چگونه پیامک سکسی بیخطر رد و بدل کنیم؟
متن سخنرانی :
مدتهاست مردم برای صحبت دربارهسکس از رسانهها استفاده میکنند. نامههای عاشقانه، سکس تلفنی،عکسهای فوری نیمه برهنه. حتی گفته شده دختری از طریق تلگرافبا مردی آشنا شد و گریخت در سال ١٨٨٦! امروزه، پیامک سکسی داریمو من کارشناس پیامک سکسی هستم. نه این که خودم این کاره باشم. مثلاً میدانم معنی این چیست،فکر کنم شما هم بدانید.[این یک آلت مرد است]
(خنده)
من زمانی مطالعات درباره پیامک سکسی راشروع کردم که رسانهها به آن توجه کردند کتابی درباره هراس اخلاقیاز پیامک سکسی نوشتم. و نتیجهاش این که: نگرانی بیشتر افراد بیمورد است. مردم سعی میکنند به طور کلیاز پیامک سکسی جلوگیری کنند. اما اجازه دهید این را بپرسم: پیامک سکسی تا وقتی که با رضایت کاملدو طرف باشد، چه اشکالی دارد؟ مردم ممکن است چیزهایی را دوست داشته باشندکه شاید دلخواه شما نباشد، مثل پنیر کپکآبی یا گشنیز.
(خنده)
پیامک سکسی مطمئناً مخاطرهآمیز است،مثل همه چیزهای مفرح، اما تا وقتی که عکسی را برای کسیکه نمیخواهد دریافتش کند، نفرستید، ضرری ندارد. به نظرم مسئله جدی وقتی است که افراد تصاویر خصوصی دیگران رابه اشتراک میگذارند، بدون اجازه آنان. و به جای نگرانی از پیامک سکسی، به نظرم ما نیاز داریم بسیار بیشتربه حریم خصوصی دیجیتال فکر کنیم.
اصل بر رضایت است. این روزها بیشتر افرادوقتی به پیامک سکسی فکر میکنند به هیچ وجه به رضایت فرد توجه نمیکنند. میدانستید که پیامک سکسیدر نوجوانان را جرم محسوب میکنیم؟ ممکن است جرم باشد چون ماننداستفاده از تصاویر سکسی اطفال است، اگر تصویر مربوط به یک فرد زیر ١٨ باشد، و حتی مهم نیست اگر بچه ها عکس خود را بگیرندو به میل خود به اشتراک بگذارند. پس با یک وضعیت قانونیعجیب روبرو هستیم که دو فرد ١٧ ساله از نظر قانونیدر بیشتر ایالتهای آمریکا اجازه سکس دارند اما نمیتوانند از آن عکس بگیرند. برخی ایالتها تلاش کردهاندقوانین منع پیام سکسی تصویب کنند اما این قوانین همان مشکل را دارند چون همچنان پیامک سکسیدوطرفه را غیرقانونی میدانند. این بیمعنی است که برای جلوگیری از نقض حریم خصوصی،پیامک سکسی به طور کلی ممنوع شود. این مثل آن است که بگوییم برای حل مشکل تجاوز به دخترها،روابط پسر و دختر کلاً غیرقانونی شود. بیشتر نوجوانان برای پیامک سکسی بازداشتنمیشوند، اما حدس بزنید چه کسانی میشوند؟ اغلب نوجوانانی هستند که والدین طرفِ مقابلشاناز آنان خوششان نیامده است. و این میتواند به دلیل سوگیری طبقاتی،نژادپرستی، یا هراس از همجنسگرایی باشد. البته بیشتر دادستانهاآنقدر باهوش هستند که اتهام پورنوگرافی کودک رابه نوجوانان وارد نکنند، ولی برخی میکنند.
به نظر محققین دانشگاه نیوهمپشایر هفت درصد بازداشتها به جرمپورنوگرافی کودک، نوجوانانی هستند که با نوجوانان دیگربا کمال رضایتپیامک سکسی رد و بدل میکردند. پورنوگرافی کودک یک جرم جدی است، اما بههیچوجه همانپیامک سکسی نوجوانان نیست. والدین و معلمین نیزدر واکنش به پیامک سکسی موضوع رضایت را جدی نمیگیرند. اغلب پیام آنان به نوجوانان این است که:این کار را نکن. همین و بس.
