرات آرام ما، در جریان است.
دروغهایی که به خودمانمیگوییم دریاچههایی هستند، که از مسیرشانطغیان کردهاند، صحبت ما را سیلابی تند و ناخوشایند میکند.
تنها پل حقیقت است، که همانطور که به هم نگاه میکنیماز درون من و شما میگذرد. اما اغلب آن نگاه باتردیدهای ما پر شده است، و کاری از ما جز نگاه کردنبه گوشهای ساخته نیست.
میبینید ما خیلی وقت پیشزبانی را رها کردیم که با آن بخشهای لطیفترمان راتوصیف میکردیم. ما خیلی زود یاد میگیریم آنهایی کهقلب لطیفتری دارند زجر میکشند. بنابراین اجازه میدهیمکماحساسی حکمرانی کند، بدون توجه به اینکه تنها فشاری که هستمحصول خود داری ما است. ما از درد فرار نکردهایم. و زخمهای نبردمان خیلی کمرنگ هستند. با این حال و با وجود تمایل ما به بهبودی، اغلب در نقاشی به سختی خودمان رادر حال نبرد با سختیها پیدا میکنیم، داشتن تصویری نادرست از آنچه که نیستیم.
بنابراین در حالیکه رویای ما درحال منطبقشدن است، ترس ما در حال تضاد با آن است. و خواستار شناخت یکدیگرهستیم اما فکر میکنیم نمیتوانیم.
فاصله بین همدلی و عدالت به عنوان شکافهای غیر قابل تشریح استکه بر پایهٔ یکپارچگی جمعی ما است. و جاودانگی لایزال را میگذرانیم تلاش برای ترجمه آن به فضیلت. شاید شما یک یا دو نفربا فضیلترا در مسیر خود ملاقات کرده اید. آنها بسیار معدود هستند، و من میدانم که آن را، گهگاهی داشتم، تقلبی برای طرفداران واقعی، هنوز هم امکان پذیر استکه من آن را وانمود کردهام.
لطفا با من بمانید، من هنوز شفا میدهم، اما دیگردر مقابل زخمها تسلیم نمیشوم، همینطور در مقابل آسیب رسان ها. من ترجیح میدهم بازوانم را دیوانه واربکشم و تبدیل به آسمان شوم. من ترجیح میدهم زبانم را با حقیقت بسط دهم، پلی برای عبور وقتی به چشمانیکدیگر نگاه میکنیم.
اما زبان همچون قلب، خسته میشود. ضعف آن را سخت میکندبرای نیرومندی که الهام بخش بماند. به مانند جلوگیری از ازدست رفتنمکشوف درحال فرار از منجلاب. و توقف تخریب روشنفکر برای بالا کشیدن ما.
اما اهمیتی ندارد که از دهاناین دروغگویان چه میشنوی، ما یک وجود هستیم. با یک سرنوشت و دشمن مشترک. به همین دلیل است که تأکید من برایدیدن قلبهایمان خیلی نخ نما شده است، ذهن ما بسیارآشفته است. نفس ما به راحتی تملق میکند. ما بنده ای هستیم، اما به غل وزنجیرهایمان به عنوان هدیه فکر میکنیم.
عوض مقاومت علیه اربابان، گذاشتیم که شکافهایمان را عمیقتر کنند، مانند معتادان بیخرد، به دنبال آن که پایین میآیدهستیم، نه آنکه بلند میشود.
اما جایی در میان ما، یک تغییر الگو وجود دارد. عدالت در زنجیرههای خود بیقرار است. جوانان ما آن را بیفایده یافتندبرای جدا کردن روح خود از مغزهایشان، حقیقتشان را تقویت میکنند، سماجت برای یکپارچگیشان. به من اجازه دهید توجه شما را جلب کنمبه کسانی که به عنوان مثال خدمت میکنند.
کسانی که روزانه تمامیتشان را میدهند، اما ذخایر آنها هنوز هم زیاد است. کسانی که با دوست و دشمن میجنگند، با اینحال امیدشان هرگز نابود نمیشود، موسیقی میسازند، هرگزنمونهبردارى نمیکنند و زشتی دنیا هرگز نمیتواند از بین رود ترکیب کامل و شیرین آنها. نه حقیقت بی نظیر مأموریت آنها.
وقت آن است که دهانمان راببندیم و گوش کنیم. چشمانمان را ببندیم و دعا کنیم برای فروتنی و هدایت برای دنبال کردن راه آنها. متشکرم.
(تشویق و تمجید حضار)
(تشویق حضار)
متشکرم.
(تشویق حضار)
(تحسین حضار)
متشکرم.
(تشویق حضار)
از همه شما خیلی متشکرم، شما نمیدانید عملیکردن وانرژیدادن چگونه است. برای سه سال گذشته، من امتیازهمکاری با همسایگانم را داشتهام فضایی در نیواورلئانشناخته شده به عنوان زیر پل. در سال ۱۹۶۶، ۱۰ بینایالتیدر همسایگی ترمه زمین دار شدند. جایگزینی ۳۲۶ کسب و کارمتعلق به سیاه پوستان، بیش از ۳۰۰ درخت بلوط زنده، به طور موثر نابود کردن منطقهموفق تجاری سیاه پوستان، اختلال در ثروت بین نسلی و براستی از بین بردن محصولی از قدیمیترین محلهآفریقایی-آمریکایی کشور.
امروزه، پس از ۴۵ سال حمایت جامعه، پس از ۵۰۰ ساعت مشارکت در جامعه و ۸۰ ساعت طراحی جامعه ما خیلی هیجان زده هستیم که در سال ۲۰۱۸، پس از یکی کردن صدایهزاران نفر از ساکنان و حمایت بشردوستانه ازفدرال وهمکاران محلی، به خاطر ۳۰۰ سالگی تبدیل شدن به جهان شهر، ما ۱۹ بلوک بین ایالتی تبدیل فضای جامعهخواهیم شد، تبدیل به سیاه پوستان داری کسب و کار، در قالب کلیدهای ناحیه فرهنگینوآوری حمل و نقل.
(تحسین حضار)
(تشویق حضار)
ما اتصال دهنده زمان خواهیم بود، ما اتصال خاطرات خواهیم بود، ما اتصال اختلاف و بی عدالتی خواهیم بود، و ما نمیتوانیم صبر کنیم تا همه شماآن طرف دیگر ببینیم.
متشکرم.
(تشویق حضار)