و من کاملاً درکش می کنم،خطرات قانونی جدی دارد و البته، آن احتمال بالقوهنقض حریم خصوصی. و وقتی یک نوجوان بودید، مطمئنم دقیقاً همان کاری را میکردیدکه به شما گفته میشد، درست است؟
احتمالاً فکر میکنید فرزند منهرگز اهل پیامک سکسی نیست. و این درست است، فرشته کوچک شمااحتمالاً اهل پیامک سکسی نیست چون تنها ٣٣ درصد از ١٦ و ١٧ سالههاپیامک سکسی رد و بدل میکنند. اما متأسفانه با افزایش سن،احتمال پیامک سکسی بیشتر میشود. مطالعات میزان آن در ١٨ تا ٢٤سالههارا بالای٥٠ درصد میدانند. و بیشتر مواقع، اتفاق بدی نمیافتد. مردم همیشه از من میپرسند، مثلاًپیامک جنسی خطرناک نیست؟ مثل این است که کیف پول خود راروی نیمکتی در پارک جا نمیگذارید و اگر این کار را بکنید انتظار داریدبه سرقت برود، درست است؟ من دربارهاش اینطور فکر میکنم: پیامک جنسی مثل این است که کیف پول خود رادر خانه دوست پسرتان جا بگذارید. اگر روز بعد بازگردید و همه پول رفته باشد، واقعاً باید باهاش بِهم بزنید. (خنده) پس به جای این که پیامک سکسی راجرم تلقی کنیم برای این که از نقض حریم خصوصیپیشگیری کنیم، به جای آن باید در نحوه تفکر درباره جریان اطلاعات خصوصی خودروی موضوع رضایت متمرکز شویم.
هر فناوری جدیدی در رسانه منجر بهنگرانی از حریم خصوصی میشود. در واقع، اولین بحثها دربارهحریم خصوصی در ایالات متحده در پاسخ به فناوریهایی بودکه در زمان خود نسبتاً جدید بودند. در اواخر دهه ١٨٠٠،مردم نگران دوربین بودند، که ناگهان بیشتر از قبلقابل حمل شده بود، و ستونهای شایعات در روزنامهها. آنها نگران بودند که دوربینهااطلاعاتی دربارهشان ثبت کنند، و بدون هیچ توضیحی برای عموم پخش کنند. آیا این آشنا به نظر میرسد؟ این دقیقاً همان چیزی است که امروزبا رسانههای اجتماعی و دوربینهای پهپاد، و البته پیامک سکسی نگرانش هستیم. و این ترس از فناوری، منطقی است، چون فناوری میتواند بدترین ویژگیها و رفتارهای ما رابزرگنمایی و آشکار کند. اما راه حلهایی وجود دارد. و ما اکنون یک فناوری جدید خطرناک داریم.
فورد در سال ١٩٠٨خودرو مدل تی را معرفی کرد. آمار تلفات جادهای در حال افزایش بود. این یک مسئله جدی بود، کاملاً بیخطربه نظر میرسد، درست است؟ اولین پاسخ ماتلاش برای تغییر رفتار رانندگان بود، پس محدوده سرعت گذاشتیمو برای آن جریمه تعیین کردیم. اما در طی دهههای بعدی، متوجه شدیم حتی خود فناوری خودروهم خنثی نیست. میتوانستیم خودرو را طوری طراحیکنیم که ایمنتر باشد. پس در دهه ١٩٢٠، شیشهلیمینت (ضد خرد شدن) را ساختیم. در دهه ١٩٥٠، کمربند ایمنی. و در دهه ١٩٩٠، کیسه هوا. هر یک از این سه حیطه: قانون، فرد، و صنعتدر طی زمان کنارهم آمدند تا به حل مسئله ای کمک کنندکه یک فناوری جدید ایجاد میکند. و ما همین کار را میتوانیم با حریم خصوصیدر فضای دیجیتال انجام دهیم. البته، به رضایت بازمیگردد. ایده این است، پیش از این که کسی بتوانداطلاعات خصوصی شما را پخش کند، باید اجازه شما را داشته باشد. این ایده رضایت آگاهانهاز فعالان علیه تجاوز جنسی میآید که به ما میگویند برای هر عمل جنسیرضایت لازم است. و ما استانداردهای واقعاً بالایی برای رضایتدر بسیاری از حیطههای دیگر داریم.
به جراحی فکر کنید. پزشک شما باید مطمئن شود شما آگاهانه و عامدانه برای جراحیراضی هستید. این از آن رضایتهایی نیست که مثلاًهنگام پذیرش شرایط اپل آیتیونز اخذ میشود که فقط کافی است به پایین صفحه برویدو با یک تیک بگویید موافقم، موافقم، هرچه.
(خنده)
اگر بیشتر درباره رضایت فکر کنیم، میتوانیمقوانین بهتری برای حریم خصوصی وضع کنیم. در حال حاضر، محافظت چندانی نداریم. اگر همسر قبلی شما شخص بدی باشد، میتواند عکس لخت شما را برداردو در یک سایت پورن بگذارد. برداشتن عکسهایتان از این سایتهامیتواند واقعاً سخت باشد. و در بسیاری از ایالتها، اگر از خودتان عکس بگیریدوضعتان خوب خواهد شد چون میتوانید ادعای کپیرایت کنید.
(خنده)
در حال حاضر اگر کسیحریم خصوصی شما را نقض کند، چه یک فرد باشد یا یک شرکتیا آژانس امنیت ملی، میتوانید علیه او شکایت کنید، هرچند ممکن است موفق نشوید، چون بسیاری از دادگاههاحفظ حریم خصوصی دیجیتال را ناممکن میدانند. پس تمایل ندارندکسی را به دلیل نقض آن مجازات کنند. هنوز میشنوم مدام از من میپرسند، آیا یک تصویر دیجیتال باعث ابهامدر حد فاصل عمومی و خصوصی نشده چون دیجیتال است، درست است؟ نه! نه! هر چیز دیجیتالخود به خود عمومی نیست. این بیمعنی است.
به قول حقوقدان دانشگاه نیویورک، ما قوانین، سیاستها و الگوهایی داریم که از هر نوع اطلاعات خصوصیحفاظت میکند، و فرقی نمیکند دیجیتال باشد یا نه. همه پروندههای سلامت شما دیجیتال هستند اما پزشک شما نمیتواند آن ها را با کسیبه اشتراک بگذارد. همه اطلاعات مالی شمادر پایگاه دادههای دیجیتال نگهداری میشود، اما شرکت کارت اعتباری شمانمیتواند سوابق خرید شما را منتشر کند. قوانین بهتر میتواند به موارد نقضحریم خصوصی پس از وقوع رسیدگی کند، اما یکی از سادهترین چیزهایی کههمه میتوانیم انجام دهیم این است که برای کمک به حفظ حریم خصوصی یکدیگرتغییرات شخصی اعمال کنیم. همیشه به ما گفته شده حریم خصوصی مسئولیت فردی و شخصی خود ماست. به ما گفته شده تنظیمات حریم خصوصی خود راپیوسته پایش و بهروزرسانی کنیم. به ما گفته شده هرگز چیزی را که نمیخواهیمهمه دنیا ببیند، با کسی به اشتراک نگذاریم. این معنی ندارد. رسانههای دیجیتالمحیطهای اجتماعی هستند و ما در تمام طول روز و هر روز چیزهایی رابا افراد قابل اعتماد به اشتراک میگذاریم.
به قول جنت ورتسی، محقق پرینستون، دادهها و حریم خصوصی ما،واقعاً خصوصی نیستند، در واقع بین فردی هستند. و بنابراین میتوانیدکاری کنید که واقعاً ساده است، کافی است پیش از به اشتراک گذاشتناطلاعات دیگران اجازه بگیرید. اگر میخواهید عکس کسی را روی اینترنتمنتشر کنید، اجازه بگیرید. اگر میخواهید ایمیلی را فوروارد کنید، اجازه بگیرید. و اگر میخواهید سلفی لخت کسی رابه اشتراک بگذارید، روشن است که باید اجازه بگیرید.
این تغییرات شخصی، میتواند واقعاً به مادر حفظ حریم خصوصی یکدیگر کمک کند، اما لازم است شرکتهای فناوری هموارد میدان شوند. این شرکتها انگیزه بسیار کمی برای کمکبه حفظ حریم خصوصی ما دارند، چون الگوی تجاری آنهاوابسته به اشتراکگذاری همه چیز با بیشترین فرد ممکن توسط ماست. همین حالا، اگر من عکسی را به شما بفرستم، شما میتوانید آن را به هر کسی که میخواهیدفوروارد کنید. اما چه میشود اگر من بتوانم تصمیم بگیرمآن عکس قابل فوروارد باشد یا نه؟ این به شما خواهد گفتاجازه ندارید این عکس را پخش کنید. این کار را همیشه برای حفظ کپی رایتانجام میدهیم. اگر یک کتاب الکترونیک بخرید،نمیتوانید آن را پخش کنید. پس چرا این کار رابا گوشیهای همراه امتحان نکنیم؟ کاری که میتوانیم بکنیم این است کهاز شرکتهای فناوری بخواهیم این گزینه را به ابزارها و نرم افزارهای مابه شکل پیش فرض اضافه کنند. به هرحال، شما میتوانیدرنگ خودروی خود را انتخاب کنید، اما کیسه هوا همیشه یکسان است.
اگر درباره حریم خصوصی دیجیتالو رضایت بیشتر فکر کنید، میتواند پیامدها جدی باشد. یک نوجوان از اوهایو بود، که برای حفظ حریم خصوصیاشاجازه دهید او را جنیفر صدا کنیم. او عکسهای لخت خود را با دوست پسرشدر دبیرستان به اشتراک گذاشت، فکر میکرد میتواند به او اعتماد کند. متاسفانه، او به جنیفر خیانت کرد و عکسهای او را در کل مدرسه پخش کرد. جنیفر تحقیر و شرمنده شده، اما همکلاسیهایش به جای هم دردی،او را مورد آزار قرار دادند. آنان او را فاحشه و هرزه نامیدند و زندگیاش را تباه کردند. جنیفر شروع به غیبت از مدرسه کردو نمرات او افت کرد. در نهایت، جنیفر تصمبم گرفتبه زندگی خود خاتمه دهد.
جنیفر بیگناه بود. تنها گناه او به اشتراک گذاشتن یک عکس لخت با فردی بود که فکر میکردمیتواند به او اعتماد کند. اما البته قوانین ما به او میگوید که جرم وحشتناکی مرتکب شدهکه معادل پورنوگرافی کودک است. الگوهای جنسی ما به او میگوید که با تولید این عکس لخت از خود، او عملاً وحشتناکترین و شرمآورترینکار را انجام داده است. و اگر فرض کنیم حریم خصوصیدر محیط دیجیتال ناممکن است، کاملاً کوتاه آمده و رفتار بد دوستپسرش راتوجیه کردهایم. مردم همچنان به قربانیان نقض حریم خصوصیپیوسته میگویند، "چه فکر میکردی؟ هرگز نباید آن عکس را میفرستادی."
اگر فکر میکنید پس به جای آن چه بگویید،این را امتحان کنید. تصور کنید به دوست خود بر میخوریدکه پایش در اسکی شکسته است. او میخواسته تفریح کند،و پایان خوشی نداشته. اما شما احتمالاً مثل احمقها نخواهید گفت، "خب، به نظرم نباید به اسکی میرفتی." اگر بیشتر درباره رضایت فکر کنیم، خواهیم دید قربانیان نقض حریم خصوصی مستحق همدردی ما هستند، نه جرمانگاری، شرمندگی، آزار یا تنبیه. میتوانیم از قربانیان حمایت کنیمو مانع هرنوع نقض حریم خصوصی شویم با ایجاد این تغییرات قانونی،فردی و فناورانه. چون مسئله پیامک سکسی نیست،موضوع حریم خصوصی دیجیتال است. و یک راه حل آن رضایت است.
پس دفعه بعد که با یک قربانینقض حریم خصوصی روبرو شدید، به جای سرزنش او،بیایید این کار را انجام دهیم. بیایید ایدههای خود را درباره حریم خصوصیتغییر دهیم. و بیایید با همدردی پاسخ دهیم.
سپاسگزارم.
(تشویق)